چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
پرتوهای پرفروغ غدیر خم
● از غار حراء تا غدیر خم
تا زد نبی به نام علی نقش رهبری نقش مخالفان همه، نقش برآب شد
بر جن و انس، رهبر و مولاو پیشوا بعد از نبی، به امر خدا، بوتراب شد
آنها كه بود در دلشان كینه علی دلهایشان زآتش حسرت كباب شد
هر بندهای كه دامن مهر علی گرفت فارغ زهول و وحشت روز حساب شد
هر كس كه گشت داخل فیض ولایتش ایمن به روز حشر، ز بیم عذاب شد
نوروز شیعیان جهان، عید مرتضی است روزی كه شادمان، دل ختمی مآب شد(۱)
بعثت نبی اكرم (ص) و ظهور اسلام در جهان را میتوان برجستهترین تحول در تاریخ زندگی انسانها تلقی كرد، خاتم رسولان برای نشر، گسترش، معرفی و تثبیت این آیین آسمانی بر اساس تعالیم وحی و موازین معجزه جاویدش یعنی قرآن كریم، زحمات زیادی را متحمّل گردید امّا استمرار، تكمیل و تتمیم برنامههای نبوت، به امامت و رهبری ائمه هدی بستگی داشت كه رویداد روشنی بخش غدیر این مهم را تحقق عینی و عملی بخشید و وقوع آن با توصیهای از سوی خداوند متعال به خاتم رسولانش یعنی حضرت محمد(ص) اتفاق افتاد.
ختم كننده رسالت فرستادگان الهی در زیر باران تهمت و مخالفت و مخاصمت بنای امتی مسلمان و واحد را پیریخت، نخستین افراد این جامعه موحّد یعنی حضرت خدیجه و مولا علی(ع) به حضرتش ایمان آوردند و حمایت از اندیشه، آرمان و مبانی پیامبر را وجهه همّت خویش قرار دادند. هدف بعثت رسول اكرم(ص) بنیان نهادن امتی وسط بود، خدا و رسولش بر آن بودند كه بذر ایمان در دلهای مؤمنان موقعی به بار مینشیند كه مجموعه شرایطی برای بالیدن آن فراهم گردد و در غیر این صورت بوستان روح افزای رسالت، وحدت، همدلی و همراهی خود را از دست میدهد و تند باد حوادث آن را دچار پژمردگی و خزان زدگی مینماید و در این حالت گلستان معطر نبوی نمیتواند نتایج مطلوب و رایحه معطر خود را عالم گیر سازد. از این روی پیامبر اعلام كرد آیینی كه وی آورده است همه مردمان جهان را مورد خطاب قرار میدهد و بین آنان از نظر نژاد، توانایی مالی، تشخصهای قومی و قبیلهای تفاوتی قائل نمیگردد و صرفاً پرهیزگاری و فضیلتهای معنوی عامل برتریهای افراد است نه چیز دیگری.
در مكّه به رغم عداوتها و خصومتهای شدید، این جامعه پیریزی گردید و با هجرت پیامبر از مكه به مدینه، آن حضرت در صدد گردید تا گسترش چنین امتی را جدیتر و استوارتر پیگیرد. جامعهای كه نبی اكرم(ص) در مدینه پایهریزی كرد در واقع صورت عملی تعالیمی بود كه حضرتش به نشر و تبلیغ آن مبعوث گردیده بود و طبیعی است كه ایشان باید برای اداره چنین امتی و نیز سرنوشت آتی آن حسّاس باشد. فریاد فرحزای وحی از سرزمین حجاز عبور كرده و به قلمروهای دیگر در آسیا و آفریقا رسیده بود، طی بیست و سه سال مجاهدت و استقامت حضرت محمد(ص) جامعهای كه تشكیل آن آرزوی دیرینه ایشان بود، شكوهمندانه شكل گرفت اما اكنون آن فرستاده الهی در آستانه گذر از جهان فانی به سوی جهانی ابدی است و باید هرچه زودتر دعوت حق را لبیك گوید و زینت بخش قدسیان در سرای دیگر گردد، آیا این نهاد نوپا را كه با مشقتی وافر پدید آورده است در این لحظات آخر رها سازد و در موقعی كه اشرافیت زخم خورده جاهلی، امپراتوریهای ایران و روم و منافقین داخلی كمر به فروپاشی آن بستهاند تا پیامی را كه هر روز پرطنینتر میگردید و پوستههای زمان و مكان را میشكافت، آن را خاموش نمایند، نسبت به اداره آن تصمیمی نگیرد. بنابراین پیامبر در برابر این یورشهای وحشیانه و توطئههای خطرناك میخواهد اقدامی جدّی بنماید.
امّا كیست كه بتواند تحمل چنین باری گران را داشته باشد، او كسی جز حضرت علی(ع) نمیباشد. در واقع این پیشگام راستین كه برای رهبری و امامت مورد تربیت و پرورش مستقیم شخص رسول اكرم (ص) قرار گرفت، جز او كسی نیست، هم او بود كه به مسایل و مشكلات دینی و علمی امت را پس از خاتم رسولان به صورتی بارز و چشمگیر پاسخگو بود و در هر زمان مناسب، حقایق اسلام و سنّت پیامبر را آشكار میساخت. او تنها كسی بود كه در خانه خدا دیده به جهان گشود و در پرتو پرورشهای پرمایه نبی اكرم (ص) نشو و نما نمود. برای او فرصتها و زمینههایی از همكاری با پیامبرو قدم جای رسولخدا(ص) نهادن پیش آمد كه برای هیچ یك از صحابه نزدیكان خاتم انبیاء و مسلمانان صدر اسلام اعم از مهاجرین و انصار پیش نیامد. شواهد و دلایل فراوانی از حیات در آمیخته پیامبر با امام امیرالمؤمنین (ع) در دست است و اثبات میكند كه آن رسول الهی، ایشان را به منظور رهبری جامعه پس از خود مهیا میساخت آنگاه كه امام مظلومان و مؤمنان پرسشهای خود را از پیامبر خاتمه میداد، خود رسول اكرم(ص) بحثها را پی میگرفت و او را با تعالیم نورانی وحی آشنا میساخت. با وی ساعات زیادی از شب و روز را خلوت میكرد و دیدگان امام اوّل را بر مفاهیم دین خدا، مشكلات راه و شیوههای عمل تا آخرین روز حیاتش باز مینمود. در پاسخ به این پرسش كه چگونه علی(ع) از طرف رسول خدا به مقام زعامت امّت انتخاب گردید، ابن عباس میگوید: زیرا علی(ع) پیش از همه ما به پیغمبر ملحق گردید و به وی ایمان آورد و پیوستگی و نزدیكی او به رسول خدا از همه ما شدیدتر و محكمتر بود.(۲) در جای دیگر از وی نقل شده است كه میگفت: نبی اكرم(ص) هفتاد وصیت به علی(ع) نمود كه به كسی غیر از او چنین وصایایی نكرد.(۳)
● ضرورت تعیین رهبری
در فرهنگ قرآنی و روایی و منابع تاریخی این واقعیت آمده است كه جامعههای بشری در همه شرایط رهبر و راهنما داشتهاند و روزی بر انسان نگذشته است كه بدون مدیر زیسته باشد. حضرت رضا(ع) فرمودهاند: هیچ امت و ملتی را نمییابم كه بدون پیشوا به حیات و معیشت خود رسیده باشد. در كارنامه همه صالحان و شایستگان آمده است كه در زمان حیات خویش، هیچگاه از تعیین جانشین برای خود غافل نبودهاند. آدم ابوالبشر وصی داشت، ابراهیم خلیل(ع) جانشین تعیین كرد، زكریای پیامبر وارث خواست، عیسی روح اللّه و موسی كلیم اللّه(ع) وصی و خلیفه داشتهاند و رسول مكرم اسلام دوازده جانشین را با نام و نشان، كنیه و لقب معرفی نمود و این حدیث در منابع اهل سنت به عنوان روایت قطعی و متواتر آمده است در سیره سنت نبوی آمده است حضرت رسول اكرم(ص) هرگاه میخواست مدینه را برای هر موضوعی از جمله جبهه و جهاد، سفر عمره و حج ترك گوید جانشینی برای خود تعیین مینمود تا نماز جمعه و جماعت را برگزار نماید و در هیچ موردی بر خلاف این ضابطه عمل نشده است و حال چگونه برای پس از بدرود حیات خود كاری انجام ندهد. ده سال از هجرت پیامبر میگذرد. در خلال این مدت شالوده دین مقدس اسلام در پرتو كوشش شبانه روزی حضرت محمد(ص) و یاران باوفایش گذارده شده است. دامنه تعلیمات قرآنی به دیگر نقاط جهان رسیده است. اوضاع پریشان قبایل عرب با تدبیر خردمندانه نبیاكرم(ص) سامان یافته است. آتش فتنهها، قتلهاخاموش شده و نغمه دوستی و برادری «انّماالمؤمنون اخوهٔ»، دلها را به هم نزدیك ساخته و رشته استواری از اتحاد و هم بستگی پدید آورده است.
اقوام و طوایف بسیاری در پرتو دستورات سعادت بخش رسول خدا(ص) به آیین مقدّسش گرویدهاند، دژهای مستحكم یهودیان معارض به پایمردی دلاوری رزمندگان اسلام گشوده شده است. سرداران فاتح لحظه به لحظه به دروازههای امپراتوریهای ایران و روم نزدیكتر میشوند، قیام حكیمانه آخرین فرستاده الهی در برابر جاهلیت، بت پرستی و شرك، اجتماعات گوناگونی را به كیش اسلام فراخوانده است. اینك پس از عمری تلاش و كوششی ده ساله دور از موطن اصلی، پیشوای شصت و سه ساله اسلام مصمم است به منظور برگزاری مراسم حج به شهر مكّه سفر كند و برای آخرین بار در آیین عبادی سیاسی و نیز بزرگترین و مقدسترین گردهم آیی مسلمین كه در ماه ذیحجه در اطراف خانه خدا تشكیل میگردد، حضور یابد. خبر تصمیم حضرت محمد(ص) به سفر حج و اعلام حركت آن وجود بزرگوار به سوی كعبه معظمه انبوهی از مسلمانان را همچون جویبارهایی به سوی مدینه سرازیر نمود. مردمانی كه از راههای دور و نزدیك طی طریق میكنند تا به حضرتش اقتدا كنند و هم سفرش باشند و افتخار برگزاری این سنّت مهم را در حضورش درك كنند.
● دریافت پیام وحی
پیامبر ضمن برگزاری مراسم حج، چگونگی انجام اعمال این عبادت دسته جمعی را به حاضران آموزش داده و در این زمینه میراثی گرانقدر را برای آیندگان برجای نهادند و بدینگونه برای نخستین بار مردم مناسك حج و اعمال آن را از پیامبرشان فرا گرفتند.(۴) پس از انجام اعمال حج، پیامبر پیاده همراه جمعیت به سوی مسجد خیف حركت كرد، آن حضرت از این كه توانسته بود فریضه حج را انجام دهد و به فرمان خدا عمل كند و مسلمانان را با این عبادت آشنا كند شادمان بود امّا موضوعی در ذهن مباركش نقش میبست كه به آن اندیشه مینمود، زیرا وظیفه دیگری را در نظر داشت و آن جانشینی پس از خودش بود. پیامبر همواره نگران بود كه مبادا پس از رحلتش در میان افراد جامعه اسلامی تفرقه ایجاد شود و اخوّت از میانشان رخت بربندد و دوباره تعصّبهای قبیلهای زیان بار قبلی، گریبان گیر مردم شود. پیامبر به روشنی متوجه این واقعیت بود كه امت اسلامی به رهبری عادل، عالم و دلسوز و شایسته نیاز دارد كه اگر او بعد از وی زمام امور جامعه را قبول نكند تمام زحمات گرانبهایش بهدر خواهد رفت همچنین او خوب میدانست كسی باید این مسؤولیت خطیر را بپذیرد كه از آغاز زندگی لحظهای عقاید و افكارش به شرك و ظلم آلوده نشده است.در دامن وحی بالیده و برای پیشبرد دین خدا پیشقدم بوده و در غزوات و نبرد با مشركان و منافقان سربازی شجاع و فداكار بوده است. در علم و معرفت و ایمان سرآمد مهاجر و انصار است و در قضاوت شخصی بینظیر، امیال نفسانی را در تمامی عرصهها مهار كرده است و بر آنها غالب آمده است. پیامبر در این فكر بود و همچنان آرام و با وقار در حال حركت و هنوز چند قدمی تا مسجد خیف باقی مانده بود كه ناگهان پیك وحی حضرت جبرئیل امین فرود آمد، رسول خدا(ص) از مردم فاصله گرفت، فرشته به سخن آمد و گفت: ای محمد خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید: ای فرستادهام زمان رحلت تو فرا رسیده است و كسی را از این كوچ ابدی گریزی نمیباشد. پس به عهدهای خود وفا كن، وصایا را با امت مسلمان در میان بگذار، آنچه از میراث انبیاء نزد توست همه را به وصی خود تسلیم كن كه او حجت من و ولیّ من پس از تو خواهد بود. مردم را از این امر مطلع گردان و میثاق مسلمین را با او محكم گردان و برایش بیعت بگیر.(۵) رسول اكرم(ص) در حالی كه به بیانات جبرئیل گوش فرا میداد، خطاب به وی فرمود: ای فرشته الهی، برای مردم و آینده آنان از منافقان واهمه دارم و خوف آن میرود كه پس از من امّت دچار پراكندگی و هزیمت شوند، از دین خدا خارج گشته و به دوران جاهلیت و شرك باز گردند كینه افرادی در ظاهر مسلمان را نسبت به او(حضرت علی(ع)) میشناسم و شدت خصومت مخالفان را احساس میكنم مگر این كه پروردگار، وی را از شرارت و نقشه دشمن حفظ كند و افزود ای جبرئیل از خداوند بخواه كه چنین مصونیتی را عنایت فرماید، پیامبر بعد از این مطالب به سوی جمعیت بازگشت و انبوه جمعیت همراه ایشان وارد مسجد خیف شدند تا نماز بگذارند.
رسول خدا(ص) نماز را اقامه نمود و تصمیم گرفت مكه را به قصد مدینه ترك كند، هنوز بر مركب خویش سوار نشده بود كه بار دیگر پیك وحی آمد و ندا داد: ای محمد، پروردگارت به تو درود میفرستد و میفرماید: پیام مرا به مردم برسان و به آنان بگو كه او پس از تو امام این امّت است. بگو كه هر كس رهبری او را به رسمیت بشناسد مؤمن است و كسی كه ولایت او را انكار كند كافر است. ای محمد به مردم بگو كه اطاعت از او پیروی از تو و متابعت از امر خداوند است و سرپیچی از فرمانش، نافرمانی كردگار است بگو كه مؤمنان به او اهل بهشت و كافران نسبت به او دوزخیاند.(۶)
پیامبر از جای خویش برمیخیزند، اصحاب به سوی ایشان میشتابند، رسول اكرم(ص) فرمودند:باید همه حركت كنیم و به سوی مدینه طی طریق میكنند. كاروان به مسیر خود ادامه میدهد تا به سرزمین «رابغ» میرسند كه تا منزل جحفه سه میل فاصله دارد. از این محل هم آن حج گزاران عبور میكنند و به توقفگاهی به نام «كراع غمیم» رسیدند در حوالی این مكان، غدیر خم قرار دارد كه كاروان به آن رسید. اینجا محل تقاطع مسیرها و راه عبور و نقطه جدا شدن مردم مصر،عراق، مدینه و نجد از یكدیگر است. پیامبر همراه جمعیت به بركه خم رسیده بودند كه جبرئیل خطاب به پیامبر(ص) این آیه را تلاوت نمود: «یا ایها الرسول بلّغ ما انزل الیك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللّه یعصمك من النّاس انّ اللّه لایهدی القوم الكافرین؛(۷) ای فرستاده ما (ای پیامبر) آنچه را از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده است به مردم برسان. اگر چنین نكنی امر رسالت او را اذا نكردهای. خداوند تو را از (شر) مردم حفظ میكند كه پروردگار، مردم كافر را هدایت نمیكند».
پیامبر با دریافت وحی با شادمانی از شتر خویش پیاده گردید و خدای را سپاس گفت و احساس نمود زمان حادثه مهمی فرا رسیده است و باید موضوع سرنوشت سازی را برای مردم آشكار سازد، از این جهت دستور داد كاروانها توقف كنند و گروهی كه هنوز نیامدهاند و عدّهای كه جلو رفتهاند به سوی غدیر خم بیایند و به آن جمع ملحق گردند. حوالی ظهر است و گرمای هیجدهم ذیحجه بیداد میكند. یكصد و بیست هزار نفر از مردم در آن جا جمع میشوند، مسلمانان در دریای افكار خود غوطه ور بودند و به این نكته میاندیشیدند كه چه موضوع حیاتی پیش آمده است كه باید در آن گرمای طاقت فرسا جمع شوند كه ناگهان مؤذّن فریاد زد نماز جماعت. از شدت خشونت هوای آن بیابان مردم بخشی از ردای خود را بر سر و قسمتی را بر زیر پا افكنده بودند. سلمان فارسی، ابوذرغفاری، مقداد بن اسود كندی و عمار یاسر برای پیامبر با استفاده از چوب درختها سایبانی با چادر برپا كردند. در زیر این فضای كوچك كه در آن بیابان سایهای ایجاد كرده بود منبری از سنگها و رواندازهای شتران فراهم ساختند تا حضرت پیامبر اكرم(ص) وقتی بر روی آن میایستد و خطابه میخواند بر همه مردم مشرف باشند.(۸)
حاضران برای اقامه نماز جماعت آماده شدند، طنین بانگ اللّه اكبر آنان را به سوی نماز فرا میخواند حضرت محمد(ص) نماز ظهر را با آن جماعت به جای آوردند. سپس در حالی كه آن انبوه جمعیت پیرامون ایشان حلقه زده بودند به سوی همان نقطه فرازینی كه قبلاً مهیا شده بود رفتند تا به آن افراد مسلّط باشند، از میان مردم همهمههایی به گوش میرسید، همه در انتظارند تا مشاهده كنند پیامبر از پیك وحی چه پیامی برای آنان دارد، چشمها به آخرین فرستاده خداوند دوخته شده است، نفسها در سینهها محبوس گردیده و بیصبرانه مشتاقند بیانات نبی اكرم(ص) را بشنوند. پیامبر بر فراز منبر مذكور قرار گرفتند و با سیمایی گشاده و بشّاش آن جمعیت چشم انتظار را از نظر گذرانیدند. از دیدگان مباركشان رحمت، محبت و عطوفت میبارید. وقتی سكوت معناداری بر صحرای غدیر حكمفرما گشت رسول خدا(ص) خطبه معروف خویش را بیان كردند.(۹)
● فرازهای فروزان
▪ پیامبر سخنان گهربار خویش را در یازده محور به شرح ذیل مطرح ساختند:
۱) حمد و ثنای الهی و ذكر صفات قدرت و رحمت حق تعالی و گواهی به بندگی خود در برابر ذات الهی.
۲) باید فرمان مهمی درباره علی بن ابی طالب ابلاغ كنم و اگر آن را نرسانم رسالت الهی را نرساندهام.
۳) آن حضرت امامت دوازده امام بعد از خود تا آخرین روز دنیا را اعلام نمودند تا تمامی طمعها درباره رهبری امّت قطع گردد. سپس به عمومیت ولایت ائمه بر تمامی انسانها در تمامی زمانها و مكانها و نفوذ كلماتشان در جمیع امور اشاره كردند و نیابت تام آن ستارگان درخشان آسمان امامت را از خدا و رسولش در حلال و حرام و جمیع اختیارات اعلام كردند.
۴) برای آن كه هرگونه ابهامی از بین برود و دست منافقین و معاندین از هر جهت مسدود باشد در فراز چهارم خطبه، پیامبر اكرم(ص) با دستهای مبارك خویش بازوان امیرالمؤمنین را گرفتند و آن حضرت را از جای بلند كردند تا حدّی كه پاهای آن امام همام محاذی زانوان پیامبر قرار گرفت. در این حال فرمودند: «من كنت مولاه فهذا علیّ مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله؛هر كس من نسبت به او از خودش صاحب اختیارترم این علی نسبت به او اختیار بیشتری دارد، خدایا دوست بدار هر كس علی را دوست دارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن میدارد و یاری كن هر كس او را یاری كند و خواركن هر كس او را خوار كند». سپس كمال دین و تمام نعمت را با ولایت ائمه اعلام فرمودند و بعد از آن خدا و ملائكه و مردم را بر رسانیدن این وظیفه مهم شاهد گرفتند.
۵ ) حضرت محمد(ص) با صراحت فرمودند: هر كس از ولایت ائمه سرباز زند اعمال نیكش سقوط میكند و در جهنم خواهد بود. بعد از آن بخشی از فضایل حضرت علی(ع) را برشمردند.
۶) حضرت جنبه غضب الهی را نمودار فرمودند و با تلاوت آیات عذاب و لعن، یادآور شدند: منظور از این آیات عدهای از اصحاب من هستند كه مأمور به چشم پوشی از آنان میباشم ولی بدانند كه خداوند ما را بر معاندین، مخالفین و خائنین و مقصرین حجّت قرار داده است و چشم پوشی از آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نمیباشد، سپس به فرمانروایان گمراهی كه مردم را به جهنّم میكشانند اشاره كردند.
۷) حضرت اثرات ولایت و محبّت اهل بیت را مورد توجه قرار دادند و فرمودند: اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد پیروان اهل بیت عصمت و طهارت هستند، سپس آیاتی درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنان را به شیعیان و پیروان آل محمد تفسیر كردند، همچنین آیاتی درباره اهل جهنم مطرح كردند و مصداق آنها را دشمنان ائمه دانستند.
۸ ) مطالبی درباره حضرت مهدی(عج) فرمودند و به اوصاف و شئون خاص حضرت بقیهٔ اللّه الاعظم حجهٔ بن الحسن ارواحنا فداه، اشاره كردند و آیندهای مشحون از عدل و داد به دست امام زمان را برای جهانیان مژده دادند.
۹) تأكید كردند پس از اتمام خطابه، شما را به بیعت با خودم و سپس بیعت با علی بن ابی طالب (ع) دعوت میكنم. پشتوانه این بیعت آن است كه من با خداوند بیعت نموده و علی هم با من بیعت كرده است.
۱۰) به احكام الهی توجه كردند از جمله این كه چون بیان تمامی حلالها و حرامها از سوی من امكان ندارد با بیعتی كه از شما درباره ائمه(ع) میگیرم به نوعی آنها را تا روز قیامت بیان كردهام. دیگر این كه بالاترین امر به معروف و نهی از منكر، تبلیغ پیام غدیر درباره امامان و امر به اطاعت از ایشان و نهی از مخالفتشان است.
۱۱) در آخرین مرحله خطابه، بیعت لسانی انجام شد. حضرت با توجه به كثرت جمعیت و شرایط غیرعادی زمانی و مكانی و عدم امكان بیعت با دست برای همه مردم فرمودند:خداوند فرمان داده است تا قبل از بیعت با دست، از زبانهایتان اقرار بگیرم. سپس مطالبی را كه میبایست همه مردم به آن اقرار میكردند، تعیین نمودند كه عصاره آن اطاعت از دوازده امام و عهد و پیمان بر عدم تغییر و تبدیل و بر رساندن پیام غدیر به نسلهای آینده و غائبان از غدیر بود. در ضمن بیعت با دست هم محسوب میگردید. زیرا حضرت فرمودند، بگوئید با جان و زبان و دستمان بیعت میكنیم.
● بشارت ملكوتی
سخنان پیامبر به پایان رسید، هنوز اجتماع با شكوهی كه در صحرای غدیرخم شكل گرفته بود، از یكدیگر پراكنده نگردیده بود كه جبرئیل فرود آمد و به پیامبر بشارت داد و این آیه را تلاوت فرمود: «الیوم یئس الّذین كفروا من دینكم فلاتخشوهم واخشون الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتی و رضیت لكم الاسلام دیناً؛(۱۰) امروز كافران از بازگشت شما از دینتان ناامید شدند. از آنان بیمی به دل راه مدهید و از من بترسید امروز دین شما را به كمال رسانیدم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را دین شما برگزیدم.»
پس از اتمام خطابه غدیر دو خیمه برپا گردید كه در یكی رسول اكرم(ص) و در دیگری امیرالمؤمنین(ع) جلوس فرمودند. مردم دسته دسته وارد خیمه پیامبر میشدند و پس از بیعت و تبریك در خیمه حضرت علی(ع) حضور مییافتند و با آن حضرت نیز بیعت میكردند و مبارك باد میگفتند. زنان نیز با قراردادن ظرف آبی كه پردهای در وسط آن بود بیعت میكردند، به این صورت كه امیرمؤمنان(ع) دست مبارك را در یك سوی پرده داخل آب قرار میدادند و در سوی دیگر زنان دست خویش را در آن ظرف مینمودند. در طول سه روز توقف در غدیر پس از ایراد خطابه، چند رویداد به عنوان تأكید و به نشانه اهمیت غدیر به وقوع پیوست از جمله پیامبر عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت بعنوان افتخار بر سر مبارك امیرمؤمنان (ع) قرار دادند حسان بن ثابت با كسب اجازه از پیشگاه پیامبر، اوّلین شعر را درباره غدیر سرود. جبرئیل در شمایل انسانی ظاهر گردید و خطاب به مردم فرمود: پیامبر بر علی(ع) پیمانی گرفت كه جز كافر به خدا و رسولش كسی آن را بر هم نمیزند. مردی از منافقین چنین نجوا كرد: خدایا اگر آنچه محمّد میگوید از سوی توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذابی دردناك برما بفرست. در همین لحظات سنگی بر سرش فرود آمد و او را هلاك نمود و این معجزه غدیر تأیید الهی را بر همگان روشن كرد. پس از سه روز مراسم پرشور غدیر پایان یافت و آن روزها بعنوان «ایّام الولایه» در صفحات تاریخ نقش بست و خبر واقعه مذكور در همه شهرها انتشار یافت و بدین گونه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد.(۱۱)● حقیقتی استوار و ماندگار
حدیث غدیر از جهت سلسله راویان بسیار استوار است زیرا یكصد و ده نفر از اصحاب رسول اكرم(ص) كه در این برنامه حاضر بودهاند، روایت مزبور را بدون هیچ واسطهای از پیامبر نقل كردهاند، هشتاد و چهار نفر از تابعین نیز به نقل آن اقدام نمودهاند، دانشوران، مورخان و مفسّران از اهل تسنن نیز حدیث غدیر را با مدارك متعدد و معتبر در كتابهای خود آوردهاند كه نام سیصد و پنجاه نفر از آنها را علامه عبدالحسین امینی در كتاب گران سنگ «الغدیر» آورده است بسیاری از مشاهیر علمای مسلمان در اینباره كتابی مستقل نگاشتهاند كه نام بیست و شش نفر از آنان با مشخصات آثارشان در كتاب الغدیر آمده است. فرهنگ نویسان نیز وقتی به واژه غدیر یا مولی رسیدهاند، این رویداد را باز گفتهاند بنابراین كوچكترین تردید و كمترین شكی در سند این حدیث وجود ندارد به علاوه رسول اكرم و امامان بزرگوار روز هیجدهم ذیحجه را یكی از اعیاد رسمی مسلمانان اعلام فرمودند تا مسأله غدیر هر ساله بازگو و یاد شود و به دست فراموشی سپرده نگردد. محمد عبدالغنی الحسن دانشمند اهل قاهره میگوید پیشآمد غدیرخم از حقایق ثابتی است كه جدل در آن راه ندارد. حدیث آن از روایاتی است كه شیعه و سنی بر آن اجماع دارد، حضرت فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و نیز عبدالله بن جعفر بر این حدیث احتجاج كردهاند. حدیث مذكور از لحاظ درستی، تواتر و نیرومندی سند به درجهای است كه نیازی به اثبات یا تأیید ندارد.(۱۲)
عبدالفتاح عبدالمقصود نیز نوشته است: حدیث غدیر حقیقتی است كه دستخوش باطل نمیگردد تابنده و روشن است. پرتوی از وحی است كه بر قلب رسول اكرم(ص) درخشیده است تا بوسیله آن حامی و دوست مخلص خود را در میان امّت و اصفیای برگزیده خود استوار كند. این حدیث حجتی نقلی است بر مقام و پایگاه امام و نیز نمایاندن حق پایمال شدهاش. هر كس بخواهد ظالمانه و یا جاهلانه آن را به دروغ مخدوش كند باید ثابت كند كه در میان صحابه ابرار آیا میتوان فردی را یافت كه به هنگام بر شمردن فضیلتها، مزیتها و ارزشها، بر فرزند ابوطالب سبقت جوید.(۱۳)
سكوت حیرتانگیز تعدادی از مورّخان مشهور اسلام همچون طبری، ابن هشام، عزالدین ابن اثیر و... درباره واقعه غدیر خم سبب شده است كه مورخان بعد از آنان نیز غالباً یا واقعه را به سكوت بگذرانند یا در رویداد آن شك كنند البته این پندار كه سكوت تمام این مورخان مشهور از باب تقیه یا به پاس احترام افرادی یا مراعات احوال زمان بوده است با خرد و منطق، مطابقت ندارد چرا كه بسیاری از محدثین معروف خبر آن را به طرق و اسناد گوناگون نقل كردهاند بدون آن كه تمایل شیعی داشته باشند، نه فقط مورخی مثل یعقوبی كه از شیعیان است آن را ذكر مینماید بلكه بلاذری در انساب الاشراف، ابن قتیبه در المعارف و حتی احمد حنبل در مسند و مناقب خویش به نقل آن پرداختهاند. ابن ماجه، ترمذی و نسایی و تعداد دیگری از مورخان و محدثان معروف نیز به درج آن روی آوردهاند.
چنانچه در اشعار بعضی شاعران این اشارتها آشكار و روشن قابل مشاهده است. البته كسانی چون ابن عساكر و ابن كثیر وجود این خبر را به هیچ وجه مستندی برای شیعیان تلقی نكردهاند. ابن كثیر گویا میخواهد وانمود كند كه تعریف پیامبر در حق علی(ع) در واقعه غدیر ظاهراً بیشتر برای اسكات كسانی بوده است كه از سختگیریهای امیرمؤمنان(ع) در امر صدقات یمن ناراضی بودهاند امّا در پذیرش این ادّعا جای تأمّل زیادی وجود دارد زیرا بر اساس آنچه ابن هشام و دیگران گفتهاند پیغمبر در مكّه و قبل از حركت به مدینه جواب ناراضیان مذكور را داده بود.(۱۴) ضیاءالدین مقبلی متوفی به سال ۱۱۰۸ هجری میگوید اگر حدیث غدیر مسلّم نباشد هیچ امر مسلّمی در اسلام وجود ندارد.(۱۵) حقایق تلخی وجود دارد كه باید نسل حاضر بداند، نبی اكرم(ص) نسبت به وصایت و ولایت علی بن ابی طالب(ع) با منتهای صراحت وصیت كرد ولی عدّهای آن را پشت گوش انداختند و اگر به فرمان مؤسس بزرگ اسلام گردن نهاده بودند، سرنوشت جهان اسلام جز آن بود كه شد و مسلمین هرگز گرفتار تفرقه و اختلاف نمیشدند و اتحاد و یگانگی، آنان را از بلاهایی كه به ایشان رسید حفظ میكرد. آری جوینده حقایق باید نكاتی را بداند، احساسات را به یكسو افكند، از خطاهای گذشته پند گیرد. به راستی اگر پیشینیان برگرد غدیر حصاری نكشیده بودند و در طول اعصار راهش را نبسته بودند اكنون فَیَضان آن سراسر گیتی را گرفته و جهانیان را از چشمه پربهره خود سیراب ساخته بود غدیر واقعهای نیست كه صرفاً جنبه تاریخی داشته باشد و هر انسانی مكلّف است حق را در این زمینه بشناسدو به آن معتقد باشد. مضمون و مقصود این رویداد در هر لحظه از حیات جامعه اسلامی مصداق و مورد دارد و جوهر اصلی آن تعیین شكل صحیح رهبری است و مؤمن بودن به امامت پیشوای عادل و بیعت نمودن با رهبری عادل، مؤمن و پرهیزكار. از این رو حماسه غدیر چون مشعلی جاویدان در ذهنها و زمانها و اعصار تابندگی دارد.
● عیدی جاویدان خجسته
فرّخا عید دلپذیر غدیر كه جوان شد ازو زمانه پیر
پیر گیتی، جوانی از سر یافت از فرّ عید دلپذیر غدیر(۱۶)
رسول اكرم(ص) فرمودهاند: برترین عید مسلمانان، عید غدیر است و امام صادق(ع) میفرمایند: روز غدیر خم برترین عیدهای امت
من است و آن روزی است كه خداوند در آن روز دین را كامل كرد.(۱۷) فیّاض بن محمد بن عمر طوسی میگوید در روز غدیر دیدم كه امام رضا(ع) جمعی از دوستان را برای صرف غذا به حضور پذیرفته بود، در آن روز با امكانات تازهای غیر از آنچه در دیگر روزها در خانه امام بكار میرفت، میهمانان پذیرایی شدند و امام همواره فضیلت و عظمت آن روز و سابقه دیرینش را در تاریخ اسلام شرح میداد.(۱۸)
از نخستین سال پیدایش غدیر، مسلمانان بر حسب توصیه رسول اكرم و ائمه هدی این روز را عید میگرفتند و جشنها برپا كرده و با شادمانی فرا رسیدن سالروز آن را به یكدیگر تبریك میگفتهاند، به دیدن علما و سادات میرفتهاند. به دعا و زیارت، كارهای نیك و استمالت از مستمندان، دستگیری افراد ناتوان و اطعام بینوایان میپرداختهاند و بر خویشتن و خانوادهشان وسعت بیشتری داده و جامههای نو برتن میكردهاند. در خلال زمانهای گذشته و سپری شدن قرنها و ادوار تاریخی هر سال این عید خجسته ماجرای جاویدان خود را با طراوتی افزونتر جلوهگر میسازد و توجه جهانیان را به واقعهای بسیار مهم و سرنوشت ساز كه در خود گنجانیده است، جلب میكند و بدین وسیله این یادگار ارزشمند اسلام و وصیت رسول اكرم(ص) در مورد خلافت و وصایت علی بن ابی طالب(ع) از دستبرد نسیان مصون مانده و غبار گذشت زمان از سیمایش سترده میگردد.
این عید صرفاً به شیعیان اختصاص ندارد و شواهد تاریخی نشان میدهد دیگر مسلمانان در برگزاری آن اهتمام میورزیدهاند. ابوریحان بیرونی دانشور مشهور ایرانی مربوط به قرن پنجم هجری، در اثر معروف خود، غدیر را از عیدهایی بر شمرده است كه همه مسلمین برپا میداشتهاند و آن را جشن گرفتهاند.(۱۹) ابن طلحه شافعی میگوید: غدیر عید است و یادگاری تاریخی زیرا روزی است كه پیامبر آشكارا و صریح علی(ع) را به مقام ارجمند امامت و رهبری بعد از خود، برگزید و با آن موقعیت رفیع، او را بر دیگر مسلمانان فضیلت بخشید.(۲۰)
دانشمندان معروفی از اهل سنت در آثار خود غدیر را عید نامیدهاند و تأیید كردهاند این عید به دستبانی عالیقدر اسلام پایه گذاری شده و اختصاص به شیعیان ندارد. در آثار ادبی و اشعار شعرای عرب نیز تشبیهات زیبایی به شبهای جشن عید غدیر دیده میشود.(۲۱) محقق برجسته لبنانی و عالم اهل سنت عبد اللّه علایلی چنین گفته است: عید غدیر جزء اسلام است. هر كس آن را منكر شود، اسلام را انكار كرده است.(۲۲) سید بن طاووس در كتاب الاقبال خود نقل كرده است در این روز چون مؤمنی را ملاقات كنی مستحب است تبریك گفته و بگوئید: الحمد للّه الّذی جعلنا من المتمسكین بولایهٔ امیرالمؤمنین و الائمهٔ علیهم السلام.
غلامرضا گلی زواره
۱. كتاب غمها و شادیها، ص ۳۵ ـ ۳۴.
۲. این روایت را حاكم در مستدرك به سند خود از ابواسحاق نقل كرده است.
۳. حافظ ابونعیم اصفهانی متوفی به سال ۴۳۰ هجری این حدیث را در كتاب حلیهٔ الاولیاء آورده است.
۴. درباره چگونگی برگزاری این مراسم توسط رسول اكرم(ص) بنگرید به فضائل الصحابه، احمد بن شعیب نسایی، مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۱۱۸ و ۱۱۹؛ ج ۴، ص ۲۸۱ و ۳۶۸؛ ج ۵، ص ۳۷۰، سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، ج ۱، ص ۴۳ مستدرك الحاكم، حاكم نیشابوری، ج ۳، ص ۱۰۹ و ۳۷۱؛ مجمع الزوائد، نورالدین میثمی، ج ۷، ص ۱۷ ؛ ج ۶، ص ۱۰۸ ـ ۱۰۴ ؛ ج ۹، ص ۱۶۴؛ المعیار و الموازنه ابی جعفر اسكافی، تحقیق شیخ محمد باقر محمودی، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۲ المصنف، ابن ابی شیبهٔ الكوفی، تحقیق سعید محمد اللحام، ج ۷، ص ۴۹۹ و ۵۰۳.
۵. الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۷ ؛ طبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۲۵.
۶. الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۷ ـ ۶۶.
۷. سوره مائده(پنجمین سوره قرآن)، آیه ۶۷.
۸. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۶ ؛ كامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۲۱۰.
۹. متن كامل این خطبه در كتاب احتجاج طبرسی آمده است.
۳۲. سوره مائده، آیه ۳.
۱۰. نك: بحارالانوار، ج ۲۱، ح ۳۷؛ الغدیر، علامه امینی، ج ۱، عوالم العلوم، ج ۱۵ و نیز بنگرید به احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۷۱، المنار، رشید رضا، ج ۶، ص ۲۶۴، سیره حلبی، ج ۳، ص ۳۰۲.
۱۱. حماسه غدیر، نگارش و گردآوری، محمد رضا حكیمی، ص ۳۶۰.
۱۲. همان، ص ۳۷۳.
۱۳. سیره ابن هشام، ج ۴،ص ۲۷۵.
۱۴. الدیر، ج ۱، فصل الكلمات حول سند الحدیث .
۱۵. دیوان طرب شیرازی، ص ۲۱۳.
۱۶. حماسه غدیر، ص ۳۸
۱۷. الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۷.
۱۸. آثار الباقیه، ص ۳۹۵.
۱۹. الغدیر، ج ۱، ص ۲۶۷.
۲۰. همان، ج ۱، ص ۲۶۹.
۲۰. الشیعه و التشیع، محمد جواد مغنیه، ص ۲۸۸.
۱. كتاب غمها و شادیها، ص ۳۵ ـ ۳۴.
۲. این روایت را حاكم در مستدرك به سند خود از ابواسحاق نقل كرده است.
۳. حافظ ابونعیم اصفهانی متوفی به سال ۴۳۰ هجری این حدیث را در كتاب حلیهٔ الاولیاء آورده است.
۴. درباره چگونگی برگزاری این مراسم توسط رسول اكرم(ص) بنگرید به فضائل الصحابه، احمد بن شعیب نسایی، مسند احمد بن حنبل، ج ۱، ص ۱۱۸ و ۱۱۹؛ ج ۴، ص ۲۸۱ و ۳۶۸؛ ج ۵، ص ۳۷۰، سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، ج ۱، ص ۴۳ مستدرك الحاكم، حاكم نیشابوری، ج ۳، ص ۱۰۹ و ۳۷۱؛ مجمع الزوائد، نورالدین میثمی، ج ۷، ص ۱۷ ؛ ج ۶، ص ۱۰۸ ـ ۱۰۴ ؛ ج ۹، ص ۱۶۴؛ المعیار و الموازنه ابی جعفر اسكافی، تحقیق شیخ محمد باقر محمودی، ص ۲۱۴ ـ ۲۱۲ المصنف، ابن ابی شیبهٔ الكوفی، تحقیق سعید محمد اللحام، ج ۷، ص ۴۹۹ و ۵۰۳.
۵. الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۷ ؛ طبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۲۵.
۶. الاحتجاج، ج ۱، ص ۶۷ ـ ۶۶.
۷. سوره مائده(پنجمین سوره قرآن)، آیه ۶۷.
۸. تاریخ طبری، ج ۲، ص ۲۱۶ ؛ كامل ابن اثیر، ج ۲، ص ۲۱۰.
۹. متن كامل این خطبه در كتاب احتجاج طبرسی آمده است.
۳۲. سوره مائده، آیه ۳.
۱۰. نك: بحارالانوار، ج ۲۱، ح ۳۷؛ الغدیر، علامه امینی، ج ۱، عوالم العلوم، ج ۱۵ و نیز بنگرید به احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۷۱، المنار، رشید رضا، ج ۶، ص ۲۶۴، سیره حلبی، ج ۳، ص ۳۰۲.
۱۱. حماسه غدیر، نگارش و گردآوری، محمد رضا حكیمی، ص ۳۶۰.
۱۲. همان، ص ۳۷۳.
۱۳. سیره ابن هشام، ج ۴،ص ۲۷۵.
۱۴. الدیر، ج ۱، فصل الكلمات حول سند الحدیث .
۱۵. دیوان طرب شیرازی، ص ۲۱۳.
۱۶. حماسه غدیر، ص ۳۸
۱۷. الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۷.
۱۸. آثار الباقیه، ص ۳۹۵.
۱۹. الغدیر، ج ۱، ص ۲۶۷.
۲۰. همان، ج ۱، ص ۲۶۹.
۲۰. الشیعه و التشیع، محمد جواد مغنیه، ص ۲۸۸.
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست