دوشنبه, ۱۹ آذر, ۱۴۰۳ / 9 December, 2024
مجله ویستا
روشنفکر یا مقام دولتی
شریعتی معتقد شده بود که روشنفکران، رهبران سیاسی مناسبی نیستند و اگر مدیریت بگیرند، تجربه موفقی به جا نخواهند گذاشت. وی در نوشتههای آخر عمر خود در مجموعه آثار ۴ در این مورد سخن گفته است. تفاوت میان دولتمرد با اندیشمند، تفاوت یک فعال سیاسی با مدیر دولتی در دنیای امروز بارز است. باز با الهام از شریعتی در مقایسه تیپهای ایدهال مقایسه رجب طیب اردوغان و محمد خاتمی به عنوان دو تیپ مثالی در این مورد بسیار مناسب است. اولی انسانی حزبی- دولتمرد است و دومی مردی روشنفکر- فعال سیاسی که به مقام ریاستجمهوری رسیده است. مقایسه اعمال و رفتار این دو در دوران ریاست بسیار جالبتوجه است. در این مورد میتوان چند مثال آورد منتها با ملاک سنجش:
۱) نسبت میان شعار و عمل، ایده و اقدام
۲) نحوه مواجهه با مشکلات رودررو نسبت میان شعار و عمل، ایده و اقدام
۱) خاتمی؛
خاتمی وامدار سنت روشنفکری ایرانی است. دوران اصلاحات سیلآسا شروع شد، با توفان شعارهای اصلاحطلبانه آغاز شد، جامعه مدنی، آزادی بیان و عقیده، کرامت انسان، حقوق زنان و اقوام و مبارزه با فساد. خاتمی در ترویج این شعارها موفق بود. به عبارتی این خواستهها دهان مردم را باز کرد، مشعل افروخته شد، خاتمی در هشتسال ریاستجمهوری در سخنرانیهای گوناگون در کلیات تاخت، اتمسفرسازی فرهنگی کرد، کلیگویی کرد اما کلینگری نداشت.
انگار مقام ریاستجمهوری به وی این امکان را داده بود که دیدگاههای نظری خود را درباره اسلام، دموکراسی، لیبرالیسم و سکولاریسم به نمایش بگذارد.
در مقام مدیراجرایی، ریاستجمهوری مانیفست اسلام، آزادی منتشر کرد با نسلهای آینده سخن گفت و جالب این بود که روشنفکران ایرانی به دلیل تئوریک بودن از سخنان وی بسیار خشنود میشدند.
دغدغه تئوریک برتری اسلام بر دیگر مکاتب و گفتوگوی تمدنها را در تمام سخنرانیهای خود نشان میداد. در مقام یک مدیر اجرایی، سخنرانی تئوریک و روشنفکری میکرد. از وی به عنوان یک مقام فرهیخته در جهان استقبال میشد. خاتمی میخواست در مقام یک مدیراجرایی، نقش یک روشنفکر و مصلح اجتماعی آگاهیبخش را اجرا کند، از همینروی در کلیگویی و نظر عام تئوریک به شدت میتاخت و به جلو میرفت. اگر شریعتی در حسینیه ارشاد در مقام روشنفکر در رقابت با سنت و مارکسیسم ایدهپردازی میکرد و مشعل آگاهی برمیافروخت، خاتمی در مقام یک خطیب در جایگاه ریاستجمهوری سخن میگفت، در حالیکه دولتمرد را وظیفه اصلی آن است که اندکی ایده، بیشتر برنامه و راهبرد ارائه دهد.
خاتمی از آزادی بیان و عقیده میگفت، اما برخی دستگاهها که وی مسوول آن بود به نحوی آزادی بیان و عقیده را کنترل میکرد. خاتمی از انتخابات سخن گفت، اما انتخابات مجلس هفتم را برگزار کرد. خاتمی در مقام عمل نمیتوانست، ایدههای خود را اجرایی کند. چراکه خاتمی دغدغه مهمی داشت و آن حفظ وضع موجود بود. در اینجا بود که مجموعهای از ایدههای مهندسی نشده طرح شده از سوی وی در مقابل قوانین، نهادهای ساختارهای قدرت قرار میگرفت.
نقشه راه در دست خاتمی نبود، خاتمی از خداوند باران خواسته بود، یعنی هشت میلیون رای، اما وی با سیل آرا مواجه شده بود یعنی با ۲۰ میلیون رای، معمول است که در خشکسالی، باران طلب میکنند. اما در سرزمین خشک، باران سیل میشود، پس باید برای سیل برنامه داشت.
انگار خاتمی تجربه مهدی بازرگان نخستوزیر در سال ۱۳۵۷ را فراموش کرده بود. که او نیز باران خواسته بود، اما سیل آمد. خاتمی ناخواسته بر مطالبات میافزود اما در مقام عمل ترمز این مطالبات میشد.
سخن گفتن از کرامت انسان، حق طلب میکرد، برخورد با نحوه پوشش مردان و زنان، واقعه کوی دانشگاه، نحوه برخورد با عاملان قتلهای زنجیرهای، جریان تحصن مجلس ششم.
به عبارتی برای بحرانسازی در هر ۹ روز یکبار، که برای شکست خاتمی صورت میگرفت، وی دو مشکل بزرگ داشت:
۱) ایدهپردازی بدون راهبرد
۲) دغدغه حفظ وضع موجود به هر صورت، این دو با یکدیگر جمع نمیشدند، خاتمی به دلیل دوگانه مزبور، توان انتخاب راهبرد درستی نداشت به عبارتی وی در تردید میزیست چون نسبتی موثر میان شعار و عمل و جایگاه خود برقرار نکرده بود.
اوج این تردید در جریان انتخابات مجلس هفتم رخ داد که دیگر در سال بعدی ریاستجمهوری وی را بیتاثیر کرد.
در مجموع خاتمی در مقام یک مهندس اجرایی، دکترین ارائه میداد و در زمان اجرا از حداقلهای توانایی و اختیار اجرا محروم بود. زمانی که دو لوایح دوگانه را به مجلس داد و شورای نگهبان آن را تصویب نکرد، خاتمی به خاطر دغدغه حفظ نظام حتی از سخن همراه با تاثیرگذاری موثر خودداری کرد وی میتوانست با اقدامی خاص در اجرای کاری که خود آن را قانونی نمیدانست شریک نشود. انساندوستی، روشنفکر بودن و دغدغه حفظ نظام وی را به مشارکت در اقدامی کشاند که نتیجه آن این دریافت مشترک در جامعه ما بود که وی توان اجرایی ندارد. در نتیجه وی به خاطر دغدغه حفظ وضع موجود در شکست راهبرد مورد نظرش، مقاومت ایدئولوژیک نکرد تا حداقل امید و مقاومت را در جامعه زنده نگه دارد.
خاتمی را یارای آن نبود که میان شعار و عمل، ایده و اقدام نسبت معقولی برقرار کند. خصلت روشنفکری وی باعث میشد که در مبانی نظری به جدالپردازی اما در میدان اجرا از توانایی و دقت لازم برخوردار نباشد، انگار وی نمیدانست اینبار باید آزادی را به مردم نشان دهد نه درباره آن حرف بزند.
خاتمی توجه نداشت که اهمیت وضعیت معیشت مردم به اندازه آزادی بیان و عقیده مهم است.
وی به سیاستهای دوران قبل نقد زد اما همان سیاستها را به شکل دیگری ادامه داد، تیم اقتصادی خاتمی کارگزارانی، تیم مطبوعاتی وی مشارکتی و تیم مدیریتی وی از گرایش چپ سنتی بود، چنین معجونی بدون راهبرد، یکدیگر را خنثی میکردند.
به عبارتی خاتمی در عرصه مطبوعاتی تا عرش روشنفکری میتاخت، منتها با طرح بحثهای انتزاعی در دوره مطبوعاتی خاتمی، اصلاحطلبان داخل حاکمیت در عرصه ذهن، کربلا را نتیجه کشتار جنگ بدر دانستند. علیه خدا تظاهرات را آزاد میدانستند. اما همین تیم مطبوعاتی حاضر نبود به ملی- مذهبیها و جریانهای ملی و دموکرات مجوز روزنامه بدهد، چون روزنامه امکانات منحصر به فردی برای این جریانات ایجاد میکرد که باعث افزایش میزان تاثیرگذاری آنان در جامعه میشد.
جالب این بود که خاتمی با نقد سیاست تعدیل اقتصادی رای جمعآوری کرده بود، اما همان مدیران اقتصادی را حفظ کرد.
مهمتر اینکه مدیران اجرایی خاتمی با دیدگاه سنتی خود، در عمل اجازه رشد جامعه مدنی را ندادند. به عبارتی خاتمی در عرصه مطبوعاتی تا عرش آزادی میرفت، اما در عرصه اقتصادی در انحصار درجا میزد و در میدان عمل اجرایی مرز خودی و غیرخودی را رعایت میکرد.
۲) رجب طیب اردوغان
اما رجب طیب اردوغان چگونه عمل کرد؟
نسبت میان شعار و عمل در رفتار حزب عدالت و توسعه مهم است. در وهله اول اردوغان بر یک تشکیلات حزبی سوار بود. وی تجربه حزبی- مدیریتی را داشته و دارد.
او از آزادی دفاع میکرد، اما آزادیای که وی آن را تحققی کرده بود. در حقیقت حزب وی برای دموکراسی در ترکیه یک بسته تدارک دیده بود؛ درون این بسته رشد اقتصادی، آزادی بیان، آزادی سیاسی به خوبی تحققی شده بود. این اقدامات را وی در درون رژیم لائیک ترکیه انجام میداد. تجربه دو حزب رفاه و فضلیت را حزب مزبور در پرونده خود داشت. ترکهای ساختارساز در مدت زمان معینی توانستند اوضاع اقتصادی ترکیه بدون نفت را بهبود اصولی ببخشند، به نحوی که این بهبود اقتصادی در سه دهه اخیر بیسابقه بود. یعنی تورگوت اوزال نیز نتوانست، توسعه با رفاه را در ترکیه همراه سازد. امروز حداقل حقوق در ترکیه با تورم آن کشور به مراتب بهتر از ایران صاحب درآمد هنگفت نفتی است.
راهحلهای اقتصادی ترکیه به معنی عقب زدن ژنرالها و حامیان آنان در عرصه اقتصاد و سیاست بود. تولیدی شدن جامعه ترکیه و پذیرش توریست و جذب صنعت توریسم در درون اقتصاد تولیدی و مولد باعث تغییر ساختار اقتصادی ترکیه به نفع سرمایهداری مولد به جای سرمایهداری تجارت و زمیندار میشد که ژنرالها و احزاب راستی ترکیه به آن وابستهاند.
حزب عدالت و توسعه اجازه و توان مبارزه مستقیم با فحشا و قمارخانهداری ندارد، اما این توان را داشت که نقش تولید را در اقتصاد ترکیه بر نقش درآمد از فحشا، قاچاق و بورس بازی زمین بالاتر ببرد؛ چنین اقدامی باعث تضعیف قدرت ژنرالها و سرمایهداری ملاک و قمارخانهدارها در ترکیه میشود. ایجاد کار و اشتغال مولد به ثبات کشور انجامید. بهبود شرایط اقتصادی در حقیقت حزب عدالت و توسعه را در میان مردم مقبول کرد- در انتخابات اخیر بسیاری از مردم با وجود تعلق به احزاب ملی سنتی ترکیه به حزب عدالت و توسعه رای دادند چون باور داشتند که در پناه این حزب، دنیای بهتری خواهند داشت.
به عبارتی اردوغان از زیرساختها شروع کرد و آزادی تحققی را تقویت کرد، بهبود شرایط کردهای ترکیه و دادن آزادی مرحلهای و ممکن به کردها، به معنی تضعیف ژنرالها در ترکیه است که توجیه قدرتشان کنترل و ایجاد امنیت داخلی در کشور است.
آزادی مرحلهای به کردها عینی و تحققی است، ورود چندین نماینده مستقل که از خواستههای مردم کرد حمایت میکنند، آنگاه تحققی بودن اعمال آنان را درک خواهیم کرد.
با این حال اردوغان میدانست که در جهان سوم، زور بر ثروت و رای مردم غلبه کرد، از همین روی وی در اوج قدرت زبان مصالحه با ژنرالها را به نفع دموکراسی در پیش گرفت. مذاکره در موضع قدرت با حریف نظامی میتواند بسیار تعیینکننده باشد و بر اعتماد دو طرف بر یکدیگر بیفزاید. اردوغان چنین سیاستی را پیش گرفت، فضای روشنفکری و فضای تحصیلکردگان ترکیه با حزب عدالت و توسعه همراه نیست، اما به دلیل کامیابی حزب توان مخالفت جدی با آن را ندارد. در حالیکه خاتمی با وجود روشنفکر بودن به دلیل نداشتن دستاورد مادی برای مردم و نیاوردن شرایط آزادی بیان برای روشنفکران مقبولیت لازم را در کارنامهاش ثبت نکرد. با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی ترکیه و ایران، امروز حقوق یک معلم و کارمند بانک به عنوان کارمندان با حقوق کم، به مراتب از همشغلان خود در ایران بیشتر است در حالیکه مخارج زندگی از ایران کمتر میباشد. قیمت اجاره خانه در استانبول و آنکارا از شهرهای بزرگ ایران کمتر است، به عبارتی در ترکیه دوران اردوغان و حزب عدالت و توسعه، تورم ۲۰ تا ۳۰درصد کمتر از ایران و حقوقهای دولتی ۳۰ تا ۴۰ درصد بیشتر از ایران است.
در حالیکه پول نفت برای ما تورمزا شده، برای ترکیه تولید بدون نفت موجب برخورداری و رفاه بیشتر جامعه شده است.
در زمینه آزادی و دموکراسی، حزب عدالت و توسعه، آزادی فراوانی برای مخالفان خود ایجاد کرده حتی برای سکولارهای ملی ضدحزب. همچنین آزادی برای کردها از گذشته بیشتر است، احزاب چپ و مارکسیستی با وجود کوچک بودن، از آزادی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار هستند.
این دستاورد اردوغان و حزب عدالت و توسعه را با دستاورد خاتمی در زمینه اقتصاد و رفاه مردم و آزادی روشنفکران مقایسه کنید. دولت خاتمی با انتقادات معلمان و چایکاران چگونه برخورد کرد که نتیجه آن ورود احمدینژاد به مبارزه انتخاباتی با شعارهای اقتصادی بود. همچنین میزان آزادی جریانات سیاسی در دوران خاتمی را با ترکیه دوران حکومت حزب عدالت و توسعه و اردوغان مقایسه کنیم، آنگاه مشخص میشود که رفتار یک مدیر حزبی و اجرایی با یک روشنفکر در مقام دولتمرد چقدر متفاوت است؟
میتوان نتیجه گرفت که توسعه و دموکراسی به دولت و نهادهای حزبی و مدنی مربوط میشود، اما آگاهیبخش و وجدان اجتماعی بودن به روشنفکری، این دو به هم مربوط هستند،اما نتیجه مستقیم یکدیگر نیستند، از همین روی مصر و ایران با وجود داشتن جریان روشنفکری قوی، از ترکیه که فاقد جریان روشنفکری قدرتمند و شاخص است در تحقق توسعه و دموکراسی موفقتر نبودهاند، در حالیکه در عرصه نظر و اندیشه و جریان فکری جلوتر هستند.
اما چگونه میتوان جامعه روشنفکر، فعال سیاسی و مقام دولتی را در راستای دموکراسیخواهی و توسعه و رفاه همراهی کرد؟
تقی رحمانی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست