دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
آقای بوتزاتی متأسفیم!
![آقای بوتزاتی متأسفیم!](/mag/i/2/y7rwx.jpg)
تا به حال پنج شش مجموعه داستان و یك رمان (صحرای تاتارها یا بیابان تاتارها) از او در اختیار علاقهمندان ادبیات قرار گرفته است. اما آنچه بهانه این نوشتار است، انتشار مجموعهای دیگر از داستانهای این نویسنده با عنوان «متأسفیم از...» توسط نشر مركز، به ترجمه محسن ابراهیم است كه قبلاً نیز دو مجموعه دیگر و رمان صحرای تاتارها را از بوتزاتی ترجمه و به واسطه همین نشر به چاپ رسانیده بود.
آنها كه قبلاً با داستانهای كوتاه بوتزاتی آشنا بودهاند، لابد داستانهایی را توقع دارند با همان فضاهای سرد و محدود، شخصیتهای عجیب و ساده، ماجراهایی سهل و روزمره به اضافه طنز بدیع و گزنده.
قصد ندارم بگویم این مجموعه این توقعها را برآورده نمیكند و خواننده را با بوتزاتی دیگری مواجه میكند، برعكس تمام این عناصر در جایجای مجموعه جدید هم به چشم میخورد و البته گاه شدیدتر و جدیتر هم. در واقع در كتاب «متاسفیم از...» همان بوتزاتی را مییابیم به اضافه ایجازی كه دوچندان شده است.
این سخن به این معنا نیست كه در باقی مجموعه داستانهایی كه از این نویسنده تا به حال دیده بودیم، ایجاز به چشم نمیخورد. هر خواننده جدی بوتزاتی میداند كه او نویسندهای است كه از هرگونه زیادهگویی و اطناب بیزار است، تا سر حد امكان داستانها را خلاصه و مجمل روایت میكند و حتی در استفاده از علایم سجاوندی هم خست به خرج میدهد.
اما اگر در مجموعههای قبلی داستانهای بلند هم به چشم میخورد، در «متاسفیم از....» به زحمت میتوان داستانهایی بلندتر از شش هفت صفحه پیدا كرد و البته تا دلتان بخواهد داستانهای كوتاهی در حد چند سطر مییابید كه اگرچه در مجموعههای قبلی هم سابقه داشت، ولی نه اینقدر.
بوتزاتی سعی میكند از تمام عناصر داستان به حداقل بسنده كند. در واقع با كمترین واژهها و كمترین استفاده از عناصر داستان، داستانش را روایت كند، تا حدی كه او را باید جزو نویسندگان پیشرو مینیمالیسم به حساب آورد. این دسته از داستانها شاید یك جرقه، یك لحظه را – كوتاهتر از برشی از زندگی كه معمولاً در تعریف داستان كوتاه از آن استفاده میشود- به تصویر میكشد.
نویسنده به هیچ وجه سعی نمیكند درونمایه را بشكافد، به كنه روان و ذهن شخصیتها راه پیدا كند، ماجرایی را شرح بدهد، یا معنا را به تعویق بیندازد. در اكثر این قبیل داستانها سعی بوتزاتی بر این بوده است كه لب مطلب را یكجا و در كمترین جملهها منتقل كند. از این دست داستانها در مجموعه «متأسفیم از...» میتوان به این عنوانها اشاره كرد: «مدارك نابود كردنی»، «دویدن بیفایده»، «خانه آرمانی»، «پیشرفت كوچك»، «وای اگر» - و این آخری تنها چهار سطر است – و چندین داستان دیگر.
اغلب بوتزاتی را با فرانتس كافكا نویسنده مغموم اهل چك مقایسه میكنند. به نظر میرسد كه این مقایسه درباره فضاها و تصاویر اغلب داستانهای بوتزاتی درست باشد؛ اما دو عامل مهم این دو نویسنده را از یكدیگر متمایز میكند: نخست وجود عنصر طنز در لایه اول داستانهای بوتزاتی كه باعث میشود فضاهای خشك و خشن كافكایی برای خواننده درك شدنیتر و قابل هضمتر جلوه كند.
در حالی كه آثار كافكا دارای طنزهایی در فرم و لایههای عمیقتر اثر است. به طوری كه در وهله اول فقط خواننده را مرعوب تصاویر و فضاهای اكسپرسیونیستی خود میكنند و تنها پس از چند بار خواندن است كه طنز داستان خودش را نشان میدهد. تفاوت دوم بوتزاتی با كافكا، دنیای اندیشه این دو داستاننویس است.
بوتزاتی در داستانهایش مشخصاً دو جبهه دارد:
۱) نقد اخلاق اجتماعی روز ایتالیا و به طور كلی دنیای انسانی.
اكثر داستانهای بوتزاتی متحمل این رسالتاند كه كژی های فردی و اجتماعی را گوشزد كنند و به باد استهزا بگیرند یا عرفهای اجتماعی را نقد كنند.
۲ ) بررسی انسان به مثابه موضوع شناخت؛ به این معنا كه در پارهای از داستانهای دینو بوتزاتی سعی بر این نیست كه شخصیتها بر سر شناخت به تكاپو واداشته شوند بلكه آنها خود موضوعی برای شناخت به شمار میروند. برهمین اساس فرد و جایگاه فرد در داستانهای بوتزاتی اهمیتی كمتر از آثار كافكا مییابد و بر موقعیت یا لحظهای از زندگیشان متمركز میشود تا از این راه شخصیت در تناسب با محیط یا عمل شگفتی تعریف و پرداخت شود. از این دست داستانها میتوان به «شوخی»، «مردی كه...»، «دختر زیبا» و... اشاره كرد. اگر چه كافكا نیز در برخی داستانهایش از این وجهه دوم سود میبرد، اما اغلب تمركز او بر رفتارهای فردی شخصیت در چنین چالشهایی است نه رفتارهای تیپیك و قاعدهمند.
گفته شد كه تاثیر بوتزاتی از كافكا بیشتر در حد فضاسازی است. این نكته به اضافه آنچه در پاراگراف بالا بدان اشاره شد، ما را بر آن میدارد باور كنیم كه فضای داستانهای كافكا نتیجه بلافصل درونمایههای این داستانها هستند. در حالی كه به نظر من این پروسه در آثار دینو بوتزاتی برعكس جلوه میكند، یعنی فضاهایی كه بوتزاتی در برخی داستانهایش ترسیم میكند به چنین درونمایههایی میانجامند و این دقیقاً بیانگر این است كه چرا این گونه فضاها تقریباً تمام آثار كافكا را دربرمیگیرند ولی تنها بخشی از آثار بوتزاتی را شامل میشوند و از همینجاست كه این داستانها را «كافكایی» مینامیم و نه «بوتزاتیایی»! در واقع نوع داستانهای كافكایی در آثار بوتزاتی، علیرغم آنچه همیشه گفته یا پنداشته میشود، همه بوتزاتی نیست.
او نویسندهای است كه اتفاقاً داستانهای كوتاه درخشانش در فضاهایی دیگر روی میدهند. داستانهایی مانند: «عكس دسته جمعی»، «مدرك جرم»، «كنگره»، «اعتبار»، «مردی كه حالش خوب بود»، «راهروی هتل بزرگ» و... اینها همه جزو داستانهای بسیار خوب این مجموعهاند و كافی است آنها را با هر یك از داستانهای كافكایی بوتزاتی از همین مجموعه مقایسه كنید تا تفاوت را دریابید. بوتزاتی، برخلاف برخی برداشتها، بوتزاتی است و همین است كه او را نویسندهای منحصر به فرد مینمایاند.
وسوسه میشوم برای این كه بوتزاتی منهای كافكا را بهتر بشناسیم، برخی خصوصیات سبكی داستانهای او را مرور كنیم: یكی از درونمایههایی كه این نویسنده ایتالیایی سخت دلبسته آن است، تصویر معكوس اخلاق و عرف اجتماعی با چاشنی طنز است، داستانهایی مانند «اعلام درآمد»، «یك مرد مهم»، «تفتیش»، «مدرك جرم»، «كنگره»، «رسوایی»، «نصیحت با ارزش»، «خبر روز»، «ملتی خوشبخت»، و چند داستان دیگر.
در تمام این داستانها یك یا چند خصیصه فردی یا اجتماعی كه معمولاً آن را با ارزش و صاحب آن را فردی شریف میدانیم جای خود را به خصیصهای متضاد خود میدهد و حالت دوم، جامعه فرضی بوتزاتی را تشكیل میدهد.
به طور مثال انساندوستی و همنوعپرستی كه صفتی والاست، در داستان «خبر روز» مورد نكوهش قرار میگیرد و در مقابل آن پایمال كردن حق ضعیفان و بیعدالتی به عنوان اخلاق عرفی جامعه مورد تمجید و ستایش واقع میشود. بیطرفی مطلق بوتزاتی، در مقام نویسنده در سیر روایت داستان، از جمله ویژگیهای این قبیل آثار است. بوتزاتی فقط تصویرگر جامعهای است كه ارزشهایش رنگ باختهاند و جابهجا شدهاند.
او هیچ توضیحی نمیدهد و تنها دعوت میكند به این نمودار معكوس نگاه كنیم. او گاه از این طریق از نقد صرف جامعه معاصر ایتالیا یا جامعه جهانی هم فراتر میرود و دست به پیشگویی آینده بشر میزند. بهترین نمونه آن را در داستانهای «پیرهای ترسناك»، «ملتی خوشبخت» و «جنگ» میتوان سراغ گرفت. در باقی داستانهای بوتزاتی نیز میتوان ردپاهایی مشخص از این نوع نگاه را دنبال كرد و به نتیجه رساند.به نظر میرسد دینو بوتزاتی نویسندهای است كه باید دوباره شناخته شود.
به دور از پیشداوریهای مرسوم و مقایسههای متداول آنچه تا به حال در حق او انجام نشده و از همه بیشتر داستانهای او را مورد بیمهری و كژفهمی قرارداده است، بوتزاتی نویسندهای نیست كه با نام دیگران تعریف شود، هر چند این «دیگران» بزرگانی نظیر فرانتسكافكا باشند.
محسن حكیم معانی
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست