چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
دو دیدگاه مدیریتی در مقابله با حوادث و ایمنی صنایع
در سطح كارخانههای بزرگ و یا در صنایع كلیدی نظیر صنعت برق گاه حوادثی روی میدهد كه این حوادث در بسیاری موارد ضررهای جبرانناپذیری را وارد میآورد.
برخی موارد این ضررها به قدری مخاطرهآمیز است كه گاه جبران آنها امكانپذیر نیست. در مقاله زیر كه به وسیله مهندس فرشید اسلامدوست كارشناس شركت توزیع نیروی برق استان گیلان تدوین شده از دیدگاه علم مدیریت و مكتبهای مربوط به آن نحوه مقابله با عوامل خطرآفرین در كارخانهها، مورد بررسی قرار گرفته است.
حوادث به وجود آمده در صنایع و سازمانهای مختلف، همواره با خسارات مالی و جانی همراه بوده است. امروزه به كارگیری اصول و توصیههای ایمنی در صنایع و سازمانها به دلایل متعددی از جمله پیشرفت فنآوری، امری اجتنابناپذیر است و كوتاهی و قصور در ایجاد محیط كاری مناسب و بیخطر برای كاركنان، امری غیرقابل اغماض شمرده میشود.
برای در امان بودن از خسارات مختلف ناشی از حوادث، باید تا آنجا كه ممكن است از وقوع حوادث مختلف جلوگیری كرد و لازمه جلوگیری از وقوع حوادث، شناسایی و حذف یا كنترل تمامی عوامل خطرآفرین در محیط كاری است.
به طور كلی علت تمامی حوادثی كه در صنایع رخ میدهد را میتوان در دو دلیل عمدهی زیر خلاصه كرد:
(الف) شرایط كاری ناایمن.
(ب) اعمال (رفتار) ناایمن.
در تمامی دستهبندیهایی كه درمورد علل حوادث انجام شده است، درباره دخیل بودن دو علت فوق در ایجاد حادثه، اتفاقنظر وجود دارد.
در بیان علل فوق اصطلاحات مختلفی به كار برده میشود. به عنوان مثال گاهی ”اعمال ناایمن“ را ”علل رفتاری حوادث“ و ”شرایط ناایمن“ را ”علل محیطی حوادث“ مینامند.
”اعمال ناایمن“ از ناحیهی انسان بروز میكند. نبود دانش و آگاهی شغلی، نداشتن مهارت كافی، داشتن عادتها و رویههای نامناسب كاری، آشفتگیهای روانی و عدم توانایی جسمانی یا روانی فرد برای انجام كار، از جمله دلایلی هستند كه منجر به بروز ناایمنی و در نتیجه حادثه میشوند.
”شرایط كاری ناایمن“ از ناحیهی دستگاهها و سیستمهای عملیاتی بروز پیدا میكند دستگاههای بیحفاظ یا با حفاظ نامناسب، اشیاء یا تجهیزات معیوب و .... عواملی هستند كه منجر به ایجاد شرایط كاری ناایمن میشوند.
● برنامههای ایمنی در پیشگیری از حوادث
مهمترین هدف از ایجاد ایمنی در یك سازمان، جلوگیری از وقوع حوادث است، برای جلوگیری از وقوع حوادث، باید تمامی عوامل و عللی را كه منجر به ایجاد حادثه میشوند، از بین برود یا تا حد ممكن آنها را كنترل كرد. وظیفهی متخصص ایمنی، این است كه پس از شناسایی علل ایجاد حوادث، با به كار بردن تدابیر و استفاده از روشها و تكنیكهای كارا و مناسب، علل ایجاد حوادث را حذف كند. با توجه به این كه تمامی علل حوادث به دو دستهی ”شرایط كاری ناایمن“ (شكستهای سختافزاری) و ”اعمال ناایمن“ (خطای انسانی) تقسیم میشوند، دیدگاهها و برنامههای مقابله با این علل نیز به دو نوع جدا از هم تفكیك میشوند.
به طور كلی دو روش عملیاتی برای اجرای برنامههای ایمنی در سازمانها میتوان مشاهده كرد كه هر یك در شكل خاص خود، روشی متفاوت برای دستیابی به ایمنی محل كار دارند. این دو روش عملیاتی با عناوین رویه ”كار (مهندسی) مدار“ و رویه ”كارگر مدار“ طبقهبندی میشوند. هر دوی این روشها در تلاش هستند تا عوامل منفی تاثیرگذار بر برنامههای ایمنی (معمولاَ حوادث و سایر نتایج ایمنی) را كنترل كنند. چگونگی نگرش متخصص ایمنی و سازمان مربوطهاش به علل نتایج منفی ایمنی، تعیین خواهد كرد كه كدام رویه در سازمان اجرا شود.
● رویههای كارمدار و كارگر مدار
رویه كارمدار، اغلب با حذف خطرات فیزیكی در محیط كار همواره است، در حالی كه رویهی كارگر مدار، بیشتر با حذف خطرات روانی توأم میشود. رویهی كارمدار، اغلب به عنوان مدیریت علمی تلقی میشود، اما این بدان معنی نیست كه رویههای كارگر مدار، علمی و منطقی نیستند. در واقع رویههای كارگر مداری كه روی مدیریت رفتاری تاكید میكنند، بسیار سازمان یافته هستند و روشی سیستماتیك برای رسیدگی به مشكلات ایمنی به شمار میروند، به دلیل اینكه كلید استفاده از رویههای رفتاری، تفكیك كردن یك معضل رفتاری به اجزای متشكلهی آن و رسیدن به اقدامات اصلاحی منطقی است.
مدیران كارمدار به عنوان مدیرانی علمی تلقی میشوند، چون معمولاً به دلیل به كار بردن علوم مهندسی در ماشینآلات و تسهیلات مكانی، به اصلاح كاستیهای ایمنی میپردازند. مدیران كارگر مدار ریشهی علت مشكلات ایمنی را مشكلات فردی افراد مثل بینش ضعیف یا برآورده نشدن نیازهای كارگران میبینند. مدیران كارمدار، روی طراحی ایستگاه كار و منطقیسازی وظایف تاكید زیادی دارند در حالی كه اهمیت كمتری به این موضوع كه كارگر درمورد وظایف شغلیاش چه ”احساسی“ دارد، میدهند ولی از طرف دیگر رویهی كارگر مدار، با درگیركردن دموكراتیك افراد در امر ایمنی، بیشتر سر و كار خواهد داشت، در حالی كه اهداف كارمدار دربرگیرندهی نظارت نزدیك و مستقیم فعالیتهای ایمنی و كنترل روشهای ایمن قابل پذیرش است.
به علت این دیدگاههای متفاوت، رویهی كارمدار، روی بهبود ارتباطات رسمی نظیر استفاده از آموزشهای برنامهریزی شدهی حین كار و آموزشهای شناسایی خطر تاكید میكند. بنابراین احتمال كمی وجود دارد كه كارگران، آن چه را كه از آنان انتظار میرود، درك نكنند.
استدلالكنندگان كارگرمدار میگویند كه كلید حل مشكلات ایمنی در استفادهی موفقیتآمیز از افراد قرار میگیرد و روی اهمیت ارتباطات غیررسمی پایین به بالا تاكید میشود. به بیانی ساده، مدیریت مناسب ایمنی، قبل از اتخاذ تصمیم درمورد خط مشی، به خواستههای كاركنان توجه میكند. عملكرد ایمنی، با رضایت است كه رخ میدهد، بنابراین، ارتباطات كاری بین پرسنل ضروری است.
● تكنیكهای كارمدار و كارگرمدار
تفكرهای كارمدار و كارگر مدار از تكنیكهای مختلفی برای بهبود عملكرد ایمنی در سازمان استفاده میكنند. با توجه به این كار رویهی كارمدار، روی كنترل محیط فیزیكی كار به جای كنترل محیط روانی كار، تاكید میكند، در این رویه تاكید و پافشاری زیادی روی نظارت نزدیك تا كلی كارگر مدار وجود دارد. از طرف دیگر، روشهای كارگر مدار تصریح میكند كه یك محیط ایمن را كارگران كنترل میكنند و اگر به طور مناسبی انگیخته شوند، وظایفشان را به طور ایمن انجام خواهند داد.
به طور خلاصه دیدگاه مدیران كارمدار این گونه است كه باید تا حد ممكن وسایل و تجهیزات محیط كار را ایمن ساخت به طوری كه خطاهای انسانی را پیش از منجرشدن به حوادث، خنثی كند.
مدیران كارمدار باید تكنیكهایی را به كار برند كه به كمك آنها بتوانند تمامی خطرات محیط كاری را شناسایی نمایند و آنها را حذف یا كنترل كنند. مدیران كارگر مدار، سعی میكنند حوادث محیط كار را از طریق آموزش به كارگران كاهش دهند. این مدیران معتقدند كه رفتار افراد در محیط كار بسیار مهم است. این مدیران به آموزشهای مختلفی كه به افراد میدهند، سعی در كنترل عوامل مخاطرهآمیز میكنند.
● نتیجهگیری
هر دو رویهای كه به آن اشاره شد الزامات مشتركی دارند كه هر یك را به دیگری پیوند میدهد. نخست این كه هر دو روش بر رویهی سازمان یافته و منطقی برای حل معضلات ایمنی، تاكید میكنند.
قلب مدیریت علمی و مدیریت رفتاری، شناسایی مشكلات، تفكیك آنها به اجزای متشكلهشان، ارایهی راهحلهای مختلف، انتخاب اثربخشترین وسیله بهبود عملكرد و كسب بازخور حاصله برای انجام اصلاحات لازم را دربر میگیرد. هر دوی این روشها، علاقهمند به نتیجه نهایی بهبود عملكرد هستند. تنها تفاوت آنها در وسیلهای است كه آنها برای بهبود عملكرد ایمن، به كار میبرند. همچنین، هر دوی آنها از نظر تئوری، مشتق شده از برنامههایی هستند كه تاكنون برای كاهش حوادث به اجرا گذاشته شدهاند. ایجاد یك محیط ایمن تنها با استفاده از یك روش و رویه مدیریتی ممكن نیست. زیرا در یك محیط كاری، هم افراد و كارگران و هم وسایل و تجهیزات وجود دارند و هر كدام به گونهای میتوانند باعث ایجاد حادثه شود. بنابراین تنها كنترل یك عامل، شاید از تكرار و شدت وقوع حوادث بكاهد اما آن را به كلی از بین نمیبرد، لذا مدیران ایمنی با توجه به خط مشی سازمان مربوطهشان باید تركیبی از دو رویهی كارمدار و كارگرمدار را استفاده كنند و هر دو رویه را به موازات یكدیگر رشد دهند و استفاده كنند.
مهندس فرشید اسلامدوست – شركت توزیع نیروی برق استان گیلان
منبع : پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست