شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا
نقش کویره در تاریخ علم
الكساندر كویره نقش مهمی در تغییر روشهای تاریخ نگاری علم داشت كه به نوبه خود تأثیر ویژه ای در نظریات فلسفه علم و جامعه شناسی دانش برجای گذاشت. از مشهورترین فلاسفه علم كه مستقیماً از آرای كویره تأثیرگرفتند، می توان به توماس كوهن اشاره كرد.
● كویره و تاریخ علم
كویره در تاریخ نویسی شیوه خاص خود را دارد. تأكید او بر منابع اصلی و دست اول است و سعی دارد تا تمام مطالب را از زبان كسانی كه صحنه گردان واقعیت های علمی هستند، بیان كند. بنابراین بخش عظیمی از كتاب های او را نقل قول تشكیل می دهد. انتخاب و كنار هم گذاشتن این نقل قول ها بعضاً طولانی و در ظاهر كمی غیرمعمول است. آنها به صورتی تنظیم شده اند كه سرانجام بی آن كه نویسنده تلاش چندانی كرده باشد، مدعای اصلی او را ثابت كند. این نوع نگاه كه شاید مرهون مطالعات او در پدیدارشناسی باشد، با عبارت شهود پدیدارشناسان یعنی «پیش به سوی پدیدار» هماهنگی دارد. هر پدیدار اعم از یك واقعه تاریخی یا غیرتاریخی آنچنان كه بر ما ظهور پیدا می كند قابل شناسایی است. پدیدارشناسی ادراك كننده از ادراك شونده جدا نیست و در شناسایی پدیدارشناسانه نقطه عزیمت ما، ادراك كننده در تعامل با ادراك شونده ها است. نگرش صحیح به عالم، تجربه صحیح ونگرش غلط تجربه غلط می دهد. اینها چیزهایی بودكه كویره در هنگام هر بررسی تاریخی به یاد داشت و به كار می برد. او اگر چه از تاریخ فلسفه شروع كرد، ولی اهمیت او بیشتر به سبب آثارش در زمینه تاریخ علم است. تحقیقات او در این زمینه باترجمه مقاله اول «درباره دوران افلاك آسمانی» كوپرنیك به زبان فرانسه در سال ۱۹۳۴ شروع شد و با مطالعاتی درباره گالیله (۱۹۳۹)، انقلاب نجومی (۱۹۶۱) از دنیای بسته تا جهان بیكران (۱۹۵۷) و مطالعاتی درباره نیوتن (۱۹۶۶) ادامه یافت. جز این، كتاب ها و مقالات فراوانی نیز در مورد تاریخ علم و فلسفه از او به جا مانده است كه به صورت یك مجموعه در ۲ مجلد به زبان فرانسه و با نام «مابعدالطبیعه و اندازه گیری» به زبان انگلیسی منتشر شده است.
توجه بیشتر كویره در تاریخ علم معطوف به قرن های شانزدهم و هفدهم میلادی بوده است. قرونی كه علم تجربی جدیدحصول آن است، دورانی است كه به دوران انقلاب علمی معروف شده است. معمول این است كه دوران انقلاب علمی را مرگ اندیشه ارسطویی و تولد دانش جدید به مفهوم امروزی می دانند، اما كویره برخلاف غالب تاریخ نگاران قبل از خود، انقلاب علمی را به چشم غلبه عقل به خرافه و اسطوره یا نشستن تجربه به جای تلاش های صرفاً عقلانی نمی دید. به نظر او انقلاب علمی به راستی انقلاب یعنی دگرگونی بنیادی در همه اركان اندیشه آدمی بوده است و به همین علت است كه عظمت آن به درستی درك نمی شود. برای ما كه در دوران پس از انقلاب علمی زندگی می كنیم و در چارچوب مقولاتی كه ساخته این دوران است می اندیشیم، تصور چارچوب های ذهنی كسانی كه قبل از انقلاب می زیسته اند، بسیار دشوار و چه بسا غیرممكن است. كویره سعی كرد تا این دگرگونی بنیادی را در بررسی های مستقیم منابع اصلی علمی در هر ۲عصر نشان دهد.
این دگرگونی بنیادی همان است كه دستمایه توماس كوهن قرار گرفت تا مفهوم قیاس ناپذیری پارادایم های علمی را خلق كند. به باور كویره این گذر نه به یكباره رخ داده است و نه كسانی به عمد در آن دست داشته اند و نه حتی كسانی كه تسهیل كننده جریان انقلاب علمی بودند، به همه آثار و تبعات آن آگاهی كامل داشتند. دگرگونی تفسیر كلمات و اصطلاحات یكی از پیامدهای انقلاب علمی است. بسیاری از تاریخ نگاران متعارف علم كه چه بسا به نوعی نگاه انباشتی در تاریخ علم قائل بودند، از این نكته غفلت كرده اند.
به همین دلیل یكی از عواملی كه كویره را به ترجمه مجدد بخش هایی از كتاب «درباره دوران افلاك آسمانی» كوپرنیك برانگیخت، این بود كه می دید مترجمین پیشین فرانسوی این كتاب در ترجمه خود از اصطلاحاتی استفاده كرده اند كه به علم بعد از كوپرنیك تعلق دارد و با روح حاكم بر فضای كتاب بیگانه است. او همچنین در پژوهش دوران ساز خود یعنی «مطالعاتی درباره گالیله» نشان می دهد كه گالیله با همه سهمی كه در پایه گذاری فیزیك جدید دارد و باهمه حمله هایی كه به نظام ارسطویی دارد، هنوز هم پایبند پاره ای از مفاهیم ارسطویی است.
برخی از پیامدهای بررسی های كویره را می توان به صورت زیر صورت بندی كرد؛ گالیله به تمایز بین حركت طبیعی و حركت قسری قائل بود و جالب تر آن كه قانون اینرسی یا لختی كه معمولاً از آن به نام قانون لختی گالیله یاد می شود، متعلق به گالیله نیست. گالیله حركت طبیعی هر جسم را اعم از جسم خاكی یا جسم افلاكی حركت دورانی می دانسته است. او این حركت دورانی را بسته و تكرار شونده می دانست، در حالی كه قانون لختی از حركت در صورت وارد نیامدن نیرو سخن می گوید و نه از حركت طبیعی، به عبارت دیگر در قانون لختی، تمایزی بین حركت طبیعی و غیرطبیعی نداریم، در صورتی كه گالیله این گونه نمی اندیشیده است. دیگر آن كه حركت در قانون اینرسی حركت مستقیم الخط و در نتیجه لایتناهی است و نیاز به یك فضای نامتناهی دارد. بنابراین، چنین نتیجه می شودكه ابداع قانون لختی مستلزم اعتقاد به بیكرانگی فضا است و گالیله چنین اعتقادی نداشته است.
● كویره انقلاب نجومی و جهان باز
برای پدید آمدن مفهوم بیكرانگی فضا یابه تعبیر كویره جهان باز باید قبل از هر چیز نگاه كیهانی ارسطویی - بطلمیوسی در هم بریزد. در نگاه ارسطویی - بطلمیوسی زمین در مركز عالم است.
جهان به ۲ عالم فوق قهر و تحت القهر تقسیم شده است. نگاه ارسطویی جهان فوق قهر را نیز محدود می داند. كویره جریان شكست این كیهان شناسی را در كتاب انقلاب نجومی خود به تفصیل بازمی گوید. او به پالایش و بررسی اندیشه ها و افكار در شخصیت مهم می پردازد. اول كوپرنیك كه بدون شواهد تجربی كافی فرض مركزیت زمین را رها كرد و به مركزیت خورشید و گردش زمین به دور آن روی آورد. كوپرنیك نتوانست به اشكالات متعددی را كه بر این اعتقاد او وارد بود، پاسخ دهد. دومین شخصی كه كویره به بررسی اندیشه ها و فعالیت های او پرداخت، كپلر بود و اهمیت بیشتری در كتاب خودش برای او قائل شده است. در اندیشه كویره، كپلر نخستین كسی است كه نجوم را از قید دو هزار ساله حركت دورانی نجات داد تا وجود هماهنگی ریاضی عمیق تری را در گردش كواكب اثبات كند. او این هماهنگی ریاضی را در قالب ۳ قانون معروف خود بیان می كند و تبیین ریاضیاتی نسبتاً دقیقی از آن را عرضه می دارد. این بیان ریاضی بعدها در كارهای نیوتن به اوج خود رسید.
كپلر در عین حال نخستین كسی است كه به مسأله علت حركت سیارات به گرد خورشید می پردازد و به این اعتبار نخستین اختر فیزیكدان به معنی امروزی آن است. سومین شخصیتی كه كویره او را مهم می داند، بورلی (Borelli) است. شخصی كه تا زمان كویره كمتر كسی به نقش او در جریان انقلاب نجومی توجه داشته است. كویره نشان داد كه این دانشمند ناشناس نخستین كسی است كه كوشیده است تا سازوكاری جدید برای گردش كواكب ابداع كند. انقلاب نجومی هرچند مرزهای جهان فیزیكی را بسیار دورتر برد، اما به تنهایی نمی توانست این مرزها را در هم بریزد. انقلاب كپرنیك و كپلر زمین را از مركزیت انداخت، ولی هنوز برای جهان حدو مرزی قائل بود. برای آن كه تصور جهان بدون مركز و بدون محیط پدید آید، عناصر دیگری نیز لازم بود. كویره در شاهكار خود یعنی كتاب «از دنیای بسته به جهان بیكران» نشان می دهد كه چگونه مفهوم بیكرانگی فضا در فاصله قرن های پانزدهم تا هفدهم میلادی به وجود آمد. به نظر كویره این مفهوم بهتر از هر مفهوم دیگری گذر از فكر قدیم به فكر جدید را نشان می دهد. این مفهوم كلید درك انقلاب علمی است. مفهوم فضای بیكران پیش از انقلاب علمی در كارهای اقلیدس وجود داشت، چرا كه هندسه او بر پایه مفهوم بیكرانگی عالم بنا شده بود ولی به باور تمام فلاسفه ارسطویی و متفكران قرون وسطی این تصور زاییده وهم بود. هندسه اقلیدسی از آنجا كه بی نهایت را در خود داشت، هندسه جهان واقع نبود. حتی ارشمیدس بسیار كوشید تا این مفهوم را از هندسه نیز بیرون بیندازد.
دنیای واقعی در نظر یونانیان، متفكران قرون وسطی و دانشمندان علوم طبیعی آن عصر متناهی و محدود بود. همراه با مفاهیم محدودیت و تناهی مفهوم نظم هم به ذهن متبادر می شود. یونانیان تمام مفاهیم محدودیت، كرانمند بودن، نظم، آراستگی و معقولیت را با واژه kosmos بیان می كردند كه ما آن را ناگزیر به كیهان ترجمه می كنیم، هر چند كه این واژه نمی تواند به تمامی مفهوم یونانی آن را برساند. این مفهوم ذهنی بت بزرگ ارسطویی بود كه انقلاب علمی آن را شكست. در طرز تفكر قبل از انقلاب علمی، نامتناهی به علت این كه بر عدم وجود صفت تناهی دلالت می كرد، مترادف با بی نظمی و عدم تعین و آشوب بود. یك انقلاب و دگرگونی تمام عیار لازم بود تا این مفهوم به صورت قلب اندیشه علمی جدید درآید. كویره در كتاب از دنیای بسته تا جهان بیكران می گوید كه پیدایش مفهوم نامحدود بودن فضا هر چند با تحولات علمی بی ارتباط نیست، اما به هیچ وجه نتیجه آن نیست. به باور او این رابطه درست برعكس است. در پیدایش این مفهوم گروهی از متفكران، فیلسوفان و دانشمندان از نیكولای كوزایی (Nicolaus Cusanus) متكلم و فیلسوف مسیحی قرن پانزدهم تا نیوتن كه یك دانشمند است، دست داشته اند. مفهوم بیكرانگی در مثلثی متشكل از علم، فلسفه وكلام مسیحی شكل گرفته است. دین و فلسفه مهمترین مبانی متافیزیكی هستند كه به علم جدید جهت داده اند.
● كویره و پوزیتیویسم:
جریان فلسفه علم در مفهوم جدید آن با پوزیتیویسم آغاز می شود. مقایسه اندیشه های كویره با این جریان روشن كننده برخی مقومات نگاه تاریخی او به علم خواهد بود. پوزیتیویسم به مركزیت حلقه وین علاوه بر بنیادهای متعدد در حوزه های مختلف،در حوزه تاریخ علم ۳ ادعای اساسی دارند. این سه ادعا به قرار زیر هستند؛
۱) رشد علم فرآیندی انباشتی دارد.
۲) تحولات علمی فرآیندی غیرانقلابی است.
۳) تاریخ علم كاملاً درونی است.
این طور كه برمی آید كویره در مورد این هر ۳ با آنها مخالف است. رگه های مخالفت با این ۳ اصل بود كه بعدها جریان تاریخی گری در فلسفه علم را توسط كوهن، لاكا توش و لاودان به وجود آورد و انقلاب «ساختار انقلاب های علمی» را باعث شد.
گسست معرفتی كه كویره در تبدل مفاهیم در ۲ دنیا، قبل و بعد از انقلاب قائل است، قول انباشتی بودن علم را به جد رد می كند و ۲ جهان از هم جدا و قیاس ناپذیر را برای ما تصویر می نماید. از سوی دیگر اگر علم را انباشتی ندانیم و به تبدل مفاهیم در قبل و بعد از تحول علمی معتقد باشیم و همان طور كه كویره در بررسی اندیشه های نیوتن و اثر فیلسوف كمبریجی «هنری مور» می گوید، مشاهدات را تئوری زده بدانیم، به سمت نگاه گشتالتی در علم رفته ایم كه این خود نافی دومین مورد از موارد پیش گفته در مورد پوزیتیویسم است. یعنی با یك علم انقلابی طرف هستیم. به باور كویره اندیشه های فلسفی و دینی در مثلث علم، دین و فلسفه در جهت دهی به انقلاب علمی اثر دارد، یعنی برخلاف پوزیتیویسم ها نمی توان فقط با توسل بر تحلیل فرآیندهای منطقی درونی علم رشد و گسترش و تحولات آن را توضیح داد و این امر ما را به سمت تاریخ نگاری بیرونی یعنی پروژه ای كه خود كویره شروع كرد، سوق می دهد.
امیرمهدی بخشی زاده
منبع : روزنامه ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست