دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا
نگاهی به فیلم هزار توی پن

«افلیا» (ایوانا باكوئرو) فقط یك روز بد را از سر نمیگذراند، بلكه او به طور كلی زندگی بدی را از سر میگذراند. كشور او جنگ زده است و دولت فاشیست با شورشیان مبارزه میكند. پدر او در جنگ كشته شد. مادرش (آریادنا جیل) كه زنی تنها و بی كس است، به زور به ازدواج سروان «ویدال» (سرجی لوپز) درآمد تا برایش بچهای بیاورد. او پا به ماه است ولی حاملگی دارد جانش را میگیرد. همین امكان بالقوه كه افلیا مجبور بشود در دنیا با ویدال تنها باشد كافی است تا وحشت سراپای افلیا را فرا بگیرد. یك روز افلیا وقتی مشغول گشتن محوطه اطراف خانه جدیدش در روستا است یك هزارتو را پیدا میكند كه با صخرههای بسیار بزرگ ساخته شدهاند. درون این هزارتو موجودات زندهای وجود دارند: پریان و فونها [فونها در اساطیر روم خدای جنگلها هستند]
در این بین افلیا پی به نكته حیرت انگیزی میبرد: اینكه او شازده خانم «هی دیز» است، دختر پادشاه «هی دیز» [هی دیز در اساطیر یونان به معنای دنیای مردگان است.] حال برای اینكه او ثابت كند كه لایق عنوان شازده خانم است باید سه كار را كه «پن» (دائوگ جونز) برایش تعیین كرده تا قبل از كامل شدن ماه با موفقیت انجام دهد تا در این صورت بتواند وارد قلمرو پادشاهی خود شود.
شاید بزرگترین امتیاز فیلم هزارتوی پن، شیوهای باشد كه طی آن جستوجو و تلاش افلیا را با داستان مبارزات نیروی مقاومت اسپانیا در هم میآمیزد. هر دو این داستانها جذابیتی یكسان دارند. وقتی یكی از این دو داستان را تعریف میكند آنقدر درگیر میشویم كه نگرانی از بابت شنیدن داستان دیگر نداریمو این خود یك موفقیت است. فیلمهای بسیاری ساخته شدهاند كه در آنها «شخصیتهای شكافته و دوگانه» وجود دارند ولی كارگردان تمام انرژی خلاق خود را فقط صرف یك وجه از دو وجه داستان میكند و این باعث میشود آن وجه تاثیر لازم را نداشته باشد و وجود آن اجباری به نظر برسد.
جلوههای ویژه و طراحی صحنه كه دست در دست هم دارند، تحسین برانگیز و تاثیر گذار است. تاریكی و سیاهی هزارتو با آن دیوارههای صخرهای شكننده، بر دنیای بیرون سایه افكن میشود. (یا شاید هم برعكس؟) من در اوایل نوشتهام از كلمه «گوتیك» استفاده كردم; این كلمه مناسبی برای توصیف كل فیلم است. از جلوههای ویژه كامپیوتری برای خلق پریان و فون و چند موجود دیگر استفاده شده است. در واقع دل تورو از جلوههای ویژه كامپیوتری بیش از اندازه استفاده نمیكند و این باعث میشود فیلمش یك اثر صرفا كامپیوتری به نظر نرسد. بازیگرانش به خصوص «ایوان باكوئرو» جوان و سرجی لوپز بازیشان عالی است.
از عبارت «داستان پریان» هم میتوان برای توصیف هزارتوی پن استفاده كرد، و اشاراتی كه به فیلم «جادوگر شهر اوز» میشود بیجا نیست. ولی باید توجه داشت كه این فیلم مناسب كودكان نیست. در این فیلم صحنههای خشونتباری هست كه حتی شجاعترین بچهها هم بعد از دیدن آنها كابوس خواهند دید. بعضی صحنهها، از جمله صحنهای كه در آن یكی از شخصیتها مجبور میشود خودش با نخ و سوزن صورت چاك خوردهاش را خودش بخیه بزند، ممكن است حتی برای آدم بزرگها هم ترسناك باشد. ولی خانوادگی نبودن فیلم باعث نمیشود كه ذرهای از موفقیتی كه دل تورو با این فیلم جادویی به آن دست یافته كاسته شود.
جیمز براردینلی
منبع : روزنامه حیات نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست