پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
نجاتبخشی در آیین زرتشت
همهٔ ادیان جهان به گونهای معتقدند كه هرگاه بشر به لحاظ معنوی و اخلاقی پا در انحطاط و ورطهٔ هلاك گذارد، و از مبدأ هستی فاصله گیرد، و جهان را تاریكی جهل، غفلت و ستم در برگیرد، شخصیتی نجاتدهنده ظهور خواهد كرد. در هر آیینی، به صورت رمز به حقایقی اشاره شده كه با معتقدات آیینهای دیگری توافق و هماهنگی دارد.
در آیین مزدیسنا هم اعتقاد به موعود نهایی و منجی آخرالزمان، از عقاید رایج و استوار است و در متون مقدّس زرتشتی (اوستا و كتب روایی پهلوی) افزون بر بشارت و اشارت به ظهور رهانندهٔ عدالتگستر (سوشیانت)، از تولّد، ظهور، یاران و دستاوردهای نهضت او سخن گفته شده است.
در این مقاله كوشیدهایم دیدگاه زرتشت را دربارهٔ موعود نهایی (سوشیانت) از متون مزدیسنا استخراج و بررسی كنیم.
نجاتبخشی در آیین زرتشتی، زیر عنوانِ موعود مزدیسنا مطالعه میشود. بیشتر زرتشتیان بر این عقیدهاند كه مطابق متون مقدس اوستا، و متون روایی پهلوی، فرد یا افرادی در آخرالزمان ظهور كرده، آیین گرفتار در رنج و محنت فراوان مزدیسنا را دوباره احیا خواهند كرد؛ (پورداود، ۱۳۷۴: ص ۲؛ مصطفوی، ۱۳۶۱: ص ۹ و ۱۰) چنان كه افرادی از پیروان این آیین بر این باورند و كوشیده تا اندیشهٔ نجاتبخشی و دستمایههای نخستین آن را متعلّق به دیانت خویش معرّفی كنند و دیگران را از این بابت وامدار آیین زرتشتی بدانند؛ البتّه نباید این نكته را از یاد برد كه در مقابل، گروه اندكی نیز ظهور منجی آخرالزمان را نمیپذیرند و بر انكار آن اصرار میورزند. علّت این اختلاف به متون اوستایی برمیگردد.
این متون دربارهٔ موعود آخرالزمان قابلیت آن را دارد كه با برداشتهای هرمونوتیكی، بتوان قرائتهای گوناگون از آن داشت. در این صورت به رغم آنچه به عقیدهٔ برخی در اثبات موعود آخرالزمان صراحت دارد، معنایی خلاف آن را برداشت میكنیم. دستور زبان اوستایی، وجود لغات ناآشنا و عدم آشنایی دقیق با اندیشههای حقیقی زرتشت، امكان تأویل و تفسیر درست آن را از همگان سلب كرده است. (احمد تفضّلی ۱۳۷۶: ص ۱۱۷) را عقیده بر این است كه مسئلهای تاریخی نیز بر این مشكل ادبی افزوده شده است. بدین ترتیب كه از ابتدا به شارحان و مفسّران اوستا روی خوش نشان ندادند؛ بلكه آنان را زندیق نام نهادند؛ یعنی كسی كه اوستا را بر خلاف موازین شرعی تأویل میكند. بدین ترتیب، تفسیر و شرح دقیق اندیشههای زرتشت ناممكن شده است؛ البته این اختلاف نظر، اختصاص به آیین مزدیسنا ندارد و در دیانتهای دیگر نیز چنین اختلاف برداشتهایی از متون مقدّس دینی رایج بوده و هست. چنین است كه پیروان اوستا، دربارهٔ رهاننده و موعود آخرالزمان با هم اختلاف دیدگاه یافتهاند: اكثریت موافق، و اقلیت مخالف.
ما مطالعهٔ خود را دربارهٔ نجاتبخشی در آیین زرتشت بر پایهٔ دو دسته از متون دینی مزدیسنا پیمیگیریم: اوستا، و كتب روایی پهلوی.
هر چند همهٔ بخشهای اوستا به یك اندازه معتبر نیست و بخش نخست آن تحت عنوان گاتها ویژگی خاص دارد، در عین حال به معنای بیاعتباری بخشهای دیگر كتاب مقدس زرتشتیان نیست؛ بلكه گاتها به صورت سرودههای زرتشت به وسیلهٔ خود او املا شده است (تفضلّی، همان، ص۳۵). بخشهای دیگر نیز هر چند به عقیدهٔ پژوهشگران، جنبهٔ الاهی و مقدّس دارد، از مرده ریگ پیامبر مزدیسنا به شمار نمیآید.
از اوستا دو متن معتبر وجود دارد كه هر دو مورد پذیرش جامعهٔ زرتشتیان ایران است:
۱. اوستا؛ تفسیر و توضیح ابراهیم پورداود در قالب مجلدات جداگانهٔ گاتها، یسنا، یشتها، ویسپرد، خرده اوستا، و وندیداد.
۲. اوستا؛ به گزارش جلیل دوستخواه، ۲ جلد.
گفته میشود: كتاب مقدّس زرتشتی در گذر زمان دچار كاستی شده است. چنان كه حجم اوستای فعلی را یك چهارم حجم اوستای رایج در روزگار ساسانیان دانستهاند (مصطفوی، همان: ص۸۳). همین مؤلّف عقیده دارد كه در قسمتهای از دست رفته و نابود شدهٔ اوستا، مطالب بیشتری دربارهٔ موعود آخرالزمان وجود داشته كه در متن كنونی دیده نمیشود (همان). احتمالاً در اوستای عصر ساسانی یك بخش مخصوص دربارهٔ موعود مزدیسنا بوده كه «بامداد نسك» نام داشته است و امروزه در دسترس نیست (پورداود، همان: ص ۳). با این حال، مطالب اوستای فعلی در حدّی هست كه بتوان به كمك متون روایی پهلوی، دیدگاه این آیین را دربارهٔ موعود آخرالزمان به دست آورد.
در مجموعهٔ كتابهای روایی و تفسیری پهلوی چند نمونه اهمیّت ویژهای دارد:
۱. دینكرد نوشتهٔ آذر فرنبغ كه در كتابهای هشتم و نهم به اختصار و تفصیل از مندرجات نسكهای اوستایی دورهٔ ساسانی سخن رفته است.
۲. بندهش (هندی و ایرانی).
۳. روایات داراب هرمزدیار.
افزون بر این كتابها، مینوی خرد، زرتشتنامه، جاماسبنامه، زندبهمن یشت و... برای شناخت دیدگاه مزدیسنا در بارهٔ منجی آخرالزمان مفید تواند بود. چند اثر جداگانه و مستقل نیز در اینباره نوشته شده است. از جمله میتوان به دو عنوان ذیل اشاره كرد:
۱. سوشیانس، ابراهیم پورداود.
۲. سوشیانت، یا سیر اندیشه ایرانیان دربارهٔ موعود آخرالزمان، علی اصغر مصطفوی.
● سوشیانت
منجی(های) موعود اوستا، سوشیانس نام دارد كه اغلب به معنای «رهاننده» تعریف شده است (گاتها، ص ۱۰۹). این واژه در زبان پهلوی به صورت سوشیانت، و سیوسوش آمده و از ریشهٔ سوه به معنای بهره و منفعت، گرفته شده است. واژهٔ فارسی سود نیز از همین ریشه است (مصطفوی، همان: ص ۵۳).
سئوشیانت، صفت به معنای سودمند یا سود رساننده و سود بخشنده از ریشهٔ فعل سو به معنای سود دادن است. واژههای سو و سوه كه در تفسیر پهلوی اوستا، سوت (سود) ترجمه شده، در نامهٔ مقدّس بسیار به كار آمده است (همان).
این واژه در گاتها به دو صورت مفرد و جمع آمده است. زرتشت در گاتها چندین بار خود را در صیغهٔ مفرد، سوشیانت یعنی رهاننده یا نجاتدهنده نامیده است؛ از جمله میتوان به موارد ذیل اشاره كرد: اشتودگات، یسنا ۴۵ قطعه۱۱، وهیشتواشت گات، یسنا ۵۳ قطعه۲؛ سپنتمدگات، یسنا ۴۸ قطعه ۶. در این قطعه میگوید:
كی خواهم دریافت [دانست] ای مزدا و ای اشاكه شما نسبت به كسی كه در پی تباه كردن من است، توانا و زبردستید؛ آنچه پاداش نیك نهاد است، باید بخوبی از آن اطلاع یابم؛ از این روی، رهاننده (سوشیانت) را آرزوی آن است كه از قسمت خویش باخبر باشد.
چنان كه در یسنا ۵۳ قطعه ۲ میگوید:
گی شتاسب هوادار زرتشت اسپیتمان [بوده] و راه راست دینی را برگزیدهاند كه اهورامزدا به رهاننده (سوشیانت) فرو فرستاده است.
این واژه در سه مورد نیز به صورت جمع آمده است: در یسنا ۳۴ قطعه ۱۳ میگوید:
ای اهورامزدا! آن راه منش نیك كه به من نمودی، همان راه آموزش رهانندگان (سوشیانتها) است.
در یسنا ۴۶ قطعه ۳ میگوید:
ای مزدا! كی سپیده دم آن روز فرا خواهد رسید كه با آموزشهای فزایشبخش خردمندانه رهانندگان، خیر و نیكی به نگاهداری جهان بدرخشد؟
در یسنا ۴۸ قطعه ۱۲ میگوید:
ای مزدا! چنین خواهند بود رهانندگان سرزمینها كه با منش نیك، خویشكاری میورزند و كردارشان بر پایهٔ خیر و نیكی، و آموزشهای توست. براستی آنان به درهم شكستن خشم برگماشته شدهاند.
از این قطعات بخوبی دریافت میشود كه عقیده به موعود آخرالزمان و این كه كسی خواهد آمد و جهان را از چنگال اهریمن خواهد رهانید و آدمیان را از یك زندگی بیگزند بهرهمند خواهد ساخت، نزد ایرانیان بسیار قدیم و شاید منسوب به خود مؤسس دین مزدیسنا است (مصطفوی همان: ۵۵؛ پورداود، همان: ۱۰).
آنجا كه در قسمتهای دیگر اوستا همانند گاتها، سوشیانت به صیغهٔ جمع آمده، از آنان یاوران دین اراده شده است. به عبارت دیگر، پیشوایان كیش و جانشینان زرتشت و نیكان و پارسایانی كه از آنان سودی آید و مردم را به راه راست راهنمایی كنند و مایه رستگاری باشند و دین مزدیسنا را بیارایند، سوشیانتها نامیده شدهاند (همان: ۵۵). در مواردی هم سوشیانت به صیغهٔ جمع آمده و مقصود از آن سه موعود مزدیسنا یا سه پسران آیندهٔ زرتشت است كه سرانجام هر یك ظهور خواهند كرد و بار دیگر آیین زرتشت را تازه كرده و جهان فرسوده، فرتوت و ویران را آباد، تازه و خرم خواهند ساخت. چنان كه در یسنا ۹، قطعه ۲؛ یسنا ۲۴، قطعه ۵؛ در فروردین یشت، قطعهٔ ۱۷، و در زامیادیشت قطعهٔ ۲۲ آمده است (همان: ۵۶).
از جمله مواردی كه در اوستا، واژهٔ سوشیانت مفرد آمده و از آن بویژه واپسین موعود مزدیسنا اراده شده، از این قرار است: یسنا ۲۶ قطعه ۱۰؛ یسنا ۵۹ قطعه ۲۸؛ ویسپرد، كرده ۲، قطعه ۵؛ فروردین یشت، قطعههای ۱۲۹ و ۱۴۵؛ زامیادیشت، قطعه ۸۹؛ گشتاسب یشت، قطعه ۳۰؛ وندیداد، فرگرد ۱۹، قطعهٔ ۵.
به هر حال باید تفسیر دقیقتر سوسیانش را از بخشهای دیگر اوستا: یسنا، یشتها، ویسپرد، خرده اوستا، و وندیداد به دست آورد. هرچند این جملهها به لحاظ سبك و سیاق با گاتها تفاوت دارد، شاید بتوان علّت را در بازنویسی، و تقریر دوباره این كلمات به وسیلهٔ موبدان زرتشتی دانست كه مدتها پس از او انجام شده است.
در اوستای فعلی، رهانندگان در سه نفر خلاصه شدهاند:
۱. اوخشیت ارته، كسی كه قانون مقدس را میپروراند؛
۲. اوخشیت نمنگه، كسی كه نماز را بر پای میدارد؛
۳. استوت ارته، كسی كه همه از پرتو او به زندگی فنا ناپذیر میرسند (پورداود، همان، ص ۱۵).
در كتابهای روایی پهلوی، نخستین موعود، اوخشیت ارته را هوشیدر یا خورشیدر؛ دومین موعود، اوخشیت نمنگه را هوشیدر ماه یا خورشید ماه، ثبت كردهاند. برای پرهیز از اشتباه، بامی را به دنبال نام موعود نخست افزودهاند: هوشیدربامی كه به معنای فروزنده، تابنده و درخشان است (مصطفوی، همان: ص ۶۳ و ۶۴). برخی مؤلّفان، نخستین موعود را هوشیدربامی، دومین را هوشیدرماه، و سومین را سوشیانت نامیدهاند (همان، ص ۶۴). در چند جای اوستا از این سه تن ستایش شده است؛ از جمله:
ما میستاییم فروهر مقدس درگذشتگان پاكدین را و فروهرهای پاكدینانی كه در حیات هستند و فروهرمردانی كه هرگز متولّد نشدند و سوشیانتهایی كه نوكنندهٔ جهان خواهند بود
(یسنا ۲۴، قطعه ۵).
فروهر پاكدین اوخشیت ارته را میستاییم. فروهر پاكدین اوخشیت نمنگه را میستاییم. فروهر پاكدین استوت ارته را میستاییم (فروردین یشت، قطعه ۱۲۸).
هر چند به تصریح اوستا (یسنا ۴۶ قطعه ۳۱) زرتشت تجسّم نیكی و خیر، و كمال، بزرگترین سوشیانت است، واپسین نجاتبخش نیست؛ بلكه به تصریح همین بخش، واپسین نجات بخشان، كسانی هستند كه جهان را نوكنند و خلایق را پیرنشدنی و نامیرا، ناپژمردنی و جاویدان و بالنده و كامروا سازند. درآن هنگام مردگان دگر بار برخیزند و بیمرگی به زندگان روی آورد؛ سوشیانت پدیدار شود و جهان را به خواست خویش نو كند (زامیادیشت، كرده ۱، قطعات ۹ ۱۱).
ابراهیم پورداود (همان: ص۱۰ – ۱۸) از آنچه در این باره گذشت، نتیجه میگیرد كه واژهٔ سوشیانس در كاربردهای جمع خود در اوستای نو، شامل زرتشت، و حامیان و یاران و مبلّغان و نوسازان و آرایندگان جهان پایانی است.
ویژگیهای عمدهٔ آنان عبارت است از خردمندی، نیكوكاری، سودرسانی به همهٔ موجودات، غلبه بر خصومت دیوها و مردم، پاك كردن جهان از دروغ، ستایش پروردگار و آراستن عالم معنوی.
از توضیحات كتابهای روایی پهلوی پیرامون منجیان سهگانهٔ آیین مزدیسنا به دست میآید كه نبرد خیر و شر، نیكی و بدی به نوعی تقدیر خود اهورامزدا است و در این میان، سه موعود آخرالزمان، سه نقطهٔ اوج و در عین حال سه نقطهٔ عطف دین زرتشتی شمرده میشوند. آنها طبق خیر و نیكی رفتار كرده، در عمل آن را آموزش میدهند. آنها هستند كه نماز و تحیّات به آستان اهورامزدا را به جای میآوردند. آنان از دریاچه كیانسیه پا به عرصهٔ زندگی نهاده و ضدّ اهریمن قیام كرده، آفرینش او را در هم میشكنند و میان مردم را به راه راست آورده، دین را گسترش میدهند؛ چنان كه به آدمیان نیز راستی میبخشند (ر.ك: دینكرد، كتاب هفتم، فصل۷، قطعات ۴۵ – ۴۷ یسنا، ج ۱، ص ۲۰).● تولّد موعودهای مزدیسنا
پیش از آن كه از تولّد منجیان مزدیسنا سخن بگوییم، باید دانست كه به سبب اساطیر زرتشتی، عمر جهان دوازده هزار سال تعیین شده كه به چهار دورهٔ متوالی سه هزار ساله تقسیم میشود:
دورهٔ سه هزار سالهٔ اوّل، آفریدگان از اهورامزدا پدید آمده و در حالتی روحانی و مینوی در جهان برین، بیاندیشه، بیجنبش و لمس ناشدنی بودند. در دورهٔ سه هزار سالهٔ دوم، مینو به گیتی تبدیل میشود و عالم روحانی به حالت مادّی و جسمانی. آفریدگان در این دوره در روی زمین و بدون گناه و در حالت بهشتی به سر میبرند. اهریمن، جهان روشنایی و بهشتی را از پایین سوراخ كرده، وارد آن میشود. با ورود اهریمن، دورهٔ سه هزار سالهٔ سوم آغاز میشود. كیومرث، نخستین مرد كه گاوی نیز همراه اوست، بر اهریمن چیره میشود. آن دو، هنگام مرگ، نطفههای خود را بیرون میریزند. از نطفههای كیومرث، نخستین جفت انسان: مَشیك و مشیانه، و از نطفههای گاو، نخستین چارپایان پدید میآیند. سه هزار سالهٔ سوم، در واقع دوران آمیختگی و كشمكش دائم انسانها و قوای اهریمن است.
در پایان این دوره، زرتشت متولد میشود. با تولّد او، سه هزار سالهٔ چهارم آغاز میشود. «در مدّت سه ماه زرتشت با همسر خود نزدیكی كرده و هربار كه آن زن برخاستی برفتی و در آب دریاچه كیانسیه نشستی، و سر و روی شستی و منی در آب رها كردی، اهورامزدا تعداد ۹۹۹۹۹ فروهر نیكان را بر آن منی موكل كرد تا آن را زنده نگاه دارند» (ر.ك: بندهش، ص۲۱۰؛ مینوی خرد، ص ۸۷). در كتابهای روایی پهلوی آمده است كه پس از هزار سال از زمان زرتشت، دختری از نژاد پاكان وارد دریاچه كیانسیه شده، غسل خواهد كرد. او از نطفهٔ زرتشت، باردار شده و بدین ترتیب رهاننده و منجی نخستین، هوشیدر یا اوخشیت ارته، متولّد میشود. هزار سال متعلّق به اوست. همین اتّفاق در پایان هر هزار سال روی میدهد و دو نفر دیگر به ترتیب متولّد میشوند (دینكرد، كتاب هشتم، فصل ۱۴ قطعات ۱۲ – ۱۴).
از مادران این سه تن نیز به نام یاد شده است (فروردینیشت، قطعات ۱۴۱ – ۱۴۳). آنان عبارتند از:
۱. سروتت فذری، كسی كه پدرش نامی و مشهور است، مادر هوشیدربامی؛
۲. ونگهوفذری، كسی كه از پدر شریف و نیك و ستوده و بزرگ است؛ مادر هوشیدرماه؛
۳. ارت فذری، كسی كه مایه آبروی پدر است یا كسی كه پدرش برومند است؛ مادر سوشیانت.
از آنچه گذشت، به دست میآید كه ظاهراً موعودهای مزدیسنا تا قبل از ظهور در حالت نطفگی به سر میبرند.
● زادگاه سوشیانت
بر اساس روایات كتابهای پهلوی، زادگاه رهانندهٔ آخرالزمان، دو مكان معرّفی شده است:
۱. دریاچهٔ كیانسیه كه به صورتهای كانسیه، كیانسه و كانس اوایه نیز آمده است. احتمال دادهاند كه این دریاچه، همان دریاچه هامون در شرق ایران باشد (پورداود، همان، ص ۲۱ – ۲۳). چنان كه پیشتر آوردیم، دو موعود قبلی نیز در همین مكان متولد میشوند.
۲. خونیره یا خونیرس: این مكان در متون پهلوی، زادگاه سوشیانس معرّفی شده و احتمالاً یكی از هفت كشور روی زمین مطابق تقسیم ایران باستان است (گزیدههای زاداسپرم، ص ۹۰).
۳. از آنچه گذشت، به دست میآید كه موعود مزدیسنا از نطفهٔ زرتشت بوده، در رحم دختری از نسل خود او در وجود میآید و در شرق ایران، خاستگاه زرتشت، پا به عرصه وجود خواهد گذاشت.
● زمان ظهور سوشیانت
از متون مقدّس آیین زرتشتی چنین برمیآید كه موعودها آنگاه ظهور خواهند كرد و به داد مردم و یاری آنها خواهند شتافت كه جهان گرفتار ستم و كین اهریمن شود و بدان بر نیكان چیره شوند؛ دین و دادگستری دستخوش ناپاكان شود؛ دین سستی پذیرد و از آن، جز نامی و پیكری بیجان باقی نمانده باشد. چنان كه جوانمردی و منشنیك هم از جهان روی برتافته باشد.
در این آیین، روز و ماه ظهور موعودها نیز معیّن شده است. در یك رساله پهلوی به نام ماه فروردین روز خرداد یا ماتیكان فرورتین روچ خوردات، بیست و پنج واقعه شمارش شده كه روز ششم این ماه روی داده یا در آینده روی خواهد داد. یكی از این وقایع، ظهور موعودها و یاوران آنهاست (مصطفوی، همان: ص ۱۲۸). با این حال، در اوستا هیچ زمان دقیقی برای ظهور آنان مشخّص نشده است.
● محلّ ظهور سوشیانت
اوستا جایگاه ظهور موعود[های] مزدیسنا را همان زادگاه آ[نا]ن میداند:
بدان هنگام كه استوت ارته، پیك اهورامزدا پسر ویسپ تورویری از آب كیانسیه برآید، گرزی پیروز بخش برآورد... (زامیادیشت، كرده ۱۵، قطعه ۹۲).
فرّ توانا را میستاییم كه در آینده به آن كسی مختص خواهد شد كه از ناحیهٔ كانس رایه سلطنت خواهد انگیخت كه رود هئتومنت در آن میریزد و كوه اوشیدا در كنار آن واقع است (همان، ۹۶). مفسّران اوستا این كوه را كوه خواجهٔ فعلی میدانند كه هنوز خرابههایی از زیارتگاههای گذشته در آن باقی است. از جمله ادلّهٔ آنان این است كه یگانه محلّی كه در سیستان كوهی بركنار دریاچهای واقع شده، همانا دریاچه هامون و كوه خواجه است. رود هیرمند یا هلمند نیز از لحاظ ریشهٔ لغوی با هئتومنت مذكور در اوستا همخانواده است.
در كتابهای پهلوی هم محل این دریاچه در سكستان (سیستان) و آب آن شور وصف شده است (بندهش هندی، فصل ۱۳، فقره ۱۶). در حال حاضر آب این دریاچه شور نیست؛ قدری بدمزه است. گفته میشود: این آب هنگام ظهور، تغییر مزاج خواهد داد (پورداود، همان: ص ۲۱).
بدین ترتیب، مطابق آموزههای دینی زرتشت، موعودهای آخرالزمان از جانب مشرق ایران ظهور خواهند كرد؛ از همان سرزمین گردان و قهرمانان ملّی ایران، همان نقطهای كه دین ایرانیان در گذشته نیرو گرفت و پناهگاه زرتشت، و منطقهٔ فرمانروایی گشتاسب دوست و حامی او، یعنی سرزمین سیستان (مصطفوی، همان: ص۲۱۷).
در متون زرتشتی از دو مكان دیگر هم یاد شده است:
۱. قلعه ورجمكرد در منطقهٔ پارس در جنوب ایران كه در دوران هوشیدر و بلایای نازلهٔ آن، پناهگاه موجودات و مخلوقات خواهد بود (تفضلی، ۱۳۶۴: ص۱۴۱).
۲. قلعه كنگ دژ در خراسان، ساختهٔ سیاوش از پهلوانان اساطیری ایران و پناهگاه یاوران سوشیانس (همان: ص۱۴۰).
● یاوران سوشیانس
در متون مزدیسنایی از دو نوع یار برای موعود[های] آخرالزمان نام برده شده است: یارانی كه در عصر ظهور زندگی میكنند و یاورانی كه در زمانهای سابق رحلت كردهاند، و هنگام ظهور منجی، زنده شده، او را یاری خواهند كرد. در متون پهلوی، دستهٔ دوم را «جاودانیها» خوانده، از شماری افراد، یلان و پهلوانان تاریخی در جایگاه یاوران سوشیانس یاد كردهاند. شمار این افراد را پانزده مرد و پانزده زن دانسته، با احتساب زرتشت، از چهارده مرد یاد كردهاند. در حالی كه یك مرد و پانزده زن به نام خوانده نشدهاند. (ر.ك: مینوی خرد، فصل ۲۷، قطعات ۵۹ – ۶۳، بندهش ایرانی، ص ۱۲۸؛ اوستا، فروردین یشت، بندهای ۱۲۰ – ۱۴۳). این جاودانیها در هزاره سوشیانس پدید آیند و رستاخیز برانگیزانند و جهان جاودانی را بیارایند. به تصریح اوستای نو و متون پهلوی، ابدان گنهكاران و مجرمان خطرناك چون منافقان و همجنسبازان دوباره زنده نخواهد شد؛ امّا پرهیزگاران به زمین بازآیند نه به آن چهره كه درگذشتهاند و نه از آن آمیزه كه پیش ساخته شدند؛ بلكه موجودات مادّی از گل روشن و بدون تاریكی، آب بدون زهر، آتش بدون دود، و باد خوشبوی ساخته باشند (دینكرد، كتاب هفتم، ص ۲۱۴).
خصوصیات یاران منجی موعود چنین است:
نیك اندیش، نیكگفتار، نیككردار، هرگز سخن دروغ بر زبان نیاورند؛ قول خود را نمیشكنند و عفریت خشم از آنان میگریزد (اوستا، زامیادیشت، قطعه ۹۵).
افزون بر این فرشتگان مقرب الاهی، هفت امشاسبند نیز در جایگاه یاوران سوشیانس مطرح شدهاند (اوستا، هفتن یشت كوچك، قطعه ۱۲).
● نشانههای ظهور
از نشانههایی كه برای قیام موعود مزدیسنا ذكر كردهاند، میتوان به موارد ذیل اشاره كرد:
۱. گرفتاری پیروان آیین مزدیسنا به مصیبت و تنگنا (اوستا، فروردینیشت، قطعه ۱۴۶)؛
۲. تغییر نور خورشید و وقوع زمینلرزهها (یادگار جاماسب، ص ۱۱۷)؛
۳. بروز طوفان ملكوش و یخبندان هولناك (تفسیر پهلوی، فرگرد ۲، فقره ۲۲)؛
۴. اصولاً وقایع دوران دو موعود نخستین یعنی هوشیدربامی و هوشیدرماه از جمله علایمی است كه پیش از ظهور منجی نهایی به وقوع خواهد پیوست. ما به منظور پرهیز از اطاله كلام از ذكر آن پرهیز كرده، خوانندهٔ ارجمند را به متون مزدیسنایی حواله میدهیم؛
۵. ظهور ضحّاك یا اژدهاك در پایان هزاره هوشیدرماه (بندهش هندی، فصل ۲۶)؛
۶. سقوط یك شهاب یا ستاره به نام «جوزهرمار» بر زمین كه مردم، آن را آتشین میبینند (همان)؛
۷. توقّف خورشید میان آسمان به مدّت سی روز (پورداود، همان: ۴۶).
●● نتیجه
از آنچه گذشت میتوان نتیجه گرفت كه در آیین مزدیسنا همچون سایر آیینهای جهان، اعتقاد به موعود نهایی و منجی آخرالزمان، یكی از عقاید رایج و استوار است و در تمام متون زرتشتی اعمّ از كتاب مقدّس اوستا، تفاسیر و متون روایی پهلوی، افزون بر بشارت و اشارت به ظهور رهاننده و عدالتگستر، از تولّد (نژاد، چگونگی، زمان و مكان)، ظهور (علائم، زمان، مكان، دستاوردها) و یاوران او (زندگان و مردگان = جاودانیها) سخن گفته شده است.
همهٔ بشارتها، وعدهها، اشارهها كه در همهٔ آیینها و دیانتها آمده است نظر به قیام الهی آخرالزمان و حركت بشری ـ الاهی مصلحی است كه در پایان ادوار نبوّت و در امتداد جریان دین اسلام، از داخل اسلام ظهور خواهد كرد. این است كه هرگاه موعود گفته میشود، منظور موعود نهایی و منتظَر آخرین است. از این موعود، در دیانتهای قدیم تعبیرهایی شده است و هر كدام به عنوانی از او یاد كردهاند. همچنین نشانههایی از او در آثار كهن آمده است امّا در دین اسلام به صورت كاملاً مشخّص و با نام و نشان معیّن معرفی شده است. علّت این امر مسائلی است (حكیمی، ۱۳۷۸: ص ۱۰۱ و ۱۰۲) كه عمدهترین آنها، این است كه چون اسلام واپسین دین آسمانی است، باید در آن، همهٔ حقایق و واقعیات، و همهٔ حوادث مهمی كه پیش از قیام قیامت در بارهٔ دین و هدایت، اتّفاق میافتد بیان شود، و چون مهدی و ظهور او یكی از حقایق بزرگ و واقعیّات مهم است، لازم است در دین واپسین، همه چیز دربارهٔ او گفته شود.
منابع و مآخذ
۱. ابراهیم پورداود، گاتها، تفسیر و توضیح، انجمن زرتشتیان ایران، بمبئی، ۱۹۳۸ م.
۲. اوستا، گزارش جلیل دوستخواه، مروارید، تهران، ۱۳۷۹
۳. بندهش ایرانی، ترجمهٔ مهرداد بهار، توس، ۱۳۶۹ش.
۴. بندهش هندی، ترجمهٔ رقیه بهزادی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، ۱۳۶۷ش.
۵. پورداود، ابراهیم، سوشیانس، فروهر، تهران، ۱۳۷۴ش.
۶. تفضّلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، سخن، تهران، ۱۳۷۶ش.
۷. حكیمی، محمّدرضا، خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش.
۸. مصطفوی، علیاصغر، سوشیانت یا سیراندیشه ایرانیان دربارهٔ موعود آخرالزمان، بینا، تهران، ۱۳۶۱ش.
۹. مینوی خرد، به اهتمام احمد تفضّلی، توس، تهران، ۱۳۶۴
۱۰. یسنا، تفسیر و توضیح، ابراهیم پورداود، انجمن زرتشیان ایران، بمبئی، ۱۹۳۸ م.
۱۱. یشتها، تفسیر و توضیح، ابراهیم پورداود، انجمن زرتشتیان ایران، بمبئی، ۱۳۰۹ ش.
*دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران
۱. ابراهیم پورداود، گاتها، تفسیر و توضیح، انجمن زرتشتیان ایران، بمبئی، ۱۹۳۸ م.
۲. اوستا، گزارش جلیل دوستخواه، مروارید، تهران، ۱۳۷۹
۳. بندهش ایرانی، ترجمهٔ مهرداد بهار، توس، ۱۳۶۹ش.
۴. بندهش هندی، ترجمهٔ رقیه بهزادی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، ۱۳۶۷ش.
۵. پورداود، ابراهیم، سوشیانس، فروهر، تهران، ۱۳۷۴ش.
۶. تفضّلی، احمد، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، سخن، تهران، ۱۳۷۶ش.
۷. حكیمی، محمّدرضا، خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸ش.
۸. مصطفوی، علیاصغر، سوشیانت یا سیراندیشه ایرانیان دربارهٔ موعود آخرالزمان، بینا، تهران، ۱۳۶۱ش.
۹. مینوی خرد، به اهتمام احمد تفضّلی، توس، تهران، ۱۳۶۴
۱۰. یسنا، تفسیر و توضیح، ابراهیم پورداود، انجمن زرتشیان ایران، بمبئی، ۱۹۳۸ م.
۱۱. یشتها، تفسیر و توضیح، ابراهیم پورداود، انجمن زرتشتیان ایران، بمبئی، ۱۳۰۹ ش.
*دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران
منبع : موسسه گفتگوی ادیان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا اسرائیل مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی معلمان رهبر انقلاب مجلس خلیج فارس بابک زنجانی دولت سیزدهم
آتش سوزی تهران پلیس زلزله قتل آموزش و پرورش شهرداری تهران سیل قوه قضاییه سلامت دستگیری سازمان هواشناسی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم قیمت
سریال مشهد تلویزیون فیلم سینمایی مسعود اسکویی سینمای ایران سینما فیلم رسانه ملی دفاع مقدس
مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه انگلیس ترکیه یمن اوکراین نتانیاهو
فوتبال استقلال پرسپولیس سپاهان تراکتور علی خطیر لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تلفن همراه اپل گوگل همراه اول اینستاگرام تبلیغات واکسن وزیر ارتباطات ناسا پهپاد
سرطان فشار خون کبد چرب دیابت بیماری قلبی ویتامین کاهش وزن قهوه