دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا


نابرابری‌های‌ شمال‌ و جنوب‌: نیم‌نگاهی‌ به‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ عرب‌


نابرابری‌های‌ شمال‌ و جنوب‌: نیم‌نگاهی‌ به‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ عرب‌
همه‌ ما در یک‌ «محیط‌ اطلاعاتی‌» زندگی‌ می‌کنیم‌. از بُعد جغرافیایی‌ این‌ محیط‌ شامل‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعه‌ عرب‌ می‌باشد. مطالعه‌ نشان‌ می‌دهد که‌ هیچ‌ نظام‌ مشخص‌ و مدون‌ اطلاعاتی‌ در این‌ محیط‌ دیده‌ نمی‌شود؛ از اطلاعات‌ تولید شده‌، میزان‌ آن‌، کیفیت‌ و شکل‌ آن‌ ، اطلاعات‌ کامل‌ و صحیحی‌ در دست‌ نیست‌؛ پژوهشگران‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ شناسائی‌ نشده‌اند؛ موضوعات‌ اساسی‌ که‌ باید برروی‌ آن‌ها پژوهش‌ صورت‌ پذیرد اولویت‌بندی‌ نشده‌ و زیرساخت‌های‌ لازم‌ برای‌ تبادل‌ اطلاعات‌ فراهم‌ نشده‌اند. سیاست‌های‌ کلان‌ ملی‌، منطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ در ارتباط‌ با نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ طراحی‌ و طرح‌ریزی‌ نشده‌اند و شبکة‌ مناسبی‌ برای‌ ثبت‌ و ضبط‌ و تبادل‌ اطلاعات‌ به‌ وجود نیامده‌ است‌. در این‌ مطالعه‌ سعی‌ شده‌ است‌ شمای‌ کلی‌ این‌ محیط‌ تحت‌ مقولات‌ فناوری‌، نیروی‌انسانی‌ آموزش‌دیده‌ و متخصص‌، زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌، مسایل‌ مربوط‌ به‌ فرهنگ‌ و توسعة‌ فرهنگی‌، عوامل‌ درون‌ محیطی‌ و برون‌ محیطی‌، مسایل‌ مربوط‌ به‌ بومی‌کردن‌ و درونی‌کردن‌ شبکه‌ها، ارتباط‌ دانشگاه‌ با جامعه‌، آموزش‌ و نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ ترسیم‌ شود.
همه‌ ما در یک‌ "محیط‌ اطلاعاتی‌" (۱) زندگی‌ می‌کنیم‌. از بُعد جغرافیایی‌ این‌ محیط‌ شامل‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعه‌ عرب‌ می‌باشد. از نظرگاه‌ زبانی‌ نیز این‌ محیط‌ به‌ کلیة‌ کشورهایی‌ که‌ از زبان‌ عربی‌ برای‌ ثبت‌ و ضبط‌ و اشاعه‌ افکار خود می‌پردازند محدود می‌شود. این‌ محیط‌ها محدود نیستند و همیشه‌ در حال‌ گسترش‌ و یافتن‌ شکل‌های‌ نوین‌ هستند. محیط‌هایی‌ که‌ درون‌کنش‌ (۲) مناسبی‌ نداشته‌ باشند دچار دگردیسی‌ غیرتکاملی‌ می‌شوند و محیط‌های‌ جدید با کنش‌ها و عملیات‌ جدید شکل‌ می‌گیرند. سوال‌ مهمی‌ که‌ در این‌ جا قابل‌ طرح‌ است‌، میزان‌ عینیت‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعة‌ عرب‌ و بارزترین‌ مشخصه‌های‌ آن‌ است‌.
مشخص‌ است‌ که‌ ما هیچ‌ نظام‌ مشخص‌ و مدون‌ اطلاعاتی‌ در این‌ جامعه‌ نمی‌بینیم‌؛ از اطلاعات‌ تولید شده‌، میزان‌ آن‌، کیفیت‌ و شکل‌ آن‌ مطلع‌ نیستیم‌؛ پژوهشگران‌ حوزه‌های‌ مختلف‌ شناسایی‌ نشده‌اند؛ موضوعات‌ اساسی‌ که‌ باید برروی‌ آنها پژوهش‌ صورت‌ پذیرد اولویت‌بندی‌ نشده‌اند و زیرساخت‌های‌ لازم‌ برای‌ تبادل‌ اطلاعات‌ فراهم‌ نشده‌اند؛ سیاست‌های‌ کلان‌ ملی‌، منطقه‌ای‌ و بین‌المللی‌ در ارتباط‌ با نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ طراحی‌ نشده‌اند و شبکة‌ مناسبی‌ برای‌ ثبت‌ و ضبط‌ و تبادل‌ اطلاعات‌ به‌ وجود نیامده‌ است‌. این‌ مسایل‌ و بسیاری‌ مسایل‌ دیگر ریشه‌ در ساخت‌ فرهنگی‌ و برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ این‌ کشورها دارند. با نگاه‌ سیستمی‌ به‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعة‌ عرب‌، آن‌ را به‌عنوان‌ یک‌ زیر سیستم‌ در سیستم‌ بزرگ‌تر کشورهای‌ اسلامی‌ و کشورهای‌ درحال‌توسعه‌ خواهیم‌ یافت‌ که‌ ارتباط‌ عمیق‌ و ناگسستنی‌ با این‌ جوامع‌ و مسایل‌ آنها دارد. با ریشه‌یابی‌ مسایل‌ و مشکلات‌ این‌ جامعه‌ می‌توان‌ شمای‌ کلی‌ جوامع‌ بزرگ‌تر را ترسیم‌ کرد. از طرف‌ دیگر، حل‌ ریشه‌ای‌ مسایل‌ اطلاعاتی‌ و برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ در این‌ محیط‌، بستگی‌ تام‌ و تمام‌ به‌ شناخت‌ مسایل‌ و مشکلات‌، استعدادها و درونداشت‌ها، اهداف‌ و برنامه‌ها و مسایل‌ جمعیتی‌ محیط‌های‌ اطلاعاتی‌ بزرگ‌تر، یعنی‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جوامع‌ اسلامی‌ و محیط‌ اطلاعاتی‌ کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ دارد.
قبل‌ از هر مطالعه‌ای‌ نگاه‌ به‌ برنامه‌های‌ توسعة‌ فرهنگی‌ این‌ جامعه‌ها در اولویت‌ قرار دارد. باید دید که‌ آیا برنامه‌ریزان‌ توسعة‌ عمومی‌ این‌ جوامع‌، مسایل‌ فرهنگی‌ را به‌ عنوان‌ شاخص‌های‌ مهم‌ توسعه‌ مدنظر قرار داده‌اند یا خیر؟ نگاه‌ برنامه‌ریزان‌ توسع ة‌ فرهنگی‌ به‌ مقولة‌ فرهنگ‌ چگونه‌ بوده‌ است‌: نگاه‌ سنتی‌ یا نگاه‌ نو و پویا؟
در قدم‌ اول‌ برای‌ شناخت‌ این‌ جامعه‌، بهتر است‌ ببینیم‌ در کجا ایستاده‌اند. در ادامه‌، مهم‌ترین‌ مسایل‌ و مشکلات‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعة‌ عرب‌ را در چند شاخص‌ مهم‌ بررسی‌ می‌کنیم‌ تا بتوانیم‌ وضعیت‌ موجود را به‌ نحو مطلوب‌تری‌ به‌ نمایش‌ بگذاریم‌.
▪ مسایل‌ مربوط‌ به‌ فناوری‌
فناوری‌ اطلاعاتی‌ و شبکه‌ها در این‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ یک‌ فناوری‌ وارداتی‌ است‌. به‌ عبارت‌ ساده‌تر این‌ فناوری‌ یک‌ فناوری‌ غیر بومی‌ است‌ که‌ با توجه‌ به‌ شرایط‌ اجتماعی‌، فرهنگی‌، انسانی‌، علمی‌ و... محیط‌ اطلاعاتی‌ جامعة‌ عرب‌ طراحی‌ و پیاده‌سازی‌ نشده‌ است‌. اکثر کشورها واردکنندة‌ این‌ فناوری‌ بوده‌ و هستند. با توجه‌ به‌ غیر بومی‌ بودن‌ این‌ فناوری‌، میزان‌ دسترس‌پذیری‌ و کاربرد این‌ فناوری‌ها بستگی‌ تام‌ به‌ میزان‌ سرمایه‌گذاری‌های‌ این‌ کشورها برای‌ خرید و وارد کردن‌ این‌ فناوری‌ها دارد و این‌ بدان‌ معنا است‌ که‌ کشورهای‌ دارای‌ توان‌ خرید بالا، به‌ صورت‌ بالقوه‌ توان‌ وارد کردن‌ فناوری‌های‌ نوین‌ و پیشرفته‌ را در مقیاس‌ وسیع‌ و گسترده‌ دارا هستند و کشورهایی‌ که‌ دارای‌ توان‌ پایین‌ اقتصادی‌ می‌باشند از چنین‌ سرمایه‌گذاری‌هایی‌ با مقیاس‌ گسترده‌ محروم‌ خواهند بود. از سویی‌ دیگر مسایل‌ زبانی‌ نیز تأثیرات‌ بسزایی‌ بر روند استفاده‌ از فن‌آورها خواهند داشت‌. متون‌ حاکی‌ از کاربرد فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ در دهة‌ اخیر، بویژه‌ در کشورهایی‌ با توان‌ خرید بالا ـ از جمله‌ عربستان‌ ـ است‌، اما مشکلات‌ زبانی‌ از عمده‌ترین‌ مسایل‌ موجود بر سر راه‌ این‌ کشور از جمله‌ در شبک ة‌ "گلف‌ نت‌" (۳) (۱) است‌.
رئوس‌ مهم‌ترین‌ مسایل‌ مربوط‌ به‌ فن‌آوری‌ شامل‌ موارد زیر است‌:
ـ فناوری‌های‌ وارداتی‌ با هزینه‌های‌ بسیار گزافی‌ وارد این‌ جوامع‌ می‌شوند؛
ـ اکثر این‌ فناوری‌ها از فناوری‌ روز جهان‌ عقب‌تر هستند و فناوری‌های‌ از رده‌ خارج‌ شدة‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ می‌باشند؛
ـ همراه‌ با ورود فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌، فرهنگ‌ آن‌ فناوری‌ها نیز وارد می‌شوند؛
ـ ورود فناوری‌های‌ نوین‌ تاثیر نامطلوبی‌ برساخت‌ واژگان‌ و زبان‌ کشور میزبان‌ دارد؛
ـ فناوری‌های‌ وارداتی‌ نیازمند نیروی‌ انسانی‌ ماهر به‌منظور بهره‌برداری‌ از این‌ فناوری‌ها هستند و به‌طور معمول‌ این‌ نیروی‌انسانی‌ ماهر و آموزش‌ دیده‌ بسیار کم‌ است‌؛
ـ هیچ‌کدام‌ از این‌ کشورها توان‌ علمی‌ و آموزشی‌ لازم‌ برای‌ آموزش‌ نیروی‌ انسانی‌ را ندارند؛
ـ روند شتابناک‌ استعمار اطلاعاتی‌، به‌ واسطة‌ نیاز به‌ نیروی‌انسانی‌ و گسیل‌ آنها برای‌ فراگیری‌ علوم‌ و فنون‌ جدید به‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ تشدید می‌شود؛
ـ به‌ علت‌ بومی‌ نبودن‌، فناوری‌ها تاثیر مناسبی‌ بر زیرساخت‌های‌ اطلاعاتی‌ گذشته‌ ندارند؛
ـ میزان‌ بهره‌مندی‌ از این‌ فناوری‌ها منوط‌ به‌ توان‌ اقتصادی‌ است‌؛ هرگاه‌ بنابه‌ دلایل‌ متعدد، وضعیت‌ اقتصادی‌ این‌ کشورها دستخوش‌ رکود و تغییرات‌ منفی‌ شود، تأثیر مستقیمی‌ برروی‌ میزان‌ بهره‌گیری‌ از این‌ فناوری‌ها خواهد گذاشت‌. ضمن‌ آن‌ که‌ باید توجه‌ داشته‌ باشیم‌ که‌ اکثر این‌ کشورها در زمرة‌ کشورهای‌ تک‌ محصولی‌ ــ و اکثراً وابسته‌ به‌ اقتصاد نفتی‌ ــ می‌باشند . تغییرات‌ بازارهای‌ تک‌ محصولی‌ همیشه‌ تاثیرات‌ منفی‌ زیادی‌ بر برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ این‌ کشورها گذاشته‌ است‌.
تعمیر، نگهداری‌ و راه‌اندازی‌ سیستم‌های‌ اطلاعاتی‌ پیشرفته‌ نیز از جمله‌ مسایلی‌ است‌ که‌ دور باطل‌ استعمار اطلاعاتی‌ را تشدید می‌کنند.
این‌ روند ـ یعنی‌ فناوری‌ در مقابل‌ منابع‌ طبیعی‌ ـ تا زمانی‌ ادامه‌ خواهد یافت‌ که‌ ذخایر منابع‌ طبیعی‌ قابل‌ اطمینان‌ باشند.
تغییرات‌ مداوم‌ در حوزة‌ سخت‌افزار معمولاً به‌ حدی‌ زیاد است‌ که‌ گاه‌ حتی‌ کشورهای‌ با توان‌ اقتصادی‌ بالا از گردونة‌ رقابت‌ در واردات‌ فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ عقب‌ می‌مانند. این‌ تغییرات‌ هزینه‌های‌ زیادی‌ را برای‌ این‌ کشورها می‌تراشد.
این‌ جوامع‌ در مقابل‌ مخاطرات‌ احتمالی‌ فناوری‌های‌ وارداتی‌ ایمن‌ (واکسینه‌) نمی‌شوند.
▪ مسایل‌ مربوط‌ به‌ نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ و آموزش‌دیده‌
دومین‌ عامل‌ مهم‌، نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ و آموزش‌ دیده‌ است‌. این‌ معضل‌ از دوسو بر جریان‌ توسعه‌ و اطلاعات‌ تأثیر می‌گذارد. از یک‌ سو این‌ جوامع‌ نیازمند کسانی‌ هستند که‌ این‌ فناوری‌ها را راه‌اندازی‌ کنند و به‌کار گیرند و از سوی‌ دیگر، برای‌ آموزش‌ آنها نظام‌های‌ آموزشی‌ این‌ کشورها آمادگی‌ کافی‌ ندارند و مجبور به‌ اعزام‌ نیروی‌انسانی‌ برای‌ کسب‌ مهارت‌های‌ لازم‌ به‌ همان‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ هستند. ضمن‌ این‌ که‌ انتقال‌ فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌، معمولاً بدون‌ توجه‌ به‌ زیرساخت‌های‌ اساسیِ نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ و کارآمد، نظام‌ آموزشی‌ متناسب‌، ارتباط‌ دانشگاه‌ و صنعت‌، فاجعه‌ای‌ دو سویه‌ است‌. از یک‌ سو با ورود هر فناوری‌ نیازمند وارد کردن‌ فرهنگ‌ و نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ از کشور میهمان‌ به‌ کشور میزبان‌ هستند و از سوی‌ دیگر با ورود فناوری‌های‌ این‌ چنینی‌، به‌ مهارت‌زدایی‌ از نیروی‌انسانی‌ بومی‌ پرداخته‌ می‌شود و نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ بومی‌، استحاله‌ می‌گردد. در مادة‌ ۴۷ «راهبرد بین‌المللی‌ توسع ة‌ سازمان‌ ملل‌ برای‌ دهة‌ سوم‌» آمده‌ است‌ که‌ «نبود نیروی‌انسانی‌ ماهر، در بیش‌تر موارد استفاده‌ از امکانات‌ موثر و بالقوه‌ در کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ را ناممکن‌ می‌سازد. در این‌ زمینه‌، تربیت‌ نیروی‌انسانی‌ ماهر مورد نیاز، به‌ تامین‌ استقلال‌ ملّی‌ و تحقق‌ اهداف‌ توسعه‌ای‌ کشورهای‌ درحال‌توسعه‌ کمک‌ خواهد کرد»(۲). در مورد نیروی‌انسانی‌ مسایل‌ زیر قابل‌ توجه‌ است‌:
ـ با ورود هر فناوری‌ نیازمند نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ و ماهر هستیم‌؛
ـ برای‌ تربیت‌ نیروی‌انسانی‌ متخصص‌ مجبور به‌اعزام‌ نیروی‌ جوان‌ برای‌ کسب‌ مهارت‌ها و فنون‌ لازم‌ به‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ هستیم‌؛
ـ نیروی‌ انسانی‌ جوان‌ و مستعد که‌ برای‌ کسب‌ مهارت‌ها و فنون‌ به‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ اعزام‌ می‌شود معمولا جذب‌ بازارِ کار در همان‌ کشورها می‌شود؛
ـ جریان‌ ورود فناوری‌های‌ جدید منجر به‌ تخصص‌زدایی‌ از متخصصان‌ بومی‌ می‌شود؛
ـ نیروهای‌ آموزش‌دیده‌ در کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌، حاملان‌ فرهنگ‌ جامعة‌ میهمان‌ می‌شوند؛
ـ نظام‌های‌ آموزشی‌ این‌ کشورها ظرفیت‌ و توان‌ پذیرش‌ فناوری‌های‌ نوین‌ را ندارند؛
ـ نظام‌های‌ آموزشی‌ این‌ کشورها توان‌ طرح‌ریزی‌ برنامه‌های‌ درسی‌ مناسب‌ برای‌ فناوری‌های‌ وارداتی‌ را ندارند؛
ـ نظام‌ آموزشی‌ در اغلب‌ این‌ کشورها نمی‌تواند خود را با صنعت‌ و فناوری‌ به‌ نحو مطلوب‌ و صحیحی‌ پیوند بزند. به‌ عبارت‌ دیگر تلفیق‌ عمل‌ و نظر در این‌ نظام‌ها کم‌ است‌ و تأکید بیش‌تر بربهره‌مندی‌ از دانش‌ روز در سطح‌ نظری‌ است‌.
▪ زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌
باتوجه‌ به‌ این‌ نکتة‌ مهم‌ که‌ اکثر فناوری‌های‌ مهم‌ در کشور صاحب‌ فناوری‌ ساخته‌ و طراحی‌ شده‌اند، به‌ این‌ نتیجة‌ ساده‌ خواهیم‌ رسید که‌ به‌کارگیری‌ زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌ مناسب‌ نیز مستلزم‌ بهره‌گیری‌ از فناوری‌ کشورهای‌ پیشرفته‌ است‌. اکثر سیستم‌های‌ ارتباطی‌، براساس‌ نیازها و زیرساخت‌های‌ خاص‌ آن‌ کشورها تولید و طراحی‌ شده‌ است‌. بدین‌ جهت‌ کاربرد آنها معمولاً با پیچیدگی‌ها و مسایل‌ خاص‌ خود همراه‌ است‌.
کشورهای‌ جنوب‌ اکثراً، دارای‌ زیرساخت‌های‌ مناسب‌ ارتباطی‌ نیستند و از این‌ بابت‌ دچار مسایل‌ و مشکلات‌ زیادی‌ می‌باشند. به‌طور معمول‌ فناوری‌ ارتباطی‌ به‌کار گرفته‌ شده‌ در این‌ کشورها دیگر کاربردی‌ در کشورهای‌ مبدأ ندارد و از فناوری‌های‌ "تاریخ‌ مصرف‌ گذشته‌" (۴) می‌باشند. این‌ سیستم‌های‌ ارتباطی‌ کارآیی‌ پایینی‌ دارند و به‌ نیازهای‌ جدید به‌خوبی‌ پاسخ‌ نمی‌دهند. معمولاً وجود اختلال‌ (پارازیت‌) در این‌ سیستم‌ها امری‌ عادی‌ است‌. از طرفی‌ دیگر، گستردگی‌ این‌ سیستم‌های‌ نیم‌ بند در سطح‌ کشورها نیز آن‌چنان‌ نیست‌ که‌ این‌ جوامع‌ بتوانند به‌ تمام‌ نقاط‌ موردنیاز ، خدمات‌ مناسب‌ ارائة‌ نمایند.
نکات‌ زیر در ارتباط‌ با زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌ قابل‌ توجه‌ می‌باشند.
ـ کشورهای‌ جنوب‌ واردکنندگان‌ سیستم‌های‌ ارتباطی‌ هستند و زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌ آنها از فناوری‌های‌ وارداتی‌ بهره‌ می‌جویند.؛
ـ زیرساخت‌های‌ ارتباطی‌ این‌ کشورها وابسته‌ به‌ فناوری‌ کشورهای‌ شمال‌ هستند؛
ـ معمولاً سیستم‌های‌ ارتباطی‌ موجود از نظر تاریخ‌ مصرف‌ روزآمد نیستند؛
ـ بهره‌برداری‌ از این‌ سیستم‌ها، استعمار اطلاعاتی‌ را تشدید می‌کند؛
ـ نگهداری‌، تعمیر و تجهیز این‌ سیستم‌ها زیر نظر متخصصان‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ انجام‌ می‌شود؛
ـ این‌ سیستم‌ها هزینه‌بری‌ بالایی‌ دارند؛
ـ کیفیت‌ خدمات‌ سیستم‌های‌ ارتباطی‌ در کشورهای‌ جنوب‌ قابل‌ مقایسه‌ با کیفیت‌ خدمات‌ سیستم‌های‌ ارتباطی‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ نیست‌؛
ـ به‌طور معمول‌ بعداز زمان‌ مشخصی‌ کشورهای‌ صاحب‌ فناوری‌ از ارائة‌ خدمات‌ پشتیبانی‌ به‌ سیستم‌های‌ قدیمی‌ خوداری‌ می‌کنند؛
ـ زیر ساخت‌های‌ موجود جوابگوی‌ نیازهای‌ ارتباطی‌ واقعی‌ این‌ کشورها نیست‌؛
ـ به‌ علت‌ تغییرات‌ شتابناک‌ فناوری‌های‌ ارتباطی‌، توان‌ همگامی‌ با پیشرفت‌ها از این‌ کشورها سلب‌ می‌شود و در یک‌ دور باطل‌ ، همیشه‌ جنوب‌ به‌ دنبال‌ شمال‌ در حال‌ دویدن‌ است‌؛
ـ تغییرات‌ اساسی‌ در سیستم‌های‌ ارتباطی‌ امکانپذیر نیست‌، زیرا به‌ علت‌ سرمایه‌بر بودن‌ این‌ سیستم‌ها، به‌ توان‌ اقتصادی‌ بالایی‌ نیاز دارد که‌ تغییرات‌ ساختاری‌ و عمده‌ در حد و توان‌ این‌ کشورها نیست‌؛
ـ سیستم‌های‌ ارتباطی‌ موجود، توان‌ همگامی‌ و پشتیبانی‌ از شبکه‌های‌ اطلاعاتی‌ موجود را به‌ نحو موثر و خوب‌ ندارند .
▪ مسایل‌ مربوط‌ به‌ فرهنگ‌ و توسعة‌ فرهنگی‌
یکی‌ از عمده‌ترین‌ مسایل‌ کشورهای‌ جنوب‌ مسایل‌ مربوط‌ به‌ فرهنگ‌ و توسعة‌ فرهنگی‌ است‌. بسیاری‌ از کشورهای‌ جنوب‌، گذار از مرحلة‌ فرهنگ‌ و رسانه‌های‌ شفاهی‌ را به‌ مرحلة‌ فرهنگ‌ و رسانه‌های‌ الکترونیکی‌ آزموده‌اند، بی‌ آن‌ که‌ این‌ تجربه‌ را به‌ خوبی‌ درک‌ کرده‌ و درونی‌ کرده‌ باشند؛ حتی‌ مستندکردن‌ آن‌ را نیز نیاموخته‌ و فراموش‌ کرده‌اند. این‌ به‌ علت‌ حلقة‌ گم‌شده‌ای‌ است‌ که‌ میان‌ مرحلة‌ فرهنگ‌ و رسانة‌ شفاهی‌ و الکترونیکی‌ وجود دارد و مغفول‌ واقع‌ شده‌ است‌. این‌ حلقة‌ گم‌ شده‌، مرحلة‌ فرهنگ‌ و رسانه‌های‌ مکتوب‌ و چاپی‌ است‌. هرگاه‌ به‌ درستی‌ از این‌ مرحله‌ گذار نکرده‌ باشیم‌ و فرهنگ‌ خاص‌ آن‌ مرحله‌ که‌ پیش‌ نیاز و زمینه‌ساز اصلی‌ مرحلة‌ الکترونیکی‌ است‌ را نداشته‌ باشیم‌، دچار بحران‌ توسعة‌ فرهنگی‌ در حوزة‌ الکترونیکی‌ خواهیم‌ شد. بسیاری‌ از کشورهای‌ جنوب‌ هنوز به‌ درستی‌ مستندکردن‌ فرایندها و روندهای‌ حادث‌ شده‌ در هر حوزه‌ را نیاموخته‌ و به‌ اجرا در نیاورده‌اند. تأکید عمده‌ در این‌ کشورها برفرهنگ‌ شفاهی‌ است‌ .
دانش‌ بومی‌ بسیاری‌ در این‌ کشورها به‌صورت‌ شفاهی‌ و سینه‌ به‌ سینه‌ به‌ نسل‌های‌ بعدی‌ منتقل‌ می‌شود، بی‌ آن‌ که‌ با مستندکردن‌ آن‌ بتوان‌ به‌ سیر تاریخی‌ آن‌ دسترسی‌ یافت‌ و نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ آن‌ را شناسایی‌ کرد. به‌طور کلی‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ ما دو نوع‌ فرهنگ‌ داریم‌: یکی‌ فرهنگ‌ سنت‌گرا و دیگری‌ فرهنگ‌ نوگرا و خلاق‌. فرهنگ‌ سنت‌گرا دائماً همان‌ ارزش‌های‌ گذشته‌ را پیش‌ می‌کشد، با هرنوع‌ تحولی‌ مخالفت‌ می‌ورزد، از بروز هر نوع‌ خلاقیتی‌ جلوگیری‌ می‌کند، و اصولاً برای‌ تخیلات‌ خلاق‌ هیچ‌ ارزشی‌ قایل‌ نیست‌. در رابطه‌ با ارتباطات‌، فرهنگ‌ نوگرا رسانه‌های‌ همگانی‌ را بهترین‌ وسیله‌ می‌داند که‌ کمک‌ می‌کند تا توانایی‌ انسان‌ را برای‌ آفرینش‌های‌ تازه‌ و جست‌جوی‌ راه‌های‌ نو گسترش‌ دهد.(۳) امروزه‌ این‌ یک‌ واقعیت‌ پذیرفته‌ شده‌ است‌ که‌ در هنگام‌ سخن‌ گفتن‌ از توسعة‌ فرهنگی‌، دست‌ از سر دیدگاه‌های‌ سنتی‌ که‌ صرفاً بر آموزش‌ و پرورش‌ وادبیات‌ و هنر تاکید دارند برداریم‌ و مسایل‌ نوینی‌ چون‌ ارتباطات‌، اطلاعات‌، محیط‌ زیست‌ و ... را مدنظر قرار بدهیم‌.
البته‌ این‌ نکته‌ نیز قابل‌ ذکر است‌ که‌ فرهنگ‌ حتی‌ در پیشرفته‌ترین‌ کشورها نیز در دام‌ ضرورت‌های‌ بودجه‌ای‌ گرفتار است‌ (۴). این‌ یک‌ مسئلة‌ عمومی‌ و حاد است‌، اما باید این‌ نکته‌ را مدنظر داشت‌ که‌ توجه‌ به‌ مشکلات‌ ناشی‌ از توسع ة‌ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ از دیدگاه‌ فرهنگی‌ ضمن‌ تضمین‌ دستاوردهای‌ انسانی‌، امکان‌ موفقیت‌های‌ فنی‌ را افزایش‌ می‌دهد(۵).
مسایل‌ زیر مهم‌ترین‌ موضوعاتی‌ هستند که‌ از بعُد فرهنگی‌ باید مورد توجه‌ قرار گیرند.
ـ در کشورهای‌ جنوب‌ اولویت‌های‌ بودجه‌ میزان‌ نیاز به‌ توسعه‌ را تعیین‌ می‌کنند؛
ـ دربرنامه‌های‌ عمومی‌ توسعه‌، تقدم‌ توسعة‌ فرهنگی‌ بر توسع ة‌ اقتصادی‌ به‌ چشم‌ نمی‌خورد؛
ـ باید توجه‌ کرد که‌ هیچ‌ الگوی‌ توسعة‌ فرهنگی‌ را نمی‌توان‌ واردکرد، اما توجه‌ به‌ فرایند توسعة‌ فرهنگی‌ و روند آن‌ در سایر کشورها شاید راه‌گشا باشد؛
ـ توسعة‌ فرهنگی‌ توسعه‌ای‌ زمان‌بر است‌ و معمولاً این‌گونه‌ کشورها توان‌، عزم‌ و حوصلة‌ ملی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ زیرساخت‌های‌ توسعة‌ فرهنگی‌ را ندارند؛
ـ هیچ‌گونه‌ تلاش‌ و پیگیری‌ در زمینة‌ مستندکردن‌ اولویت‌های‌ توسعة‌ فرهنگی‌ در این‌ کشورها به‌عمل‌ نیامده‌ است‌؛
ـ به‌علت‌ عدم‌ برنامه‌ریزی‌ طولانی‌ مدت‌ برروی‌ مسئلة‌ توسعه فرهنگی‌، حوزة‌ فرهنگ‌ در این‌ کشورها در مقابل‌ فرهنگ‌های‌ میهمان‌ درجة‌ آسیب‌پذیری‌ بالایی‌ دارد؛
ـ اکثر این‌ کشورها به‌ علت‌ تنوع‌ اقوام‌ و ملیت‌ها دچار مسئلة‌ تنوع‌ فرهنگ‌ها می‌باشند. با توجه‌ به‌ وجود اقوام‌ و قومیت‌های‌ گوناگون‌ در این‌ کشورها، تنوع‌ فرهنگی‌ بسیار زیاد می‌باشد و مستلزم‌ برنامه‌ریزی‌ دقیق‌ و آگاهانه‌ است‌ .
▪ عوامل‌ درون‌محیطی‌
یکی‌ از مهم‌ترین‌ عوامل‌ در نابرابری‌ های‌ شمال‌ ــ جنوب‌ ، عوامل‌ درون‌محیطی‌ است‌. عوامل‌ درون‌محیطی‌ کلیة‌ عواملی‌ هستند که‌ به‌نحوی‌ متاثر از شرایط‌ و تصمیم‌گیری‌های‌ خاص‌ درون‌ یک‌ محیط‌ اطلاعاتی‌ هستند.
ـ دولت‌
یکی‌ از مهم‌ترین‌ عوامل‌ درون‌محیطی‌، دولت‌ است‌. این‌ که‌ دولتمردان‌ برای‌ برنامه‌ریزی‌های‌ اطلاعاتی‌، نظام‌ اطلاعاتی‌، و شبکه‌ها برنامه‌ریزی‌ نمایند منوط‌ به‌ توجیه‌ دائمی‌ آنها است‌. این‌گونه‌ کشورها ثبات‌ خط‌مشی‌ در سیستم‌ دولتی‌ خود ندارند و با جابه‌جایی‌ مهره‌ها، اصول‌ کلی‌ و سیاست‌های‌ کلان‌ آن‌ کشورها نیز دستخوش‌ تغییرات‌ اساسی‌ و بنیادی‌ می‌شوند. هر نظام‌ اطلاعاتی‌ و برنامة‌ زیرساخت‌های‌ شبکه‌ای‌ برای‌ اجرای‌ وظایف‌ خود، سازماندهی‌ و مدیریت‌ نظام‌ خود و برنامه‌ریزی‌های‌ راهبردی‌ می‌باید از حمایت‌ها و پشتیبانی‌های‌ قانونی‌ و حقوقی‌ دولت‌ برخوردار باشد. در هر نظامی‌ مسئولیت‌ کنترل‌، هدایت‌، تخصیص‌ بودجه‌، ارتباط‌ سازمانی‌ با سایر مراکز از جنبه‌های‌ اداری‌، حقوقی‌، علمی‌، برنامه‌ریزی‌، بودجه‌ و سایر موارد بای د توسط‌ دولت‌ مشخص‌ گردد و اداره‌ شود، زیرا تنها دولت‌ است‌ که‌ می‌تواند زیربنای‌ اطلاعاتی‌ جامعه‌ را سامان‌ بخشد و نظام‌ شبکه‌ای‌ فراگیر را طراحی‌ و عملیاتی‌ نماید.
ـ برنامه‌های‌ عمومی‌ توسعه‌یکی‌ از معضلات‌ کشورهای‌ جنوب‌، نداشتن‌ الگوهای‌ توسع ة‌ مناسب‌ است‌. به‌ همین‌ علت‌ اکثر برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ در این‌ کشورها الگوبرداری‌ شده‌ از برنامه‌های‌ سایر کشورها، بخصوص‌ کشورهای‌ شمال‌ است‌. بدیهی‌ است‌ هیچ‌ الگوی‌ توسعه‌ای‌ وارداتی‌ را نمی‌توان‌ به‌ کاربرد مگر آن‌که‌ با ویژگی‌های‌ محلی‌، منطقه‌ای‌ و ملی‌ هماهنگی‌ داشته‌ باشد(۶). یکی‌ دیگر از معضلات‌ برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ در این‌ کشورها عدم‌ اولویت‌بندی‌ شاخص‌های‌ توسعه‌ است‌. به‌بیان‌ دیگر، تقدم‌ توسعة‌ اقتصادی‌ بر توسعة‌ فرهنگی‌ در تمام‌ این‌ برنامه‌ها مشاهده‌ می‌شود و این‌ تقدم‌ به‌ معنای‌ عدم‌ پی‌ریزی‌ زیرساخت‌ اساسی‌ برای‌ هر شاخص‌ توسعه‌ای‌ است‌.
ـ بودجه‌
برنامه‌ریزان‌ بودجة‌ کشورها، اولویت‌بندی‌های‌ برنامة‌ توسعه‌ را ملاک‌ بودجه‌بندی‌ قرار می‌دهند و به‌ علت‌ عدم‌ تقدم‌ شاخص‌ فرهنگی‌، حجم‌ عظیمی‌ از بودجه‌ها به‌ سمت‌ برنامه‌های‌ اقتصادی‌ سرازیر می‌گردد و شاخص‌ فرهنگی‌ گرفتار مضایق‌ بودجه‌ای‌ می‌شود. ضمن‌آن‌ که‌ در بودجه‌بندی‌ها آخرین‌ اولویت‌ را به‌ شاخص‌های‌ زیربنایی‌ و بنیادی‌ از جمله‌ اطلاع‌رسانی‌ و شبکه‌سازی‌ می‌دهند. اولویت‌های‌ اساسی‌ بودجه‌بر واردات‌ کالاهای‌ مصرفی‌ و اشباع‌ نیازهای‌ مصرفی‌ شهروندان‌ تأکید دارد. به‌ همین‌ علت‌ از نظر بودجه‌ که‌ شرط‌ شروع‌ برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ در هر مقوله‌ ازجمله‌ شبکه‌ها است‌، نظام‌های‌ اطلاعاتی‌ این‌ کشورها دچار بحران‌ هستند.
▪ عوامل‌ برون‌محیطی‌
این‌ دسته‌ عوامل‌ نیز به‌ سهم‌ خود نقش‌ عمده‌ای‌ در هرچه‌ دورتر شدن‌ کشورهای‌ جنوب‌ و محیط‌ اطلاعاتی‌ عرب‌ از دسترسی‌ به‌ فناوری‌ها و استقرار سیستم‌های‌ اطلاعاتی‌ مناسب‌ در کشورهای‌ خودشان‌ دارند. عوامل‌ متعدد خارجی‌ در این‌ حوزه‌ اثرگذار می‌باشند که‌ از جملة‌ آنها می‌توان‌ به‌ موارد زیر اشاره‌ کرد:
ـ عدم‌ استعمال‌ فناوری‌ کشورهای‌ شمال‌ فناوری‌های‌ مدرن‌ را به‌ این‌ کشورها انتقال‌ نمی‌دهند؛ بخصوص‌ دانشِفنی‌ و پیچیدة‌ این‌ فناوری‌ها هیچ‌گاه‌ به‌ کشورهای‌ جنوب‌ انتقال‌ داده‌ نمی‌شود. در نتیجه‌، کشورهای‌ جنوب‌ و جامعه‌ اطلاعاتی‌ عرب‌ همیشه‌ نیازمند این‌ دانش‌ فنی‌ یا حلقة‌ گمشده‌ خواهند ماند. عدم‌ انتقال‌ دانش‌ فنی‌ به‌ معنای‌ استمرار استعمار اطلاعاتی‌ و تکمیل‌ چرخة‌ وابستگی‌ است‌.
ـ تحریم‌های‌ اطلاعاتی‌ و فن‌آوری‌ هرازگاهی‌ بنابه‌ دلایل‌ متفاوت‌، کشورهای‌ شمال‌ کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ را محکوم‌ به‌ پذیرش‌ شرایط‌ خاص‌ سیاسی‌، اجتماعی‌ و... می‌کنند و هرگاه‌ در این‌ فرایند به‌ هر علتی‌ خللی‌ وارد شود کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ دچار تحریم‌های‌ گوناگون‌ از جمله‌ تحریم‌ اطلاعاتی‌ و فناوری‌ خواهند شد. نتیجة‌ نهایی‌ این‌ تحریم‌ها پذیرش‌ شرایط‌ تحمیل‌ است‌ و در ن‌هایت‌ نیز چرخ ة‌ وابستگی‌ و استعمار اطلاعاتی‌ تکمیل‌ و تکمیل‌تر می‌شود.
ـ هزینه‌ها با توجه‌ به‌ این‌ که‌ اکثر کشورهای‌ درحال‌ توسعه‌ (جنوب‌) دچار مشکلات‌ و مسایل‌ اقتصادی‌ می‌باشند، پرداخت‌ هزینه‌های‌ بالای‌ اطلاعات‌ و فناوری‌های‌ مربوط‌، برای‌ آنها معضل‌ بسیار بزرگی‌ است‌. به‌همین‌علت‌ بسیاری‌ از این‌ کشورها توان‌ پرداخت‌ چنین‌ هزینه‌هایی‌ را ندارند. بعضی‌ ازاین‌ کشورها نیز با رکود و شکوفایی‌ درآمدهایشان‌، نوسان‌ شدیدی‌ در هزینه‌های‌ تخصیصی‌ درارتباط‌با اطلاعات‌ و فناوری‌های‌ آن‌ دارند.
▪ مسایل‌ مربوط‌ به‌ بومی‌ کردن‌ شبکه‌ها و فن‌آوری‌های‌ اطلاعاتی‌
بومی‌ کردن‌ به‌ یک‌ معنا گسستن‌ حلقه‌های‌ وابستگی‌ است‌. در همین‌ معنا، بومی‌ کردن‌ گامی‌ در راه‌ کسب‌ دانشِ فناوری‌های‌ نوین‌ از طریق‌ انطباق‌ فناوری‌ها با دانش‌، تجربه‌، پیشینه‌ و مهارت‌های‌ بومی‌ موجود در آن‌ کشورها است‌. بومی‌ کردن‌ طریقی‌ است‌ که‌ کشورهای‌ جنوب‌ و جامعة‌ اطلاعاتی‌ عرب‌ بتوانند باتوجه‌ به‌ نیازها، داشته‌ها و کم‌ داشت‌ها و شرایط‌ اقتصادی‌، علمی‌، اجتماعی‌، فرهنگی‌، صنعتی‌ و... کشورهای‌ خود، فناوری‌های‌ نوین‌ را اخذ و ضمن‌ حرکت‌ متعادل‌ و مستمر در راه‌ کسب‌ دانش‌ موجود، از فناوری‌های‌ خریداری‌ شده‌ حداکثر استفاده‌ و بهره‌برداری‌ بهینه‌ را بنمایند و بتوانند در صورت‌ تغییر جهت‌ نیازها و یا تعریف‌ راهبردهای‌ بنیادی‌ جدید، از آنها در راه‌ اهداف‌ جدید بهره‌ببرند. به‌ بیان‌ دیگر، بتوانند فناوری‌های‌ تهیه‌ شده‌ با هزینة‌ بالا را به‌صورت‌ چندمنظوره‌ به‌کار گیرند. معنای‌ دیگر بومی‌ کردن‌ آن‌ است‌ که‌ بتوان‌ براساس‌ دانش‌ بومی‌ موجود به‌ سمت‌ فناوری‌های‌ نوین‌ حرکت‌ کرد و زیرساخت‌ صنعتی‌ کشور را متکی‌ بردانش‌ بومی‌ به‌وجود آورد. بسیاری‌ از فناوری‌های‌ بومی‌ ساده‌ ، دانش‌ پیچیده‌ای‌ دارند که‌ در طی‌ هزاران‌ سال‌، کارکرد مناسبی‌ را از خود به‌ نمایش‌ گذاشته‌اند.
بومی‌ کردن‌:
ـ باعث‌ گسست‌ در جریان‌ وابستگی‌ می‌شود؛
ـ از خروج‌ بی‌دلیل‌ ارز از این‌ کشورها جلوگیری‌ می‌کند؛
ـ زیرساخت‌های‌ مناسبی‌ را برای‌ بهره‌برداری‌ از فناوری‌های‌ نوین‌ فراهم‌ می‌کند؛
ـ فناوری‌های‌ سادة‌ بومی‌ با دانش‌ پیچیده‌ خود راه‌ حرکت‌ به‌ سمت‌ پیشرفت‌ صنعتی‌ و فناوری‌ را هموار می‌کنند؛
ـ بومی‌ کردن‌ منجر به‌ بهره‌وری‌ مناسب‌ نیروی‌انسانی‌ می‌شود؛
ـ بومی‌ کردن‌ منجر به‌ تخصصی‌ شدن‌ جریان‌ کارِ نیروی‌انسانی‌ می‌شود؛
ـ بومی‌ کردن‌ شبکه‌ها و فناوری‌ها، باعث‌ جلوگیری‌ از فراز مغزها می‌شود؛
ـ بومی‌کردن‌ شبکه‌ها امکان‌ مانور و عملیات‌ مناسب‌ می‌دهد را به‌ کشورهای‌ جنوب‌ می‌دهد و باعث‌ می‌شود بتوانند با اتکا به‌ دانش‌ خود و اعتمادبه‌نفس‌، ضریب‌ کارایی‌ خود را بالا ببرند و ضریب‌ خطا را پایین‌ بیاورند؛
ـ بومی‌ کردن‌ فناوری‌ باعث‌ بالا رفتن‌ بنیة‌ پژوهشی‌ محققان‌ می‌شود؛
ـ بومی‌ کردن‌ باعث‌ می‌شود روابط‌ متقابل‌ به‌ جای‌ روابط‌ یک‌ طرفه‌ در بین‌ کشورهای‌ شمال‌ و جنوب‌ حاکم‌ شود
ـ بومی‌ کردن‌ یک‌ فرایند توسعه‌ای‌ است‌ .
▪ مسایل‌ مربوط‌ به‌ درونی‌ کردن‌ شبکه‌ها
یکی‌ از نکات‌ بسیار مهم‌ در موضوع‌ انتقال‌ فناوری‌ها و علوم‌ ، درونی‌ کردن‌ این‌ مقوله‌ها در کشورهای‌ جنوب‌ است‌. عوامل‌ بسیار زیادی‌ در این‌ امر دخالت‌ دارند. عامل‌ دولت‌، مسایل‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌، سنت‌های‌ اجتماعی‌، عدم‌ توجه‌ برنامه‌ریزان‌ توسعه‌، و... ممکن‌ است‌ در این‌ امر دخیل‌ باشند. این‌ یک‌ مسئله‌ حیاتی‌ برای‌ این‌گونه‌ کشورها است‌ که‌ چرایی‌ وجود و برپایی‌ شبکه‌ها و بهره‌مندی‌ از مزایای‌ فناوری‌های‌ نوین‌ را درونی‌ نمایند. درست‌ به‌ همین‌ علت‌ است‌ که‌ با تغییر دولتمردان‌، برنامه‌های‌ توسع ة‌ عمومی‌ این‌ کشورها دچار تغییر و دگرگونی‌ می‌شود و این‌ دگرگونی‌ تأثیر مستقیم‌ و زیادی‌ بر میزان‌ و چگونگی‌ بهره‌مندی‌ از شبکه‌ها و فناوری‌های‌ نوین‌ اطلاعاتی‌ دارد. درحالی‌ که‌ اگر این‌ توجیه‌، درونی‌ شده‌ باشد که‌ چرا و تا چه‌ میزان‌ و از چه‌ نوع‌ فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ و شبکه‌ای‌ در کشور در طی‌ برنامه‌های‌ توسعه‌، با توجه‌ به‌ چه‌ دلایل‌ و مستنداتی‌ استفاده‌ شود، دیگر این‌ مقوله‌ دستخوش‌ تغییرات‌ نخواهد شد، یا لااقل‌ تغییرات‌ آن‌ تا این‌ حد زیاد نخواهد شد و ارتباط‌ آن‌ مستقیم‌ و خطی‌ نخواهد بود. توجیه‌ جامعه‌ و دولتمردان‌ بر عهدة‌ برنامه‌ریزان‌ متخصص‌ توسعه‌ است‌. لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ برنامه‌ریزان‌ توسعة‌ عمومی‌ کشور باید با مشورت‌ کافی‌ و بهره‌مندی‌ از نظرات‌ متخصصان‌ متفاوت‌ در حوزه‌های‌ گوناگون‌ از جمله‌ متخصصان‌ اطلاع‌رسانی‌، برنامه‌های‌ توسعه‌ای‌ خویش‌ را طراحی‌ نمایند. در غیر این‌ صورت‌ با کوچک‌ترین‌ تغییرات‌ در یکی‌ از شاخص‌ها بنا بر مقتضیات‌ دفعی‌ و آنی‌، سیاست‌ها و برنامه‌ها دچار تغییرات‌ زیادی‌ خواهند شد و این‌ البته‌ به‌ مفهوم‌ مدیریت‌ اقتضایی‌ نیست‌ که‌ در آن‌ با کنترل‌ شاخص‌ها، برنامه‌ریزی‌ عملیاتی‌ مناسب‌ صورت‌ می‌پذیرد.
درونی‌ کردن‌ فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ و شبکه‌ها:
- منجر به‌ ثبات‌ در برنامه‌ریزی‌ کشور می‌شود؛
- توجیه‌ کافی‌ را برای‌ استفاده‌ از فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ خاص‌ و شبکه‌ها دارد؛
- تغییرات‌ شدید را در شاخص‌های‌ مختلف‌ تا حدود زیادی‌ کنترل‌ می‌نماید؛
- روایی‌ و پایایی‌ فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ را تضمین‌ می‌نماید؛
- باعث‌ انطباق‌ شبکه‌ها و فناوری‌ها با مسایل‌ خاص‌ کشورهای‌ جنوب‌ می‌شود؛
- امکان‌ بررسی‌ نیازها و انطباق‌ با فناوری‌های‌ نوین‌ اطلاعاتی‌ را فراهم‌ می‌آورد؛
- زیرساخت‌های‌ توسعه‌ای‌ کشور را گسترش‌ می‌دهد و بنیان‌ آنها را تقویت‌ می‌کند؛
- برنامه‌ریزی‌های‌ پژوهشی‌ را امکانپذیر می‌سازد و نظام‌ پژوهشی‌ کشور را شکل‌ می‌ده د.
▪ عدم‌ ارتباط‌ دانشگاه‌ با صنعت‌ و فن‌آوری‌ در جامعه‌
نظام‌های‌ آموزشی‌ در کشورهای‌ جنوب‌ ارتباط‌ مناسب‌ و تعریف‌ شده‌ای‌ با جامعه‌ و نیازهای‌ آن‌ ندارند و نمی‌توانند پشتیبانی‌ مناسبی‌ از صنعت‌ و فناوری‌ بنمایند. این‌ نظام‌ها به‌ ارائة‌ آموزش‌های‌ نظری‌ در حوزه‌های‌ مختلف‌ به‌ دانشجویان‌ می‌پردازند و فارغ‌التحصیلان‌ این‌ مراکز پس‌از فراگیری‌ آموزش‌های‌ نظری‌ بدون‌ کسب‌ تجربه‌ و آموختن‌ این‌ که‌ چگونه‌ از این‌ آموزش‌ها در محیط‌ جامعه‌ بهره‌ ببرند، از این‌ مراکز بیرون‌ می‌آیند. این‌ دانش‌آموختگان‌ کسانی‌ هستند که‌ از دانش‌ موجود در جهان‌ مطلع‌اند و می‌دانند که‌ چه‌ چیزهایی‌ هست‌، اما نمی‌دانند که‌ چه‌ می‌خواهند و از این‌ دانش‌ در بستر بومی‌ چگونه‌ بهره‌برداری‌ نمایند. از سوی‌ دیگر، فارغ‌التحصیلان‌ این‌ نظام‌های‌ آموزشی‌ همیشه‌ خود را محتاج‌ اطلاعات‌ تازه‌ می‌بینند و در جست‌وجوی‌ آن‌ در تکاپو هستند، اما بستر شبکه‌ای‌ مناسب‌ در سطح‌ جامعه‌ وجود ندارد و جوابگوی‌ نیازهای‌ اطلاعاتی‌ آنها نیست‌ و در صورتی‌ که‌ چنین‌ شبکه‌هایی‌ به‌صورت‌ ناقص‌ وجود داشته‌ باشند، به‌ علت‌ بومی‌ نشدن‌ و درونی‌ نشدن‌ (مسایل‌ بندهای‌ ۷ و ۸) نمی‌توانند پاسخگوی‌ نیازهای‌ دانش‌آموختگان‌ این‌ نظام‌ باشند. مسئله‌ عمده‌، انطباق‌ شرایط‌ عینی‌ پژوهش‌، صنعت‌ و فناوری‌، نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ ملی‌ با شرایط‌ عمومی‌ توسعه‌ است‌ (۷) .
▪ آموزش‌
از سوی‌ دیگر، نظام‌های‌ آموزشی‌ نه‌ تنها در برنامه‌های‌ قدیم‌ خود بلکه‌ در برنامه‌های‌ جدید و امروزی‌ خود، شیوه‌های‌ بهره‌گیری‌ از منابع‌ اطلاعاتی‌ و استفاده‌ از فناوری‌های‌ اطلاعاتی‌ را برای‌ جامعة‌ خود نگنجانده‌ اند. این‌ افراد از نظر سواد اطلاعاتی‌ در سطح‌ پایینی‌ هستند و از مفهوم‌ سواد فقط‌ در حد خواندن‌ و نوشتن‌ و حساب‌ کردن‌ بهره‌می‌برند، یا حداکثر از اطلاعات‌ نظری‌ و کلی‌ درباره‌ موضوع‌ تحصیل‌ خود آگاه‌ می‌باشند. مواد اطلاعاتی‌ یا میزان‌ توانمندی‌ جامعه‌ برای‌ بهره‌گیری‌ از منابع‌ اطلاعاتی‌ به‌منظور پاسخگویی‌ به‌ نیازها در این‌ جوامع‌ در سطح‌ بسیار پایینی‌ قرار دارد.
▪ مسایل‌ مربوط‌ به‌ نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌
اکثر این‌ کشورها برنامه‌ریزی‌ خاصی‌ برای‌ طراحی‌ و بسترسازی‌ مناسب‌ برای‌ نظام‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ خود نکرده‌اند. در اکثر کشورهای‌ جنوب‌، نظام‌ ملی‌ اطلاع‌رسانی‌ طراحی‌ و تعریف‌ نشده‌ است‌. حتی‌ در کشورهایی‌ که‌ توانسته‌اند در این‌ مسیر گام‌هایی‌ بردارند، به‌ علت‌ تازه‌ بودن‌ مفهوم‌، در حد کلیات‌ باقی‌ مانده‌ و زیرساخت‌های‌ لازم‌ را هنوز به‌ وجود نیاورده‌اند، نبود نظام‌های‌ ملی‌ اطلاع‌رسانی‌ مهم‌ترین‌ مانع‌ در برنامه‌ریزی‌های‌ اطلاعاتی‌ و ایجاد امکان‌ شبکه‌سازی‌ در این‌گونه‌ کشورها است‌.
● نتیجه‌گیری‌
مطالعة‌ شاخص‌های‌ موجود در یک‌ جامعة‌ اطلاعاتی‌ و مقایسة‌ آن‌ با سایر جوامع‌ یا مراحل‌ پیشین‌ توسعه‌ای‌ تا رسیدن‌ به‌ مرحلة‌ جامعة‌ اطلاعاتی‌، نشانگر بسیاری‌ از مسایل‌ و مشکلات‌ موجود در جوامع‌ کم‌تر توسعه‌یافته‌ یا محیط‌ اطلاعاتی‌ عرب‌ می‌باشد. این‌ شاخص‌ها نمایانگر بخشی‌ از گره‌ها و مسایل‌ این‌ کشورها هستند. معمولاً این‌ کشورها از نظر تولید در سطح‌ پایینی‌ قرار دارند و تکیه‌ بر تولید محصولات‌ کشاورزی‌ برای‌ امرار معاش‌ دارند. وضعیت‌ نامناسبی‌ از نظر بهداشت‌ و توزیع‌ نیروی‌ انسانی‌ در بخش‌های‌ مختلف‌ دیده‌ می‌شود. از نظر خدمات‌، این‌ جوامع‌ بسیار ضعیف‌اند و به‌ جای‌ برنامه‌ریزی‌، توصیه‌های‌ ریش‌ سفیدان‌ و متنفذان‌ کاربرد دارد .
بحث‌ دربارة‌ زیرساخت‌های‌ اطلاعاتی‌ و تفکر برنامه‌ریزی‌ برای‌ سیستم‌های‌ اطلاعات‌ علوم‌ و فناوری‌ در محیط‌ اطلاعاتی‌ عرب‌ تقریباً از سال‌ ۱۹۷۶ (۸) آغاز شده‌، اما مشهود است‌ که‌ هنوز پیشرفت‌ آن‌چنانی‌ در این‌ حوزه‌ها در محیط‌ اطلاعاتی‌ عرب‌ به‌ چشم‌ نمی‌خورد. این‌ کشورها از نظر آموزش‌ نیروی‌انسانی‌ و نیروی‌انسانی‌ آموزش‌دیده‌ در تنگناها و مضایق‌ بی‌شماری‌ قرار دارند (۹). در ارتباط‌ با خودکارسازی‌ فهرست‌های‌ کتابخانه‌ای‌ نیز در ابتدای‌ راه‌ قرار دارند (۱۰). از نظر فرهنگی‌، بحث‌ در ارتباط‌ با برقراری‌ نظام‌ دموکراتیک‌ اطلاعاتی‌ یا گردش‌ آزاد اطلاعات‌ در جهان‌ عرب‌ هنوز وجود دارد و بحثی‌ کاملا نوپا است‌ و به‌ طور کامل‌ حل‌ نشده‌ (۱۱). به‌ نظر می‌رسد شرایط‌ موجود جهانی‌ از نظرگاه‌های‌ اقتصادی‌ یا جهانی‌ شدن‌ اقتصاد، سیاسی‌ و فرهنگی‌،... اندک‌ اندک‌ در حال‌ شناخته‌ شدن‌ باشد؛ اما مشکلات‌ زیادی‌ هنوز در راه‌ انطباق‌ سیاست‌های‌ کلان‌ اطلاع‌رسانی‌ با شرایط‌ موجود جهانی‌ وجود دارد (۱۲). از نظر ایجاد ساختار مناسب‌ سیاست‌های‌ اطلاع‌رسانی‌ در سطح‌ ملی‌، جز مالزی‌ که‌ توانسته‌ نسبتا موفقیت‌آمیز عمل‌ نماید، سایر کشورها هنوز در ابتدای‌ راه‌ قرار دارند (۱۳). از نظر قانونگذاری‌ اکثر این‌ کشورها و سایر کشورهای‌ در حال‌ توسعه‌ دچار تشتت‌ در تقنین‌ هستند (۱۴) و استفادة‌ مناسبی‌ از تخصص‌ متخصصان‌ در حوزه‌های‌ مختلف‌ به‌ عمل‌ نمی‌آید (۱۵). بعضی‌ از کشورها از جمله‌ بحرین‌(۱۶)، سوریه‌، تونس‌ (۱۷)، کویت‌ (۱۸) و بعضی‌ از کشورهای‌ خاورمیانه‌(۱۹) و عربی‌ (۲۰)تعاریف‌ مناسبی‌ برای‌ سیستم‌های‌ اطلاعاتی‌ خود نموده‌اند. روند حرکت‌ به‌ سمت‌ رایانه‌ شتاب‌ نسبتا خوبی‌ به‌ خود گرفته‌ است‌(۲۱)، اما هنوز موانع‌ بسیار زیادی‌ در جریان‌ انتقال‌ فناوری‌ به‌ کشورهای‌ جنوب‌ وجود دارد(۲۲)، پردازش‌ داده‌ها(۲۳) و طراحی‌ سیستم‌های‌ اطلاعلاتی‌(۲۴) نیز در این‌ کشورها دچار مسایل‌ و مشکلات‌ بسیاری‌ است‌. از نظرگاه‌ توسعه‌ای‌ نیز مدیریت‌ مناسبی‌ بر روی‌ برنامه‌های‌ توسعه‌، چه‌ از لحاظ‌ برنامه‌ریزی‌ و چه‌ از نظر اجرا صورت‌ نمی‌پذیرد(۲۵). اما گفتنی‌ است‌ که‌ با همة‌ این‌ احوال‌ قدم‌هایی‌ برای‌ اشتراک‌ منابع‌ در کشورهای‌ عربی‌ بخصوص‌ در حوزة‌ خلیج‌ فارس‌ و عربستان‌ برداشته‌ شده‌ است‌(۲۶). تفکر اشتراک‌ منابع‌ و امانت‌ بین‌ کتابخانه‌ای‌ که‌ بنیانگذار تفکر شبکه‌ای‌ است‌ نیز در عربستان‌ (۲۷) و کشورهای‌ حوزة‌ خلیج‌ فارس‌ در حال‌ شکل‌گیری‌ است‌(۲۸). اما نکتة‌ قابل‌ ذکر، فقدان‌ استانداردهای‌ کتابشناختی‌ در این‌ کشورها است‌(۲۹)، امری‌ که‌ می‌تواند کل‌ مقولة‌ شبکه‌ را زیر سوال‌ ببرد و کارآیی‌ آن‌ را به‌ حداقل‌ برساند.
نکتة‌ مهم‌ دیگر این‌ است‌ که‌ برای‌ شاخص‌های‌ اساسی‌اطلاعاتی‌ در این‌ جوامع‌، برنامه‌ریزی‌ درستی‌ نشده‌ و این‌ جوامع‌ از الگوهای‌ بسیار ضعیف‌ و ناکارآمد بهره‌ می‌برند. (جدول‌۲). همین‌ امر باعث‌ شده‌ که‌ در جریان‌ حرکت‌ به‌ سمت‌ توسعه‌ این‌
جوامع‌ دچار مشکلات‌ بسیاری‌ و با مخاطرات‌ بیشماری‌ روبه‌ رو باشند. با نگاه‌ به‌ این‌ شاخص‌ها می‌توان‌ در جریان‌ برنامه‌ریزی‌ تجدید نظر کرد.
پی‌نوشت‌ها
۱. information environment
۲. interactive
۳. Gulf-Net
۴. Out of to date
منابع‌
۱. Hamade, S. N.(۱۹۹۵) "Computer services in libraries and information centers of Saudi Arabia". Libri .
Vol. ۴۵, Issue ۱, pp. ۳۱-۳۵.
۲.پچی‌، آئورلیو (و دیگران‌)؛ "گزارش‌ تازه‌ باشگاه‌ رم‌: جهان‌ در آستانه‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌" . ترجمة‌ علی‌ اسدی‌ ـ تهران‌: انتشارات‌ و
آموزش‌ انقلاب‌ اسلامی‌، ۱۳۷۰، ص‌. ۲۹.
۳. همان‌ ... ص‌. ۱۵۴.
۴. دوپویی‌، گزاویه‌؛ "فرهنگ‌ و توسعه‌" ترجمة‌ فاطمه‌ فراهانی‌، عبدالحمید زرین‌قلم‌ـ. تهران‌: مرکز انتشارات‌ کمیسیون‌ ملی‌ یونسکو در ایران‌
۱۳۷۴، ص‌. ۱۲.
۵. همان‌... ص‌. ۵.
۶. همان‌... ص‌. ۲۲.
۷. Namlah, A.; Ibn, I.(۱۹۸۴) "Infrastructure of information needs and resource in the country of Saudi
Arabia: an assessment" Challenges to an information society. proceedings of the ۴۷th ASIS Annual
Meeting, ISBN: ۰-۸۶۷۲۹-۱۱۵-X.
۸."Planning for scientific and technological informtion systems in the Arab countries" UNESCO BULETIN
FOR LIBRARIES. ۱۹۷۶, ۳۰(۶), PP. ۳۵۹-۳۶۰.
۹. Vuorinen, Seppo.(۱۹۷۷) "Arab Republic of Eygept. introduction of machine-readable cataloging".
FMR/BEP/PGI/۷۷/۱۴۴, UNESCO, Paris, ۷P.
۱۰. Ditto... .
۱۱. Buchanan, E. A.(۱۹۹۷) "culural hertage, social values, and information in the Arab world". Journal of
education for library and information science. Vol. ۳۸, Issue ۳, PP. ۲۱۵-۲۲۰.
۱۲. Abdul-Gader, A. H.(۱۹۹۷) "information systems strategies for multinational companies in (Arab)
[Persian] Golf countries". Internation journal of information management. Vol. ۱۷, Issue ۱, PP. ۳-۱۲.
۱۳.Chaudhry, A. S. (۱۹۹۳) " Information policies in Saudi Arabia and Malaysia". Information development.
Vol. ۹, Issue ۴, PP. ۲۲۸-۲۳۴.
۱۴. Ditto ... .
۱۵. Ditto ... .
۱۶. Young, H. C. & Ali, S. N. (۱۹۹۲). " The [Persian] Gulf War and effect on information and library
services in the (Arabian) [Persian] Gulf with particular refrence to the State of bahrain". Journal of
information science . Vol. ۱۸, Issue ۶, PP. ۴۳۵-۴۶۲.
۱۷. Abadilla, M. T. P. (۱۹۸۶). "Integrated information system for the Arab center for the studies of arid
zones and dry lands". (Monograph). ۱۲۸ P.
۱۸. Noor, A. E. (۱۹۸۴). "Towards a model curriculum in computer-based information systems for
developing countries. the case of Arab environments". Computers and education. Vol. ۸, Issue ۲, PP. ۲۳۹-۲۶۲.
۱۹. See ۱۶.
۲۰. Rehman, S. (۱۹۸۹). "National infrastracture of library and information services in Arab countries".
International library review. Vol. ۲۱, Issue ۴, PP. ۴۴۵-۴۶۲.
۲۱. Bakry S. H. (۱۹۸۹). " A porposed computer-based methodology for planning an Arab information
network". Telematics. Vol. ۶, Issue ۲, PP. ۸۷-۹۸.
۲۲. Salem, S. (۱۹۸۰). "The role of information in Science and technology transfer in Arab countries".
Journal of information Science. Vol. ۲, Issue ۵, PP. ۲۵۵-۲۶۱.
۲۳. Namlah, A.; Ibn, I.(۱۹۸۵) "Infrastructure of information needs and resource in the country of Saudi Arabia:
an assessment" Disserta?
۲۴. Kasem, Hishmat M. A.(۱۹۷۶). "Administrative information services in the Arab Republic of
Eygept". UNESCO Bulletain for libraries. ۳۰(۴), ۲۱۰-۲۱۷.
۲۵. Ditto .
۲۶. Khurshid, Z. (۱۹۹۴). "DOBIS/LIBIS network of university libraries in Saudi Arbia". Resourse sharing
and information network . Vol. ۹, Issue ۲, PP. ۱۰۱-۱۰.
۲۷. Siddiqui, M. A. (۱۹۹۶). "An interlibrary loan network among academic libraries of Saudi Arabia".
Journal of interlibrary loan , Document delivery, ... . Vol. ۷, Issue ۱, PP. ۱۵-۳۰.
۲۸. Siddiqui, M. A. (۱۹۹۶). "Regional interlibrary loan network of (Arabian)[Persian] Gulf academic
libraries". Resource sharing and information network. Vol. ۱۱, Issue ۱/۲, PP. ۱۴۳-۱۵۸.
۲۹. Ashoor, M. S. (۱۹۸۹). "Bibliographic network in the (Arabian)[Persian] Gulf region --prospects and
problems". Resource sharing and information network. Vol. ۱۴ Issue ۲, PP. ۱۳-۲۶.۰.
منبع : فصلنامه علوم اطلاع رسانی