دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آینده روابط ایران و عراق و ضرورت های پیش رو


آینده روابط ایران و عراق و ضرورت های پیش رو
ایالات متحده با فرافکنی و سرپوش گذاشتن به شکست های خود در عراق اکنون می کوشد تا مسئولیت حوادث عراق را بر دوش ایران انداخته و اینطور القاء کند که در زمینه عدم امنیت در عراق بیشترین نا‌امنی از طرف ایران می‌‌‌باشد حال آنکه از سوی دیگر از مذاکره با ایران در خصوص امنیت عراق استقبال می کند. این کشور در حالی می کوشد تا توافقنامه امنیتی بلند مدتی را با عراق امضاء کند که اجازه حضور در عراق را به این کشور حتی پس از مدت تعیین شده از سوی سازمان ملل (پایان سال ۲۰۰۸)می دهد.
در میان روابط کشورهای خلیج فارس با یکدیگر، جهت گیری هایی که سیاست خارجی عراق قبل و بعد از انقلاب اسلامی نسبت به رابطه با ایران داشته است حکایتی مفصل دارد.
به گونه‌ای که نزدیکی و یا دوری دو کشور با یکدیگر نه به دنبال اراده مستقل طرفین، بلکه بطور تأسف انگیزی ناشی از دخالت قدرت‌های بزرگ بوده است.
اینکه چالش‌ها و روابط میان دو بازیگر مؤثر در خلیج‌فارس در هر دوره از چه عوامل داخلی و یا فرامنطقه‌ای متأثر بوده است، موضوعی است که در طی سال‌های اخیر بویژه پس از ۱۱ سپتامبر مورد توجه صاحب‌نظران و اندیشمندان سیاست خارجی قرار گرفته است.
بررسی تمام دوره‌ها در این نوشتار ممکن نیست، اما تلاش می‌شود تا روابط دو کشور عراق و ایران طی سالهای اخیر بویژه در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد مورد بررسی قرار گیرد. آنچه اهمیت این موضوع را می افزاید سفر اخیر نوری المالکی، نخست وزیر عراق، به ایران است که حاکی از اراده دو کشور برای تقویت روابط در آینده می باشد.
همانطور که اشاره شد بخشی از روابط کنونی میان دولت‌های ایران و عراق بر گرفته از دوران‌های گذشته و بازیگری یک قدرت بزرگ در طول حداقل نیم قرن گذشته بوده است. بویژه در زمینه تشکیل اتحادهای نظامی به خوبی می‌توان این روابط را مشاهده نمود.
در طول جنگ سرد به دلیل رقابتی که میان دو بلوک غرب و شرق وجود داشت اتحادیه‌ها و پیمان‌های نظامی در جهان بویژه در خاورمیانه مورد توجه جدی دو ابر قدرت زمان یعنی آمریکا و شوروی بود. لذا نخستین همکاری مشترک دو کشور ایران و عراق در قالب پیمانی نظامی در سال ۱۹۵۵ و با تشکیل پیمان بغداد صورت پذیرفت.
اما با تحولات داخلی در عراق و نفوذ مؤثر شوروی، عراق از کمربند امنیتی ایجاد شده توسط آمریکا خلاصی یافت. ایران نیز با فروپاشی رژیم پادشاهی و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی از پیمان سنتو که با خروج عراق به این نام تغییر یافته بود خارج گردید و سیاست نه شرقی نه غربی را سر لوحه سیاست خارجی خود قرار داد.
با وجود این تحولات، مقامات آمریکا دست روی دست نگذاشتند و با استراتژی"تعدیل قدرت ایران و عراق " و با شناختی که از جاه طلبی‌های توسعه‌طلبانه صدام داشتند عراق را علیه ایران ترغیب و جنگ هشت‌ساله‌ای را بر ایران تحمیل نمودند. جنگی که هزینه های بسیاری برای نظام نوپای ایران به همراه آورد و عملاً راه توسعه را در سال های پس از انقلاب مسدود ساخت.
از دوران جنگ به بعد و بویژه با حمله عراق به کویت و تحریم‌هایی که آمریکا علیه عراق اعمال نمود عراق روز به روز منزوی‌تر گردید. تضعیف این کشور و نیاز به یارگیری مجدد باعث گردید تا دولت عراق بار دیگر به سوی ایران تمایل پیدا کند. با وجود این مساله هیچ گاه دو کشور قادر به برقراری روابط در بالاترین سطح دیپلماتیک نشدند.
وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر تحول جدید و عمیقی در روابط دو کشور ایجاد کرد و حکومتی جدید با ساختار سیاسی متفاوت با قبل جایگزین حکومت دیکتاتوری صدام شد.
شکل‌گیری شرایط جدید و حضور نیروهای آمریکایی در عراق و سیاست مواجهه‌‌‌‌ای که در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ نمود باعث گردید تا فرصتها و چالشهای متعددی برای جمهوری اسلامی ایران در عراق فراهم آید.
به گونه ای که طی پنج سال گذشته ذهن زمامداران کشورمان را به خود درگیر نموده است. عمده‌ترین چالش، حضور نیروهای بزرگ‌ترین دشمن ایران یعنی آمریکا در کنار مرزهای ایران و عمده‌ترین فرصت از بین رفتن رژیم دیکتاتوری صدام و افزایش نقش شیعیان در عراق بوده است.
اینکه فرصتها و چالشهای بالقوه چقدر امکان فعلیت دارند و طرفین چه سیاستهایی را برای این امر در نظر گرفته‌اند موضوعی است که نخبگان دولتهای عراق و جمهوری اسلامی از دولتمردان و سیاستمداران خود انتظار دارند.
انتظاری که در میان نخبگان و مردم ایران نیز مشاهده می‌گردد و بر این اساس ارزیابی های مختلفی از سیاست خارجی دولت آقای احمدی‌نژاد به عمل می آید.
در طی روزهای اخیر آقای نوری المالکی نخست‌وزیرشیعی عراق وارد ایران گردید. این سفر از سوی رسانه های خارجی با تبلیغات منفی بسیار همراه گشت.
مجموع تحلیل های نوشته شده در این رابطه حکایت از آن داشت که نوری المالکی خواهد کوشید تا در موضوعات پرونده هسته‌ای ایران و مذاکره با آمریکا، میزان و نقش ایران در حوادث عراق و نقش ایران در بازسازی عراق به مذاکره بپردازد.این سفر در پاسخ به سفری انجام شد که در سال ۱۳۸۶ توسط رئیس جمهور ایران آقای احمدی نِژاد به عراق انجام شده بود.
مجموعه شرایطی که در بالا به آنها اشاره شد و وضع کنونی عراق از یک موضوع حکایت می کند و آن باقی‌ماندن و در اولویت قرار‌گرفتن نگاه و وضعیت امنیتی در دستور کار دولت عراق می‌باشد.
به عبارت دیگر بررسی سیر تاریخی روابط دو کشور و نگاههای طرفین همواره معضلات امنیتی را نمایان ساخته و به نسبت آن همکاری در حوزه مسائل گمرکی، بازارچه های مرزی، تولیدات نفتی و سرمایه گذاری های ایران در امور زیر بنایی در درجه دوم اهمیت قرار داشته است.
بخشی از دلایل این موضوع به وضع محدودیت هایی از سوی آمریکا برای حضور موثر ایران در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی عراق باز می گردد و بخشی دیگر به عدم توانایی کشورمان در بهره برداری از ظرفیت های اقتصادی، سیاسی موجود در عراق.
سفر نوری المالکی در شرایطی به ایران صورت گرفت که جمهوری اسلامی ایران از حضور و مداخله آمریکا در عراق ناراضی است. ایالات متحده با فرافکنی و سرپوش گذاشتن به شکست های خود در عراق اکنون می کوشد تا مسئولیت حوادث عراق را بر دوش ایران انداخته و اینطور القاء کند که در زمینه عدم امنیت در عراق بیشترین نا‌امنی از طرف ایران می‌‌‌باشد حال آنکه از سوی دیگر از مذاکره با ایران در خصوص امنیت عراق استقبال می کند.
این کشور در حالی می کوشد تا توافقنامه امنیتی بلند مدتی را با عراق امضاء کند که اجازه حضور در عراق را به این کشور حتی پس از مدت تعیین شده از سوی سازمان ملل (پایان سال ۲۰۰۸)می دهد.
نکته مهم در باره این توافقنامه امنیتی این است که نه تنها نقش مثبتی در امنیت منطقه بازی نمی‌کند بلکه باعث می‌گردد تا در جهت منزوی ساختن ایران، دیگر کشورهای همسایه را به جای تأکید بر ضرورت همکاری میان کشورهای منطقه به سمت تحکیم موافقتنامه های امنیتی دو جانبه و چند جانبه با آمریکا سوق دهد.
در صورت تحقق چنین اتفاقی شرایط امنیتی در منطقه برای ایران بسیار پیچیده خواهد گشت. لذا در حال حاضر توجه به تقویت روابط دوجانبه با عراق امری بسیار حیاتی جهت خنثی نمودن سیاست های آمریکا می باشد.
لذا در این شرایط جمهوری اسلامی ایران می‌بایست با ابزار و توانایی‌هایی که در اختیار دارد مقامات عراقی و سایر کشورهای همسایه را نسبت به ضرورت حضور تمامی دولتهای منطقه در تأمین امنیت منطقه و اعتماد‌سازی لازم را برای جلوگیری از انعقاد این توافقنامه امنیتی مجاب نماید.
چرا که اصلی ترین معنایی که از توافقنامه امنیتی استنباط می‌شود نه تلاش برای حل بحران امنیتی در داخل عراق و بلکه دخالت‌های بیشتر قدرتهای فرامنطقه ای در منطقه و کنترل واردات و صادرات انرژی می‌باشد.
● فرجام
در شرایط کنونی به نظر می رسد که نقش و حضور آمریکا در معادلات منطقه ای رو به فزونی است. آمریکا بازیگری خود را در منطقه بدون توجه به دیگر قدرتها و نهادهای بین المللی همچون سازمان ملل بخصوص در کشور عراق در حال توسعه بخشیدن است و در صورت انعقاد توافقنامه امنیتی میان طرفین، دخالت ها و حضور این کشور در منطقه جنبه رسمی تر به خود خواهد گرفت و بگونه ای توجیه آن برای افکار عمومی آسان تر می گردد.
علی رغم تلاش هایی که تا کنون از سوی دولت آقای احمدی نژاد در اعتماد سازی و افزایش مبادلات دیپلماتیک میان جمهوری اسلامی ایران و عراق صورت پذیرفته، اما به دلیل گره خوردن رابطه ایران و عراق با مسائل میان ایران و آمریکا و کارشکنی های این کشور در روابط فرامرزی ایران با همسایگان خود عملاً نگاه امنیتی هنوز بر ذهن زمامداران عراقی حکمفرماست.
که این امر به مانع بزرگی بر سر راه توسعه روابط تبدیل شده است.دستگاه دیپلماسی باید بکوشد تا در شرایط حساس منطقه ای با تکیه بر حداقل مشترکات به حداکثر سازی تفاهم متقابل دست یابد. اکنون فرصت مناسبی است که پس از گذشت ۴۰ سال دو کشور از سطح روابطی متمایز از گذشته برخوردار باشند.
منبع : امید