پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا


آیندة زبان و ادب فارسی در ترکیه


آیندة زبان و ادب فارسی در ترکیه
زبان وسیلة تفهیم و تفاهم بین افراد و در عین حال در روابط علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میان کشورها و ملت‏های مختلف ایفاگر نقش اساسی است. در همین راستا رابطة محکم و دیرینة زبان فارسی و زبان ترکی، در طول تاریخ نقش تعیین کننده‏ای در روابط ایران و ترکیه داشته است. ایران و ترکیه، ایرانیان و ترکان، زبان‏فارسی و زبان‌ترکی مثل رشته هایی است که جبر تاریخ و موقعیت جغرافیایی، آنها را به طور نا‏گسستنی و قطع نشدنی به هم پیوند زده است.
یکی از مهم‏ترین مشترکات بین ترکان و ایرانیان، مبادلة واژه و تأثیر متقابل دو زبان فارسی و ترکی است. ترکان و ایرانیان واژه‏های زیادی از یکدیگر گرفته و در زبان خود استفاده کرده‏اند. با این وصف می‏توان گفت که زبان فارسی همراه با زبان عربی، در رأس یکی از آن زبان‏هایی قرار می‏گیرد که زبان ترکی از آنها تأثیر قابل اعتنایی پذیرفته است. برای مثال ترکان به خاطر آنکه با دین اسلام از طریق ایرانیان آشنا شده‏اند، اولین اصطلاحات دینی را (مانند نماز و آبدست و روزه که امروزه «اوروچ» تلفظ می‏شود) از ایرانیان اخذ کرده‏اند. در مجموع تاریخ زبان فارسی در ترکیه را می‏توان در دو بخش جداگانه بحث و بررسی کرد: دوره قبل از جمهوری و دورة بعد از جمهوری.
از آنجا که وضعیت زبان و ادب فارسی در دورة سلجوقی و عثمانی کمابیش بر همگان معلوم است، بنابراین در این مختصر به مسائل جزئی تاریخی وارد نمی‏شوم و کلیات را مطرح می‏کنم.
● وضعیت کلی زبان فارسی در دورة قبل از جمهوری در ترکیه
در دوره‏های سلجوقی و عثمانی، فرهنگ، زبان و ادبیات ایران تأثیر بسزایی بر فرهنگ، زبان و ادب ترکی گذاشته است که علی‏رغم تمام دگرگونی‏هایی که از دوره‏های تنظیمات و مشروطیت به بعد، در زبان و ادب و فرهنگ و دستگاه آموزشی ترک انجام شده، آثار آن با وجود کم‌رنگ و بی‏رونق شدن، کما بیش باقی مانده است. در این مختصر به چند نکتة کلی دربارة علل اصلی توجه و علاقة ترکان به زبان فارسی و نتایج این توجه اشاره می‌کنیم.
اولین و مهم‏ترین علت توجه ترکان به زبان فارسی شاید این بود که آنها هنگام کوچ‏های دسته‏جمعی و بزرگ از خاک آسیای میانه به سوی آناتولی، همیشه با ایرانیان روبرو شده و سالیان دراز کنار آنها زندگی کرده بودند. این امر باعث ورود کلمات و اصطلاحات زیادی از زبان فارسی به زبان ترکی شد. دوم اینکه ترکان از طریق ایرانیان با عقاید دین اسلام آشنا شده و تعداد زیادی از مفاهیم و اصطلاحات دینی را از آنها آموخته بودند. بدین ترتیب زندگی مشترک دوشادوش ایرانیان راه را برای تأثیر گذاری زبان فارسی بر زبان ترکی به سرعت هموار کرد و کلمات فارسی همراه با سیل کلمات عربی در متن زبان ترکی جای خود را باز کرد. وقتی ترکان در آسیای صغیر کاملاً مستقر شدند و استانبول را در سال ۱۴۵۳ گشودند، زبان فارسی به همراه زبان عربی وترکی از زبان‏های متداول امپراتوری عثمانی گشت و تعداد زیادی از ادیبان و شاعران ایرانی به دربار عثمانی راه یافتند.
همزمان با روند پیدایی و رشد زبان و ادب ترک، آموزش زبان فارسی هم به عنوان واحدهای درسی، وارد مدرسه‏های آن زمان شد. آثار ادیبانی چون عطار، مولانا، سعدی، حافظ، جامی و غیره جزوی از فرهنگ و ادب ترکی شد و مورد استقبال و توجه و قبول قرار گرفت و دانشمندان بسیاری بر این متون ادبی شروح و حواشی و تعلیقات نوشتند. ظاهراً علت اصلی این پذیرش صمیمانه این بود که نیاکان ما بدون هیچ شایبه‏ای بزرگان ادب فارسی را در دایرة بزرگ فرهنگ اسلامی خود و جزوی از خود می‏دانستند . آثار بزرگان ادب فارسی چون مثنوی مولوی، گلستان سعدی، دیوان حافظ، پندنامة عطار و…. قبل از اینکه مربوط به یک زبان خارجی باشد، به عنوان آثار مشترک اسلامی در مدارس عثمانی تدریس می‏شد. بدین وجه سال‏های طولانی زبان‏های عربی و فارسی پا به پای زبان ترکی، در حوزه‏های علمی و فرهنگی سرزمین‏های بس وسیع امپراطوری عثمانی، گسترش عظیمی پیدا کرد و مورد توجه قرار گرفت.
بی‏شک در پرتو این برخورد و بینش بود که ترکان در دوره‏ای از تاریخ خود، نه تنها از کلمات عربی و فارسی استفاده کردند، بلکه مستقیماً از این دو زبان بهرة لازم را برده و آثار قابل اعتنایی به این دو زبان از خود بر جای گذاشتند. با اینکه زبان ترکی به نحوی تحت تأثیر عربی و فارسی قرار گرفته است، نباید از این نکته غفلت کرد که خصوصاً حمایت ترکان عثمانی از زبان فارسی باعث شده است که در طول تاریخ، زبان و ادب فارسی به واسطة علما و فضلای امپراطوری عثمانی، تا دل کشورهای اروپا گسترش پیدا کند و قلمرو نفوذ خود را وسعت بخشد.
در این میان شاعران و نویسندگان عثمانی، حتی عده‏ای از فرمانروایان عثمانی با استفاده از مصالح زبان عربی و فارسی، بناهای بس عظیمی ساختند و آثار زیادی (اعم از منظوم و منثور) از خود بر جای گذاشتند. یاد آوری این نکته هم ضروری می‏نماید که اگرچه شاعران ترک از مضامین و ترکیبات شعر کلاسیک فارسی استفاده کردند، درونمایه‏های این دو ادبیات، با وجود شباهت ظاهری متمایز از هم است و هریک قیمت و ارزش منحصر به فرد خود را دارد. این بدان معنی است که هرچند مصالح ساختمانی شعر کلاسیک دیوانی ترک، اغلب از عناصر ایرانی گرفته شده، طرز معماری ساختمان آن، خاص ادب ترک است.
با ورود جریان‏های ادبی و سیاسی سرزمین غرب به قلمرو عثمانی از قرن هجدهم به بعد و در نتیجة دایرشدن نهادهای تعلیم و تربیتی به روش‏های جدید، زبان‏های فارسی و عربی اندک اندک رونق و اعتبار گذشتة خود را از دست دادند و جای خود را به زبان‌های فرانسوی و آلمانی واگذار کردند. هر چند زبان فارسی به عنوان یک زبان خارجی در مدارس عثمانی تدریس می‏شد، ادبیات ترک به مرور از مضامین مشترک دور می‏گشت و به ادب غرب می‏گروید. از قرن نوزدهم به بعد، گروهی از ادیبان و زبان‏شناسان برای تصفیة کلمات عربی و فارسی از ترکی، حرکت جدیدی را آغاز کردند. آنها معتقد بودند که باید زبان ترکی را از تأثیر بیشتر عربی و فارسی نجات داد. بدین‌گونه این حرکت جدید، نقطة عطفی در سیر بعدی زبان ترکی بود و راه را برای پاک‏سازی کلمات عربی و فارسی، به ویژه در دورة جمهوری هموار کرد.
وضع زبان و ادب فارسی بعد از دوره جمهوری
با تأسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳م.، در ساخت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی کشور دگرگونی‏هایی عظیم و انقلابی صورت گرفت. یکی از این تحولات بزرگ و انقلابی، تلاش برای ساده و سره کردن زبان ترکی بود.
آتاترک، بانی بزرگ جمهوری ترکیه، معقتد بود که ترک‏ها فقط با تدریس علوم دینی و عربی و فارسی نمی‏توانند در میان ملل پیشرفته جایگاهی کسب کنند. از این رو وی می‏خواست زبان ترکی را از تأثیر بیش از حد معمول و معقول زبان‏های خارجی، به خصوص عربی و فارسی رها کند؛ چون زبانی که در زمان عثمانیان به طور مخلوطی ناهماهنگ از سه زبان ترکی، عربی و فارسی به نام ترکی عثمانی به وجود آمده بود، میدان را برای گسترش و تحول و پیشرفت زبان ترکی کاملاً تنگ کرده بود، به حدی که فهم آن نه تنها برای مردم عادی، بلکه برای روشنفکران و محصّلان هم مشکل شده بود. آنها مجبور بودند دستور سه زبان متفاوت از هم را یاد بگیرند و این کار چندان آسانی نبود.
آتاترک گذشته از فراهم آوردن زمینۀ بسیار مناسب برای گسترش زبان ترکی، حروف لاتین را نیز جایگزین الفبای عربی کرد. با این که در ترکیه و دیگر نقاط جهان اسلام عده‏ای با این فکر او مخالفت کردند، وی از این اقدام منصرف نشد و در سال ۱۹۲۸م. در مدت کوتاهی به تغییر الفبا توفیق یافت. پس از آن برای مدت کوتاهی زبان‏های عربی و فارسی از میان درس‌های مدرسه حذف شد، ولی بلافاصله بعد از دهه ۳۰ میلادی، در دانشگاه‏های نوپای ترکیه، در کنار زبان‏های مختلف جهان (مانند: چینی، هندی، اردو و زبان‏های اروپایی) کرسی‏هایی برای آموزش زبان‏های عربی و فارسی احداث شد. از آن زمان به بعد، این زبان‏ها تنها در سطح دانشگاهی تدریس می‏شوند.
امروزه در چهار دانشگاه استانبول، آنکارا، ارزروم و قونیه کرسی‏های زبان و ادب فارسی در سطوح لیسانس، فوق لیسانس و دکترا مشغول آموزش زبان و ادبیات فارسی است. گذشته از آن، زبان فارسی در کرسی‏هایی مانند زبان و ادب ترک، تاریخ، فلسفه و در دانشکده‏های الهیات به عنوان یک درس اختیاری تدریس می‏شود. تاکنون هزاران دانشجو از این کرسی‏ها فارغ‏التحصیل شده‏اند و بسیاری از آنها به نحوی با زبان و فرهنگ ایران سروکار دارند.
بر همگان روشن است که مطالعات ایران‏شناسی در ترکیه، به‌ویژه پس از تأسیس دانشگا‏ه‏های جدید و بزرگ، بیش از پیش سرعت گرفته و در طول ۸۰ سال، در دوره جمهوری با انتشار آثار زیادی در زمینه‏های گوناگونی مانند: زبان، ادب، تاریخ، جغرافیا، عرفان و تصوف، سیاست، علوم دینی و علوم اجتماعی رشد خود را به اثبات رسانده است. کارهای اساتیدی چون: معلم رفعت، محمد فؤاد کوپرولو، احمد آتش، شمس‏الدین گون آلتای، عدنان صادق ارزی، عثمان توران، علی نهاد تارلان، ابراهیم قفس اوغلی، فریدون نافذ اوزلوق، آگاه سری لوند، تحسین یازیجی، عبدالباقی گولپینارلی، نوری کنج عثمان، نجاتی لغال، فاروق سومر، اسماعیل حقی، اوزون چارشیلی، حکمت ایل آیدین، آیدین صایلی، ملیحه آنبارجی اوغلی و دیگران که بزرگان و پیشروان مطالعات ایران‏شناسی در ترکیه هستند، همیشه برای ما باعث افتخار است. سعیشان مشکور باد.
در این فرصت می‏خواهم نکته مهمی را یادآور شوم و آن این که گه‏گاه به گوش می‏رسد که وضع زبان فارسی و پژوهش‏های ایران‏شناسی در ترکیه از رونق افتاده و به اصطلاح این کشور با فقدان اساتید پژوهشگر مواجه شده است. باید عرض کنم که این دید، دید درست و قابل قبولی نیست. اول اینکه تحقیقات ایران‏شناسی از آغاز گشایش کرسی‏های زبان و ادب فارسی در دانشگاه‏های مختلف ترکیه، به رغم همه کاستی‏ها و مشکلات به سرعت ادامه دارد. دوم اینکه ایران‏شناسان نسل جدید با امکانات اندک و ناچیزی که در اختیار آنهاست، با تمام قدرت تلاش می‏کنند در زمینه‏های مختلف ایران‏شناسی که اساتید بزرگوار گذشته شاید بنا به اقتضای زمان خودشان توجه زیادی به آنها نشان نداده‏اند، پژوهش کنند و زبان و ادب و فرهنگ ایران و ایرانی را به مردم خود بشناسانند و انصافاً کارهای بسیار خوبی هم تاکنون از خود بر جای گذاشته‌اند.
نکتة دیگر اینکه کار آموزش زبان فارسی در کرسی‏های زبان و ادب فارسی، نسبت به بیست – سی سال گذشته که بیشتر با تکیه به متون کلاسیک فارسی و با روش‏های نسبتاً قدیمی صورت می‏گرفت، امروزه با استفاده از روش‏های سمعی و بصری جدید آموزشی انجام می‏شود. برای مثال تدریس درس‏هایی مانند: مرجع‏شناسی، انواع ادبی، اطلاعات ادبی، جریان‏های ادبی، صناعات ادبی، نقد ادبی، زبان گفتاری، زبان مطبوعاتی، عروض، ادبیات معاصر(نظم و نثر) و تاریخ ادبیات ایران در دوره‏های قبل و بعد از اسلام همراه با دستور زبان فارسی، برنامه‏های درسی امروز را در مقایسه با برنامه‏های دوران گذشته محکم‏تر و کامل‏تر می‏کند.
گذشته از موارد مذکور، می‏توان به فعالیت‏های ترجمة آثار کلاسیک و معاصر فارسی در ترکیه اشاره کرد؛ باز هم بر خلاف آنچه در ایران تصور می‏شود، کار ترجمة آثار فارسی به ترکی همچنان به سرعت ادامه دارد و کتب ترجمه شده خوشبختانه خوانندگان، طالبان و مشتاقان زیادی در میان طبقات مختلف مردم، به خصوص روشنفکران دارد. برای مثال آثاری چون گلستان و بوستان سعدی، تذکرة الاولیای عطار یا مثنوی معنوی مولوی از آغاز دورة جمهوری به این طرف بارها ترجمه شده‏اند. از طرفی، تعداد کتب ترجمه شده در هشتاد سال اخیر در ترکیه، از فارسی به ترکی (اعم از آثار اسلامی، عرفانی، ادبی، تعلیمی یا سیاسی) از نظر کیفیت و کمیّت واقعاً چشمگیر است. گذشته از این، در این اواخر ناشران مشهور و معتبر ترکیه ترجمۀ آثار گوناگون شاعران و نویسندگان و اندیشمندان ایرانی را به چاپ رسانده اند که متأسفانه در نقطة مقابل این فعالیت‏های ادبی و فرهنگی و به خصوص ترجمة آثار فارسی به ترکی، تعداد آثار منتشر شدۀ مربوط به ترکیه و فرهنگ و ادب ترک در ایران بسیار ناچیز است.
در پایان می‏توان گفت که با هر چه بهتر و بیشتر شدن روابط دو کشور در زمینه‏های سیاسی، فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و همسایگی و با شناخت سالم و صحیح دو جامعه نسبت به همدیگر، آیندة زبان فارسی در ترکیه روشن‏تر و بهتر از گذشته خواهد گشت.
منبع : گیگاپارس