جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عراق و تروریسم


عراق و تروریسم
پاسخ به این پرسش که چه کسانی در عراق، جنایت می آفرینند و منشأ تروریزم مهار گسیخته کجاست به نگاهی گذرا بر شرایط کنونی عراق نیاز دارد.
ابتدا باید دانست که تروریست های امروز در عراق و پاکستان، براساس منافع خود تصمیم نمی گیرند بلکه در حد و اندازه همان سلاحی هستند که «اتاق فرمان» تروریسم به دستشان می دهد.اگر خواسته باشیم عراق متأخر را بشناسیم باید به روزی در جغرافیای سیاسی عراق بازگردیم که با کودتای عبدالکریم قاسم، عراق از چنگال انگلستان بیرون آمد و آن گاه نوبت به دو گرگ گرسنه آمریکا و شوروی رسید که در رقابت با یکدیگر به جان عراق بیفتند و انگلستان نیز کینه توزانه، منتظر فرصت بازگشت به عراق، کمین کرد. سپس باید روزهای آمدن و رفتن صدام و حزب بعثی را که میشل عفلق، بنیانگذار آن بود به یاد آورد و البته پیش از آن باید به ایدئولوژی ناصری که تا حدی نیز تحت تاثیر نهضت ملی شدن صنعت نفت در ایران پا گرفت و می خواست ملی گرایی را رونق داده و با تلفیق پان عربیسم و سوسیالیزم، کشورهای عربی را متحد کرده و از سلطه غرب رهایی بخشد، توجه کرد.
کودتای افسران چپ و ملی گرای مصر توانست شور و شوقی در جهان عرب پدید آورده و شورشی درون روشن فکران و آزادی خواهان عرب بیافریند. غرب که از این جنبش، نگران شده بود در پی آن برآمد که شورش عرب را قطعه قطعه کرده و ناصریسم را که بنا بود هماهنگ کننده ملت عرب باشد، تبدیل به تعصب عربیت جاهلی گرداند و سپس تحت این عنوان که چه کسی رهبر عرب باشد، اعراب را به جان یکدیگر افکندند و سرویس های انگلیسی و آمریکایی به دنبال استخدام یا تحریک اعراب سیاست نشناس، افتاده و وسوسه می کردند که پس مرزهای ناسیونالیستی تان چه می شود؟ و چرا کشور خود را به دیگری وانهید و زیر بار جمال عبدالناصر و مصر بروید؟ و از پان عربیسمی که یک کشور بیگانه در راس آن است تبعیت کنید؟ بعثی ها در سوریه و عراق چنین کردند لیکن حافظ اسد، سوریه ر ا از تله، بیرون آورد و گر چه حزب مستقلی تاسیس کرد، اما از پان عربیسم چپ که هدف ناصر بود، نبرید. ضعف و تفرقه جهان عرب، به نحوی بود که غرب توانست در جنگ شش روزه با ابرازگیری صهیونیستها ضربه ای تاریخی بر مصر و سوریه و حتی اردن که در اختیار خودشان بود وارد کند و پس از شکست و آنگاه مرگ ناصر، سادات و مبارک را که خود را در میان افسران ملی و اطرافیان ناصر، جا زده بودند، یکی پس از دیگری به اریکه قدرت مصر نشانده و خیانت حکومت مصر که قرار بود رهبر رهایی بخش عرب باشد به آنجا کشید که امروز کاملاً در مشت غرب و صهیونیست ها قرار گرفته است، حافظ اسد توانست سوریه را پس از آنکه در جنگ شش روزه تنها ماند، حفظ کند و فرزندش بشار نیز از پدر پیروی کرده و تاکنون تن به تسلیم نداده است، لیک خواسته ناصر، یک اتحاد عربی گسترده بود که با استفاده از نفوذ و سرمایه اعراب بتواند کل کشورهای عربی را رهایی بخشد.
و اما عراق، در آن روزگار همه می دانستند که اختیار شاه عراق، فیصل در مشت نخست وزیر کارکشته انگلیس است. از سویی دیگر در فرصت هیجان عربی، آمریکا و شوروی، هر یک در پی آن برآمدند که مالک عراق نفت خیز گردند و هر یک از شرایطی خاص خود، بهره می گرفتند. نخست شوروی با حمایت از کودتای قاسم، پیش رفت لیکن پس از خارج شدن قاسم و برادران عارف از صحنه سیاست و رشد حزب بعثی چپ نما که میشل عفلق صهیونیست، بنیانگذار آن بود، به شکل مرموزی مدیریت شوروی در عراق از ریشه پوسید و عراق به چنگ صدامیان افتاد که از مهره های پرورش یافته صهیونیسم بوده و در حزب بعث با شعارهای عربی و چپ، نفوذ داده شده بودند. غرب نیز به این شرط، با کودتای سرد صدام علیه جریان عارف، موافقت کرد که بعثی ها از این پس مستقیماً در جهت منافع ایشان عمل کنند و این همان شرطی بود که تحقق یافت. صدام با ایران اسلامی که پس از انقلاب، خار چشم آمریکا و صهیونیزم گشته و می رفت تا جهان اسلام را علیه ستم تاریخی بشوراند، با شعارهای چپ و عربی یورش آورد و چون بر تخت حکومت مطلق نشست بر آن پندار که ایران پس از انقلاب، ارتش منسجم و قدرت دفاع ندارد و به سرعت از پای درمی آید به ایران و انقلاب، حمله آورد و غرب از این خشنود که ایران پس از شکست نظامی از بعثی ها، دوباره به دامن غرب بازمی گردد لیکن ساختار انقلاب و جمهوری اسلامی آنچنان ریشه دار بود که صدام با همه حمایت های غرب و شرق و رژیم های عربی وابسته به غرب، پس از هشت سال، عاقبت زمین گیر گشته و با تحمل خساراتی چشمگیر به مرزهای خود بازگشت و غرب نیز به کام خود نرسید. این بود که فتنه تازه ای پرداخت و با چراغ سبزی که به صدام داد او را واداشت تا به کویت حمله کند و خود با پز آزادیخواه، ظاهراً به یاری کشور مورد هجوم شتافت! و سرانجام وقتی تاریخ مصرف صدام را تمام شده یافت به حذف او پرداخت بی آن که مزدوران بعثی را از صحنه حذف کند. بلکه مدتهاست، آشکارا آنان را به کار گرفته است.
باید گفت عمده ترین گروه تروریستی در عراق کنونی، همان بعثی های سابق می باشند که گاه به کینه شکست از مردم عراق و گاه به فرمان مستقیم آمریکا و انگلیس، به شنیع ترین انواع ترور علیه مردم بی گناه و به ویژه شیعیان می پردازند. گروه دوم تروریست های عراق، بقایای منافقینی می باشند که اینک هیچ پشتیبانی جز تروریسم جهانی ندارند و آمریکا با شناختی که از آنان داشت پیام داد به شرطی می توانید در عراق، زنده بمانید که از همه جهت، مطیع ما باشید و آن دریوزگان از همه جا رانده و مانده، از دل و جان پذیرفتند. و اما سومین شاخه تروریسم که از خارج به عراق، فراخوانده شدند، تروریست های مزدور و حرفه ای می باشند که از گرداگرد جهان به هر جا که به کار آیند فراخوانده و استخدام می شوند. پول می گیرند و آدم می کشند. همگان دیدند پس از بیرون راندن شاه از ایران نیز چند گروه کاملاً متفاوت، چگونه با هدف واحد، با انقلاب ما درگیر شدند و آن جنایات تاریخی را به دستور اربابان انجام دادند. گستاخی استخدام گران این مزدوران تا آنجاست که امروز آشکار می گویند سیدحسن نصرا... یا فلان رهبر حماس را ترور خواهیم کرد. با این توضیحات آشکار می گردد که تروریسم اصلی در مقابله با هر انقلاب مردمی، صهیونیسم می باشد که سیاست گردان آمریکاست.
بنابراین کارگردانان اصلی تروریزم در عراق و پاکستان، سیا، موساد و انتلیجنت سرویس است و دستیاران آنان عبارتند از:
(۱) بعثیان شکست خورده و عصبی
(۲) منافقین خلق که در بزرگترین بن بست تاریخ شوم خود گرفتار آمده و دچار فروپاشی شده اند.
(۳) امیران و شیوخ وابسته که عرب در سیر تحولات سال های اخیر خاورمیانه از فلسطین و لبنان تا عراق، منافع خود و اربابان را در حال نابودی می بینند و مخالف ثبات و امنیت در عراق اند و پول نفت را که به صدام در جنگ ۸ ساله می دانند اینک به گروه های تروریست و بمب گذار در عراق و پاکستان و... تقدیم می کنند.
(۴) در مواردی نیز به طور محرمانه، کماندوهای ارتش های غربی و صهیونیستی مستقیماً دست به کار می شوند. بدان جهت که در موارد بسیار خاص، نمی توانند علناً دیگران را استخدام کنند. مگر سال پیش، چند افسر انگلیسی را همراه انبوه مواد منفجره با لباس عربی در میان مردم بصره نگرفتند؟ و مگر نه اینکه در انفجار اخیر عراق، کماندوهای انگلیسی با یورش به پاسگاه عراقی، آنها را به زور سلاح، ربوده و آزاد کردند؟ خبر ندادند که فاجعه کشتار زائران پس از معامله آمریکا با تروریست های زندانی و رهایی آنان، اتفاق افتاد؟!
حیدر رحیم پورازغدی
منبع : روزنامه کیهان