شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


زمستان مطبوعات در بهار طبیعت


زمستان مطبوعات در بهار طبیعت
در تاریخ مشهور است روم باستان یکی از طولانی ترین تعطیلات سالیانه را میان ملت های آن زمان داشته است و در برخی دوره ها این تعطیلات گاه تا مرز ۲۰۰ روز در سال هم می رسید اما اگر روم باستان به ضرب المثل پرتعطیل ترین کشور باستانی مشهور شده است شاید بتوان ایران را هم پرتعطیل ترین کشور جهان در عصر مدرن دانست.
نظام تقویمی ایران به گونه یی است که مثلاً در برخی حوزه ها از جمله نظام آموزشی گاهی تا نیمی از سال را در تعطیلات به سر می برد و ناگفته پیداست چنین تعطیلی های گسترده تا چه حد می تواند بر کیفیت آموزشی در کشور تاثیرگذار باشد. البته حجم تعطیلات در سایر حوزه ها به اندازه نظام آموزشی کشور نیست اما طی سال های اخیر وضعیتی به وجود آمده است که مرتب و به بهانه های مختلف بر حجم تعطیلات در کشور افزوده می شود و از همه مهم تر چیره شدن فضای رکود بر کشور است.
در ایامی که کشور تعطیل می شود اگر یکی دو روز از ایام هفته هم به اصطلاح بین التعطیلات قرار گیرد خودبه خود آن ایام هم یا تعطیل می شود یا در خوشبینانه ترین حالت نیمه تعطیل می شود. عوارض تعطیلات و توقف ناگهانی فعالیت های عادی در کشور موضوعی است که همیشه انتقاد کارشناسان را به دنبال داشته است و آنان خواستار ارائه طرحی برای ساماندهی روزهای تعطیل در کشور هستند.
اگرچه می توان عوارض منفی تعطیلات طولانی را بر فعالیت های عادی کشور در حوزه های مختلف به تفکیک بررسی کرد اما در گزارش حاضر سعی می شود تا عوارض چنین تعطیلاتی بر نظام رسانه یی کشور بررسی شود. اهمیت این مقوله به واسطه ضرورت حیاتی تداوم ارتباط دوجانبه دولت و ملت با یکدیگر و نیز ارتباط مستمر و دوجانبه کشور با جهان خارج است. در واقع رسانه ها از جمله مطبوعات به عنوان یکی از حلقه های مهم این ارتباط قلمداد می شوند و هرگاه این حلقه مفقود شود ارتباطات نیز خودبه خود قطع می شود.
هر چقدر غیبت رسانه ها به درازا کشیده شود تاثیرات قطع ارتباطات نیز به صورت تصاعدی افزایش می یابد و گاه این وضعیت به مرحله یی می رسد که از آن اصطلاحاً تحت عنوان «خلاء خبری» یاد می شود. خلاء خبری به وضعیتی اطلاق می شود که هیچ ابزار مناسب و فراگیری که به آسانی در دسترس باشد برای تبادل اخبار، آرا و نظرات شهروندان و دولت با یکدیگر و نیز جهان خارج وجود ندارد.
شاید اکنون در کمتر کشور توسعه یافته یی بتوان نمونه یی را یافت که در آن خلاء خبری مطلق یا نسبی حاکم شود. حتی در کشورهای کمتر توسعه یافته به مانند ایران نیز خلاء خبری کمتر رخ می دهد یا اگر چنین فضایی حاکم شود به واسطه برخی تحولات و اتفاقات غیرمنتظره از قبیل جنگ یا حوادث طبیعی است. اما در ایران وضعیت کاملاً متفاوت است؛ ایران در ایام تعطیلات و بین تعطیلات نوروز گاه تا ۲۰ روز در رکود کامل خبررسانی به سر می برد.
به واقع هیچ رسانه موثری وجود ندارد تا در چنین ایامی به اطلاع رسانی بپردازد و بازخورد افکار عمومی را نسبت به وقایع جاری منعکس کند. شاید در سال های گذشته به واسطه اینکه کشور در ایام نوروز از نظر داخلی و خارجی در رکود کامل به سر می برد خلاء مطبوعات و صدا و سیما چندان آشکار نبود هر چند کارشناسان چنین وضعیتی را قابل انتقاد می دانستند.اما امسال وضعیت به گونه یی متفاوت با سال های گذشته بود.
نوروز امسال یکی از پرخبرترین دوره های خبری حیات سیاسی ایران بود. در شرایطی که هیچ روزنامه یی چاپ نمی شد تا به اطلاع رسانی درباره وقایع جاری بپردازد و صداوسیما هم اخبار را به گونه یی پخش می کرد که اگر پخش نمی کرد بهتر و سنگین تر بود اما این رسانه های شنیداری، دیداری و نوشتاری خارجی بودند که ایران را در صدر اخبار خود قرار دادند. طی دو سه هفته گذشته که خلاء خبری مطلق در ایران حاکم بود رسانه های خارجی با قدرت تمام مانور خبری دادند و وقایع ایران را آنگونه که می خواستند منعکس کردند.
در این میان هیچ کانال خبری داخلی هم وجود نداشت تا به دفاع حداقلی از منافع ملی ایرانیان بپردازد و میدان برای رقبای خارجی کاملاً خالی بود. تحلیل محتوایی اخبار رسانه های خارجی طی سه هفته گذشته نشان می دهد بر ابعاد موج تخریبی درباره ایران افزوده شده و در این میان حتی کشورمان در بازداشت ۱۵ ملوان انگلیسی به خاطر ورود غیرقانونی به آب های سرزمینی ایران کاملاً وارونه جلوه گر شد.
در حالی که یکی دو هفته پیش از آن یعنی زمان نمایش فیلم توهین آمیز ۳۰۰ به واسطه حضور رسانه ها موجی از اعتراض ها علیه اکران این فیلم در سینماهای غرب به راه انداخته شد. در واقع در نمایش فیلم ۳۰۰ و دستگیری ۱۵ ملوان انگلیسی که هر دو به نوعی با پرستیژ و منافع ملی ایرانیان در ارتباط بود یک تفاوت وجود داشت و آن هم حضور قوی مطبوعات در اعتراض به فیلم ۳۰۰ و خلاء خبری در ماجرای دستگیری ملوانان انگلیسی بود. در ماجرای اخیر نه تنها افکار عمومی ایرانیان به خوبی از عمق ماجرا آگاه نشد بلکه حتی طرف های خارجی هم نمی دانستند مواضع احزاب، گروه ها، شخصیت های سیاسی و افکار عمومی در قبال این واقعه چیست.
● چرایی تعطیلی مطبوعات
اکنون این سوال پیش می آید چرا مطبوعات در ایران منتظر کوچک ترین بهانه یی هستند تا از انتشار خودداری کنند و چند روزی را به عنوان تنفس در تعطیلی سیر کنند؟ آیا انتشار مطبوعات در ایران برای مردم، حاکمیت و ارباب رسانه ها از آنچنان اهمیت و ضرورتی برخوردار نیست که حتی قریب یک ماه هم در تعطیلی گسترده و همگانی به سر برند و از آن مهم تر هیچ عکس العملی را هم موجب نشود؟ یا اینکه حساسیت ها وجود دارد اما به خاطر مشکلات اقتصادی مطبوعات یا نوع فرهنگ خاص حاکم بر ایران - یعنی عدم علاقه به خواندن - خود به خود زمینه را برای تعطیلی خواسته یا ناخواسته مطبوعات فراهم می کند؟
در واقع اگر بخواهیم برای این سوال جوابی پیدا کنیم باید بگوییم ترکیبی از عوامل یادشده در رکود خبری حاکم بر ایران موثر است. نگاهی به تاریخ رابطه مطبوعات با حاکمیت در ایران نشان می دهد این رابطه به صورت نسبی غیردوستانه بوده است و همیشه دولت ها نسبت به مطبوعات نگاه منفی و بدبینانه داشته اند. از همین رو می بینیم شاید دولت ها به خاطر اینکه در چنین ایامی - یعنی تعطیلی ۲۰ روزه - خود را از گزند انتقادات مصون می بینند از چنین وضعیتی استقبال باطنی می کنند هرچند آن را نشان نمی دهند.
در واقع دولت ها در چنین شرایطی ترجیح می دهند به واسطه کاهش انتقادات از خود از خیر منافع انتشار مطبوعات هم بگذرند. البته این تنها یکی از عوامل است زیرا بخشی دیگر به فرهنگ حاکم بر یک ملت برمی گردد. معمولاً ایرانیان مشهور به ملتی هستند که کمتر به مطالعه متون علاقه دارند و بیشتر مایل اند اطلاعات مورد نیاز خود را از راه های شنیداری و دیداری کسب کنند. همین مساله در کنار نگاه های تنگ نظرانه دولت ها باعث شده است تا از یک سو تیراژ مطبوعات در ایران به نسبت سرانه جمعیت یکی از پایین ترین ها در جهان باشد و از سوی دیگر تعطیلی همگانی مطبوعات هم از سوی دولت و افکار عمومی به راحتی پذیرفته شود.
بروز چنین وضعیتی در عرصه رسانه یی باعث شده مطبوعات در ایران به مانند سایر کشورهای جهان از آنچنان قوت، ریشه و استحکام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردار نشوند تا بتوانند انتشار مستمر خود را تضمین کنند. نگاهی به آمارها نشان می دهد در کشورهایی مانند امریکا و ژاپن روزنامه هایی با تیراژ بالای ده میلیون چاپ و منتشر می شود اما مجموعه تیراژ واقعی مطبوعات در ایران حتی به مرز میلیون هم نمی رسد. همین وضعیت به خوبی نشانگر میزان قوت و استحکام مطبوعات در ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان است. در چنین شرایطی است که مالکان مطبوعات در ایران حتی مطبوعات دولتی هم ترجیح می دهند در ایام تعطیلات و شبه تعطیلات از انتشار بازبمانند.
● راهکار چیست؟
در واقع راهکارهای رفع چنین وضعیتی در شناسایی علل بروز آن نهفته است. هرگاه مطبوعات در ایران بتوانند از آنچنان میزانی از قدرت اقتصادی و نفوذ در افکار عمومی برخوردار شوند که حضور آنان به صورت مستمر ضروری بنمایاند آنگاه می توان امیدوار بود دوران تعطیلی ۲۰ روزه و همگانی مطبوعات هم به سر آید. تغییر رویکرد دولت ها به مطبوعات و رفع برخی موانع اطلاع رسانی مستقل از جمله کاهش سقف سانسور می تواند موثر باشد.
ایرج جمشیدی
منبع : روزنامه اعتماد