شنبه, ۱۷ آذر, ۱۴۰۳ / 7 December, 2024
مجله ویستا
ارزش چیست؟
از قدیم سه مکتب فکری درباره ارزش(۱) وجود داشته است: ذهنیتگرایی که طرفداران آن میگویند خوبِ ارزشمند فقط به معنایحالت ذهنی موجودات ذیشعور و برخوردار از قوه ادراک است؛ عینیتگرایی که قائلان به آن معتقدند گرچه ارزشها باید نسبتی با انسانداشته باشند، ولی وجودشان مستقل از ماست؛ و عقلگرایی نوکانتی که پیروان آن مدعیاند فرض وجود ارزشها مبتنی بر عقل عملیاست. تمایزاتی اساسی گذاشته میشود میان ارزشهای ذهنی و عینی، ارزشهای ابزاری و نمایی، ارزشهای ذاتی و عَرَضی، و وحدتانداموار و ارزش نهایی یا ساختاری. همچنین فرق است بین انواع مختلف ارزش، مانند ارزش اخلاقی و ارزش زیبایی شناختی.
بحث درباره ارزش در فلسفه تحلیلی آنگلوساکسن مغفول مانده است. ولی اخیراً در فلسفه شاهد احیای آن بودهایم. گرچه غلبه هنوزبا ذهنیتگرایی است، اما اخیراً در صورتهایی جدید از عینیتگرایی پدید آمدهاند، و در عقلگرایی نوکانتی که مسأله ارزش را مستقیماً بهنظریه عقل عملی ربط میدهد تأکید بیشتری بر ارزش میشود.
از صنعت «ذهنی» ممکن است تعبیرهای بسیار مختلف کرد: از علاقههای اساسی در ذهن شناسنده (سوژه) تا شرطهای ضروری برایشکوفایی موجود انداموار (اُرگانیسم). در اینجا نیز مانند سایر موارد، مرز روشنی میان «ذهنی» و «عینی» نیست.
عینیتگرایان به استقلال بیشتری بین ارزشها از یک سو و علاقهها و دلمشغولیهای آدمی از سوی دیگر قائلند. عینیتگرایان میانهرومیپذیرند که ارزش مقولهای انسان محور است و هر فهرستی که از چیزهای خوب در زندگی بدهند، باید با دلمشغولیهای بشری ربطداشته باشد. ولی در عین حال تأکید دارند که اجزای سازنده زندگی خوب به دلیل خوبی خودشان مرجحند، نه بر عکس. عینیتگرایانافراطی میگویند ارزش مقولهای اینست که مشخصاً با دلمشغولیهای بشر سازگار باشد، بلکه مستقل از آنها وجود دارد.
عقلگرایان نوکانتی رهیافت سومی عرضه میکنند، و میگویند علاقههای ذهنی سبب اقامه دلایلی میشوند، و سپس این دلایل بهمحک آزمون میخورند تا کفایتشان برای رسیدن به هدفی که تجویز میکنند معلوم شود، و اگر آزمون قرین توفیق باشد، آنگاه هدفمورد نظر ارزشمند دانسته میشود. بر طبق این نظریه، رابطه تعقل عملی و ارزش به نحوی غیر از نظریههای رقیب لحاظ میشود. تعقلیا استدلال عملی نه تنها وسایل رسیدن به هدفهای از پیش داده شده را تعیین میکند، بلکه همچنین مقرر میدارد که کدام هدفها ارزشانتخاب دارند.
چیزی ممکن است در نفس خویش ارزشمند دانسته شود یا به سبب کمک به نیل به وضعیکه ارزشمند است. ورزش ممکن است خسته کننده باشد، اما ابزاری است برای رسیدن بهتندرستی که در نهایت به عنوان غایت فینفسه ارزشمند است. محل صحیح گذاشتن چنین فرقیمیان آنچه ارزش ابزاری دارد و آنچه نهایتاً ارزشمند است در نظریه عقل عملی است، زیرا ایننظریه با جایگاه هر «غایت» یا هدف در کل نظام غایات عملی عامل سر و کار دارد.
از این تمایز گاهی به نام وسایل و غایات نیز یاد میشود، ولی نباید آن را با تمایز بین ارزشذاتی و ارزش عَرَضی اشتباه کرد که موضوع نظریه ارزشهاست. بعضی به انگیزههای فلسفیاستدلال میکنند که آن دو تمایز بهتر است در هم ادغام شوند؛ ولی با تفکیک آنها از یکدیگرمیتوان مثلاً در برابر معتقدان به غایات نهایی دارای ارزش عَرَضی، از مصادره به مطلوب پرهیزکرد. فیالمثل گفت شده که در نظریه کانت، خوشبختی گرچه غایت نهایی ماست، اما ارزشیعَرَضی به شمار میآید.
بسیاری توضیحات مختلف درباره ارزش ذاتی داده شده است. یکی از اندیشههای محوریکه در جی. یی. مور (۱۸۷۳ - ۱۹۵۸ م) دیده میشود این است که چیزهای ارزشمند بالذاتخود منشأ ارزش خویشند، حال آنکه چیزهای ارزشمند بالعرض ارزششان را از جای دیگریمیگیرند؛ ارزش ذاتی مبتنی بر خاصیتهای «طبیعی» بالذات شیء است ولی فروکاستنی به آنها نیست. نظر دیگر این است که اساس و پایه ارزش بالذات را از راه مفهوم وحدت انداموار تبیینکنیم. آمیزهای از چیزهای ارزشمند ممکن است کل اندامواری تشکیل دهد که ارزش آن بیش ازحاصل جمع ارزش اجزای سازنده آن باشد. گفته شده است که این حکم در مورد آمیزهای ازچیزهای ارزشمند و بیارزش یا به لحاظ ارزشی «بالسویه» نیز صادق است. مثلاً آزردنموجودات دارای حس بد است، ولی لذت بردن از این کار حتی بدتر است.
بسیاری از فیلسوفان استدلال کردهاند که ارزشها مجموعاً ساختاری دارند، و میتوانارزشهای بالاتری را دید که به کل نظام ارزشی شکل میدهند و سامان میبخشند و، بنابراین، ازهمه بیشتر شایسته گزینشاند. نمونههایی از این دست، یکی اعتقاد ارسطو به این است که تفکرو مراقبه بالاترین و خودبسندهترین خبر در زندگی انسان است، و دیگری نقشی مشابه که کانتبرای نیت خیر یا اراده نیک قائل است.
پرسش دیگر این است که چگونه میتوان مرز میان ارزش اخلاقی را از سایر ارزشها تعیینکرد. یکی از ملاکهای شایان ذکر (ولو محل مناقشه) این است که ماهیت ارزش را به آزمونهمگرایی رابط دهیم. همگرایی در میان کارشناسان در قضاوتی خاص، برای بر پا نگاه داشتنمدلی «ضعیف» از عینیت کافی است. این امر احیاناً برای توضیح درباره ارزشهای زیباییشناختی کفایت میکند، زیرا ارزش زیبایی شناختی به غیر از اینکه موضوعی در خور چنینقضاوت همگرایانهای باشد، مشکل دیگری ندارد. اما در مسائل اخلاقی، به علاوه به ایننیازمندیم که بدانیم داوران ذیصلاح به سبب اینکه مثلاً فلان عمل واقعاً بیرحمانه بوده استآن را بیرحمانه دانستهاند. در این حالت، رجوع به خصوصیتی که سزاوار آن واکنش بوده نیزضروری است - البته شاید خصوصیتی انسان محور، ولی به هر حال واقعی. این روش مرزبندیدارای این مزیت است که نشان میدهد چرا در داوری زیباییشناختی تعدد قضاوتها از ذاتیاتموضوع است و عقلاً میتوان آن را پذیرفت. ولی در مسائل اخلاقی که اختلاف نظر در داوریباید به تصحیح قضاوتهای پیشین بینجامد، چنین نیست.
۱) value
آلن تامس
ترجمه عزتالله فولادوند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست