شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
مجله ویستا
توضیحات کرباسچی پیرامون بخشی از خاطرات منتشره سردارصفوی

وی در گفتوگو با خبرنگار سرویس تاریخ خبرگزاری دانشجویان ایران، با بیان این مطلب و با اشاره به آن بخش از كتاب خاطرات سردار صفوی كه در آن به مراسم معارفه علی زاهدی به عنوان فرماندهی جدید لشگر امام حسین (ع) اصفهان اختصاص داشت، گفت:« در این نوع خاطرهگوییها آن هم بعد از حدود ۲۰ سال معمولا خطاها زیاد است و اگر عمدا نباشد، خیلی وقتها جزییات را افراد اشتباه میگویند، لذا شاید بهترین روش برای تحقیق تاریخی از این نوع تحقیقات و بازگویی تاریخ، خاطرهگویی جمعی با حضور افراد حاضر در صحنهها باشد.»
وی افزود:« در مورد انتصاب فرماندهی لشگر امام حسین(ع) بعد از شهید خرازی تا آنجا كه من به خاطر دارم اتفاق در شهرك لشگر امام حسین(ع) (همان محل انرژی اتمی كه اشاره كردهاند) در نزدیكی آبادان بود در حالی كه در نوشته طوری عنوان شده كه گویا در نزدیكی استانداری بوده كه من و جناب آقای روحانی "از استانداری به آنجا رفتهایم و..." و آنچه من به یاد دارم قضیه اینطور بود كه بعد از شهید خرازی عدهای از فرماندهان گردان كه برخی شهید شدهاند ولی برخی هستند و برخی از فرماندهان دیگر لشگر از جمله جناب آقای ابوشهاب، جناب آقای حاج حسین رضایی وبرادر دیگری مشهور به حاج حسین تانك و سید موسوی نظراتی در مورد فرماندهی محترم سپاه وقت و حضرت امام(ره) منتقل كنیم و نوعی اعتراض در مسموعات آن موقع مطرح بود من و جناب آقای روحانی و حضرت آیتالله طاهری هم آن موقع درهمان موقعیت لشگر و نزدیك آبادان بودیم كه آقای صفوی از طرف فرماندهی سپاه برای معرفی آقای زاهدی آمده بودند در جلسهای كه نشسته بودیم من كه اصولا زیاد مداخله نمیكردم و حرفی نمیزدم ولی جناب آقای روحانی فرمودند منظور ما حفظ روحیهی لشگر و وحدت و یكپارچگی آن است و ما دلمان برای لشگر و نیروهای مخلص آن میسوزد و اصولا جملهای كه ایشان نقل كردهاند به هیچوجه مطرح نشد و كلا از فرهنگ كلامی حضرت آقای روحانی كه معلم بزرگ اخلاق و معنویت برای همه هستند این نوع سخن گفتن به دور است نمیدانم چطور در ذهن ایشان چنین جملهای جا گرفته؟»
وی یادآور شد:« بعد از صحبت آقای روحانی هم ایشان شروع كردند به تعریف آقای زاهدی و اینكه ما خودمان به ایشان زیاد سفارش كردهایم و مواظب حفظ وحدت نیروهای لشگر و دلگرمی آنها هستیم و خلاصه توجیهاتی كردند كه نهایتا هم آقای روحانی پذیرفتند و دیگر سخنی رد و بدل نشد نمیدانم، این نوع ذهنیت و تغییرات چطور در خاطرهی ایشان مانده است؟»
وی اضافه كرد:«اصولا در آن زمان فضا و موقعیت لشگر امام حسین(ع) و اصفهان و آقای طاهری و آقای صفوی اینگونه نبود كه ایشان اینطور صحبتهایی بكنند و چنین پرخاشهایی را روا دارند.»
كرباسچی با اشاره به فرمایشات حضرت امام (ره) كه همواره نظامیان را از دخالت در امور سیاسی برحذر میداشتند، گفت: «مطابق این فرمایشات نظامیها همواره باید در عرصههای نظامی فعالیت كنند و در آن دوره نیز باید این چنین میبود.»
وی اضافه كرد: «آقای صفوی برخلاف آنچه در كتاب خاطراتشان آوردهاند آگاهی كاملی نسبت به ارتباطات بین من، حضرت آیت الله طاهری و سایرین نداشتند. كار من اداری بود و من به عنوان استاندار مدیر اداری استان اصفهان بودم و اصفهانی و جزو افرادی كه شمردهاند نبودم در حالی كه شاید ایشان در ذهنشان به دلیل حضور طولانی من در اصفهان مساله به گونهای دیگر شكل گرفته است. بنابراین میتوان گفت كه این بخش از خاطرات یاد شده بدون درك صحیح از جایگاه و دیدگاه من، آقای نوری و آیتالله طاهری منتشر شده است.
دیدگاه من در آن موقع در بسیاری موارد با دوستانی كه شمردهاند متفاوت بود، من خود عضو حزب جمهوری در تهران بودم و در آنجا كار میكردم. البته جو حزب اصفهان آن موقع با جو تهران كاملا متفاوت بود و گرایشهایی از محافل ویژه منتسب به انجمن حجتیه در آنجا وجود داشت كه باعث مشكلاتی شده بود و اتفاقا آنها مداخلاتی قبل از من در امور اداری و سیاسی استان داشتند كه باعث عدم ثبات مدیریت استان شده بود و گاهی عمر كاری استاندار تا حدود یكی دو ماه كاهش پیدا كرده بود و علت مداخلهی امام (ره) نیز همین اهتمام ایشان به ایجاد مدیریتی با ثبات و مستقل بود كه گرایش سیاسی ویژهای را در امور اجرایی دخالت ندهد.»
كرباسچی با یادآوری اینكه در آن مقطع به عنوان استاندار چند بار از امام (ره) درخواست واگذاری سمتم را كردم و ایشان نپذیرفتند، خاطرنشان كرد: «امام (ره) در پاسخ من فرمودند "در اصفهان بمانید" و من تا پایان حیات ایشان در این استان بودم و وضعیت استان در آن زمان و آنچه كه امروز است معلول كارهایی است كه در آن زمان انجام گرفت یا پیریزی شد.»
گفتنی است آن بخش از كتاب خاطرات سردار رحیم صفوی كه دوشنبه هفتهی جاری در یكی از روزنامه ها درج شده بود به این شرح است:
«نیروهای انقلابی و سیاسی شهر(اصفهان) از همان ابتدا به دو گروه تقسیم میشدند: یك گروه نزدیك به مرحوم آیتالله خادمی بودند كه بعضی از آنها سابقه انقلابی و همراهی با امام (ره) و شهید بهشتی را داشتند و از جمله بنیانگذاران دفتر حزب جمهوری اسلامی در استان اصفهان بودند و به تبعیت از دفتر مركزی در تهران قرار داشت و به فعالیتهای خود ادامه میدادند. تفكر مقابل یا گروه مخالف آنها نیروها و افرادی بودندكه با آیتالله طاهری در اصفهان ارتباط داشته و هماهنگ بودند.
افرادی چون؛ آقای شیخ عباسعلی روحانی، حجتالاسلام عبدالله نوری، آقای قمصری، آقای عطریانفر، آقای كرباسچی و آقای ساطع از آن جمله بودند. طیف مزبور به عنوان یك جناح مخالف علیه حزبجمهوری اسلامی و موسسین اصلی آن در تهران و اصفهان دست به تبلیغ و فعالیت میزدند. شهر اصفهان میدان تاخت و تاز این گروه بود و مواضع ایشان نه دوستانه بلكه خصمانه بود و در سخنرانیها صریح و بیپرده علیه مسئولین حزب سخن میگفتند و بعضی از طرفداران آشكارا به شهید بهشتی اهانت میكردند. افرادی كه نام بردم با نفوذی كه بر بیت آیتالله طاهری امام جمعه اصفهان داشتند، در كارهای دولتی و اداری و انتصاب و تعیین مدیران اجرایی مراكز مختلف استان دخالت كرده و از نیروهای همفكر خودشان در پستهای مدیریتی استفاده میكردند. البته شخص آیتالله طاهری فردی انقلابی و زندان كشیده بود و فرزند عزیزش در جبهههای جنگ در منطقه چزابه شهید شد و در طول سالهای دفاع مقدس آیتالله طاهری بارها در جبهههای جنگ حضور داشتند اما مشكل اساسی وی این بود كه از خود استقلال رای نداشت و تحت تاثیر افكار آقایان حجتالاسلام عباسعلی روحانی و حجتالاسلام عبدالله نوری قرار میگرفت.
این وضعیت حتی در دوران جنگ و سالهای دفاع مقدس وجود داشت، خاطرم هست كه بعد از شهادت حاج حسین خرازی، در سال ۶۵ فرمانده لشگر امام حسین (ع)، برادر محسن رضایی كه در آن زمان فرماندهی كل سپاه را به عهده داشت به من گفت: آقای علی زاهدی را به عنوان فرمانده جدید لشگر معرفی كنید و خوب است كه از آیتالله طاهری هم در معارفه فرمانده لشگر دعوت به عمل آورید.
من هم تلفنی از آقای طاهری دعوت كردم كه برای معرفی فرمانده جدید به ساختمان انرژی اتمی كه محل استقرار لشگر امام حسین بود بیایند.ایشان هم پذیرفت و حضور پیدا كردند. قبل از آنكه به سالن اجتماعات وارد شوم، برادر علیزاهدی را خدمت آیتالله طاهری معرفی كردم، وی هم از انتخاب فرمانده جدید لشگر امام حسین(ع)، استقبال كرد و گفت: شما بروید مشغول شوید تا من هم وضو بگیرم و بیایم. بنده هم رفتم و در جمع مسئولین لشگر مشغول سخنرانی شدم و مقدمات معرفی برادر زاهدی را فراهم كردم اما به یكباره دیدم طلبهای دوان دوان خود را به من رساند و یك تكه كاغذ را از طرف آقای طاهری به من داد كه در آن نوشته بود: این فرمانده را معرفی نكنید، به هیچ وجه من قبول ندارم.
در آن لحظه من حسابی ناراحت شدم اما با عزم و اراده محكم، برادر علی زاهدی را معرفی كردم و مسئولین تیپهای لشگر را به همكاری و هماهنگی با ایشان دعوت نمودم. بعد از اتمام جلسه به سراغ آقای طاهری رفتم و با یك عصبانیتی خطاب به ایشان گفتم: آقای طاهری شما ما را مسخره كردهاید، مگر چند دقیقه پیش نگفتید كه بروید فرمانده جدید را معرفی كنید.
وی در جواب من گفت: آقای آقا رحیم من قبول دارم، اما شما جواب اینها را بدهید.
من دیدم كه آقای كرباسچی استاندار اصفهان و شیخ عباسعلی روحانی خود را از اصفهان به محل لشگر رسانده بودند و آقای عباسعلی روحانی خطاب به من گفت: این چه كاری بود كه شما كردید؟ لشگر امام حسین را به... كشیدید و چرا این فرمانده را منصوب كردید؟ من در جواب آنها گفتم: این مسایل به شما هیچ ربطی ندارد بحث لشگر و جنگ به امام مربوط است و ما تابع فرمان و دستور امام هستیم و باید فرمانده لشگر كسی باشد كه در جبهههای جنگ در مقابل دشمن در عین حمله و دفاع، جان بچههای مردم را حفظ كند و با طرحریزی درست عملیاتی با بیشترین پیشرفت و موفقیت كمترین شهید را بدهیم. این شما بودید كه اصفهان را به همان چیزی كه گفتید كشیدید. اصلا شما به چه حقی وارد پادگان لشگر شدید و به چه حقی در امور لشگر و جنگ دخالت میكنید؟ من منتظر بودم كه استاندار اصفهان هم حرفی بزند كه هر دوی آنها را از آنجا بیرون كنیم و واقعاً هم این روحیه را داشتم كه این كار را بكنم. اما برای اتمام حجت مساله را خدمت حاج سیداحمد آقا انتقال دادم و تمام قضایا خدمت وی توضیح داده شد و ایشان خدمت امام (ره) رسیدند و حضرت امام (ره) توسط حاجاحمد آقا پیغام دادند:
به آقای طاهری بگویید كه حق ندارد در امور لشگر وكار جنگ دخالت كند.
با این پیغام حضرت امام (ره) در آن زمان آنها دیگر تكلیف خود را دانستند و به مسایل و امور لشگر امام حسین (ع) كاری نداشتند. به راستی اگر پیام امام (ره) نبود این افراد قصد داشتند كه عوامل خودشان را در فرماندهی لشگر قرار دهند. حتی من مشاهده میكردم كه بعضی از طرفداران همین آقایان مخالفت خود را به وسیلهای پارهكردن عكس آیت الله خامنهای - كه در آن زمان رییسجمهور بودند- نشان داده و همان كینههای ضد حزب جمهوری اسلامی را این گونه بروز میدادند، زیرا آیتالله خامنهای از موسسین اولیه حزب جمهوری اسلامی بودند.
این افراد دقیقاً جریانات انحرافی و افكار مهدی هاشمی را اشاعه میدادند و با چسباندن عكس آقای منتظری در كنار عكس امام (ره) اعمال خود را توجیه كرده و در زیر عكس آقای منتظری به هر كاری كه میخواستند دست میزدند و خلاصه آن كه چنین تفكری در بین آقایان حاكم بود.
حقیقتاً آقای طاهری امام جمعه اصفهان سخت تحت تاثیر افراد مزبور و از خود استقلال رای نداشت، وقتی خدمت وی میرفتم و مسایل و موضوعات مختلف را برایشان بازگو میكردم و از نیات پلید بعضی افراد سخن میگفتم، آقای طاهری متاثر میشدند و با ما هم فكری و همدردی میكردند،اما به محض این كه مدتی بعد یك عده از همان آقایان خدمت وی رسیدند و صحبتهای ضد و نقیض فراوانی را به او میگفتند، دوباره مواضع آقای طاهری تغییر میكرد و موضعگیری میكرد و خلاصه ایشان ثبات رای نداشتند.حتی در جریان انتخابات ریاست جمهوری بنیصدر بعضی افراد كه ارتباط نزدیكی با آقای طاهری داشتند و با بیت ایشان رفت و آمد میكردند، علاوه بر تبلیغ شدید به نفع بنیصدر در استان اصفهان، آیتالله طاهری را در فشار گذاشتند كه شما بروید در نماز جمعه بگویید، ما به بنیصدر رای میدهیم. آقای طاهری هم عین همین مطلب را در نماز جمعه اصفهان بیان كرد و این در حالی بود كه بیشتر نیروها و بچههای سپاه به نیات بنیصدر پی برده بودند و خود من آن زمان كه در فرانسه بودم، كاملاً به افكار به اصطلاح روشنفكری و بینش غیر اسلامی او آگاه بودم و میدانستم كه حضرت امام (ره) نظر موافق و مثبت به او ندارند.
سپاه پاسداران اصفهان از سال ۵۸ تا ۵۹ عملاً با یك دید شك و تردید به بنیصدر مینگریست و حتی در یكی از مسافرتهایی كه بنیصدر بعد از انتخاب شدن به ریاست جمهوری، به اصفهان داشت، عملاً سپاه در مقابل او موضع گرفت و از ورود او به مقر سپاه جلوگیری كرد.
در نخستین سالهای آغاز جنگ رفتارهای بنیصدر و دشمنی او با سپاه و بسیج، پیشبینی بچههای سپاه را نسبت به او برای خیلی از افراد دیگر به اثبات رسانید.
در این جا لازم میدانیم به خاطرهای دیگر اشاره كنیم كه در سال ۱۳۶۷ درمنطقه عملیاتی غرب كشور برایم رخ داد. در آن زمان آیتالله طاهری برای بازدید از مناطق جنگی به غرب كشور آمده بودند و من با وی ملاقاتی داشتم، در بین صحبتهایی كه انجام شد آقای طاهری عینا این جمله را گفت: "آقای آقارحیم من رفتم خدمت امام و گفتم حضرت امام، من امام جمعه موقت هستم، آقای عباسعلی روحانی امام جمعه دایم است، مرا بردارید. امام فرمودند:خیر شما باید باشید. آقارحیم من به شما میگویم شیخ عباسعلی روحانی و كرباسچی استاندار اصفهان دستشان را توی دست هم گذاشتهاند، اصفهان را اینها اداره میكنند من كارهای نیستم".
من در جواب آقای طاهری گفتم: این حرفها خوب نیست، این حرفها ضعف شما است. اما آقای طاهری مرتباً حرف خود را تكرار میكرد.
خلاصه آنكه وضعیت اصفهان از همان ابتدای پیروزی انقلاب درگیر تفكرات جناحی گروه خاصی بود كه به آن اشاره كردم و از طرفی هم حضور مهدی هاشمی در واحد نهضتهای سپاه كه به وسیله نیروهای همفكرش هر كاری كه میخواست انجام میداد و بنا به رای خود، نیروها را آموزش میداد و بدون هماهنگی با شورای فرماندهی سپاه مركز، نیروها را به كشورهای افغانستان، لبنان، سوریه و دیگر مناطق اعزام میكرد و با حمایتهایی كه از سوی بیت آقای منتظری انجام میشد، شبكه وسیعی از نیروهایش را در اصفهان به كار گرفته بود و از وجود آنها استفاده میكرد و به عنوان قدرتی مستقل در بدنه سپاه عمل میكرد تا این كه چهره واقعی او در سال ۱۳۶۶از سوی امام، افشا شد و بسیاری از همان افراد به اشتباهات خود پی بردند.»
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست