شنبه, ۱۷ آذر, ۱۴۰۳ / 7 December, 2024
مجله ویستا
وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی (ره)
همزمان با سالگرد رحلت جانسوز رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره)، مرور وصیتنامهی سیاسی - الهی آن امام عظیمالشان، برای آشنایی بیشتر فرزندان انقلاب اسلامی با مبانی، طریقت، آرمانها و اهداف متعالی ایشان ، بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد. بر این اساس، متن کامل این وصیتنامه سیاسی - الهی را منتشر میکند.
متن کامل وصیتنامه سیاسی الهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) بدین شرح است:
« پیشگفتار
بسماللهالرحمنالرحیم
قال رسولالله صلیالله علیه وآله وسلم: انی تارک فیکمالثقلین کتابالله و عترتی اهل بیتی فانهما لنیفترقا حتی یردا علیالحوض.
الحمدالله و سبحانک اللهم صل علی محمد وآله مظاهر جمالک و جلالک و خزائن اسرار کتابک الذی تجلی فیهالاحدیه بجمیع اسمائک حتیالمستاثر منهاالذی لایعلمه غیرک و اللعن علی ظالمیهم اصل الشجره والخبیثه.
و بعد اینجانب مناسب میدانم که شمهی کوتاه و قاصر در باب ثقلین تذکر دهم،نه از حیث مقامات غیبی ومعنوی وعرفانی که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبهای که عرفان آن برتمام دائرهی وجود از ملک تا ملکوت اعلی و ازآنجا تا لاهوت و آنچه درفهم من و تو ناید سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است. ونه ازآنچه بربشریت گذشته است ازمهجور بودن از حقایق مقام والای ثقل اکبر و ثقل کبیر که از هرچیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است و نه ازآنچه گذشته است براین دوثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود، بلکه مناسب دیدم اشارهای گذرا و بسیار کوتاه ازآنچه براین دو ثقل گذشته بنمایم.
شاید جملهی لنیفترقا حتی یردا علیالحوض اشاره باشد براین که بعد از وجود مقدس رسولالله - صلیالله علیه وآله وسلم - هرچه بریکی از این دو گذشته است بردیگری گذشته است و مهجوریت هریک مهجوریت دیگری است تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در حوض وارد شوند. و آیا این حوض مقام اتصال کثرت به وحدت است واضمحلال قطرات در دریا است یا چیز دیگر که به عقل وعرفان بشر راهی ندارد؟ وباید گفت آن ستمی که از طاغوتیان براین دو ودیعهی رسول اکرم صلیالله علیه وآله وسلم گذشته برامت مسلمان بلکه بربشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.
و ذکر این نکته لازم است که حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمین است و کتب اهل سنت از صحاح ششگانه تا کتب دیگر آنان با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم بطور متواتر نقل شده است واین حدیث شریف حجت قاطع است برجمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف وباید همهی مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند واگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای علماء مذاهب نیست.
اکنون ببینیم چه گذشته است برکتاب خدا این ودیعهی الهی و ما ترک پیامبر اسلام صلیالله علیه وآله وسلم. مسائل اسفانگیزی که باید برای آن خون گریه کرد پس از شهادت حضرت علی(ع) شروع شد. خود خواهان و طاغوتیان ، قرآن کریم را وسیلهای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله وسلم دریافت کرده بودند و ندای انی تارک فیکمالثقلان در گوششان بود با بهانههای مختلف و توطئههای ازپیشتهیه شده آنان را عقبزده و با قرآن، درحقیقت قرآن را که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی ومعنوی بود وهست از صحنه خارج کردند و برحکومت عدل الهی که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب وسنت الهی را پایهگذاری کردند تا کار بجایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها وانحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان ونقطهی جمع همه مسلمانان بلکه عائلهی بشری ازمقام شامخ احدیت به کشف تاممحمدی(ص) تنزل کرد که بشریت را - به آنچه باید برسند - برساند و این ولیدهی علمالاسماء را از شر شیاطین و طاغوتها رها سازد و جهان را بقسط و عدل رساند و حکومت را بدست اولیاءالله، معصومین علیهم صلواتالاولین والآخرین، بسپارد تا آنان بهر که صلاح بشریت است بسپارند، چنان از صحنه خارج نمودند که گوئی نقشی برای هدایت ندارد وکار بجائی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر وآخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان وسیلهای برای اقامهی جور وفساد وتوجیهستمگران ومعاندان حق تعالی شد ومعالاسف به دست دشمنان توطئهگر ودوستان جاهل، قرآن این کتاب سرنوشتساز، نقشی جز درگورستانها ومجالس مردگان نداشت وندارد وآنکه باید وسیلهی جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیلهی تفرقه واختلاف گردید و یا به کلی از صحنه خارج شد، که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمیآورد واز سیاست که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار صلیالله علیه وآله وسلم وقرآن وسنت مشحون آن است سخن میگفت گوئی بزرگترین معصیت را مرتکب شده وکلمهی آخوند سیاسی موازن با آخوند بیدین شده بود واکنون نیز هست.
و اخیرا قدرتهای شیطانی بزرگ بوسیله حکومتهای منحرف خارج از تعلیمات اسلامی که خود را به دروغ به اسلام بستهاند برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع میکنند وبه اطراف میفرستند وبا این حیلهی شیطانی قرآن را از صحنه خارج میکنند. ما همه دیدیم قرآنی را که محمدرضا خانپهلوی طبع کرد وعدهای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند و ملت ما دراین راه بزرگ سرنوشتساز سر ازپا نشناخته جان ومال و عزیزان خود را نثار راه خدا میکنند.
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر ازآنان درراه تعالی اسلام ومقاسد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنانکه توان جنگ دارند درآموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام وقرآن برآنها بلکه براسلام ومسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه ومتعهدانه خود را رهانده واز قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود بدست نادانان وبعضی آخوندهای بیاطلاع ازمصالح مسلمین بوجود آورده بودند، خارج نمودهاند. و آنانکه توان جنگ ندارند درخدمت پشت جبهه بنحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق وشعف بلرزه درمیآورد ودل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب میلرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینبگونه - علیهاسلامالله - فریاد میزنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز ازهمه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر ومیدانند آنچه بدست آوردهاند بالاتر از جنات نعیم است چه رسد بمتاع ناچیز دنیا، وملت ما بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند ، درندگانی هستند که ازهیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند وبرای رسیدن بریاست ومطامع پست خود دوست ودشمن را نمیشناسند ودر راس آنان آمریکا این تروریست با لذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده وهمپیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن بمطامع خود جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن وزبانها ازگفتن آن شرم دارند وخیال ابلهانه اسرائیل بزرگ، آنان را بهرجنایتی میکشاند. وملتهای اسلامی ومستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنها حسین اردنی این جنایتپیشهی دورهگرد، وحسن و حسنی مبارک همآخور با اسرائیل جنایتکارند ودر راه خدمت به آمریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملتهای خود رویگردان نیستند.وما مفتخریم که دشمن ما صدام عفلقی است که دوست و دشمن او را به جنایتکاری و نقض حقوق بینالمللی و حقوق بشر میشناسند وهمه میدانند که خیانتکاری او به ملت مظلوم عراق و شیخنشینان خلیج، کمتر از خیانت به ملت ایران نباشد و ما و ملتهای مظلوم دنیا مفتخریم که رسانههای گروهی و دستگاههای تبلیغات جهانی، ما وهمهی مظلومان جهان را بهرجنایت وخیانتی که ابرقدرتهای جنایتکار دستور میدهند متهم میکنند.
کدام افتخار بالاتر و والاتر از این که آمریکا با همهی ادعاهایش وهمهی ساز وبرگهای جنگیش و آن همه دولتهای سرسپردهاش و بدستداشتن ثروتهای بیپایان ملتهای مظلوم عقبافتاده ودر دستداشتن تمام رسانههای گروهی در مقابل ملت غیور ایران وکشور حضرت بقیهالله - ارواحنا لمقدمهالفداء - آنچنان وامانده و رسوا شده است که نمیداند به که متوسل شود و رو به هر کس میکند جواب رد میشنود و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باریتعالی جلت عظمته که ملتها را بویژه ملت ایران اسلامی را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نمود.
من اکنون به ملتهای شریف ستمدیده وبه ملت عزیز ایران توصیه میکنم که از این راه مستقیم الهی که نه به شرق ملحد ونه به غرب ستمگر کافر وابسته است بلکه به صراطی که خداوند به آنها نصیب فرموده است محکم و استوار و متعهد و پایدار پایبند بوده و لحظهای از شکر این نعمت غفلت نکرده و دستهای ناپاک عمال ابرقدرتها چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر از خارجی تزلزلی در نیت پاک و اراده آهنین آنان رخنه نکند و بدانند که هرچه رسانههای گروهی عالم وقدرتهای شیطانی غرب وشرق اشتلم میزنند دلیل برقدرت الهی آنان است وخداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم وهم درعوالم دیگر خواهد داد انه ولی النعم وبیده ملکوت کل شیء و با کمال جد وعجز از ملتهای مسلمان میخواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت بطور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی کنند. از آن جمله دست از فقه سنتی که بیانگر مکتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتها است چه احکام اولیه و چه ثانوی که هر دو مکتب فقه اسلامی است،ذرهای منحرف نشوند و بوسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند وبدانند قدمی انحرافی مقدمه سقوط مذهب واحکام اسلامی و حکومت عدل الهی است واز آن جمله ازنماز جمعه و جماعت که بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نکنند که این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است و ازآن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سیدمظلومان وسرور شهیدان حضرت ابیعبداللهالحسین صلوات وافر الهی وانبیاء و ملائکه الله وصلحاء برروح بزرگ حماسی او بادهیچگاه غفلت نکنند.
و بدانند آنچه دستور ائمه علیهمالسلام برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است وآنچه لعن و نفرین برستمگران آل بیت است تمام فریاد قهرمانه ملتها است برسردمداران ستمپیشه در طول تاریخ الی الابد.و میدانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنیامیه لعنتالله علیهم با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند فریاد بر سر ستمگران جهان و زندهنگهداشتن این فریاد ستمشکن است. و لازم است درنوحهها واشعار مرثیه واشعار ثنای از ائمه حق علیهم سلامالله به طور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هرعصر و مصر یادآوری شود و دراین عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام بدست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان واز آنجمله آل سعود این خائنین به حرم بزرگ الهی لعنتالله و ملائکته ورسله علیهم است بطور کوبنده یادآوری ولعن ونفرین شود. وهمه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی است که حافظ ملیت مسلمین بویژه شیعیان ائمه اثنیعشر علیهم صلواتالله وسلم.
وآنچه لازم است تذکر دهم آن است که وصیت سیاسی الهی این جانب اختصاص به ملت عظیمالشان ایران ندارد بلکه توصیه به جمیع ملل اسلامی و مظلومان جهان ازهر ملت و مذهب میباشد.
از خداوند عزوجل عاجزانه خواهانم که لحظهای ما و ملت ما را به خود واگذار نکند و از عنایات غیبی خود به این فرزندان اسلام ورزمندگان عزیز لحظهای دریغ نفرماید.
اهمیت انقلاب شکوهمند اسلامی که دستآورد میلیونها انسان ارزشمند وهزاران شهید جاویدان و آسیب دیدگان عزیز، این شهیدان زنده است و مورد امید میلیونها مسلمان و مستضعفان جهان است بقدری است که ارزیابی آن از عهده قلم و بیان والاتر و برتر است، اینجانب روحالله موسوی خمینی که از کرم عظیم خداوند متعال با همه خطایا مایوس نیستم و زاد راه پرخطرم همان دلبستگی به کرم کریم مطلق است بعنوان یک نفر طلبه حقیر که همچون دیگر برادران ایمانی امید به این انقلاب و بقاء دستآوردهای آن و به ثمر رسیدن هر چه بیشتر آن دارم بعنوان وصیت به نسل حاضر ونسلهای عزیز آینده مطالبی هرچند تکراری عرض مینمایم و از خداوند بخشاینده میخواهم که خلوص نیت در این تذکرات عنایت فرماید.
۱) ما میدانیم که این انقلاب بزرگ که دست جهان خواران و ستمگران را از ایران برزگ کوتاه کرد با تاییدات غیبی الهی پیروز گردید. اگر نبود دست توانای خداوند امکان نداشت یک جمعیت سیوشش میلیونی با آن تبلیغات ضد اسلامی وضد روحانی خصوص در این صدسال اخیر و با آن تفرقه افکنیهای بیحساب قلم داران و زبان مردان در مطبوعات وسخنرانیها و مجالس و محافل ضد اسلامی و ضد ملی بصورت ملیت وآن همه شعرها و بذلهگوییها و آن همه مراکز عیاشی و فحشاء وقمار و مسکرات و مواد مخدره که همه وهمه برای کشیدن نسل جوان فعال که باید در راه پیشرفت وتعالی و ترقی میهن عزیز خود فعالیت نمایند بفساد و بیتفاوتی در پیش آمدهای خائنانه که به دست شاه فاسد و پدر بیفرهنگش و دولتها و مجالس فرمایشی که از طرف سفارتخانههای قدرتمندان بر ملت تحمیل میشد واز همه بدتر وضع دانشگاهها ودبیرستانها و مراکز آموزشی که مقدرات کشور بدست آنان سپرده میشد با بکار گرفتن معلمان واستادان غربزده یا شرقزده صددرصد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامی بلکه ملی صحیح با نام ملیت و ملیگرایی گرچه دربین آنان مردانی متعهد و دلسوز بودند لکن با اقلیت فاحش آنان و در تنگنا قرار دادنشان کار مثبتی نمیتوانستند انجام دهند و با این همه دهها مسایل دیگر از آن جمله به انزوا و عزلت کشیدن روحانیان و با قدرت تبلیغات به انحراف فکری کشیدن بسیاری از آنان، ممکن نبود این ملت با این وضعیت یک پارچه قیام کنند ودر سرتاسر کشور با ایده واحد و فریاد الله اکبر وفداکاریهای حیرتآور و معجزه آسا تمام قدرتهای داخل و خارج را کنار زده و خود مقدرات کشور را بدست گیرد. بنابراین شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جداست، هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام، و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است.
۲) اسلام و حکومت اسلامی پدیده الهی است که با بکار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنیا و آخرت به بالاترین وجه تامین میکند و قدرت آن دارد که قلم سرخ برستمگریها و چپاولگریها و فسادها و تجاوزها بکشد و انسانها رابکمال مطلوب خود برساند و مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیر توحیدی در تمام شئون فردی و اجتماعی و مادی ومعنوی و فرهنگی و سیاسی ونظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ولو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است وموانع ومشکلات سر راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد نمود و برفع آنهاکوشیده است. اینک که بتوفیق و تایید خداوند، جمهوری اسلامی با دست توانای ملت متعهد پایهریزی شده و آنچه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است، بر ملت عظیم الشان ایران است که در تحقق محتوای آن بجمع ابعاد وحفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در راس تمام واجبات است، که انبیاء عظام از آدم علیه السلام تا خاتم النبیین صلیالله علیه و آله و سلم در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نمودهاند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام علیهم صلوات الله با کوششهای توان فرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیدهاند و امروز بر ملت ایران خصوصا و بر جمیع مسلمانان عموما واجب است این امانت الهی را که در ایران بطور رسمی اعلام شده و در مدتی کوتاه نتایج عظیمی ببار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقاء آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند و امید است که پرتو نور آن بر تمام کشورهای اسلامی تابیدن گرفته و تمام دولتها وملتها با یکدیگر تفاهم در این امر حیاتی نمایند و دست ابرقدرتهای عالم خوار و جنایتکاران تاریخ را تا ابد از سرمظلومان و ستمدیدگان جهان کوتاه نمایند.
اینجانب که نفسهای آخر عمر را میکشم بحسب وظیفه، شطری از آنچه در حفظ و بقاء این ودیعه الهی دخالت دارد و شطری از موانع و خطرهایی که آنرا تهدید میکنند برای نسل حاضر و نسلهای آینده عرض میکنم و توفیق و تایید همگان را از درگاه پرودگار عالمیان خواهانم.
الف) بیتردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد.
اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرارباشد ودست استعمار واستثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقاء آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بیجهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیدههای بومی آنان تمام توان خود راصرف شایعهها ودروغهای تفرقهافکن نمودهاند و میلیاردها دلار برای آن صرف میکنند. بیانگیزه نیست سفرهای دائمی مخالفان جمهوری اسلامی به منطقه و معالاسف در بین آنان از سردمداران و حکومتهای بعضی کشورهای اسلامی که جز بمنافع شخص خود فکر نمیکنند و چشم و گوش بسته تسلیم آمریکا هستند دیده میشود وبعضی از روحانینماها نیز با آنان ملحقند. امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملت ایران ومسلمانان جهان بایدمطرح باشد و اهمیت آنرا درنظر گیرند،خنثی کردن تبلیغات تفرقهافکن خانه برانداز است. توصیه اینجانب بمسلمین و خصوص ایرانیان بویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئهها عکسالعمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود بهر راه ممکن افزایش دهند و کفار ومنافقان را مایوس نمایند.
ب) از توطئههای مهمی که درقرن اخیر،خصوصا در دهههای معاصر و بویژه پس از پیروزی انقلاب آشکارا بچشم میخورد، تبلیغات دامنهدار با ابعاد مختلف برای مایوس نمودن ملتها و خصوص ملت فداکار ایران از اسلام است،گاهی ناشیانه و با صراحت باینکه احکام اسلام که هزار و چهارصدسال قبل وضع شده است نمیتواند در عصر حاضر کشورها را اداره کند یاآنکه اسلام یک دین ارتجاعی است وباهر نوآوری و مظاهر تمدن مخالف است و درعصر حاضر نمیشود کشورها از تمدن جهانی و مظاهر آن کناره گیرند و امثال این تبلیغات ابلهانه و گاهی موذیانه و شیطنت آمیز بگونه طرفداری از قداست اسلام که اسلام و دیگر ادیان الهی سروکار دارند با معنویات و تهذیب نفوس و تحذیر از مقامات دنیایی و دعوت بترک دنیا و اشتغال بعبادات واذکار و ادعیه که انسان را بخدای تعالی نزدیک و از دنیا دور میکند و حکومت وسیاست و سررشتهداری برخلاف آن مقصدو مقصود بزرگ ومعنوی است چه اینها تمام برای تعمیر دنیا است وآن مخالف مسلک انبیاء عظام است و معالاسف تبلیغ بوجه دوم در بعض از روحانیان ومتدینان بیخبر از اسلام تاثیر گذاشته که حتی دخالت در حکومت وسیاست را بمثابه یک گناه و فسق میدانستند و شاید بعضی بدانند و این فاجعه بزرگی است که اسلام مبتلای به آن بود. گروه اول که باید گفت از حکومت وقانون و سیاست یا اطلاع ندارند یا غرضمندانه خود را به بیاطلاعی میزنند زیرا اجرا قوانین بر معیار قسط وعدل و جلوگیری از ستمگران و حکومت جائرانه و بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشاء و انواع کجرویها و آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی وجلوگیری از استعمار و استثمار و استعباد و حدود و قصاص و تعزیرات بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه به موازین عقل وعدل وانصاف و صدها از این قبیل، چیزهایی نیست که بامرور زمان در طول تاریخ بشر وزندگی اجتماعی کهنه شود. این دعوی بمثابه آن است که گفته شود قواعد عقلی و ریاضی در قرن حاضر باید عوض شود و بجای آن قواعد دیگر نشانده شود. اگر در صدر خلقت،عدالت اجتماعی باید جاری شود و از ستمگری و چپاول و قتل باید جلوگیری شود، امروز چون قرن اتم است آن روش کهنه شده و ادعای آنکه اسلام بانوآوریها مخالف است همان سان که محمدرضا پهلوی مخلوع میگفت که اینان میخواهند با چارپایان دراین عصر سفر کنند،یک اتهام ابلهانه بیش نیست. زیرا اگر مراد از مظاهر تمدن ونوآوردها،اخترافات وابتکارات و صنعتهای پیشرفته که در پیشرفت و تمدن بشر دخالت دارد،هیچگاه اسلام و هیچ مذهب توحیدی با آن مخالفت نکرده و نخواهد کرد بلکه علم و صنعت مورد تایید اسلام و قرآن مجید است و اگر مراد از تجدد وتمدن به آن معنی است که بعضی روشنفکران حرفهای میگویند که آزادی در تمام منکرات و فحشاءحتی هم جنس بازی و از این قبیل،تمام ادیان آسمانی و دانشمندان و عقلا باآن مخالفند گرچه غرب و شرقزدگان به تقلید کورکورانه آنرا ترویج میکنند،واما طایفه دوم که نقشه موذیانه دارند و اسلام را از حکومت و سیاست جدا میداند باید به این نادانان گفت که قرآن کریم و سنت رسول الله صلیالله علیه و آله آن قدر که در حکومت وسیاست احکام دارند درسایر چیزها ندارند. بلکه بسیار از احکام عبادی اسلام،عبادی سیاسی است که غفلت از آنها این مصیبتها را به بار آورده. پیغمبر اسلام (ص) تشکیل حکومت داد مثل سایر حکومتهای وسیع داشتهاند و حکومت علیبن ابیطالب علیه السلام نیز با همان انگیزه بطور وسیعتر و گستردهتر از واضحات تاریخ است و پس از آن بتدریج حکومت به اسم اسلام بوده و اکنون نیز مدعیان حکومت اسلامی به پیروی از اسلام و رسول اکرم صلیالله علیه و آله بسیارند.
اینجانب در این وصیتنامه با اشاره میگذرم ولی امید آن دارم که نویسندگان و جامعهشناسان وتاریخ نویسان، مسلمانان را از این اشتباه بیرون آورند. و آنچه گفته شده و میشود که انبیاء علیهم السلام به معنویات کار دارند و حکومت و سررشته داری دنیایی مطرود است و انبیاء واولیاء وبزرگان از آن احتراز میکردند و ما نیز باید چنین کنیم اشتباه تاسفآوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و بازکردن راه برای استعمارگران خونخوار است زیرا آنچه مردود است حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطهجویی و انگیزههای منحرف ودنیایی که ازآن تحذیر نمودهاند جمعآوری ثروت ومال و قدرت طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند و اما حکومت حق برای نفع مستضعفان و جلوگیری از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعی همان است که مثل سلیمان بنداود و پیامبر عظیمالشان اسلام صلیعلیه و آله و اوصیاء بزرگوارش برای آن کوشش میکردند از بزرگترین واجبات و اقامه آن از والاترین عبادات است،چنانچه سیاست سالم که دراین حکومتها بوده از امور لازمه است. بایدملت بیدار وهشیار ایران با دید اسلامی این توطئهها را خنثی نمایند و گویندگان و نویسندگان متعهد به کمک ملت برخیزند ودست شیاطین توطئهگر را قطع نمایند.
ج) و از همین قماش توطئهها و شاید موذیانه تر،شایعههای وسیع در سطح کشور و درشهرستانها بیشتر براینکه جمهوری اسلامی همکاری برای مردم انجام نداد. بیچاره مردم با آن شوق و شعف فداکاری کردند که از رژیم ظالمانه طاغوت رهایی یابند، گرفتار یک رژیم بدتر شدند،مستکبران مستکبرتر و مستضعفان مستضعفتر شدند زندانها پر از جوانانی که امید آتیه کشور است میباشد و شکنجهها از رژیم سابق بدتر و غیر انسانیتر است،هر روز عدهای را اعدام میکنند به اسم اسلام، و ای کاش اسم اسلام روی این جمهوری نمیگذاشتند این زمان از زمان رضاخان وپسرش بدتر است مردم در رنج و زحمت وگرانی سرسام آور غوطه میخورند و سردمداران دارند این رژیم را به رژیمی کمونیستی هدایت میکنند،اموال مردم مصادره میشود و آزادی در هر چیز از ملت سلب شده و بسیاری دیگر از این قبیل امور که با نقشه اجرا میشود و دلیل آنکه نقشه و توطئه در کار است آنکه هرچند روز یک امر در هرگوشه و کنار و درهر کوی وبرزن سرزبانها میافتد. در تاکسیها همین مطلب واحد و در اتوبوسها نیز همین و در اجتماعات چندنفره بازهمین صحبت میشود ویکی که قدری کهنه شد یکی دیگر معروف میشود و معالاسف بعضی روحانیون که از حیلههای شیطانی بیخبرند باتماس یکی دونفر از عوامل توطئه گمان میکنند مطلب همان است و اساس مساله آن است که بسیاری از آنان که این مسایل را میشنوند و باور میکنند اطلاع از وضع دنیا و انقلابهای جهان و حوادث بعداز انقلاب و گرفتاریهای عظیم اجتناب ناپذیر آن ندارند چنانچه اطلاع صحیح از تحولاتی که همه بسود اسلام است ندارند و چشم بسته و بیخبر امثال این مطالب راشنیده و خود نیز با غفلت یا عمد به آنان پیوستهاند.
اینجانب توصیه میکنم که قبل از مطالعه وضعیت کنونی جهان و مقایسه بین انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابات و قبل از آشنایی با وضعیت کشورها و ملتهائیکه در حال انقلاب و پس از انقلابشان برآنان چه میگذشته است و قبل از توجه بگرفتاریهای این کشور طاغوتزده از ناحیه رضاخان وبدتر از آن محمدرضا که در طول چپاولگیریهاشان برای این دولت بارث گذاشتهاند، از وابستگیهای عظیم خانمان سوز تا اوضاع وزارتخانهها و ادارات و اقتصاد وارتش و مراکز عیاشی ومغازههای مسکرات فروشی و ایجاد بیبندوباری در تمام شئون زندگی واوضاع تعلیم و تربیت واوضاع دبیرستانها و دانشگاهها واوضاع سینماها و عشرتکدهها و وضعیت جوانها و زنها و وضعیت روحانیون و متدینین و آزادی خواهان متعهد و بانوان عفیف ستمدیده و مساجد در زمان طاغوت و رسیدگی به پرونده اعدام شدگان و محکومان به حبس و رسیدگی بر زندانها وکیفیت عملکرد متصدیان و رسیدگی به مال سرمایهداران و زمینخواران بزرگ و محتکران وگران فروشان و رسیدگی به دادگستریها و دادگاههای انقلاب و مقایسه با وضع سابق دادگستری و قضات و رسیدگی به حال نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضا دولت و استاندارها و سایر مامورین که در این زمان آمدهاند و مقایسه با زمان سابق و رسیدگی به عملکرد دولت و جهاد سازندگی در روستاهای محروم از همه مواهب حتی آب آشامیدنی و درمانگاه و مقایسه با طول رژیم سابق با در نظر گرفتن گرفتاری به جنگ تحمیلی و پیامدهای آن از قبیل آوارگان ملیونی و خانوادههای شهدا و آسیبدیدگان در جنگ و آوارگان میلیونی افغانستان و عراق و با نظر به حصر اقتصادی و توطئههای پیدرپی آمریکا و وابستگان خارج و داخلش ، اضافه کنید فقدان مبلغ آشنا به مسایل به مقدار احتیاج و قاضی شرع و هرج و مرج هاییکه از طرف مخالفان اسلامی و منحرفان و حتی دوستان نادان در دست اجرا است و ده ها مسایل دیگر.تقاضا این است که قبل از آشنایی به مسایل باشکال تراشی و انتقاد کوبنده و فحاشی برنخیزند و به حال این اسلام غریب که پس از صدها سال ستمگری قلدرها و جهل تودهها امروز طفلی تازه پا و ولیدهیی است محفوف بدشمنهای خارج و داخل رحم کنید و شما اشکالتراشان به فکر بنشینید که آیا بهتر نیست به جای سرکوبی باصلاح و کمک بکوشید و به جای طرفداری از منافقان و ستمگران و سرمایهداران و محتکران بیانصاف از خدا بیخبر، طرفدار مظلومان و ستمدیدگان و محرومان باشید و به جای گروههای آشوبگر و تروریستهای مفسد و طرفداری غیرمستقیم از آنان توجهی به ترور شدگان از روحانیون مظلوم تا خدمتگذاران متعهد مظلوم داشته باشید؟
(اینجانب هیچگاه نگفته و نمیگویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل میشود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بیانضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل، نمیکنند، لکن عرض میکنم که قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور میکنند و ملت دهها میلیونی نیز طرفدار و مددکار آنان هستند و اگر این اقلیت اشکالتراش و کارشکن به کمک بشتابند تحقق این آمال آسانتر و سریعتر خواهد بود و اگر خدای نخواسته اینان به خود نیایند، چون توده ملیونی بیدار شده و متوجه مسایل است و در صحنه حاضر است آمال انسانی اسلامی بخواست خداوند متعال جامه عمل به طور چشمگیر خواهد پوشید و کجروان و اشکالتراشان در مقابل این سیل خروشان نخواهند توانست مقاومت کنند من با جرات مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن درعصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله صلیالله علیه و آله و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسینبن علی صلواتالله و سلامهعلیهما میباشند) آن حجاز که در عهد رسولالله صلیالله علیه و آله مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمیکردند و با بهانهها بجبهه نمیرفتند که خداوند تعالی در سوره توبه با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعده عذاب داده است و آنقدر بایشان دروغ بستند که به حسب نقل در منبر بانان نفرین فرمودند و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمومنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش سرباز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است، و آن مسلمانان عراق و کوفه که با سیدالشهدا علیهالسلام آن شد که شد و آنان که در شهادت دست آلوده نکردند یا گریختند از معرکه و یا نشستند تا آن جنایت تاریخ واقع شد. اما امروز میبینیم که ملت ایران از قوای مسلح نظامی و انتظامی و سپاه و بسیج تا قوای مردمی از عشایر و داوطلبان و از قوای در جبههها و مردم پشت جبههها با کمال شوق و اشتیاق چه فداکاریها میکنند و چه حماسهها میآفرینند و میبینیم که مردم محترم سراسر کشور چه کمکهای ارزنده میکنند. و میبینیم که بازماندگان شهدا و آسیبدیدگان جنگ و متعلقان آنان با چهرههای حماسه آفرین و گفتار و کرداری مشتاقانه و اطمینان بخش با ما و شما روبرو میشوند و اینها همه از عشق و علاقه و ایمان سرشار آنان است به خداوند متعال و اسلام و حیات جاویدان. در صورتیکه نه در محضر مبارک رسوال اکرم صلیالله علیه و آله و سلم هستند و نه در محضر امام معصوم صلواتعلیه. و انگیزه آنان ایمان و اطمینان به غیب است. و این مرز موفقیت و پیروزی در ابعاد مختلف است و اسلام باید افتخار کند که چنین فرزندانی تربیت نموده و ما همه مفتخریم که در چنین عصری و در پیشگاه چنین ملتی میباشیم.
و اینجانب در اینجا یک وصیت باشخاصی که بانگیزه مختلف با جمهوری اسلامی مخالفت میکنند و به جوانان چه دختران و چه پسرانی که مورد بهرهبرداری منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شدهاند مینمایم که بیطرفانه و با فکر آزاد به قضاوت بنشینید و تبلیغات آنان که میخواهند جمهوری اسلامی ساقط شود و کیفیت عمل آنان و رفتارشان با تودههای محروم و گروهها و دولتهایی که از آنان پشتیبانی کرده و میکنند و گروهها و اشخاصی که در داخل به آنان پیوسته و از آنان پشتیبانی میکنند و اخلاق و رفتارشان دربین خود و هوادارانشان و تغییر موضعهایشان در پیشآمدهای مختلف را با دقت و بدون هوای نفس بررسی کنید، و مطالعه کنید حالات آنانکه در این جمهوری اسلامی به دست منافقان و منحرفان شهید شدند، و ارزیابی کنید بین آنان و دشمنانشان، نوارهای این شهیدان تا حدی در دست و نوارهای مخالفان شدید در دست شماها باشد. ببینید کدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.
برادران! شما این اوراق را قبل از مرگ من نمیخوانید. ممکن است پس از من بخوانید در آن وقت من نزد شما نیستم که بخواهم به نفع خود و جلب نظرتان برای کسب مقام و قدرتی با قلبهای جوان شما بازی کنم. من برای آن که شما جوانان شایستهای هستید علاقه ارم که جوانی خود را در راه خداوند و اسلام عزیز و جمهوری اسلامی صرف کنید، تا سعادت هر دو جهان را دریابید. و از خداوند غفور میخواهم که شما را براه مستقیم انسانیت هدایت کند و از گذشته ما و شما با رحمت واسعه خود بگذرد. شماها نیز در خلوتها از خداوند همین را بخواهید، که او هادی و رحمن است و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ میکنم. اما به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش میآید نهراسید که ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم و در مشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید و دولت و مجلس را از خود بدانید و چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید. و به مجلس و دولت و دستاندرکاران توصیه میمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیا نعم همه هستند و جمهوری اسلامی و رهآورد آنان و با فدارکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقا آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید و خود را از مردم و آنان را از خود بدانید و حکومتهای طاغوتی را که چپاولگرانی بیفرهنگ و زورگویانی تهی مغز بودند و هستند را همیشه محکوم نمایید. البته با اعمال انسانی که شایسته برای یک حکومت اسلامی است.
و اما به ملتهای اسلامی توصیه میکنم که از حکومت جمهوری اسلامی و از ملت مجاهد ایران الگو بگیرید و حکومتهای جائر خود را در صورتی که به خواست ملتها که خواست ملت ایران است سر فرود نیاوردند با تمام قدرت به جای خود بنشانید که مایه بدبختی مسلمانان، حکومتهای وابسته به شرق و غرب میباشند و اکیدا توصیه میکنم که به بوقهای تبلیغاتی مخالفان اسلام و جمهوری اسلامی گوش فرا ندهید که همه کوشش دارند که اسلام را از صحنه بیرون کنند که منافع ابرقدرتها تامین شود.
د) از نقشههای شیطانی قدرتهای بزرگ استعمار و استثمارگر که سالهای طولانی در دست اجراست و در کشور ایران از زمان رضاخان اوج گرفت و در زمان محمدرضا با روشهای مختلف دنبالهگیری شد، به انزوا کشاندن روحانیت است که در زمان رضاخان با فشار و سرکوبی و خلع لباس و حبس و تبعید و هتک حرمات و اعدام و امثال آن و در زمان محمدرضا با نقشه و روشهای دیگر که یکی از آنها ایجاد عداوت بین دانشگاهیان و روحانیون بود، که تبلیغات وسیعی در این زمینه شد و معالاسف به واسطه بیخبری هر دو قشر از توطئه شیطانی ابرقدرتها نتیجه چشمگیری گرفته شد از یک طرف از دبستانها تا دانشگاهها کوشش شد که معلمان و دبیران و اساتید و روسای دانشگاهها از بین غربزدگان یا شرقزدگان و منحرفان از اسلام و سایر ادیان انتخاب و به کار گماشته شوند و متعهدان مومن در اقلیت قرار گیرند که قشر موثر را که در آتیه حکومت را به دست میگیرند، از کودکی تا نوجوانی و تا جوانی طوری تربیت کنند که از ادیان مطلقا و اسلام به خصوص و از وابستگان به ادیان خصوصا روحانیون و مبلغان متنفر باشند. و اینان را عمال انگلیس در آن زمان و طرفدار سرمایهداران و زمینخواران و طرفدار ارتجاع و مخالف تمدن و تعالی در بعد از آن معرفی مینمودند. و از طرف دیگر با تبلیغات سو روحانیون و مبلغان و متدینان را از دانشگاه و دانشگاهیان ترسانیده و همه را به بیدینی و بیبند و باری مخالفت با مظاهر اسلام و ادیان متهم مینمودند. نتیجه آن که دولتمردان مخالف ادیان و اسلام و روحانیون و متدینان باشند و تودههای مردم که علاقه به دین و روحانی دارند مخالف دولت و حکومت و هر چه متعلق به آن است باشند و اختلاف عمیق بین دولت و ملت و دانشگاهی وروحانی راه را برای چپاولگران آنچنان باز کند که تمام شئون کشور در تحت قدرت آنان و تمام ذخائر ملت در جیب آنان سرازیر شود چنانچه دیدید بسراین ملت مظلوم چه آمد و میرفت که چه اید. اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و کارگر و کشاورز وسایر قشرها بنداسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرتها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجاد دادند، توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیون و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آن که فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تاثیر نکرد از او روگردان شوند و او را بانزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را بآسانی میتوان گرفت و مخصوصا اگر در اساتید کسی پیدا شد که میخواهد انحراف ایجاد کند او را ارشاد و اگرنشد از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توطئه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است و توطئهها را دانشگاهها از عمق ویژهای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند.
ه) از جمله نقشهها که معالاسف تاثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و اثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده بیگانه نمودن کشورهای استعمار زده از خویش و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوری که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبلهگاه عالم دانستند و وابستگی به یکی از دو قطب را از فرائض غیرقابل اجتناب معرفی نمودند. و قصه این امر غمانگیز طولانی و ضربههایی که از آنان خورده و اکنون نیز میخوریم کشنده و کوبنده است و غمآنگیزتر این که آنان ملتهای ستمدیده زیرسلطه را در همه چیز عقب نگهداشته و کشورهایی مصرفی بار آوردند و به قدری ما را از پیشرفتهای خود و قدرتهای شیطانیشان ترساندهاند که جرئت دست زدن به هیچ ابتکاری نداریم و همه چیز خود را تسلیم آنان کرده و سرنوشت خود و کشورهای خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطیع فرمان هستیم و این پوچی و تهی مغزی مصنوعی موجب شده که در هیچ امری به فکر و دانش خود اتکا نکنیم و کورکورانه از شرق و غرب تقلید نماییم بلکه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتکار اگر داشتیم، نویسندگان و گویندگان غرب و شرق زده بیفرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فکر و قدرت بومی ما را سرکوب و مایوس نموده و مینمایند و رسوم و آداب اجنبی را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترویج کرده و با مداحی و ثناجویی آنها را به خورد ملتها داده و میدهند. فیالمثل اگر در کتار یا نوشته یا گفتاری چند واژه فرنگی باشد بدون توجه به محتوای آن با اعجاب پذیرفته و و گوینده و نویسنده آن را دانشمند و روشنفکر به حساب میاورند و از گهواره تا قبر به هر چه بنگریم اگر با واژه غربی و شرقی اسمگذاری شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پیشرفتگی محسوب و اگر واژههای بومی خودی به کار رود مطرود و کهنه و واپسزده خواهد بود. کودکان ما اگر نام غربی داشته باشند مفتخر و اگر نام خودی دارند سر بزیر و عقب افتادهاند. خیابانها، کوچهها، مغازهها، شرکتها، داروخانهها. پارچهها و دیگر متاعها هر چند در داخل تهیه شده باید نام خارجی داشته باشد تا مردم از آن راضی و به آن اقبال کنند. فرنگی مآبی از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگی موجب افتخار و سربلندی و تمدن و پیشرفت، و در مقابل آداب و رسوم خودی، کهنهپرستی و عقب افتادگی است در هر مرض و کسالتی ولو جزیی و قابل علاج در داخل باید به خارج رفت و دکترها و اطبا دانشمند خود را محکوم و مایوس کرد.
رفتن به انگلستان و فرانسه و آمریکا و مسکو افتخاری پرارزش و رفتن به حج و سایر اماکن متبرکه کهنه پرستی و عقب ماندگی است. بیاعتنایی به آنچه مربوط به مذهب و معنویات است از نشانههای روشنفکری و تمدن و در مقابل تعهد به این امور نشانه عقب ماندگی و کهنه پرستی است. اینجانب نمیگویم ما خود همه چیز داریم معلوم است ما را در طول تاریخ نه چندان دور خصوصا و در سدههای اخیر از هر پیشرفتی محروم کردهاند ودولتمردان خائن و دودمان پهلوی خصوصا و مراکز تبلیغاتی علیه دستآوردهای خودی و نیز خود کوچک دیدنها و با چیز دیدنها، ما را از هر فعالیتی برای پیشرفت محروم کرد. وارد کردن کالاها از هر قماش و سرگرم کردن بانوان و مردان خصوصا طبقه جوان باقسام اجناس وارداتی از قبیل ابزار آرایش و تزیینات و تجملات و بازیهای کودکانه و به مسابقه کشاندن خانوادهها و مصرفیبار آوردن هر چه بیشتر که خود داستانهای غم انگیز دارد و سرگرم کردن و به تباهی کشاندن جوانها که عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراکز فحشا و عشرتکدهها و دهها از این مصائب حساب شده برای عقب نگهداشتن کشورهاست.
من وصیت دلسوزانه و خادمانه میکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمیرفت متخصصین ایران قادر براه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را براه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم میتوانیم.
باید هشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را بسوی این چپاولگران بینالمللی نکشند و با ارادهی مصمم و فعالیت و پشت کار ، خود به رفع وابستگیها قیام کنید و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و آمریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابد و یاس را از خود دور کند و چشم داشت بغیر خود نداشته باشد، در دراز مدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارد و آنچه انسانهای شبیه به اینان به آن رسیدهاند، شما هم خواهید رسید . بشرط اتکال بخداوند تعالی و اتکاء به نفس و قطع وابستگی به دیگران و تحمل سختیها برای رسیدن به زندگی شرافتمندانه و خارج شدن از تحت سلطهی اجانب. و بر دولتها و دستاندرکاران است، چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق بکار نمایند و از ورود کالاهای مصرفساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند و از جوانان، دختران و پسران میخواهم که استقلال و آزادی و ارزشهای انسانی را ولو با تحمل زحمت و رنج ، فدای تجملات و عشرتها و بیبند و باریها و حضور در مراکز فحشاء که از طرف غرب و عمال بیوطن بشما عرضه میشود نکنند؛ که آنان چنانچه تجربه نشان داده جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت کشورتان و چاپیدن ذخائر شما و به بند استعمار و ننگ وابستگی کشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و کشورتان بچیز دیگر فکر نمیکنند و میخواهند با این وسائل و امثال آن شما را عقب مانده و باصطلاح آنان نیمه وحشی نگهدارند.
و) از توطئههای بزرگ آنان چنانچه اشاره شد و کرارا تذکر دادهام، بدست گرفتن مراکز تعلیم و تربیت خصوصا دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها است. روش آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها و دبیرستانها دارند. نقشهی آنان برداشتن روحانیون از سرراه و منزوی کردن آنان است یا با سرکوبی و خشونت و هتاکی در زمان رضاخان عمل شد ولی نتیجهی معکوس گرفته شد، یا با تبلیغات و تهمتها و نقشههای شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر که این هم در زمان رضاخان عمل میشد و در ردیف فشار و سرکوبی بود و در زمان محمد رضا ادامه یافت بدون خشونت ولی موذیانه. و اما در دانشگاه نقشه آن است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و بسوی شرق یا غرب بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و برسر نوشت کشورها حکومت دهند تا به دست آنها هر چه میخواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارت زدگی و غربزدگی بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر بر جلوگیری نباشد و این بهترین راه است برای عقب نگهداشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، زیرا برای ابر قدرتها بیزحمت و بیخرج و در جوامع ملی بیسر و صدا هر چه هست به جیب آنان میریزد. پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاکسازی است، بر همهی ما لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود و هر جا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم و این امر حیاتی باید در مرحله اول با دست پرتوان خود جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور و ملت است.
و اینجانب به همهی نوجوانان و جوانان در مرحله اول و پدران و مادران و دوستان آنها در مرحلهی دوم و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحلهی بعد وصیت میکنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگهمیدارد با جان و دل کوشش کنید و دانشگاهها را نسل بعد بسپرید. و به همهی نسلهای مسلسل توصیه میکنم که برای نجات خود و کشور عزیز و اسلام آدمساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرق زدگی حفظ و پاسداری کنید و با این عمل انسانی اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از کشور قطع و آنان را ناامید نمایید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد.
ز) از مهمات امور تعهد و کلای مجلس شورای اسلامی است. ما دیدیم که اسلام و کشور ایران چه صدمات بسیار غم انگیزی از مجلس شورای غیر صالح و منحرف از بعد از مشروطه تا عصر رژیم جنایتکار پهلوی و از هر زمان بدتر و خطرناکتر در این رژیم تحمیلی فاسد خورد و چه مصیبتها و خسارتهای جان فرسا از این جنایتکاران بیارزش و نو کرمآب به کشور و ملت وارد شد. در این پنجاه سال یک اکثریت قلابی منحرف در مقابل یک اقلیت مطلوم موجب شد که هر چه انگلستان و شوروی و اخیرا آمریکا خواستند با دست همین منحرفان از خدا بیخبر انجام دهند و کشور را به تباهی و نیستی کشانند. از بعد از مشروطه هیچگاه تقریبا به مواد مهم قانون اساسی عمل نشد. قبل از رضاخان با تصدی غرب زدگان و مشتی خان و زمینخواران و در زمان رژیم پهلوی بدست آن رژیم سفاک و وابستگان و حلقه به گوشان آن.
اکنون که با عنایت پروردگان و همت ملت عظیمالشان سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلاء از خود مردم و با انتخاب خودشان بدون دخالت دولت و خانهای ولایات به مجلس شورای اسلامی راه یافتند و امید است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگیری از هر انحراف بشود.
وصیت اینجانب به ملت در حال و آتیه آن است که با اراده مصمم خود و تعهد خود به احکام اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات و کلاء دارای تعهد به اسلام جمهوری اسلامی که غالبا بین متوسطین جامعه و محرومین میباشند و غیر منحرف از صراط مستقیم بسوی غرب یا شرق و بدون گرایش به مکتبهای انحرافی و اشخاص تحصیل کرده و مطلع بر مسائل روز و سیاستهای اسلامی به مجلس بفرستند و به جامعهی محترم روحانیت خصوصا مراجع معظم وصیت میکنم که خود را در مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رییس جمهور و وکلاء مجلس کنار نکشند و بیتفاوت نباشند. همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنجها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاستبازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غرب زدگان سپردند و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلامی، آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.
اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است، هیچ عذری باقی نمانده و از گناهان بزرگ نا بخشودنی، مسامحه در امر مسلمین است. هر کس به مقدار توانش و حیطهی نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شرق زدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابر قدرتان چپاولگر بینالمللی هستند با تدریج و ظرافت در کشورما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه و با دست افراد خود ملتها، کشورها را به دام استثمار میکشانند باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید. خدایتان یار و نگهدار باشد.
و از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این عصر و عصرهای آینده میخواهم که اگر خدای ناخواسته عناصر منحرفی با دسیسه و بازی سیاسی وکالت خود را به مردم تحمیل نمودند، مجلس اعتبار نامه آنان را رد کنند و نگذارند حتی یک عنصر خرابکار وابسته به مجلس راه یابد و به اقلیتهای مذهبی رسمی وصیت میکنم که از دورههای رژیم پهلوی عبرت بگیرند و وکلاء خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهوری اسلامی و غیر وابسته بقدرتهای جهان خوار و بدون گرایش به مکتبهای الحادی و انحرافی و التقاطی انتخاب نمایند. و از همه نمایندگان خواستارم که با کمال حسن نیت و برادری با هم مجلسان خود رفتار و همه کوشا باشند که قوانین خدای نخواسته از اسلام منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسمانی آن وفادار باشید تا بسعادت دنیا و آخرت نائل آیید. و از شورای محترم نگهبان میخواهم و توصیه میکنم چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده، که با کمال دقت و قدرت وظایف اسلامی و ملی خود را ایفاء و تحت تاثیر هیچ ملاحظه جلوگیری نمایند و با ملاحظهی ضرورات کشور که گاهی با احکام ثانویه و گاهی بولایت فقیه باید اجراء شود توجه نمایند.
و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رییس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب میکنند روی ضوابطی باشد که اعتبار میشود مثلا در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند . چه بسا که خساراتی باسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسوول میباشند. از اینقرار عدم دخالت ملت از مراجع و علماء بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند همه و همه مسوول سرنوشت کشور و اسلام میباشند چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آتیه، و چه بسا که در بعض مقاطع عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد که در راس گناهان کبیره است.
پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد و الا کار از دست همه خارج خواهد شد و این حقیقتی است که بعد از مشروطه لمس نمودهاید و نمودهایم. چه هیچ علاجی بالاتر و والاتر از آن نیست که ملت در سرتاسر کشور در کارهایی که محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامی و قانون اساسی انجام دهد و در تعیین رییس جمهور و وکلاء مجلس با طبقهی تحصیل کردهی متعهد و روشن فکر با اطلاع از مجاری امور و غیر وابسته بکشورهای قدرتمند استثمارگر و اشتهار بتقوی باسلام و جمهوری اسلامی مشورت کرده و با علماء و روحانیون با تقوی و متعهد به جمهوری اسلامی نیز مشورت نموده و توجه داشته باشند رییس جمهور و وکلاء مجلس از طبقهای باشند که محرومیت و مظلومیت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فکر رفاه آنان باشند نه از سرمایهداران و زمین خواران و صدرنشینان مرفه و غرق در لذات و شهوات که تلخی محرومیت و رنج گرسنهگان و پابرهنهگان را نمیتوانند بفهمند.
و باید بدانیم که اگر رییس جمهور و نمایندگان مجلس شایسته و متعهد باسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند بسیاری از مشکلات پیش نمیآید و مشکلاتی اگر باشد رفع میشود و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین میشوند از روی کمال دقت و یا مشورت با مراجع عظام هر عصر و علماء بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد بمجلس خبرگان بروند بسیاری از مهمات و مشکلات بواسطهی تعیین شایستهترین و متعهدترین شخصیتها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد، و با نظر باصل یکصدونهم و یکصدودهم قانون اساسی، وظیفهی سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد که اندک مسامحه در انتخاب، چه آسیبی با سلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد میکند.
و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابر قدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و در حقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و در عصرهای آینده آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفهای است و مقام والایی، بلکه وظیفه سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پی دارد. از خداوند منان هادی با تضرع و ابتهال میخواهم که ما و شما را از این امتحان خطرناک با روی سفید در حضرت خود بپذیرد و نجات دهد و این خطر قدری خفیفتر برای روساء جمهور حال و آینده و دولتها و دست اندرکاران بحسب درجات در مسوولیتها نیز هست که باید خدای متعال را حاضر و ناظر و خود را در محضر مبارک او بدانند. خداوند متعال راهگشای آنان باشند.ح) از مهمات امور مساله قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که در تعیین عالی ترین مقام قضایی که در عهده دارند کوشش کنند اشخاص متعهد سابقهدار و صاحب نظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند که و از شورای عالی قضایی میخواهم امر قضاوت را که در رژیم سابق به وضع اسفناک و غمانگیزی در آمده بود با جدیت سر سامان دهند و دست کسانی که با جان و مال مردم بازی میکنند و آنچه نزد آنان مطرح نیست عدالت اسلامی است از این کرسی پر اهمیت کوتاه کنند و با پشت کار و جدیت به تدریج دادگستری را متحول نمایند و قضات دارای شرایطی که انشاء الله با جدیت حوزههای علمیه مخصوصا حوزه مبارکه علمیه قم تربیت و تعلیم میشوند و معرفی میگردند بجای قضاتی که شرایط مقرره اسلامی را ندارند نصب گردند که انشاء الله تعالی بزودی قضاوت اسلامی در سراسر کشور جریان پیدا کند و به قضات محترم در عصر حاضر و اعصار آینده وصیت می کنم که با در نظر گرفتن احادیثی که از معصومین صلوات الله علیهم در اهمیت قضا خطر عظیمی که قضاوت دارد و توجه و نظر به آنچه درباره قضاوت به غیر حق وارد شده است این امر خطیر را تصدی نمایند و نگذارند این مقام به غیر اهلش سپرده شود و کسانی که اهل هستند از تصدی این امر سرباز نزنند و به اشخاص غیر اهل میدان ندهند و بدانند که همانطور که خطر این مقام بزرگ است ، اجر و فضل و ثواب آن نیز بزرگ است و میدانند که تصدی قضا برای اهلش واجب کفایی است.
وصیت اینجانب به حوزههای مقدسه علمیه آن است که کرارا عرض نمودهام که در این زمان که مخافین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بستهاند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش مینمایند و یکی از راههای با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزههای اسلامی نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکاری در حوزههای علمیه است که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزهها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است و خطر بسیار عظیم آن در دراز مدت بمقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی بر علوم اسلامی و جا زدن خود را در بین تودهها و قشرهای مردم پاکدل و علاقهمند نمودن آنانرا بخویش و ضربه مهلک زدن بحوزههای اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب میباشد. و میدانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه ها افرادی بصورتهای مختلف از ملی گراها و روشنفکران مصنوعی و روحانی نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطر تر و آسیب رسان ترند ذخیره دارند که گاهی سیچهل سال با مشی اسلامی و مقدس مآبی یا پان ایرانیسم و وطن پرستی و حیلههای دیگر با صبر و بردباری در میان ملتها زیست میکنند و در موقع مناسب ماموریت خود را انجام میدهند. و ملت عزیزما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونههایی از قبیل مجاهد خلق و فدایی خلق و تودهایها و دیگر عناوین دیدهاند و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند و از همه لازمتر حوزههای علمیه است که تنظیم و تصفیه آن با مدرسین محترم و فاضل سابقهدار است با تایید مرجع وقت و شاید تز نظم در بینظمی است از القائات شوم هیمن نقشهریزان و توطئهگران باشد. در هر صورت وصیت اینجانب آن است که در همه اعصار خصوصا در عصر حاضر که نقشهها و توطئهها سرعت و قوت گرفته است، قیام برای نظام دادن بحوزهها لازم و ضروری است که علما و مدرسین و افاضل عظیمالشان صرف وقت نموده و با برنامه دقیق صحیح، حوزهها را و خصوصا حوزه علمیه قم و سایر حوزههای بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط است و حوزههای فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها ره برای حفظ فقه اسلامی به فقاهت است منحرف شوند و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظریه و ابتکار و تحقیقها افزوده شود و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد و البته در رشتههای دیگر علوم بمناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامههائی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود و از بالاترین و والاترین حوزههایی که لازم است بطور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد،علوم معنوی اسلامی از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الیالله رزقنا الله و ایاکم، که جهاد اکبر میباشد.
ی) از اموری که اصلاح و تصفیه و مراقبت از آن لازم است قوه اجرائیه است گاهی ممکن است که قوانین مترقی و مفید بحال جامعه از مجلس بگذرد و شورای نگهبان آنرا تنفیذ کند و وزیر مسول هم ابلاغ نماید لکن بدست مجریان غیر صالح که افتاد آنرا مسخ کنند و برخلاف مقررات یا با کاغذبازیها یا پیچ و خمها که به آن عادت کردهاند یا عمدا برای نگران نمودن مردم عمل کنند که بتدریج و مسامحه غائله ایجاد میکند.
وصیت اینجانب بوزرای مسؤول در عصرهای دیگر آن است که علاوه بر آنکه شماها و کارمندان وزارتخانهها بودجهای که از آن ارتزاق میکنید، مال ملت، و باید همه خدمتگذار ملت و خصوصا مستضعفان باشید و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل کردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی میشود، همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصا طبقات محروم بود که پیروزی حاصل شد و دست ستم شاهی از کشور و ذخائر آن کوتاه گردید و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید شماها کنار گذاشته میشوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمکار بجای شما، ستمپیشگان ، پستها را اشتغال مینمایند ، بنابراین حقیقت ملموس ،باید کوشش در جلب نظر ملت بنمائید و از رفتار غیر اسلامی انسانی احتراز نمائید و در همین انگیزه بوزرا کشور در طول تاریخ آینده توصیه میکنم که درانتخاب استاندارها دقت کنند اشخاص لایق، متدین، متعهد، عاقل و سازگار با مردم انتخاب نمایند تا آرامش در کشور هرچه بیشتر حکمفرما باشد. و باید دانست که گرچه تمام وزیران وزارتخانه ها مسؤولیت در اسلامی کردن و تنظیم امور محل مسؤولیت خود دارند، لکن بعضی از آنها ویژگی خاص دارند، مثل وزارت خارجه که مسؤولیت سفارتخانهها را در خارج از کشور دارد. اینجانب از ابتدا پیروزی به وزرا خارجه ، راجع به طاغوت زدگی سفارتخانهها و تحول آنها به سفارتخانههای مناسب با جمهوری اسلامی توصیههایی نمودم، لکن بعض آنان یا نخواستند یا نتوانستند عمل مثبتی انجام دهند و اکنون که سه سال از پیروزی میگذرد، اگر چه وزیر خارجه کنونی اقدام به این امر نموده است و امید است با پشتکار و صرف وقت این امر مهم انجام گیرد، و وصیت من به وزرا خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسؤولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانهها و چه در سیاست خارجی، حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند و از هر امری که شائبه وابستگی با همه ابعادی که دارد بطور قاطع احتراز نمائید و باید بدانید که وابستگیدر بعض امور هرچند ممکن است ظاهر فریبندهای داشته باشد یا منفعت و فائدهای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشه کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحادیه کنید که خداوند با شما است.
و وصیت من به ملتهای کشورهای اسلامی است که انتظار نداشته باشید که از خارج کسی بشما در رسیدن به هدف که آن اسلام و پیاده کردن احکام اسلام است کمک کند. خود باید به این امر حیاتی که آزادی و استقلال را تحقق میبخشد قیام کنید و علمای اعلام و خطبای محترم کشورهای اسلامی دولتها را دعوت کنند که از وابستگی به قدرتهای بزرگ خارجی خود را رها کنند و با ملت خود تفاهم کنند. در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند و از نژاد پرستی که مخالف دستور اسلام بزرگ خارجی خود را رها کنند در این صورت پیروزی را در آغوش خواهند کشید و نیز ملتها را دعوت به وحدت کنند و از نژاد پرستی که مخالف دستور اسلام است بپرهیزند و با برادران ایمانی خود در هر کشوری و با هر نژادی که هستند دست برادری دهند که اسلام بزرگ آنان را برادر خوانده و اگر این برادری ایمانی با همت دولتها و ملتها و با تایید خداوند متعال روزی تحقق یابد، خواهید دید که بزرگترین قدرت جهان را مسلمین تشکیل میدهند. به امید روزی که با خواست پروردگار عالم این برادری و برابری حاصل شود.
و وصیت اینجانب به وزارت ارشاد در همه اعصار خصوصا عصر حاضر که ویژگی خاص دارد آن است که برای تبلیغ حق مقابل باطل و ارایه چهره حقیقی جمهوری اسلامی کوشش کنند. ما اکنون در این زمان که دست ابرقدرتها را از کشور خود کوتاه کردیم مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانههای گروهی وابسته به قدرتهای بزرگ هستیم. چه دروغها و تهمتها که گویندگان و نویسندگان وابسته بابرقدرتها باین جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمیزنند معالاسف اکثر دولتهای منطقه اسلامی که به حکم اسلام باید دست اخوت به ما دهند به عداوت با ما و اسلام برخاستهاند و همه در خدمت جهانخواران از هر طرف به ما هجوم آوردهاند و قدرت تبلیغاتی ما بسیار ضعیف و ناتوان است و میدانید که امروز جهان روی تبلیغات میچرخد و با کمال تاسف، نویسندگان باصطلاح روشنفکر که به سوی یکی از دو قطب گرایش دارند به جای آن که در فکر استقلال و آزادی کشور و ملت خود باشند خودخواهیها و فرصتطلبیها و انحصار جوییها بآنان مجال نمیدهد که لحظهای تفکر نمایند و مصالح کشور و ملت خود را در نظر بگیرند و مقایسه بین آزادی و استقلال را در این جمهوری با رژیم ستمگر سابق نمایند و زندگی شرافتمندانه ارزنده را توام با بعض آنچه را که از دست دادهاند که رفاه و عیش زدگی است، با آنچه از رژیم ستمشاهی دریافت میکردند توام با وابستگی و نوکرمابی و ثناجویی و مداحی از جرثومههای فساد و معادن ظلم و فحشا بسنجند و از تهمتها و نارواها باین جمهوری تازه تولد یافته دست بشکند و با ملت و دولت در صف واحد بر ضد طاغوتیان و ستمپیشگان زبانها و قلمها را به کار گیرند.
و مساله تبلیغ تنها به عهده وزارت ارشاد نیست بلکه وظیفه همه دانشمندان و گویندگان و نویسندگان و هنرمندان است باید وزارت خارجه کوشش کند تا سفارتخانهها نشریات تبلیغی داشته باشند و چهره نورانی اسلام را برای جهانیان روشن نمایند که اگر این چهره با آن جمال جمیل که قرآن و سنت در همه ابعاد به آن دعوت کرده از زیر نقاب مخالفان اسلام و کجفهمیهای دوستان خودنمایی نماید اسلام جهانگیر خواهد شد و پرچم پرافتخار آن در همه جا باهتزاز خواهد آمد. چه مصیبتبار و غم انگیز است که مسلمانان متاعی دارند که از صدر عالم تا نهایت آن نظیر ندارد. نتوانستهاند این گوهر گران بها را که هر انسانی به فطرت آزاد خود طالب آنست عرضه کنند بلکه خود نیز از آن غافل و به آن جاهلند و گاهی از آن فراریند.
ک) از امور بسیار با اهمیت و سرنوشتساز مسئله مراکز تعلیم و تربیت از کودکستانها تا دانشگاهها است که به واسطه اهمیت فوقالعادهاش تکرار نموده و با اشاره میگذرم. باید ملت غارت شده بدانند که در نیم قرن اخیر آنچه بایران و اسلام ضربه مهلک زده است قسمت عمدهاش از دانشگاهها بوده است. اگردانشگاهها و مراکز تعلیم و تربیت دیگر با برنامههای اسلامی و ملی در راه منافع کشور به تعلیم و تهذیب و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان جریان داشتند، هرگز میهن ما در حلقوم انگلستان و پس از آن آمریکا و شوروی فرو نمیرفت و هرگز قراردادهای خانه خراب کن بر ملت محروم غارت زده تحمیل نمیشد و هرگز پای مستشاران خارجی بایران باز نمیشد و هرگز ذخائر ایران و طلای سیاه این ملت رنج دیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمیشد و هرگز ایران و طلای سیاه این ملت رنج دیده در جیب قدرتهای شیطانی ریخته نمیشد و هرگز دودمان پهلوی و وابستههای به آن اموال ملت را نمیتوانستند به غارت ببرند و در خارج و داخل پارکها و ویلاها بر روی اجساد مظلومان بنا کنند و بانکهای خارج را از دسترنج این مظلومان پر کنند و صرف عیاشی و هرزگی خود و بستگان خود نمایند. اگر مجلس و دولت و قوه قضاییه و سایر ارگانها از دانشگاههای اسلامی و ملی سرچشمه میگیرفت ملت ما امروز گرفتار مشکلات خانه برانداز نبود و اگر شخصیتهای پاکدامن با گرایش اسلامی و ملی به معنای صحیحش، نه آنچه امروز در مقابل اسلام عرض اندام میکند از دانشگاهها به مراکز قوی سه گانه راه مییافت، امروز ما غیر امروز و میهن ما غیر این میهن و محرومان ما از قید محرومیت رها و بساط ظلم و ستمشاهی و مراکز فحشا و اعتیاد و عشرتکدهها که هر یک برای تباه نمودن نسل جوان فعال ارزنده کافی بود درهم پیچیده و این ارث کشور برباد ده و انسان برانداز به ملت نرسیده بود و دانشگاهها اگر اسلامی انسانی ملی بود میتوانست صدها و هزارها مدرس به جامعه تحویل دهد لکن چه غم انگیز و اسف بار است که دانشگاهها و دبیرستانها به دست کسانی اداره میشد و عزیزان ما به دست کسانی تعلیم و تربیت میدیدند که جز اقلیت مظلوم محرومی همه از غرب زدگان و شرق زدگان با برنامه و نقشه دیکته شده در دانشگاهها کرسی داشتند و ناچار جوانان عزیز و مظلوم ما در دامن این گرگان وابسته به ابرقدرتها بزرگ شده و بکرسیهای قانونگذاری و حکومت و قضاوت تکیه میکردند و بر وفق دستور آنان یعنی رژیم ستمگر پهلوی عمل میکردند. اکنون بحمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتبهای انحرافی با گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکلی پیش نیاید و اختیار از دست نرود و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشسراها و دبیرستانها و دانشگاهها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.
ل) قوای مسلح از ارتش و سپاه و ژاندارمری و شهربانی تا کمیتهها و بسیج و عشایر ویژگی خاص دارند اینان که بازوان قوی و قدرتمند جمهوری اسلامی میباشند و نگهبان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش بخشان به ملت میباشند، میبایست مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند و لازم است توجه داشته باشند که در دنیا آنچه که مورد بهرهبرداری برای قدرتهای بزرگ و سیاستها مخرب بیشتر از هر چیز و هر گروهی است، قوای مسلح است، قوای مسلح است که با بازیهای سیاسی، کودتاها و تغییر حکومتها و رژیمها بدست آنان واقع میشود و سودجویان دغل بعض سران آنان را میخرمند و با دست آنان و توطئههای فرماندهان بازی خورده کشورها را بدست میگیرند و ملتهای مظلوم را تحت سلطه قرار داده و استقلال و آزادی را از کشورها سلب میکنند و اگر فرماندهان پاکدامن متصدی امر باشند هرگز برای دشمنان کشورها امکان کودتا یا اشغال یک کشور پیش نمیآید و یا اگر احیانا پیش آید بدست فرماندهان متعهد شکسته و ناکام خواهد ماند. و در ایران نیز که این معجزه عصر بدست ملت انجام گرفت، قوای مسلح متعهد و فرماندهان پاک و میهن دوست سهم بسزایی داشتند و امروز که جنگ لعنتی و تحمیلی صدام تکریتی بامر و کمک امریکا و سایر قدرتها پس از نزدیک بدوسال با شکست سیاسی و نظامی ارتش متجاوز بعث و پشتیبانان قدرتمند و وابستگان به آنان روبرو است باز قوای مسلح نظام و انتظامی و سپاهی و مردمی با پشتیبانی بیدریغ ملت در جبههها و پشت حبههها این افتخار بزرگ را آفریدند و ایران را سرافراز نمودند و نیز شرارتها و توطئههای داخلی را که بدست عروسکهای وابسته بغرب و شرق برای براندازی جمهوری اسلامی بسیج شده بودند با دست توانای جوانان کمیتهها و پاسداران بسیج و شهربانی و با کمک ملت غیرتمند در هم شکسته شد. و همین جوانان فدارکار عزیزند که شبها بیدارند تا خانوادها با آرامش استراحت کنند، خدایشان یار و مددکار باد.
پس وصیت برادرانه من در این قدمهای آخرین عمر بر قوای مسلح بطور عموم آن است که ای عزیزان که با سلام عشق میورزید و با عشق لقاء الله بفداکاری در جبههها و در سطح کشور بکار ارزشمند خود ادامه میدهید بیدار باشید و هشیار که بازیگران سیاسی و سیاستمداران حرفهای غرب و شرق زده و دستهای مرموز جنایتکاران پشت پرده لبهی تیز سلاح خیانت و جنایت کارشان از هر سو و بیشتر از هر گروه متوجه بشما عزیزان است و میخواهند از شما عزیزان که با جان فشانی خود انقلاب را پیروز نمودید و اسلام را زنده کردید بهرهگیری کرده و جمهوری اسلامی را براندازند و شما را با اسم اسلام و خدمت بمیهن و ملت از اسلام و ملت جدا کرده بدامن یکی از دو قطب جهانخوار بیندازند و بر زحمات و فداکاریهای شما با حیلههای سیاسی و ظاهرهای بصورت اسلامی و ملی خط بطلان بکشند.
وصیت اکید من بقوای مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمایند و قوای مسلح مطلقا جه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگهدارند. دراین صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات دورن گروهی مصون باشند و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را زا ورود در احزاب منع نمایند و چون انقلاب از همهی ملت و حفظ آن بر همگان است.
دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی، وظیفهی شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، بر خلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند، یا در احزاب وارد شوند که بیاشکال به تباهی کشیده میشوند و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد و من به همهی نیروهای مسلح در این پایان زندگی خاکی ، وصیت مشفقانه میکنم که از اسلام که یگانه مکتب استقلال و آزادیخواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت میکند چنانچه امروز وفادارید در وفاداری استقامت کنید که شما را و کشور و ملت شما را از ننگ وابستگیها و پیوستگیها به قدرتهایی که شما را جز برای بردگی خویش نمیخواهند و کشور و ملت عزیزتان را عقب مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستمپذیری نگه می دارند نجات میدهند و زندگی انسانی شرافتمندانه را و لو با مشکلات بر زندگانی ننگین بردگی اجانب و لو با رفاه حیوانی ترجیح میدهید و بدانید مادام که در احتیاجات صنایع پیشرفته،دست خود را پیش دیگران دراز کنید و به دریوزگی عمر را بگذارنید، قدرت ابتکار و پیشرفت در اختراعات در شما شکوفا نخواهد شد و به خوبی و عینیت دیدید که در این مدت کوتاه پس از تحریم اقتصادی همانها که از ساختن هر چیز خود را عاجز میدیدند و از راه انداختن کارخانهها آنان را مأیوس مینمودند افکار خود را به کار بستند و بسیاری از احتیاجات ارتش و کارخانهها را خود رفع نمودند و این جنگ و تحریم اقتصادی و اخراج کارشناسان خارجی، تحفهای الهی بود که ما از آن غافل بودیم. اکنون اگر دولت و ارتش کالاهای جهانخواران را خود تحریم کنند و به کوشش و سعی در راه ابتکار بیفزایند امید است که کشور خودکفا شود و از دریوزگی از دشمن نجات یابد.
و هم در این جا باید بیفزایم که احتیاج ما پس از این همه عقبماندگی مصنوعی به ضعفهای بزرگ کشورهای خارجی، حقیقتی است انکار ناپذیر، و این به آن معنی نیست که ما باید در علوم پیشرفته به یکی از دو قطب وابسته شویم. دولت و ارتش باید کوشش کنند که دانشجویان متعهد را در کشورهایی که صنایع بزرگ پیشرفته را دارند و استعمار و استعمارگر نیستند، بفرستند و از فرستادن به آمریکا و شوروی و کشورهای دیگر که در مسیر این دو قطب هستند احتراز کنند، مگر ان شاالله روزی برسد که این دو قدرت به اشتباه خود پی برند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند، یا ان شاالله مستضعفان جهان و ملتهای بیدار و مسلمانان متعهد آنان را به جای خود نشانند.به امید چنین روزی.
م) رادیو تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئاترها از ابزارهای موثر تباهی و تخدیر ملتها، خصوصا نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر به ویژه نیمهی دوم آن چه نقشههای بزرگی از این ابزار چه در تبلیغ ضداسلام و ضدروحانیت خدمتگزار و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق کشیده شد و از آنها برای درست کردن بازار کالاها و خصوصا تجملی و تزیینی از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزیینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنی و پوشیدنی و در فرم آنها استفاده کردند ، به طوری که افتخاری بزرگ فرنگی مآب بودن در تمام شؤون زندگی از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه خانمهای مرفه یا نیمه مرفه بود و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربی در گفتار و نوشتار به صورتی بود که فهم آن برای بیشتر مردم غیرممکن و برای هم ردیفان نیز مشکل مینمود. فیلمهای تلویزیون از فرآوردههای غرب یا شرق بود که طبقه جوان زن و مرد را از مسیر عادی زندگی و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوی بیخبری از خویش و شخصیت خود یا بدبینی و بدگمانی به همه چیز خود و کشور خود، حتی فرهنگ و ادب و مآثر پرارزش که بسیاری از آن با دست خیانتکار جویان، به کتابخانهها و موزههای غرب و شرق منتقل گردید است.
مجلهها یا مقالهها و عکسهای افتضاحبار و اسفانگیز و روزنامهها یا مسابقات در مقالات ضدفرهنگی خویش و ضداسلامی با افتخار مردم به ویژه طبقهی جوان موثر را به سوی غرب یا شرق هدایت میکردند. اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنهدار در ترویج مراکز فساد و عشرتکدهها و مراکز قمار و لاتار و مغازههای فروش کالاهای تجملاتی و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلی بویژه آنچه از غرب وارد میشد و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسکها و اسباببازیها و کادوهای تجملی وارد میشد و صدها چیزهایی که امثال من از آنها بیاطلاع هستیم و اگر خدای نخواسته رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوی ادامه پیدا میکرد چیزی نمیگذشت که جوانان برومند ما این فرزندان اسلام و میهن که چشم امید ملت به آنهاست با انواع دسیسهها و نقشههای شیطانی به دست رژیم فاسد و رسانههای گروهی و روشنفکران غرب و شرق گرا از دست ملت و دامن اسلام رخت بر میبستند. یا جوانی خود را در مراکز فساد تباه میکردند و یا به خدمت قدرتهای جهانخوار درآمده و کشور را به تباهی میکشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد.
اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رییس جمهور و روسای جمهور ما بعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هر زمان ، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح کشور منحرف شوند و باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات بر خلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ی ما و همهی مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است و از آزادیهای مخرب باید جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی ایران است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود ، همه مسوول میباشند و مردم جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند ، به دستگاه های مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند. خداوند تعالی مددکار همه باشد.
ن) نصیحت و وصیت من به گروهها و گروهکها و اشخاصی که در ضدیت با ملت و جمهوری اسلامی و اسلام فعالیت میکنند، اول به سران آن در خارج و داخل، آن است که تجربهی طولانی به راهی که اقدام کردید و به هر توطئهای که دست زدید و بهر کشور و مقامی که توسل پیدا کردید، به شماها که خود را عالم و عاقل میدانید باید آموخته باشند که مسیر یک ملت فداکار را نمیشود با دست زدن به ترور و انفجار و بمب و دروغ پردازیهای بی سر و پا و غیرحساب شده منحرف کرد و هرگز هیچ حکومتی و دولتی را نمیتوان با این شیوههای غیرانسانی و غیرمنطقی ساقط نمود. بویژه ملتی مثل ایران را که از بچههای خردسالش تا پیرزنها و پیرمردهای بزرگسالش، در راه هدف و جمهوری اسلامی و قرآن و مذهب جانفشانی و فداکاری میکنند، شما ها که میدانید (و اگر ندانید بسیار سادهلوحانه فکر میکنید) که ملت با شما نیست و ارتش با شماها دشمن است و اگر فرض بکنید با شما بودند و دوست شما بودند، حرکات ناشیانه شما و جنایاتی که با تحریک شما رخ داد، آنان را از شما جدا کرد و جز دشمنتراشی کار دیگری نتوانستید بکنید. من وصیت خیرخواهانه در این آخر عمر به شماها میکنم که اولا با این ملت طاغوت زده رنج کشیده که پس از دو هزار و پانصد سال ستمشاهی با فدا دادن بهترین فرزندان و جوانانش خود را از زیر بار ستم جنایتکارانی همچون رژیم پهلوی و جهانخواران شرق و غرب نجات داده به جنگ و ستیز برخاستهاید، چطور وجدان یک انسان هر چه پلید باشد ، راضی میشود برای احتمال رسیدن به یک مقام با میهن خود و ملت خود این گونه رفتار کند و به کوچک و بزرگ آنها رحم نکند. من به شما نصیحت میکنم دست از این کارهای بیفایده و غیرعاقلانه بردارید و گول خوانخواران را نخورید و در هر جا که هستید اگر بجنایتی دست نزدید به میهن خود و دامن اسلام برگردید و توبه کنید که خداوند ارحم الراحمین است و جمهوری اسلامی و ملت از شما انشاالله میگذرند و اگر دست به جنایتی زدید که حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمهی راه برگشته و توبه کنید و اگر شهامت دارید ، تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید و الا در هر جا هستید ، عمر خود را بیش از این هدر ندهید و به کار دیگر مشغول شوید که صلاح در آن است. و بعد به هزاران داخلی و خارجی آنان وصیت میکنم که با چه انگیزه جوانی خودرا برای آنان که اکنون ثابت است که برای قدرتمندان جهانخوار خدمت میکنند و از نقشههای آنها پیروی میکنند و ندانسته به دام آنها افتادهاند به هدر میدهید؟ و با ملت خود در راه چه کسی جفا میکنند؟ شما بازی خوردگان دست آنها هستید و اگر در ایران هستید ، به عیان مشاهده میکنید که تودههای میلیونی به جمهوری اسلامی وفادار و برای آن فداکارند و به عیان میبینید که حکومت و رژیم فعلی با جان و دل در خدمت خلق و مستمندان هستند و آنان که به دروغ، ادعای خلقی بودن و مجاهد و فدایی برای خلق میکنند، با خلق خدا ، به دشمنی برخاسته و شما پسران و دختران سادهدل را برای مقاصد خود و مقاصد یکی از دو قطب قدرت جهانخوار به بازی گرفته و خود یا در خارج در آغوش یکی از دو قطب جنایتکار به خوش گذرانی مشغول و یا در داخل به خانههای مجلل تیمی با زندگی اشرافی نظیر منازل جنایتکارانی بدبخت به جنایت خود ادامه میدهند و شما جوانان را به کام مرگ میفرستند.نصیحت مشفقانه من به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است که از راه اشتباه برگردید و با محرومین جامعه که با جان و دل به جمهوری اسلامی خدمت میکنند، متحد شوید و برای ایران مستقل و آزاد فعالیت نمایید تا کشور و ملت از شر مخالفین نجات پیدا کند و همه باهم به زندگی شرافتمندانه ادامه دهید. تا چه وقت و برای چه گوش به فرمان اشخاصی هستید که جز به نفع شخصی خود فکر نمیکنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستیز هستند و شما را فدای مقاصد شوم و قدرتطلبی خویش مینمایند؟ شما در این سالهای پیروزی انقلاب دیدید که ادعاهای آنان با رفتارها و عملشان مخالف است و ادعاها فقط برای فریب جوانان صاف دل است و میدانید که شما قدرتی در مقابل سیل خروشان ملت ندارید و کارهایتان جز به ضرر خودتان و تباهی عمرتان نتیجهای ندارد. من تکلیف خود را که هدایت است ادا کردم و امید است به این نصیحت که پس از مرگ من به شما میرسد و شائبه ی قدرتطلبی در آن نیست گوش فراهید و خود را از عذاب الیم الهی نجات دهید. خداوند منان شما را هدایت فرماید و صرات مستقیم را به شما بنماید.
وصیت من به چپ گرایان مثل کمونیستها و چریکهای فدایی خلق و دیگر گروههای متمایل به چپ، آن است که شماها بدون بررسی صحیح از مکتب و مکتب اسلام نزد کسانی که از مکتبها و خصوص اسلام اطلاع صحیح دارند با چه انگیزه خودتان را راضی کردید به مکتبی که امروز در دنیا شکست خورده رو آورید و چه شد که دل خود را به چند ایسم که محتوای آنها پیش از تحقیق ،پوچ است ، خوش کردهاید و شما را چه انگیزه وادار کرده که میخواهید کشور خود را به دامن شوروی یا چین بکشید و با ملت خود باسم توده دوستی به جنگ برخاسته یا به توطئههایی برای نفع اجنبی به ضد کشور خود و تودههای ستمدیده دست زدید؟ شما میبینید که از اول پیدایش کمونیسم ، مدعیان آن دیکتاتورترین و قدرتطلب و انحصارطلبترین حکومتهای جهان بوده و هستند. چه ملتهایی زیر دست و پای شوروی ، مدعی طرفدار تودهها ، خرد شدند و از هستی ساقط گردیند .ملت روسیه، مسلمانان و غیرمسلمانان تاکنون در زیر فشار دیکتاتوری حزب کمونیست دست و پا میزنند و از هر گونه آزادی محروم و در اختناق بالاتر از اختناقهای دیکتاتورهای جهان به سر میبرند. استالین، که یکی از چهرههای باصطلاح درخشان حزب بود ، ورود و خروجش را و تشریفات آن و اشرافیت او را دیدیم، اکنون که شما فریبخوردگان در عشق آن رژیم جان می دهید ، مردم مظلوم شوروی و دیگر اقمار او چون افغانستان از ستمگریهای آنان جان میسپارند و آنگاه شما که مدعی طرفداری از خلق هستید ، بر این خلق محروم در هر جا که دستتان رسیده ، چه جنایتی انجام دادید و با اهالی شریف آمل که آنان را به غلط طرفدار پر و پا قرص خود معرفی میکردید و عدهی بسیاری را به فریب به جنگ مردم و دولت فرستادید و بکشتن دادید. چه جنایتها که نکردید و شما طرفدار خلق محروم میخواهید خلق مظلوم و محروم ایران را به دست دیکتاتوری شوروی دهید و چنین خیانتی را با سرپوش فدایی خلق و طرفدار محرومین در حال اجرا هستید، منتهی حزب توده و رفقای آن با توطئه و زیر ماسک طرفداری از جمهوری اسلامی و دیگر گروهها و با اسلحه و ترور و انفجار.
من به شما احزاب و گروهها چه آنان که به چپگرایی معروف - گرچه بعضی شواهد و قرائن دلالت دارد که اینان کمونیست آمریکایی هستند و چه آنان که از غرب ارتزاق میکنند و الهام میگیرند و چه آنها که با اسم خودمختاری و طرفداری از کرد و بلوچ دست به اسلحه برده و مردم محروم کردستان و دیگر جاها را از هستی ساقط نموده و مانع از خدمتهای فرهنگی و بهداشتی و اقتصادی و بازسازی دولت جمهوری در آن استانها میشوند، مثل حزب دموکرات و کموله وصیت میکنم که به ملت بپیوندند و تاکنون تجربه کردهاند که کاری جز بدبخت کردن اهالی آن مناطق نکردهاند و نمیتوانند بکنند. پس مصلحت خود و ملت خود و مناطق خود آن است که با دولت ، تشریک مساعی نموده و از یاغیگری و خدمت به بیگانگان و خیانت به میهن خود دست بردارند و به ساختن کشور بپردازند و مطمئن باشند که اسلام برای آنان هم از قطب جنایتکار غرب و هم از قطب دیکتاتور شرق بهتر است و آرزوهای انسانی خلق را بهتر انجام میدهد.
و وصیت من به گروههای مسلمان که از روی اشتباه به غرب و احیانا به شرق تمایل نشان میدهند و از منافقان که اکنون خیانتشان معلوم شد، گاهی طرفداری می کردند و به مخالفان بدخواهان اسلام از روی خطا و اشتباه گاهی لعن میکردند و طعن میزدند ، آن است که بر سر اشتباه خود پافشاری نکنند و با شهامت اسلامی به خطای خود اعتراف و با دولت و مجلس و ملت مظلوم برای رضای خداوند ، هم صدا و هم مسیر شده و این مستضعفان تاریخ را از شر مستکبران نجات دهید و کلام مرحوم مدرس ، آن روحانی متعهد پاک سیرت و پاک اندیشه را به خاطر بسپرید که در مجلس افسرده آن روز گفت اکنون که باید از بین برویم ، چرا با دست خود از بین برویم. من هم امروز به یاد آن شهید راه خدا به شما برادران مومن عرض میکنم اگر ما با دست جنایتکار آمریکا و شوروی از صفحهی روزگار محو شویم و با خون سرخ شرافتمندانه با خدای خویش ملاقات کنیم، بهتر از ان است که در زیر پرچم ارتش سرخ شرق و سیاه غرب ، زندگی اشرافی مرفه داشته باشیم و این سیره و طریقه انبیا عظام و ائمهی مسلمین و بزرگان دین مبین بوده است و ما باید از آن تبعیت کنیم و باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگی زندگی کنند ، میتوانند و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمیتوانند خلاف ایدهی آنان را تحمیل کنند. از افغانستان عبرت باید گرفت با آن که دولت غاصب و احزاب چپی با شوروی بوده و هستند، تاکنون نتوانتستهاند تودههای مردم را سرکوب نمایند.
علاوه بر این اکنون ملتهای محروم جهان بیدار شدهاند و طولی نخواهد کشید که این بیداریها به قیام و نهضت و انقلاب انجامیده و خود را از تحت سلطهی ستمگران مستکبر نجات خواهند داد و شما مسلمانان پایبند به ارزشهای اسلامی میبینید که جدایی و انقطاع از شرق و غرب برکات خود را دارد نشان میدهد و مغزهای متفکر بومی به کار افتاده و به سوی خودکفایی پیشروی میکند و آنچه کارشناسان خائن غربی و شرقی برای ملت ما محال جلوه میدادند، امروز به طور چشمگیری با دست و فکر ملت انجام گرفته و ان شاءالله تعالی در دراز مدت انجام خواهد گرفت و صد افسوس که این انقلاب دیر تحقق پیدا کرد و لااقل در اول سلطنت جابرانه کثیف محمدرضا تحقق نیافت و اگر شده بود ، ایران غارت زده غیر از این بود.
و وصیت من به نویسندگان و گویندگان و روشنفکران و اشکالتراشان و صاحب عقدگان آن است که به جای آن که وقت خود را در خلاف مسیر جمهوری اسلامی صرف کنید و هر چه توان دارید در بدبینی و بدخواهی و بدگویی از مجلس و دولت و سایر خدمتگذاران به کار برید و با این عمل کشور خود را به سوی ابرقدرتها سوق دهید، با خدای خود یک شب خلوت کنید و اگر به خداوند عقیده ندارید ، با وجدان خود خلوت کنید و انگیزه باطنی خود را که بسیار می شود، خود انسانها از آن بی خبرند، بررسی کنید، ببینید آیا با کدام معیار و با چه انصاف ، خون این جوانان قلم قلم شده را در جبههها و در شهرها نادیده میگیرید و با ملتی که میخواهید از زیر بار ستمگران و غارتگران خارجی و داخلی خارج شود و استقلال و آزادی را با جان خود و فرزندان عزیز خود به دست آورده و با فداکاری میخواهند آن را حفظ کند، به جنگ اعصاب برخاستهاید و به اختلاف انگیزی و توطئههای خائنانه دامن میزنید و راه را برای مستکبران و ستمگران باز میکنید. آیا بهتر نیست که با فکر و قلم و بیان خود دولت و مجلس و ملت را راهنمایی برای حفظ میهن خود نمایید؟ آیا سزاوار نیست که به این ملت مظلوم و محروم کمک کنید و با یاری خود حکومت اسلامی را استقرار دهید؟ آیا این مجلس و رییس جمهور و دولت و قوهی قضایی را از آنچه در زمان رژیم سابق بود ، بدتر میدانید؟ آیا از یاد بردهاید ستمهایی که آن رژیم لعنتی بر این ملت مظلوم بیپناه روا میداشت؟ آیا نمیدانید که کشور اسلامی در آن زمان یک پایگاه نظامی برای آمریکا بود و با آن عمل یک مستعمره میکردند و از مجلس تا دولت و قوای نظامی در قبضه آنان بود و مستشاران و صنعتگران و متخصصان آنان با این ملت و ذخایر آن چه میکردند؟ آیا اشاعه فحشا در سراسر کشور و مراکز فساد از عشرتکدهها و قمارخانهها و میخانهها و مغازههای مشروب فروشی و سینماها و دیگر مراکز که هر یک برای تباه کردن نسل جوان ، عاملی بزرگ بود ، در خاطرتان محو شده؟ آیا رسانههای گروهی و مجلات سراسر فسادانگیز و روزنامههای آن رژیم را به دست فراموشی سپردهاید؟
و اکنون که از آن بازارهای فساد اثری نیست، برای آن که در چند دادگاه یا چند جوان که شاید اکثر از گروههای منحرف نفوذ کرده و برای بدنام نمودن اسلام و جمهوری اسلامی کارهای انحرافی انجام میدهند و کشتن عدهای که مفسد فی الارض هستند و قیام بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی میکنند، شما را به فریاد درآورده ، با کسانی که با صراحت اسلام را محکوم میکنند و بر ضد آن قیام مسلحانه یا قیام با قلم و زبان که اسفناکتر از قیام مسلحانه است، نمودهاند، پیوند میکنید و دست برادری میدهید و آنان را که خداوند، مهدورالدم فرموده، نور چشم میخوانید و در کنار بازی گرانی که فاجعه ١٤ اسفند را برپا کردند و جوانان بیگناه را با ضرب و شتم کوبیدند، نشسته و تماشاگر معرکه میشوید، یک عمل اسلامی و اخلاقی است و عمل دولت و قوهی قضاییه که معاندین و منحرفین و ملحدین را به جزای اعمال خویش میرسانند، شما را به فریاد درآورده و داد مظلومیت میزنید. من برای شما برادران که از سوابقان تا حدی مطلع و علاقمند به بعضی از شما هستم، متاسفاف هستم نه برای آنان که اشراری بودند در لباس خیرخواهی و گرگهایی در پوشش چوپان و بازیگرانی بودند که همه را به باد بازی و مسخره گرفته و در صدد تباه کردن کشور و ملت و خدمتگزاری به یکی از دو قطب چپاولگر بودند.
آنان که با دست پلید خود، جوانان و مردان ارزشمند و علمای مربی جامعه را شهید نمودند و به کودکان مظلوم مسلمانان رحم نکردند ، خود را در جامعه رسوا و در پیشگاه خداوند قهار، مخذول نمودند و راه بازگشت ندارند که شیطان نفس اماره بر آنان حکومت میکند لکن شما برادارن مومن با دولت و مجلس که کوشش دارد خدمت به محرومین و مظلومین و برادران سر و پا برهنه و از همهی مواهب زندگی محروم نماید، چرا کمک نمیکنید و شکایت دارید؟ آیا مقدار خدمت دولت و بنیادهای جمهوری را با این گرفتاریها و نابسامانیها که لازمه هر انقلاب است و جنگ تحمیلی با آن همه خسارت و میلیونها آوارهی خارجی و داخلی و کارشکینهای بیرون از حد را در این مدت کوتاه، مقایسه با کارهای عمرانی رژیم سابق نمودهاید، آیا نمیدانید که کارهای عمرانی آن زمان اختصاص داشت تقریبا به شهرها ، آن هم به محلات مرفه و فقرا و مردمان محروم ازآن امور بهره ناچیز داشته یا نداشتند و دولت فعلی و بنیادهای اسلامی برای این طایفه محروم با جان و دل خدمت میکنند. شما مومنان هم پشتیبان دولت باشید تا کارها زود انجام گیرد و در محضر پروردگار که خواه ناخواه خواهید رفت ، با نشان خدمتگزاری به بندگان او بروید.
س) یکی از اموری که لازم به توصیه و تذکر است آن است که اسلام نه با سرمایهداری ظالمانه و بیحساب و محروم کننده تودههای تحت ستم و مظلوم، موافق است، بلکه آن را به طور جدی در کتاب و سنت محکوم میکند و مخالف عدالت اجتماعی میداند. اگرچه بعضی کج فهمان بیاطلاع از رژیم حکومت اسلامی و از مسائل سیاسی حاکم در اسلام در گفتار و نوشتار خود طوری وانمود کردهاند و بازهم دست بر نداشتهاند که اسلام طرفدار بیمرز و حد سرمایهداری و مالکیت است و با این شیوه که با فهم کج خویش از اسلام برداشت نمودهاند، چهرهی نورانی اسلام را پوشانیده و راه را برای مغرضان و دشمنان اسلام باز نموده که به اسلام بتازند و آن را رژیمی چون سرمایهداری غرب مثل رژیم آمریکا و انگلستان و دیگر چپاولگران غرب به حساب آورند و با اتکا به قول و فعل این نادانان یا غرضمندانه و یا ابلهانه، بدون مراجعه به اسلام شناسان واقعی با اسلام به معارضه برخاستهاند و نه رژیمی مانند رژیم کمونیسم و مارکسیسم لنینیسم است که با مالکیت فردی مخالف و قائل به اشتراک میباشند با اختلاف زیادی که دورههای قدیم تاکنون حتی اشتراک در زن و و همجنس بازی بوده و یک دیکتاتوری استبداد کوبنده در برداشته، بلکه اسلام یک رژیم معتدل با شناخت مالکیت و احترام به آن به نحو محدود در پیدا شدن مالکیت و مصرف که اگر به حق به آن عمل شود، چرخهای اقتصاد سالم به راه میافتد و عدالت اجتماعی که لازمه یک رژیم سالم است ، تحقق مییابد.
در اینجا نیز یک دسته با کج فهمیها و بیاطلاعی از اسلام و اقتصاد سالم آن در طرف مقابل دستهی اول قرار گرفته ، گاهی با تمسک به بعضی آیات یا جملات نهجالبلاغه، اسلام را موافق با مکتبهای انحرافی مارکس و امثال آن معرفی نمودهاند و توجه بسیار آیات و فقرات نهجالبلاغه ننموده و سرخود، به فهم قاصر خود، بپاخاسته و مذهب اشتراکی را تعقیب میکنند و از کفر و دیکتاتوری اختناق کوبنده که ارزشهای انسانی را نادیده گرفته و یک حزب اقلیت با تودههای انسانی مثل حیوانات عمل میکنند، حمایت میکنند.
وصیت من به مجلس و شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است که در مقابل احکام خداوند متعال خاضع بوده و تحت تاثیر تبلیغات بیمحتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایهداری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید و به مالکیت و سرمایههای مشروع با حدود اسلامی احترام گذارید و به ملت اطمینان دهید تا سرمایهها و فعالیتهای سازنده به کار افتند و دولت و کشور را به خودکفایی و صنایع سبک و سنگین برسانند و به ثروتمندان و پولداران مشروع وصیت میکنم که ثروتهای عادلانه خود را به کار اندازید و به فعالیت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانهها برخیزید که این خود عبادتی ارزشمند است و به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت میکنم که خیر دنیا و آخرت شماها رسیدگی به حال محرومان جامعه است که در طول تاریخ ستمشاهی و خانخانی در رنج و زحمت بودهاند و چه نیکو است که طبقات تمکندار به طور داوطلب برای زاغه و چپرنشینان مسکن و رفاه تهیه کنند و مطمئن باشند که خیر دنیا و آخرت در آن است و از انصاف به دور است که یکی بیخانمان و یکی دارای آپارتمانها باشد.
ع) وصیت اینجانب به آن طایفه از روحانیون و روحانی نماها که با انگیزههای مختلف با جمهوری اسلامی و نهادهای آن مخالفت میکنند و وقت خود را وقف براندازی آن مینمایند و با مخالفان توطئهگر و بازیگران سیاسی کمک و گاهی بطوری که نقل میشود با پولهای گزافی که از سرمایهداران بیخبر از خدا دریافت برای این مقصد میکنند، کمکهای کلان مینمایند، آن است که شماها طرفی از این غلط کاریها تاکنون نبسته و بعد از این هم گمان ندارم ببندید. بهتر آن است که اگر برای دنیا به این عمل دست زدهاید و خداوند نخواهد گذاشت که شما به مقصد شوم خود برسید، تا در توبه باز است از پیشگاه خداوند عذر بخواهید و با ملت مستمند مظلوم هم صدا شوید و از جمهوری اسلامی که با فداکاریهای ملت بدست آمده، حمایت کنید که خیر دنیا و آخرت در آن است. گرچه گمان ندارم که موفق به توبه شوید و اما به آن دسته که از روی بعضی اشتباهات یا بعضی خطاها چه عمدی و چه غیرعمدی که از اشخاص مختلف یا گروهها صادر شده و مخالف با احکام اسلام بوده است، با اصل جمهوری اسلامی و حکومت آن مخالفت شدید میکنند و برای خدا در براندازی آن فعالیت مینمایند و با تصور خودشان این جمهوری از رژیم سلطنتی بدتر یا مثل آن است، با نیت صادق در خلوت تفکر کنند و از روی انصاف مقایسه نمایند با حکومت و رژیم سایق و باز توجه نمایند که در انقلابهای دنیا هرج و مرجها و غلط رویها و فرصتطلبیها غیرقابل اجتناب است و شما اگر توجه نمائید و گرفتاریهای این جمهوری را در نظر بگیرید از قبیل توطئهها و تبلیغات دروغین و حمله مسلحانهی خارج مرز و داخل و نفوذ غیرقابل اجتناب گروههایی از مفسدان و مخالفان اسلام در تمام ارگانهای دولتی به قصد ناراضی کردن ملت از اسلام و حکومت اسلامی و تازهکار بودن اکثر یا بسیاری از متصدیان امور و پخش شایعات دروغین از کسانی که از استفادههای کلان غیر مشروع بازمانده یا استفاده آنان کم شده و کمبود چشمگیر قضات شرع و گرفتاریهای اقتصادی کمرشکن و اشکالات عظیم در تصفیه و تهذیب متصدیان چند میلیونی و کمبود مردمان صالح کاردان و متخصص و دهها گرفتار دیگر که تا انسان وارد گود نباشد از آنها بیخبر است و از طرفی اشخاص غرضمند سلطنتطلب سرمایهدار هنگفت که با رباخواری و سودجویی و با اخراج ارز و گران فروشی به حد سرسامآور و قاچاق و ا حتکار،مستمندان و محرومان جامعه را تا حد هلاکت در فشار قرار داده و جامعه را به فساد میکشند، نزد شما آقایان به شکایت و فریب کاری آمده و گاهی هم برای باور آوردن و خود را مسلمان خالص نشان دادن، به عنوان سهم ، مبلغی میدهند و اشک تمساح می ریزند و شما را عصبانی کرده، به مخالفت بر میانگیزانند، که بسیاری از آنان با استفادههای نامشروع خون مردم را میمکند و اقتصاد کشور را به شکست میکشند. اینجانب نصیحت متواضعانهی برادرانه میکنم که آقایان محترم تحت تاثیر اینگونه شایعهسازیها قرار نگیرند و برای خدا و حفظ اسلام این جمهوری را تقویت نمایند و باید بدانند که اگر این جمهوری اسلامی شکست بخورد و به جای آن یک رژیم اسلامی دلخواه بقیهالله روحی فداه یا مطیع امر شما آقایان تحقق نخواهد پیدا کرد. بلکه یک رژیم دلخواه یکی از دو قطب قدرت به حکومت میرسد و محرومان جهان که با اسلام و حکومت اسلامی روی آورده و دل باختهاند، مایوس میشوند و اسلام برای همیشه منزوی خواهد شد و شماها روزی از کردار خود پشیمان میشوید که کار گذشته و دیگر پشیمانی سودی ندارد و شما آقایان اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود، یک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر چنین معجزهای روی نداده است و نخواهد داد و آن روزی که ان شاالله تعالی مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود. بلکه با کوششها و فداکاریها، ستمکاران سرکوب و منزوی میشوند و اگر نظر بعضی عامیهای منحرف آن است که برای ظهور آن بزرگوار باید کوشش در تحقق کفر و ظلم کرد تا عالم را ظلم فرا گیرد و مقدمات ظهور فراهم شود. فانالله و اناالیه راجعون.
ف) وصیت من به همه مسلمانان و مستضعفان جهان این است که شماها نباید بنشینید و منتظر آن باشید که حکام و دستاندرکاران کشورتان یا قدرتهای خارجی بیایند و برای شما استقلال و آزادی را تحفه بیاورند. ما و شماها لااقل در این صد سال اخیر که به تدریج پای قدرتهای بزرگ جهان خوار به همه کشورهای اسلامی و سایر کشورهای کوچک باز شده است، مشاهده کردیم یا تاریخهای صحیح برای ما بازگو کردند که هیچ یک از دول حاکم بر این کشورها در فکر آزادی و استقلال و رفاه ملتهای خود نبوده و نیستند. بلکه اکثریت قریب به اتفاق آنان یا خود به ستمگری و اختناق ملت خود پرداخته و هر چه کردهاند برای منافع شخصی یا گروهی نموده یا برای رفاه قشر مرفه و بالانشین بوده و طبقات مظلوم کوخ و کپرنشین از همه مواهب زندگی حتی مثل آب و نان و قوت لایموت محروم بوده و آن بدبختان را برای منافع قشر مرفه و عیاش به کار گرفتهاند و یا آنکه دست نشاندگان قدرتهای بزرگ بودهاند که برای وابسته کردن کشورها و ملتها هر چه توان داشتهاند، به کار گرفته و با حیلههای مختلف کشورها را بازاری برای شرق و غرب درست کرده و منافع آنان را تامین نمودهاند و ملتها را عقب مانده و مصرفی بار آوردند و اکنون نیز با این نقشه در حرکتند و شما ای مستضعفان جهان و ای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان بپا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمال سرسپرده آنان نترسید و حکام جنایتکار که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم میکنند، از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگذار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پرافتخار اسلام ، مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش روید که با تحقق آن ، همهی مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همهی مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند. به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است.
ص) یک مرتبهی دیگر در خاتمه این وصیتنامه به ملت شریف ایران وصیت میکنم که در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداکاریها و جان نثاریها و محرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علو رتبهی آن است. آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن به پا خاستید و دنبال میکنید و برای آن جان و مال نثار کرده و میکنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایدهی توحید با ابعاد رفیع آن است که اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهوداست؛ و آن در مکتب محمدی صلیالله علیه و آله و سلم به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده و کوشش تمام انبیا عظام علیهم سلامالله و اولیاء معظم سلامالله علیهم برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بینهایت جز با آن میسر نگردد، آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده و آنچه برای خاکیان از سیر در آن حاصل میشود، برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر و علن حاصل نشود.
شما ای ملت مجاهد در زیر پرچمی میروید که در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است. بیابید آن را یا نبابید. شما راهی را میروید که تنها راه تمام انبیا علیهم سلامالله و یکتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است که همهی اولیاء شهادت را در راه آن به آغوش میکشند و مرگ سرخ را احلی من العسل میدانند و جوانان شما در جبههها جرعهای از آن را نوشیده و به وجود آوردهاند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ما باید به حق بگوییم یا الیتنا کنا معکم فنفوز فوزا عظیما. گورا باد بر آنان آن نسیم دلآرا و آن جلوهی شور انگیز و باید بدانیم که ظرفی از این جلوه در کشتزارهای سوزان و در کارخانههای توانفرسا و در کارگاهها و در مراکز صنعت و اختراع و ابداع و در ملت به طور اکثریت در بازارها و خیابانها و روستاها و همه کسانی که متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودکفایی کشور به خدمتی اشتغال دارند جلوهگر است و تا این روح تعاون و تعهد در جامعه بر قرار است کشور عزیز از آسیب دهر انشاءالله تعالی مصون است و بحمدالله تعالی حوزههای علمیه و دانشگاهها و جوانان عزیز مراکز علم و تربیت از این نفحه الهی غیبی برخوردارند و این مراکز در بست دراختیار آنان است و به امید خدا دست تبهکاران و منحرفان از آنها کوتاه.
و وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال با همه ابعادش به پیش و بیتردید دست خدا با شما است اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی بر روح مقاومت و صلابت در راه حق میبینم و امید آن درام که به فضل خداوند متعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد.
با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمن و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد و از ملت امیدوارم که عذرم را در کوتا هی ها و قصور و تقصیرها بپذیرند و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و بدانند که با رفتن یک خدمتگزار، در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد که خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند و الله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است.
والسلام علیکم و علی عبادالله الصالحین و رحمتالله و برکاته
٢٦ بهمن ١/١٣٦١ جمادیالاو ل١٤٠٣
روحالله الموسوی الخمینی
بسمه تعالی
این وصیتنامه را پس از مرگ من احمد خمینی برای مردم بخواند و در صورت عذر، رئیس محترم جمهور یا رئیس محترم شورای اسلامی یا رئیس محترم دیوان عالی کشور،این زحمت را بپذیرند و در صورت عذر، یکی از فقها، محترم نگهبان زحمت را قبول نماید.
روحالله الموسوی الخمینی
بسمه تعالی
در زیر این وصیتنامه ٢٩ صفحهای و مقدمه چند مطلب را تذکر میدهم:
١) اکنون که من حاضرم، بعض نسبتهای بیواقعیت به من داده میشود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض میکنم آنچه به من نسبت داده شده یا میشود مورد تصدیق نیست ، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد یا تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.
٢) اشخاصی در حال حیات من ادعا نمودهاند که اعلامیههای اینجانب را مینوشتهاند. این مطلب را شدیدا تکذیب میکنم تاکنون هیچ اعلامیهای را غیر شخص خودم ، کسی تهیه نکرده است.
٣) از قرار مذکور بعضیها ادعا کردهاند که رفتن من به پاریس به وسیلهی آنان بوده. این دروغ است. من پس از برگرداندنم از کویت با مشورت احمد، پاریس را انتخاب نمودم ، زیرا در کشورهای اسلامی احتمال راه ندادن بود. آنان تحت نفوذ شاه بودند ، ولی پاریس این احتمال نبود.
٤) من در طول مدت نهضت و انقلاب بواسطه سالوسی و اسلام نمائی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نمودهام که بعد فهمیدم ازدغل بازی آنان اغفال شدهام. آن تجمیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاندند و نباید از آن مسائل سو استفاده شود و میزان در هر کس حال فعلی او است.
منبع : جمعیت ایثار گران انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست