چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
انحطاط در اقتصاد قجری
اقتصاد داخلی ایران در دورهء قاجار (سدهء ۱۹ میلادی) همچون دورههای گذشته شامل سه بخش كشاورزی، شهری و ایلی و عشیرهای بود كه البته طی این سده با تحولات دامنهداری روبهرو شد.
● بخش كشاورزی
در بخش كشاورزی، تولید داخلی در نیم سدهء ۱۹ تمام نیازهای غذایی جمعیت كشوررا تامین میكرد و گندم و جو ۱۰ درصد كل صادرات ایران را تشكیل میدادند. تا پایان این سده، حجم گندم صادراتی ایران از طریق خلیجفارس هشت برابر شد، اما قیمت آن هفت برابر كاهش یافت. بنابراین دولت مجبور به صادرات بیش از حد گندم شد و از میزان خودكفایی ایران به این محصول اساسی كاسته شد. تولید ابریشم به عنوان عمدهترین كالای صادراتی ایران نیز تا سال ۱۸۶۴ وضع خوبی داشت و در این سال ارزش تولیدات به ۴/۱ میلیون لیرهء استرلینگ رسید، اما بیماری كرم ابریشمی كه از اروپا به ایران سرایت كرد، تولید محصول را به شدت پایین آورد و متعاقب آن سقوط بهای ابریشم خام در بازار جهانی به میزان ۴۰۰ درصد، ارزش كل فرآورده را در سال ۱۹۰۲ به ۲۵۶ هزار پوند استرلینگ كاهش داد.به تدریج و با افت تولید ابریشم در شمال كشور، صادرات تریاك از جنوب رو به فزونی گذارد و در دههء ۱۸۸۰ تریاك با سهم ۲۵ درصدی، نخستین محصول صادراتی ایران شد.در مجموع، كشاورزان به شكل روزافزون به مدار اقتصاد پولی كشیده شدند و كشاورزی ایران در پایان سدهء ۱۹ دیگر یك كشاورزی معیشتی نبود، بلكه به خوبی در اقتصاد كشور ادغام شده و روابط بازرگانی رشد چشمگیری پیدا كرده بود. روی آوردن دهقانان به محصولات پولی، آن هم در اقتصادی كه تولید مواد غذایی مازاد چندانی نداشت، در دورههای خشكسالی مشكلات بیشتری برای مردم به وجود آورد. در واقع در یك الگوی «عدم تعادل ثابت» بار آوردن انبوه محصولات پولی، كشور را در معرض قحطی قرار داد و در میزان فرآوردههای صادراتی كاهش نمایانی به وجود آمد. روی آوردن بعدی به محصولات معیشتی موجب كاهش قیمتها و توجه مجدد به محصولات پولی و یك چشمانداز قحطی دیگر شد. البته با وجود رشد صادرات كشاورزی و توجه هر چه بیشتر به محصولات پولی، جان فوران میگوید كه كشاورزی ایران هنوز با مناسبات تولید سرمایهداری در مقیاس گسترده، فاصلهء زیادی داشت.
● بخش شهری
در دورهء قاجار، بازرگانان قدرتمندترین طبقهء شهری بودند، اما با وجود موقعیت مستحكمی كه داشتند، میان آنان با دولت و سرمایهداران خارجی تضاد بزرگی به وجود آمد. بازرگانان از نظر اقتصادی به اندازهء سران ایل و زمینداران حاكم بر جامعه ثروت داشتند، ولی از نظر سیاسی در ردیف سایر قشرهای تابع و فرمانبردار جامعهء شهری بودند. البته معدودی از آنان میتوانستند مستقیما در بازارهای خارجی به رقابت بپردازند وسودهای كلان ببرند، اما بقیه به صورت واسطهها و حقوقبگیران شركتهای خارجی درآمدند; شركتهایی كه در اوایل قرن بیستم تمامی بخشهای صادراتی كلیدی به جز تریاك، خشكبار و گردو را در كنترل داشتند. در واقع سرازیر شدن سیل كالاهای خارجی به بازار ایران و تلاش ناكام در ایجاد كارخانههای جدید به بسیاری از بازاریان آسیب وارد كرد.در این میان، فعالیتهای تولیدی شهری باز هم در حیطهء طبقهء پرشمار صنعتگران و پیشهوران باقی ماند. در قلمرو بخش صنایع دستی، عمدهترین گرایش، انحطاط صنایع و كارگاهی ایران در طول سدهء ۱۹ بود. در این مدت، بافندگی جنبهء محوری خود را از دست داد و رو به انحطاط گذاشت; در حالی كه در بعضی از شهرها، پایگاههای جدید اقتصادی مثل فرشبافی و شالبافی ایجاد شد. تا سال ۱۹۱۴ میلادی فرش یك هشتم كل تجارت خارجی ایران و عمدهترین قلم صادراتی كشور را تشكیل میداد (و اندكی بعد نفت جای آن را گرفت) به گونهای كه در سال ۱۹۱۰ تعداد ۶۵ هزار كارگر در صنایع فرش كار میكردند.در همین دوره، تولید صنعتی به یاری تجهیزات ماشینی در ایران آغاز شد.
در بخش كارخانههای متعلق به ایرانیان، حدود ۲۰ كارخانه ۵۲۴ كارگر را در صنایع بافندگی، كاغذ، شیشه، صابون، آجر، فشنگ و نوشابه در استخدام داشتند; اما اغلبشان بر اثر رقابت مستقیم خارجیان و ارزانتر بودن كالاهای وارداتی شكست خوردند.موانع دشوار و پرهزینهء حمل و نقل تجهیزات و فرآوردههای تمام شده، هزینهء سوخت وكمبود منابع انرژی، نبود نفرات ماهر و ورزیده، كوچكی اندازهء بازار داخلی و قصور یا ناتوانی دولت درحمایت از صنایع داخلی در برابر رقابتشدید خارجی نیز همگی مزید بر علت میشدند. فوران تنها در یك قلم برای نشان دادن ضعف بخش صنعت در اقتصاد شهری اشاره میكند كه در سال ۱۹۰۹ میلادی در فهرست مشتریان بانك استقراضی روس، از ۱۰۶۰ ایرانی كه در تجارت و امور مالی فعالیت میكردهاند، تنها ۹نفر به كار صنعتی مشغول بودهاند. در عوض، چشمگیرترین موفقیتها در كارخانههای جدید از آن خارجیان بود.بزرگترین شركتهای صنعتی در ایران، شركت نفت ایران و انگلیس با هفت تا هشت هزار كارگر و شیلات دریای خزر متعلق به روسها با چهار تا پنج هزار كارگر بودند. علاوه بر این، خارجیان ۴۱ كارخانهء جدید و كارگاه بزرگ ایجاد كردند كه ۱۱۳۲ كارگر در آنها مشغول به كار بودند.
● بخش ایلی و عشیرهای
در پایان سدهء نوزدهم ایلات حدود ۲۵ درصد از جمعیت كشور را تشكیل میدادند، اما در آغاز این سده، برآوردها كه متفاوت است و جمعیت ایلیاتی كشور بین ۲۵ تا ۵۰ درصد تخمین زده شده است.فرآوردههای تولیدی ایلات در این دوره همان فرآوردههای سنتی شامل گوشت، شیر، روغن، پشم گوسفند، كرك شتر، پوست و چرم، فرش و دام زنده بود.
در این سده، صادرات پوست گوسفند و چرم گاو و شتر آهنگ فزایندهای داشت و قالیهای بافت عشایر كه توسط بازرگانان خریده میشد در بازارهای داخلی و خارجی به فروش میرسید، بنابراین شبانكارگان نیز به مدار بازارهای جهانی و كشوری كشیده شدند. با این وجود فوران معتقد است كه تاثیر بازار بر زندگی دهقانان و پیشهوران بیشتر از تاثیر بر زندگی ایلنشینان بود، شاید از آن رو كه سود معاملات به جای افراد ایل، به جیب رییس ایل و بازرگانان عمده سرازیر میشد اما آنچه مسلم است این است كه ایلنشینان طی سدهء ۱۹ وارد اقتصاد پولی شدند.
● اقتصاد داخلی و صورتبندی اجتماعی
در جمعبندی نهایی از اقتصاد داخلی قاجاریه، جان فوران تصریح میكند كه در فاصلهء سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۱۴ میلادی، تحولات اقتصادی، تغییرات كمی و كیفی در صورتبندی اجتماعی ایران پدید آورد. از لحاظ كمی درصد شبانكارهها (ایلات و عشایر) به طرز چشمگیری كاهش یافت. سهم بخش شهری (خرده كالایی و شیوهء تولید سرمایهداری) دو برابر شد و دهقانان بر اثر انحطاط شیوهء تولید شبانكارگی و كاهش اندازهء آن به صورت اكثریت باقی ماندند. از لحاظ كیفی، بخش كوچك سرمایهداری پدید آمد كه طبقهء كارگر بومی آن، برجستهتر از طبقهء سرمایهدار بود. علت این برجستگی، حضور سرمایهداران خارجی در ایران از یك سو و اشتغال كارگران ایرانی در صنایع روسیه از سوی دیگر است.
از جمله تغییرات دیگری كه پدید آمد، توفق فزایندهء زمینداران خصوصی در وجه تولید دهقانی سهمبری بود. این توفق به زیان دولت و دهقانان خردهپا تمام شد. كارگاههای صنعتی در بخش شهری نیز به انحطاط گراییدند و سرمایهداران دولتی- سلطنتی در مقیاس كوچكی در شكل كارخانههای مهماتسازی به عنوان شیوهء تولید سرمایهداری رخ نشان دادند. در مجموع در سدهء نوزدهم، شكل ساختار طبقاتی ایران دگرگون شد و تا حدی موازنهء قوا در این ساختار برهم خورد به خصوص پیشهوران و صنعتگران از تاثیر غرب بر ایران به سختی آسیب دیدند، اما بازرگانان دو دسته بودند. عدهای از تاثیر غرب سود بردند و عدهای زیان دیدند.
قاجاریه نیز كه مازاد چند منبع را به خود اختصاص داده بود، در مقایسه با صفویه، در هر سه شیوهء تولید سنتی موضع ضعیفتری داشت و در شیوهء تولید سرمایهداری جدید نیز چندان فعال نبود. فوران بر این باور است كه در این دوره در چارچوب واژگان «توسعهء وابستگی» رشد و محدودیتهای رشد، توسعهء اقتصادی و وابستگی به نیروهای خارجی و افزایش مطلق تعداد شاخصهای متعدد كلیدی (جمعیت، تولید ناخالص داخلی، بازرگانی خارجی) همزمان با پایین رفتن سطح زندگی مردم، تراز پرداختها، افزایش تورم، كسری بودجهء دولتی، بیكاری پیشهوران و صنعتگران و مانند اینها چیزهایی بودند كه اقتصاد ایران تجربه كرد.در تئوری، ایران از عرصهء خارجی و عمدتا از مدار اقتصاد جهانی بیرون رفت و به قبول ایفای نقش حاشیهای در اقتصاد جهانی سرمایهداری یعنی عرضهكنندهء مواد خام (ابریشم، تریاك، پنبه، خشكبار، میوه و...) و اقلام ساخته شدهء سنتی مانند قالی، تن داد. همچنین ایران در این دوره واردكنندهء اقلام ساخته شدهء صنعتی به منظور مصرف مانند پارچه و ظروف آشپزخانه و فرآوردههای به دست آمده از كشاورزی (قند و شكر و چای) بود.
حمیدرضا حسینی
منبع : روزنامه سرمایه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست