سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
اخلاق و عرفان اسلامی
نماز غیر از آنچه ما از احكام واجب آن میشناسیم ـ كه باید رعایت شوند ـ روحی دارد كه ارزش حقیقی نماز به همان روح است. استفاده ما از روح نماز بسیار متفاوت است. افرادی هستند كه از نماز فقط از پیكر بیروح آن استفاده میكنند و كسانی هستند كه مراتب نازلی از روح نماز را درك میكنند و كسانی هم هستند كه با خواندن دو ركعت نماز، به معراج میرسند. تفاوت این درجات بستگی دارد به اینكه تا چه اندازه قلبمان در نماز حاضر باشد و برای استفاده از روح نماز آمادگی داشته باشیم. در جلسات گذشته، قدری درباره نیّت، اهمیت توجه به نماز و مراتب توجه تا حدی عرایضی تقدیم كردیم.
● روح نماز
ما با اینكه خودمان میدانیم توجه در نماز بسیار مهم است، ولی موقع نماز كه میشود، دانستههایمان را فراموش میكنیم و آنطور كه شایسته است به نماز اهمیت و توجه نشان نمیدهیم، سعی نمیكنیم مراتب توجهمان را بیشتر كنیم و از روح نماز استفاده نماییم؛ ولی خیلی كه هنر كنیم، سعی مینماییم نمازمان را در اول وقت بخوانیم یا احیانا بعضی از مستحباتش را رعایت كنیم. اما اینها همه پیكره نمازند. وقتی وارد نماز میشویم دلمان با روح نماز آشنا نیست، دلمان با كارهای روزانهمان مشغول است ـ البته اگر در فكر گناه نباشیم ـ و دایم به فكر كار و زندگی هستیم.
خیلی آدم خوبی كه باشیم، در فكر درس و بحث هستیم. چه كنیم كه قدری از روح نماز بیشتر استفاده كنیم؟
● راههای افزایش حضور قلب در نماز
۱) تفكر در فواید توجه و ضررهای غفلت
اولین كاری كه لازم است انجام دهیم این است كه به فواید توجه در نماز فكر كنیم و درباره ضررهایی كه از غفلت و بیتوجهی میبریم، بیندیشیم؛ چون هر كار اختیاری كه آدم بخواهد انجام دهد، وقتی عزم جدّی برای انجامش پیدا میكند كه باور نماید برایش فایده دارد و برخلافش ضرر و زیان است. متأسفانه ما ایمان كاملی نداریم به اینكه توجه در نماز واقعا مفید است و اگر در آن توجه نداشته باشیم، خیلی ضرر میكنیم. منكر نیستیم، اگر بپرسند، میگوییم قبول داریم، ولی مرتبه ایمان ما بسیار ضعیف است. خوب است در فرصتهایی كه پیش میآید، پیش از نماز، چند دقیقهای فكر كنیم كه اگر دلمان را در نماز نگه داریم و توجه داشته باشیم، چقدر سود میبریم؛ چقدر ارزش كارمان بالا میرود. این هم به پایه معرفتمان بستگی دارد. همه نمیتوانند اینجور فكر كنند. ولی با توجه به آنچه در جلسات قبل گفته شد، اگر در اینباره فكر كنیم، نماز بدون توجه با نماز باتوجه زمین تا آسمان فرق میكند؛ صحبت تفاوت عدد یك با عدد پنجاه و صد و هزار و امثال اینها نیست. نمازی كه ما میخوانیم با نمازی كه اولیای خدا و در مراتب عالی آن، ائمّه اطهار علیهمالسلام میخوانند، قابل مقایسه نیست كه بگوییم نماز ما یك چندم نماز آنهاست؛ یك دهم، یك صدم ،یك هزارم، یك میلیونیم. خیلی تفاوت دارد؛ یعنی محاسبهاش از سطح فهم ما بالاتر است. هرقدر در اینباره فكر كنیم و باور نماییم كه توجه كردن به نماز، نیّت كار را خیلی خالص میگرداند، بر این منظور تصمیم جدّیتری میگیریم.
فرض كنید در یك كار عادی دنیوی، كاسبی میخواهد معاملهای انجام دهد كه اگر به طور معمول صورت بگیرد یك میلیون استفاده میكند، ولی اگر همین معامله را با همین سرمایه جور دیگری انجام دهد، یك میلیارد (هزار میلیون) استفاده میبرد و اگر جور دیگری انجام دهد ده میلیارد و بلكه بیشتر، در حدی كه محاسبهاش برای ذهنهای ما مشكل است. اما باور نمیكنیم كه در سود یك معامله اینقدر اختلاف باشد؛ بتوانیم با سرمایهای كه داریم معاملهای كنیم كه یك میلیون استفاده داشته باشد یا یك میلیارد یا بیشتر. فرض این مسئله اشكال ندارد. وقتی كه ما برای خواندن دو ركعت نماز در اختیار داریم واقعا ممكن است قیمتش یك میلیون تومان باشد و ممكن است یك میلیارد تومان. چطور میتوانیم از این سود صرفنظر كنیم؟ چه چیزی میتواند جانشین این سود كلان شود؟ همین توجه به هوسهای زودگذر و خیالات زندگی كه هیچ فایدهای ندارند. پس تا آنجا كه عقلمان میرسد و معرفتمان اجازه میدهد، باید بیندیشیم در اینكه نمار باروح با نماز بیروح چقدر فرق دارد، و اگر ما نمازمان را درست و با روح نخوانیم خیلی ضرر كردهایم.
بیاییم قدری فكر كنیم و تفاوت توجه داشتن در نماز را با بیتوجهی در ذهنمان حاضر كنیم؛ چیزی شبیه به اینكه ارزش یك خرمهره را با فیروزهای كه جواهرفروشها در قیمتش بمانند، مقایسه كنیم. ما میتوانیم ظرف مدت چند دقیقه كه نماز میخوانیم، نمازی بخوانیم كه به یك خرمهره بیرزد، و میتوانیم در همین مدت نمازی بخوانیم كه قیمتش یك دانه برلیان است كه جواهرفروشان دنیا نمیتوانند قیمت روی آن بگذارند. و این اختیارش دست خودمان است. این دل است كه باید ببینید چه اندازه میتوانید آن را در نماز بیاورید. باید پیش از نماز قدری فكر كنیم تا انگیزه پیدا كنیم بر اینكه خیالاتمان را رها سازیم و قدری اختیار دلمان را به دست بگیریم، ببینیم به كجا میرود؛ نگذاریم از این شاخ به آن شاخ برود، قدری آن را كنترل كنیم.
البته از ابتدا چنین قدرتی نداریم و به این زودیها هم این كار برای همه میسّر نمیشود، اما دستكم باید چنین تصمیمی بگیریم. اگر تصمیم گرفتیم، ممكن است حداقل یكی از اذكارش را با توجه بخوانیم ـ و همان هم خیلی غریب است! پس یكی از راههایی كه كمك میكند به اینكه نماز را با توجه بخوانیم و ـ به اصطلاح ـ در نماز حضور قلب داشته باشیم فكر كردن در فرق بین نماز باحضور و نماز بیحضور است؛ یعنی اگر تلاش كنیم، زحمت بكشیم، دلمان را حاضر كنیم، در همین چند دقیقه، چقدر از نماز سود میبریم! اگر این كار را نكنیم، چه سود كلانی را از دست میدهیم! حالا متوجه این خسارت نمیشویم، ولی روزی روشن خواهد شد كه بر اثر بیتوجهی در نماز چه ضررهایی كردهایم، و آن وقت هر چه از حسرت و پشیمانی بر سر بزنیم، كم است. یكی از نامهای روز قیامت «یوم الحسرهٔ» است؛ یعنی وقتی آدم میفهمد كه چه فرصتهایی را از دست داده است، چه سودهایی میتوانسته است ببرد و نبرده است، حسرت میخورد. عذاب حسرت از عذاب جهنم سختتر است.
یكی از راههای محفوظ ماندن از این عذاب، آن است كه جلوتر در فواید نماز باحال و ضرر نماز بیحال بیندیشیم.
۲) نماز وداع
از دیگر چیزهایی كه میتواند در این زمینه به ما كمك كند تا در نماز حضور قلب داشته باشیم و در روایات به آن اشاره شده، نماز وداع است. در روایتی پیامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله نصایحی به یكی از اصحاب فرمودند كه یكی از آنها این است: «صلِّ صلاهَٔ مودّعٍ»؛(۱) وقتی نماز میخوانی، فكر كن كه این آخرین نماز توست. آیا یقین داری كه پس از این نماز، نماز دیگری میخوانی؟ چه میدانی كه بعد از این نماز، زنده هستی. ما وقتی شروع به نماز هم میكنیم، نمیتوانیم یقین داشته باشیم كه همین نماز را هم به پایان برسانیم، چه رسد به اینكه به ساعت بعدی و نماز بعدی یقین داشته باشیم. پس فرض كن نمازت آخرین نماز است. اگر آدم بنشیند و پیش از نماز فكر كند و بگوید: بعد از این نماز، حضرت عزرائیل علیهالسلام جانم را میگیرد، چطور نماز میخواند؟ در آخرین لحظات، هرچه بتوانیم با خدا در میان میگذاریم، توبه و استغفار میكنیم، توجه میكنیم. تجربه این كار ضرری ندارد. شما كه نمیدانید نماز آخرتان هست یا نه؛ فرض كنید آخرین نمازتان است. اگر آدم چند دقیقه پیش از نماز بنشیند و به خودش تلقین كند كه شاید این آخرین نماز من باشد، این انگیزه در او ایجاد میشود كه حواسش را بیشتر جمع كند. به عنوان تشبیه، شما اگر میخواهید به سفر بروید، آن هم سفری طولانی و خطرناك ـ مثل دوران دفاع مقدّس كه بچههای ما به جبهه میرفتند و بعضی از آنها هم از دلشان میگذشت، به آنها الهام میشد كه این آخرین سفرشان است و دیگر با پدر و مادر دیداری نخواهند داشت ـ در آن لحظاتی كه آدم فكر میكند دیگر برنمیگردد، طور دیگری با خانواده و دوستانش وداع میكند، بچههایش را جور دیگری در بغل میگیرد، اگر سفارشاتی دارد به آنها میكند. همینطور اگر آدم فكر كند دارد با نماز وداع میكند، این آخرین وداع با نمازش است، تا آنجا كه توان دارد سعی میكند از این نماز بهره برگیرد. این كمك میكند كه آدم توجه داشته باشد و نماز را سرسری نگیرد.۳) توجه به علم و اطلاع مخاطب نماز
یكی دیگر از چیزهایی كه میتواند كمك كند به اینكه آدم در نماز حضور قلب داشته باشد این است كه فكر كند دارد به كجا میرود و در نماز با چه كسی روبهرو میشود. هرقدر بتواند این معنا را بیشتر در ذهن خودش مجسّم كند، بلكه از این معنا فراتر برود و قدری حقیقتش را دریابد كه در حال نماز با كسی روبهرو میشود و با كسی سخن میگوید كه او میشنود و به عمق قلب او توجه دارد، خاطراتی را كه به قلبش خطور میكنند برای او آشكارند، در این صورت، فرق میگذارد با اینكه وقتی «اللّه اكبر» گفت، در فكر كسب و كار و درس و بحثش باشد. برای اینكه این حالت قدری عینیتر شود و آدم بتواند آن را بهتر درك كند كه با كسی مواجه است كه صدایش را میشنود و خاطرات قلبش را درك میكند و از باطن او مطّلع است، باید جلوتر قدری تمرین كند.
ما میگوییم: خدا همه جا حاضر هست، همه جا ما را میبیند؛ به فرمایش امام راحل قدسسره «عالم محضر خداست.» ولی این گفتنها و این اعتقادات خیلی ضعیف هستند؛ چیزی شبیه لقلقه زبان. شما اگر چند دقیقه در یك اتاق تنها بنشینید و تصور كنید پشت پردهای كه بر در آویخته است كسی شما را نگاه میكند، با آن وقت كه توجه به این معنا نداشته باشید، حالتان یك جور است؟ اگر آدم احتمال هم بدهد كه از پشت پرده كسی دارد او را نگاه میكند حواسش را جمع میكند و رفتارش فرق میكند؛ هر جوری نمینشیند، بعضی حركتها را انجام نمیدهد ـ حركات حلالش را عرض میكنم، حرام كه جای خود دارد! ـ اگر انسان احتمال بدهد كه كسی به او نگاه میكند، مؤدّب مینشیند، حتی اگر این شخص بچهای باشد. در این صورت، آدم حتی دلش نمیخواهد حتی یك بچه هم او را در بعضی حالات ببیند، چه رسد به اینكه بخواهد كار زشتی انجام دهد كه آن بچه هم میفهمد این كار زشت است. اگر فرض كنیم در جایی كه هستیم و زمزمه میكنیم، شعری میخوانیم و كسی هم به ما توجه میكند چه میخوانیم؟ دستكم چیزی میخوانیم كه آنكه میشنود، بدش نیاید.
پس اگر آدم اینجور تصور كند كه در پشت پردهای كسی به اعمالش، به حركاتش، به سكناتش توجه میكند، حرفهایش را میشنود و رفتارش را میبیند، خواه ناخواه به طور طبیعی، قدری حواسش را جمع میكند. اگر در نماز سعی كنیم حضور خدا را، حتی به اندازه حضور یك فرد عادی از پشت پرده قبول داشته باشیم ـ یعنی رفتارمان رفتار كسی باشد كه شخص دیگری را حاضر و ناظر بر عملش میبیند ـ اگر مدتی موفق شویم این كار را تمرین كنیم، بخصوص اگر شب و تاریك باشد، بنشینیم و چند دقیقهای این حال را مجسّم كنیم كه كسی دارد به ما نگاه میكند، آن وقت یاد میگیریم كه پیش از نماز، چند لحظهای این حال را در خودمان تقویت كنیم، توجه كنیم به اینكه میخواهیم به محضر كسی برویم كه او ما را میبیند، صدای ما را میشنود و مقاصد ما را درك میكند و آنچه را بر دل ما میگذرد، میفهمد. باید قدری تمرین كنیم. البته گفتن این حرفها آسان است. كسانی كه این مقامات را دوست دارند، خوب است این كارها را تمرین كنند. این تمرین هم از یك كلام امام صادق علیهالسلام نقل شده است: به حسب نقلی، ایشان میفرماید: «اُعبدِ اللّهَ كانَّكَ تراه و اِن لم تكن تراهُ فاِنّه یَراكَ.»(۲) خوب، عبادت كردن اینجور است؛ اگر میخواهید عبادتان خوب باشد، باید جوری عبادت كنید كه گویا خدا را میبینید. آدم وقتی با كسی حرف میزند كه او را میبیند با زمانی كه تنها با خودش حرف میزند یكجور است؟ باید باور كنیم كه در حال نماز با كسی حرف میزنیم كه حاضر است و صدای ما را میشنود. اگر نمیتوانیم این را درست درك كنیم كه خدا حاضر است و صدای ما را میشنود، باید دستكم این معنا را در ذهن خودمان تقویت كنیم كه او ما را میبیند. «و اِن لم تَكن تَراهُ فاِنّه یَراكَ.»(۳) اگر تو نمیتوانی او را ببینی، یعنی این كار برایت میسّر نیست كه چنان باشی كه گویا با كسی سخن میگویی كه حضور دارد و او را میبینی، بدان كه او تو را میبیند.
در روایتی آمده است كه امام صادق علیهالسلام در حال نماز مستحبی بودند، سوره حمد را میخواندند، به «مالك یوم الدین»كه رسیدند، آنقدر این جمله را تكرار كردند تا از حال رفتند. بعد از ایشان پرسیدند: یابن رسولاللّه! این چه حالی بود كه در شما دیدیم؟ فرمودند: وقتی به این آیه رسیدم، آنقدر تكرار كردم كه گویا از نازلكنندهاش آن را میشنوم. چنین حالاتی در امام معصوم علیهالسلام ممكن است. آنها پرورشیافته مكتب وحیاند. كسانی هم كه پرورش یافته مكتب آنهایند راه آنها را درست رفتهاند و به دستورات آنها عمل كردهاند، شبیه این حالات برایشان پیش میآید؛ حالی كه گویا دارند قرآن را از نازلكنندهاش میشنوند.
البته این ادعاها برای دهان ما بزرگ است! آنچه برای ما میسّر است این است كه سعی كنیم كه این حال را برای خودمان مجسّم كنیم كه كسی حرف ما را میشنود، نه اینكه حضور دارد و ما او را میبینیم؛ این خیلی سختتر از آن است. آدم باید آنقدر معرفت و ایمانش رشد كند كه بتواند در نماز طوری باشد كه گویا خدا را میبیند. ولی آسانتر از آن این است كه اینجور فكر كند كه در پشت پرده، خدا او را میبیند. فرض كنید تلفن میكند، از پشت تلفن صدایش را میشنود. «اُعبد اللّهَ كاَنَّكَ تَراهُ فَاِن لَم تَكن تَراهُ فَانّه یراك.» خدا را عبادت كن؛ چنانكه گویا او را میبینی، و اگر تو او را نمیبینی، توجه داشته باش كه قطعا او تو را میبیند.
پس توجه كردن به این صورت و خود را آماده كردن، لحظهای نیست. آدم در اختیار خودش نیست كه الآن توجه میكنم و حالی برایم پیدا میشود؛ خیر، باید جلوتر تمرین كرد. باید پیش از اینكه موقع نماز برسد، تسلّط پیدا كنیم. جلوتر، باید بنشینیم قدری فكر كنیم و اینها را برای خودمان مجسّم كنیم. دستكم اینجور فرض كنیم كه جایی هستیم كه از پشت پرده، كسی ما را دارد میبیند، از پشت تلفن صدای ما را میشنود. بعدها شاید اگر این كار را تمرین كردیم كمكم به آن مرحله دیگر برسیم كه گویا ما او را میبینیم. ولی پیش از آنكه بتوانیم این كار را انجام بدهیم، باید این را تمرین بكنیم كه در حالی هستیم كه گویا كسی دارد صدای ما را میشنود؛ دستكم مثل این باشد كه چیزی را حفظ كردهایم، وقتی میخواهیم به كسی تحویل بدهیم، توجه كنیم كه او حرف ما را میشنود: اگر اشتباه بخوانیم میگوید: اشتباه كردی. برای اینكه از این حالت بیشتر استفاده كنیم، خوب است به این نكته توجه كنیم كه ما در نماز روبهرو با خدا هستیم. خدا همهجا حضور دارد و پشت و رو ندارد: «فَأَیْنََما تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللّهِ إِنَّ اللّهَ وَاسِعٌ عَلِیمٌ» (بقره: ۱۱۵) هر طرف شما رو كنید، خدا همان طرف است. روبهرو شدن ما با خدا، او كه همیشه روبهروی ماست و بر ما اشراف دارد، به این صورت است كه دلمان را با او روبهرو كنیم. پس اگر دلمان در نماز نبود و متوجه دیگری بود، یعنی چه؟ مثل این است كه با كسی صحبت میكنیم، ولی پشتمان را به او كردهایم! اگر با یك دوست صمیمی، بخصوص كسی كه با او رودربایستی داریم و احترامی برای او قایلیم صحبت میكنیم، وقتی سلام و علیك میكند اگر پشتمان را به طرف او بكنیم چقدر زشت است. وارد نماز كه میشویم، باید توجه كنیم كه رویمان را به طرف خدا كردهایم و میخواهیم با او صحبت كنیم. اگر توجه ما به چیزی معطوف شود، مثل این است كه رویمان را از خدا گرداندهایم. این كار خیلی زشتی است: آدم با خدا حرف بزند و پشتش را به طرف او بكند! اتفاقا به این معنا در بعضی از روایات هم اشاره شده است. از اینجا میفهمیم كه در روایات خیلی مطالب وجود دارند، ولی ما دقت نمیكنیم كه یاد بگیریم و از آنها استفاده كنیم.
در روایت آمده است: «كسی كه وارد نماز میشود و به عظمت من توجه ندارد، آیا نمیترسد كه او را به صورت حماری مسخ كنم؟»(۴) یعنی كسی كه با خدا سخن میگوید و دلش با او نیست، آنقدر كارش زشت است كه مستحق این است كه همانجا عقوبتش كند و بگوید تو آدم نیستی، تو الاغ هستی! اگر در این عبارت مقداری بیندیشیم، تصمیم میگیریم كه دلمان را در نماز حفظ كنیم. آن وقت هر قدر بعدش توجه و تمرین كنیم، در این راه موفقتر خواهیم بود.
استاد محمدتقی مصباح
پینوشتها
۱) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۲۵، روایت ۲۷، باب ۶.
۲) همان، ج ۲۵، ص ۲۰۴، روایت ۱۶، باب ۶.
۳) سیدبن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص ۱۰۴.
۴) مولی محسن فیض كاشانی، المحجهٔ البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۱، ص ۳۸۲.
پینوشتها
۱) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۲۵، روایت ۲۷، باب ۶.
۲) همان، ج ۲۵، ص ۲۰۴، روایت ۱۶، باب ۶.
۳) سیدبن طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ص ۱۰۴.
۴) مولی محسن فیض كاشانی، المحجهٔ البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۱، ص ۳۸۲.
منبع : مجله معرفت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست