یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

کلمنته چقدر در ایران دوام می آورد؟


کلمنته چقدر در ایران دوام می آورد؟
قرار است ایران پذیرای هفتمین مربی خارجی طی ۱۵ سال گذشته باشد، مربی معروف اسپانیایی، خاویر کلمنته. این انتخاب در نوع خود بهترین به نظر می رسد به شرطی که مقدمات کار فراهم شود و ایران بتواند جبران ناکامی جام جهانی ۲۰۰۶ را در جام نوزدهم بکند. ای کاش سران فوتبال ۶ ماه پیش به فکر انتخاب مربی می افتادند و این قدر این دست و آن دست نمی کردند. حال سوال این است که اگر کلمنته در ایران مستقر شود، چقدر دوام می آورد و تا چه اندازه از حمایت های سران فوتبال و مطبوعات ایرانی برخوردار خواهد بود؟ به غیر از برانکو ایوانکوویچ که خوشبختانه از حمایت های کم و بیش فدراسیون فوتبال ایران برخوردار بود، بقیه مربی های خارجی در کمتر از یک سال اخراج می شدند. دلیل چه می تواند باشد؟ طبعا کمبود فاکتوری به نام حرفه ای گری و سرمایه گذاری های بلند مدت در فرهنگ فوتبال ایرانی. از بی صبری و بی حوصلگی های مردم ایران و توقع بالای آنها برای کسب نتایج صرفا عالی و انتقادات دور از ذهن مطبوعات و رسانه ها گرفته تا محیط فوتبالی پراسترس و استعدادهایی که مسیر درستی برای حرکت نداشته اند، همه و همه قدری مسیر را برای پیاده شدن تاکتیک های مرد اسپانیایی ناهموار می کند. هیچ کس نمی تواند منکر فشارها و بمباران هایی باشد که از سوی مطبوعات روانه تومیسلاو ایویچ شد و این که او را عامل تحلیل استعدادهای بازیکنان ایرانی و عامل اصلی مصدومیت های ستارگان ملی پوش خواندند، درست در سال ۱۹۹۸ و بعد از دیدار دوستانه تیم ملی مقابل رم، او اخراج شد و رویاهای وی برای هدایت تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه رنگ باختند. نمی توان منکر این قضیه که در دوران مربیگری جلال طالبی لو رفت که ستارگان ایرانی تمرینات خوبی را در کنار ایویچ سپری کردند و همین فوتبالیست ها بودند که این سرمربی را بهترین مربی دوران فوتبالشان خواندند. حتی صفایی فراهانی که خود ایویچ را اخراج کرد ۷ سال بعد اعلام کرد که ایویچ بهترین سرمربی بوده که ایران طی ۳۰ سال گذشته به خود دیده است. اخیرا شایعاتی راجع به رد پیشنهاد زندگی در ایران از سوی کلمنته منتشر شده شاید علل تمام این موارد را بتوان ناآماده بودن جو فوتبال ایرانی برای پذیرش تاکتیک های مدرن دنیای توپ گرد دانست.
این واقعیت فوتبال امروز ایران است و عامل اصلی که ثبات آن را به تزلزل بدل کرده. صادقانه بگویم که لیگ ما حرفه ای گری لیگ های ژاپن و کره جنوبی را ندارد و تیم المپیکی هم نداریم که به استعدادهایش تکیه کنیم و به آن ایمان داشته باشیم.
برای موفقیت و هم سطح شدن با لیگ های فوق به برنامه ریزی بلندمدت، تحلیل عملکرد تیمی، تمرینات پیشرفته فیزیکی، دادن انگیزه به بازیکنان و دمیدن نظم و انضباط و حرفه ای گری به کمپ های تیم ملی نیاز است.
فراموش نکنیم که صبر و حوصله و زمان عامل موفقیت فوتبال در کشورهایی است که زمینه را برای این ورزش فراهم می کنند. حتی مربی یک تیم متوسط اروپایی که ۳۸ هفته در کل لیگ را در پیش دارد، می بایست پس از هر دو بازی تیمش را ارزیابی کرده و نقاط ضعف آن را برای بازی بعدی مرتفع سازد. تیمی که در اختیار کلمنته قرار می گیرد، تیمی گسسته است که طی ۶ ماه گذشته حتی یک هفته تمرین منسجم را به خود ندیده است و بیش از نیمی از لژیونرهای آن نیمکت نشین های خوبی بوده اند طبیعی است که شاهد ناامیدی و دلسردی در میان تک تک آنها باشیم خصوصا این که همه توقع دارند یک شبه راه صد ساله را بپیماییم و راهی جام نوزدهم شویم.
باید به کلمنته فرصت کافی به همراه محیطی آرام داده شود تا بتواند تاکتیک هایش را پیاده کند و به تجزیه و تحلیل و انتخاب ستارگان جوانتر بپردازد و بازیکنان قدیمی تیم ملی را با نیمکت نشینی آشنا کند.
همیشه دوست داریم ستارگان محبوب خودمان را در ترکیب اصلی ببینیم و دیگر کاری به این مساله نداریم که شاید این به اصطلاح ستاره دردی را دوا نکند. ایران در صدد راهیابی به جام ۲۰۱۰ آفریقایی جنوبی و قهرمانی در جام ملت های آسیا سال ۲۰۱۱ است. ای کاش راضی به مشاهده خطاهای قبلی و ناکامی های ناامیدکننده نباشیم و مربی خارجی بخت برگشته دیگری را لگدکوب نکنیم. کلمنته در کارنامه اش آمار و ارقام خوبی حک کرده مثل قهرمانی در ۴ جام حذفی اسپانیا همراه با اتلتیک بیلبائو و سوق دادن تیم ملی اسپانیا به مراحل یک چهارم نهایی در جام جهانی ۱۹۹۴ و یورو ۱۹۹۶ و این که در ۳۱ بازی متوالی در کنار ماتادورها حتی یک بار هم شکست نخورد. آیا این مربی نمی تواند یک پله فوتبال ایران را صعود دهد؟
قدری از تعصب و بی صبری هایمان بکاهیم و قبول کنیم که رمز موفقیت در هر عرصه و حتی فوتبال به کارگیری ابزار جدید و متدهای نوین و پیشرفته است .
حورا شکیبی
منبع : روزنامه جوان


همچنین مشاهده کنید