چهارشنبه, ۲۳ آبان, ۱۴۰۳ / 13 November, 2024
مجله ویستا

زیان‌های تنبیه


زیان‌های تنبیه
● شکستن شخصیت
تنبیهات چه بصورت بدنی و چه روانی از قبیل سرزنش‌ها، عتاب‌ها، تحقیرها، محرومیت‌ها و... شخصیت افراد را خرد می‌کند و آنها را تدریجاً به سوی خمودی و انزوا و گاهی هم فساد شخصیت می‌کشاند.
● بی‌اعتمادی به مربیان
تنبیه سبب آن خواهد شد که اعتماد کودک از والدین و مربیان سلب شود و آنها را افرادی زورگو و متجاوز و یا غیر عادل و ستمکار بحساب آورد. کودکی که از والدین ومربیان کتک خورده نمی‌تواند نسبت به حسن‌نیّت و قابل اعتماد بودن آنها اعتقاد داشته باشد.
این احساس در کودکان کم سن‌تر بیشتر پدید می‌آید بویژه به ‌هنگامی که ندانند چرا تنبیه شده‌اند و علت کتک‌خوردنشان چه بوده است. آنها گمان دارند که والدین و مربیان از قدرت خود سوءاستفاده کرده و محبتشان دروغین است.
● ایجاد زمینه برای خشونت‌ها
آری تنبیه ممکن است جلوی سربهوائی کودکان را گرفته و بطور موقت آرامش و سکون را در محیط شلوغی که او ساخته فراهم آورد. ولی این امکان را هم پدید می‌آورد که قدرت عمل و ابتکار را هم از دست مربّی خارج سازد.
● پیدایش ترس و اضطراب
تنبیه در مواردی امکان دارد زمینه‌ساز ترس و اضطراب کودک گردد. اما ترس کودک از والدین و مربیان سبب آن خواهد شد که طفل همه گاه بکوشد از آنان دور شده و کناره‌گیری کند. و اما اضطراب سبب آن خواهد شد که قرار و آرام از کودک سلب شده و توان کار و تلاش ازاو گرفته شود. در چنان صورتی طفل وضعی عادی و رفتاری سازگارانه نخواهد داشت. در کل به این نکته باید تکیه کرد که نا بسامانی‌های روانی ناشی از ترس و اضطراب، احساس ناامنی‌ها اثرات ناگواری بر زندگی کودک دارد. وضع حال و آینده او را دچار اختلال خواهد کرد.
● تسلیم و بردگی
البته این امکان هم وجود دارد که تنبیه سبب تسلیم کودک گردد و او را بشکند. در چنان صورتی هم مربی موفق نخواهد بود. زیرا در چنان صورتی طفل دائماً درصدد مخفی کاری و چاره‌جوئی برای نجات است.
تسلیم ناشی از زور غیر از تسلیم ناشی از منطق و استدلال است. بهنگامی که طفلی وجداناً قانع و تسلیم گردد در پی اجرای دستورات و راهنمائی‌های مربی است ولی بهنگامی که آن را ناشی از زور و اعمال قدرت بداند سعی خواهد کرد بنحوی از دستورات طفره رود.
از سوی دیگر این نکته را باید متذکر شد که چه فایده که کودکی بخاطر ترس از تنبیه مطیع شده و با عبودیتی کورکورانه تسلیم آنها گردد. چنین امری با شئون انسانی انسان سازگار نیست. آنکس که عادت کند تسلیم زور گردد زندگی بعدیش نیز دچار مخاطره خواهد شد.
● جرم و تبهکاری
بررسی‌ها نشان می‌دهند که تنبیه در مواردی عاملی برای جرم و تبهکاری فرد شده و زمینه‌ساز تحویل عناصر تبهکار به جامعه خواهد شد. براساس بررسی‌ها و تحقیقات بسیاری از افرادی که تن به جرائم و تبهکاری، در سنین بعدی زندگی می‌دهند و یا افرادی بی‌بندو بار و لاابالی بار می‌‌آیند از کسانی هستند که در گذشته مورد تنبیهات سخت قرار گرفته و بر اثر خشونت‌هائی که دیده‌اند عقده‌ای بار آمده‌اند.
● بد آموزی‌ها
تنبیهات بویژه در مواردی که برای کودک علتی روشن و توجیه شده نباشد می‌تواند درس بدی برای کودکان بحساب آید. این درس بدآموز به این صورت است که منطق زور و اعمال خشونت را در آنان تقویت می‌کند و آنان را به آزاررسانی سوق می‌دهد.
کودکانی هستند که دعوائی بحساب می‌آیند و هرآنگاه که با کودکان ضعیف‌تر از خود برخورد کرده‌اند سر از ستمکاری درآورده و به اعمال قدرت پرداخته‌اند. این رفتار از یکسو ناشی از درس ناردستی است که از والدین و مربیان گرفته‌اند و از سوی دیگر وسیله‌ای است برای عقده‌تکانی و نجات دادن خود از احساس فشاری که در درون دارند.
● آسوده کردن ناصواب وجدان
کودکی که جرمی مرتکب شده و بدنبال آن مورد تنبیه قرار گرفته خود را در رابطه با آن جرم برئ الذّمّه می‌بیند. وجدانش راحت است از آن بابت که کار بدی کرده وعقوبت خود را یافته است. و این امر نوعی معامله را در امر گناه در فکر او مستقر می‌سازد و وجدان او را می‌کشد.
بعدها که باز هم هوس همان لغزش و اشتباه را بکند می‌تواند با جرأت در آن وادی وارد شده و از هم‌اکنون پیش‌بینی وضع خود را داشته باشد. می‌داند در ازای فلان لغزش چه عقوبت و دشواری برای او مطرح است و به معامله با والدین و مربیان می‌پردازد! جرم از او، تنبیه از آنان.
http://www.classro.blogsky.com