پنجشنبه, ۱۵ آذر, ۱۴۰۳ / 5 December, 2024
مجله ویستا


انشا؛ زایش‌ زبان‌ و تفاهم‌ اندیشه‌ها


انشا؛ زایش‌ زبان‌ و تفاهم‌ اندیشه‌ها
كلمه‌ انشا در دیوان‌ شعرا معناهایی‌ گوناگون‌ دارد. در شعر حكیم‌ ناصر خسرو به‌ معنی‌ آفرینش‌ و ایجاد آمده‌ است‌:
ز گوهردان‌ نه‌ از هستی‌ فزونی‌ اندرین‌ معنی‌
كه‌ جز یك‌ چیز را یك‌ چیز نبود علت‌ انشا
در دیوان‌ مسعود سعد و خاقانی‌ به‌ معنی‌ سخن‌پردازی‌، نویسندگی‌، شاعری‌ و تالیف‌ عبارات‌ ثبت‌ شده‌ است‌:
دل‌ شعبده‌ها گرفت‌ از فكرت‌
جان‌ معجزه‌ها نمود در انشا
بر بدیهه‌ راندم‌ این‌ منظوم‌ و گستردم‌ قلم‌
هیچ‌ خاطر وقت‌ انشا بر نتابد بیش‌ از این‌
خاقانی‌
نیز به‌ معنی‌ هر نوع‌ نوشته‌یی‌ كه‌ مراد از آن‌ نمایاندن‌ قدرت‌ نویسندگی‌ و تعیین‌ ارزش‌ نوشته‌ باشد، در فرهنگ‌ها مضبوط‌ است‌:
همانا كه‌ در فارس‌ انشای‌ من‌
چو مشك‌ است‌ بی‌قیمت‌ اندرختن‌
خاقانی‌
انشا نه‌ تنها تولد ذهن‌ و معراج‌ اندیشه‌، بلكه‌ زایش‌ زبان‌ و تفاهم‌ اندیشه‌ها است‌. توجه‌ كردن‌ به‌ درس‌ انشا یعنی‌، پی‌ بردن‌ به‌ آزادی‌ و استقلال‌ اندیشه‌. اگر اعتقاد داریم‌ كه‌ شكوفایی‌ ادبیات‌ در هر كشور به‌ مثابه‌ كاخی‌ خلل‌ناپذیر است‌ كه‌ پیرامونش‌ با گل‌واژه‌های‌ عشق‌، ایثار، قداست‌، ایمان‌ و خرد مزین‌ شده‌ است‌، در واقع‌ به‌ درس‌ املا و انشا حرمت‌ و اعتبار قایل‌ شده‌ایم‌.
انشا نوشتن‌ به‌ دانش‌آموز درس‌ اعتماد به‌ نفس‌ و خودباوری‌ می‌دهد و خواندن‌ انشا در كلاس‌ درس‌ به‌ حس‌ شجاعت‌، آرامش‌ و رضایت‌ خاطر منجر می‌شود. نیز حس‌ حقارت‌، كم‌ رویی‌ و خجول‌ بودن‌ را از ذهن‌ دانش‌آموز محو می‌كند. افسوس‌ كه‌ زنگ‌ انشا را در مقطع‌ متوسطه‌ حذف‌ كرده‌اند و مبحث‌ زبان‌شناسی‌، نگارش‌ و ویرایش‌، توصیف‌، املا و دستور را در یك‌ كتاب‌ درسی‌ گنجانده‌اند! این‌ همه‌ موضوع‌ و نكته‌های‌ دقیق‌ را چگونه‌ می‌توان‌ هفته‌یی‌ یك‌ جلسه‌ به‌ دانش‌آموز منتقل‌ كرد؟
آیا یادگیری‌ املا در طول‌ ترم‌ به‌ دو جلسه‌ نیاز دارد؟ چگونه‌ می‌خواهیم‌ دانش‌آموزانی‌ پرورش‌ دهیم‌ كه‌ غلط‌ ننویسند؟ نگاهی‌ گذرا به‌ اوراق‌ امتحانی‌ دانش‌آموزان‌، ما را به‌ تفكر و تاسف‌ وا می‌دارد كه‌ چرا دانش‌آموزان‌ در نوشتن‌ آسان‌ترین‌ لغت‌ به‌ بیراهه‌ رفته‌اند؟ نه‌ تنها در نوشتن‌ واژگان‌ فارسی‌ مشكل‌ دارند، بلكه‌ در جمله‌ بندی‌، ویرایش‌ و رعایت‌ قواعد دستوری‌ ضعیف‌ و ناتوانند.
اگر می‌خواهیم‌ فرزندانی‌ ادیب‌، محقق‌ و باسواد تربیت‌ كنیم‌ كه‌ غلط‌ ننویسند و یك‌ بند را با رعایت‌ قواعد دستوری‌ درست‌ بنویسند، چاره‌یی‌ جز بها دادن‌ به‌ درس‌ املا و انشا نیست‌. حیف‌ نیست‌ كه‌ زنگ‌ انشا را بخاطر هزینه‌ و بار مالی‌ حذف‌ كنیم‌؟!
اگر امروز می‌توانیم‌ خوب‌ بنویسیم‌ و بیندیشیم‌، مدیون‌ معلمان‌ سختكوشی‌ هستیم‌ كه‌ الفبای‌ خوب‌ نوشتن‌ و الفبای‌ توصیف‌ و نگارش‌ را به‌ ما آموختند و به‌ ما یاد دادند كه‌ بنویسیم‌ و بخوانیم‌، نگاه‌ كنیم‌ و بیندیشیم‌، آنگاه‌ به‌ تصویر كشیم‌ و نگارش‌ كنیم‌. آیا امروز چنین‌ میدانی‌ را به‌ نونهالان‌ و آینده‌ سازان‌ كشور داده‌ایم؟ وقتی‌ قدرت‌ توصیف‌ و نگارش‌ را كه‌ حق‌ مسلم‌ هر دانش‌آموز است‌ از او سلب‌ كرده‌ایم‌، چگونه‌ می‌توانیم‌ از وی‌ انتظار داشته‌ باشیم‌ كه‌ درست‌ و بی‌غلط‌ بنویسد؟ یاد معلمان‌ ما به‌ خیر باد كه‌ از كلیله‌ و دمنه‌ و دیگر كتب‌ دشوار و پر تكلف‌ برای‌ دانش‌آموزان‌ مقطع‌ متوسطه‌ بویژه‌ رشته‌ ادبیات‌ املا می‌گفتند و ما بدون‌ مكث‌ و درنگ‌ می‌نوشتیم‌ و چه‌ خوب‌ و كم‌ غلط‌ می‌نوشتیم‌!
امروز چه‌ شده‌ است‌ كه‌ دانش‌ آموز نمی‌تواند یك‌ بیت‌ شعر ساده‌ را به‌ نثر روان‌ معنی‌ كند؟ آیا غیر از این‌ است‌ كه‌ سرباز جبهه‌ دانایی‌ و معرفت‌ را خلع‌ سلاح‌ كرده‌ بدون‌ تفنگ‌ به‌ مقابله‌ با دیو جهل‌ و نادانی‌ گسیل‌ كرده‌ایم؟ وقتی‌ املا و انشا كه‌ پرورش‌ دهنده‌روح‌ و روان‌ و شكوفا شدن‌ قریحه‌ و استعداد دانش‌آموزان‌ است‌، نادیده‌ گرفته‌ شود از دانش‌آموز نباید انتظاری‌ فراتر از این‌ داشت‌ زیرا ابزار شكوفایی‌ و بارش‌ مغزی‌ را از دانش‌آموزان‌ گرفته‌ایم‌. پس‌ حذف‌ درس‌ املا و انشا در مقطع‌ متوسطه‌ (رشته‌ ادبیات) مساوی‌ است‌ با خشكاندن‌ روح‌ طراوت‌ و شادی‌ در دانش‌آموز.
درس‌ انشا به‌ دانش‌آموز فرصت‌ می‌دهد درست‌ نوشتن‌ را بیاموزد و مكنونات‌ قلبی‌ خود را تصویر كند. همه‌ می‌دانند كه‌ حفظ‌ قواعد شطرنج‌ دلیل‌ بر موفقیت‌ فرد در بازی‌ شطرنج‌ نیست‌. پس‌ چگونه‌ می‌توانیم‌ از دانش‌آموز انتظار داشته‌ باشیم‌ كه‌ در پاسخ‌ سوال‌ ورقه‌ امتحانی‌ توانا باشد؛ یعنی‌، سلیس‌ وروان‌ و بی‌غلط‌ بنویسد؟
شاید مسئولان‌ و كارشناسان‌ ذی‌ربط‌ در پاسخ‌ انتقاد نگارنده‌ بگویند كه‌ ما هیچ‌ گاه‌ املا و انشا را در دوره‌ سه‌ ساله‌ مقطع‌ متوسطه‌ حذف‌ نكرده‌ایم‌ و در طول‌ ترم‌ به‌ آن‌ پرداخته‌ایم‌. آری‌، كارشناسان‌ و مولفان‌ دروس‌ زبان‌ فارسی‌ به‌ «املا و انشا»و نگارش‌ توجه‌ كرده‌اند اما دانش‌آموزان‌ تشنه‌ را با نوشیدن‌ جرعه‌یی‌ آب‌ در بیابان‌ سوزان‌ رها كرده‌اند. راقم‌ سطور معتقد است‌ باید دانش‌آموز تشنه‌ را به‌ رودخانه‌ زلال‌ اندیشه‌ و شكوفایی‌ و بارش‌ مغزی‌ نزدیك‌ كرد؛ یعنی‌، با احیای‌ درس‌ املا و انشا در هر هفته‌ ذهن‌ دانش‌آموز را از زنگار ركود و خمود صیقل‌ داد تا با كمال‌ شرمندگی‌ ننویسد:
آجز و ناتوان‌!، ارش‌ و فرش‌! گل‌ و خوار! اریض‌ و پهن‌!
چرا به‌ نویسندگان‌ و مشاهیر ایران‌ زمین‌ می‌بالیم‌؟ چون‌ هم‌ جور استاد بودو هم‌ تمرین‌ و ممارست‌. نگارنده‌ به‌ جور استاد معتقد نیست‌ اما به‌ عشق‌ و انگیزه‌ می‌اندیشد. به‌ عشق‌ متقابل‌. آیا امروز به‌ تمرین‌ و ممارست‌ املا و انشا در طول‌ ترم‌ اندیشیده‌ایم‌ یا از یك‌ شاخه‌ به‌ شاخه‌یی‌ دیگر پرداخته‌ایم‌؟
پس‌ چگونه‌ می‌خواهیم‌ زبان‌ ملی‌ را پاس‌ بداریم؟ اگر زبان‌ ملی‌ خود را بشناسیم‌ و درست‌ نوشتن‌ را به‌ فرزندان‌ خود بیاموزیم‌ هرگز در روزنامه‌ها غلط‌ نمی‌نویسیم‌! هرگز در اخبار سراسری‌ سیما تحصن‌ را «تحسن‌» نمی‌نویسیم‌!! بماند...
دكتر غلامحسین‌ یوسفی‌ درباره‌ اهمیت‌ زبان‌ ملی‌ می‌ نویسد: «زبان‌ فارسی‌ فقط‌ وسیله‌ سخن‌ گفتن‌ و رفع‌ نیازمندی‌های‌ روزانه‌ ما نیست‌ كه‌ بتوان‌ با چند ساعت‌ تدریس‌ آن‌ در دبستان‌ و دبیرستان‌ سر و ته‌ قضیه‌ را به‌ هم‌ آورد و دلخوش‌ بود كه‌ وظیفه‌ خود را در قبال‌ ملت‌ و مملكت‌ انجام‌ داده‌ایم‌ بلكه‌ این‌ موضوعی‌ است‌ بسیار مهم‌ و خطیر كه‌ به‌ موجودیت‌ فكری‌ و فرهنگی‌ ما بستگی‌ دارد. زبان‌ وسیله‌ اندیشیدن‌ است‌.
مردمی‌ كه‌ زبانی‌ پرمایه‌ و توانا ندارند از فكر بارور و زنده‌ و آفریننده‌ بی‌بهره‌اند. بنابراین‌ هر قدر در تقویت‌ این‌ بنیان‌ مهم‌ زندگی‌ غفلت‌ شود در پرورش‌ فكر مردم‌ سهل‌ انگاری‌ شده‌ است‌.» بایسته‌ است‌ مسوولان‌ آموزش‌ و پرورش‌ همت‌ به‌ خرج‌ دهند و به‌ پاس‌ قدردانی‌ از زبان‌ ملی‌ فردوسی‌، حافظ‌، سعدی‌، مولانا، عطار، نظامی‌، سنایی‌، خاقانی‌ و... درس‌ املا و انشا را هفته‌یی‌ یك‌ جلسه‌ در كلیه‌ مقاطع‌ تحصیلی‌ بگنجانند و به‌ بار مالی‌ نیندیشند بلكه‌ به‌ بار اندیشه‌ و شایستگی‌ بیندیشند. اگر امروز املای‌ درست‌ واژگان‌ فارسی‌ را به‌ دانش‌آموزان‌ یاد بدهیم‌ و توصیف‌ و نگارش‌ را با صبر و حوصله‌ به‌ آنان‌ بیاموزیم‌ طولی‌ نمی‌كشد كه‌ درخت‌ پرهزینه‌ آموزش‌ و پرورش‌ به‌ بار می‌نشیند و زبان‌ ملی‌ شكوفاتر از گذشته‌ به‌ آیندگان‌ منتقل‌ می‌شود كه‌ از گزند حوادث‌ روزگار آسیب‌ناپذیر است‌.
پی‌افكندم‌ از نظم‌ كاخی‌ بلند
كه‌ از باد و باران‌ نیابد گزند
به‌ امید روزی‌ كه‌ زنگار یاس‌ و كم‌ لطفی‌ از درس‌ املا و انشا زدوده‌ شود و آهنگ‌ شوق‌ و ترنم‌ امید در فضای‌ كلاس‌ زمزمه‌ گردد. در پایان‌ سخن‌ آلفونس‌ دوده‌ نویسنده‌ نامدار فرانسه‌ را درباره‌ اهمیت‌ زبان‌ ملی‌ ضروری‌ می‌دانم‌:
«شما چگونه‌ ادعا دارید كه‌ قومی‌ آزاد و مستقل‌ هستید حال‌ آنكه‌ زبان‌ خود را نمی‌توانید بنویسید و بخوانید... وقتی‌ قومی‌ به‌ اسارت‌ دشمن‌ در آید و مغلوب‌ و مقهور بیگانه‌ گردد، تا وقتی‌ كه‌ زبان‌ خویش‌ را همچنان‌ حفظ‌ می‌كند همچون‌ كسی‌ است‌ كه‌ كلید زندان‌ خویش‌ را در دست‌ داشته‌ باشد.»
منابع‌:
۱ لغتنامه‌ دهخدا ج‌ ۲ ص‌ ۳۰۵۱
۲ ماهنامه‌ كلك‌، شماره‌ ۲۴۲۳ بهمن‌ و اسفند ۱۳۷۰ ص‌ ۷
۳ زبان‌ فارسی‌ عمومی‌ پیش‌ دانشگاهی‌ چاپ‌ ۱۳۷۷ ص‌ ۱۶۷
مهرزاد جهانی‌ ویشه‌ سرایی‌
منبع : روزنامه اعتماد