پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
سیرفکری دکتر فردید
« گذشت از فلسفه تاریخ به علمالاسماء و علم الصور تاریخی»
از سن ۱۴ سالگی فلسفه را شروع کردم و تا زمانیکه بالاخره با هیدگر هم سخن شدم این راه ادامه یافت . از طرفی دیگر به حکمت معنوی اسلام پرداختم . بنابراین میتوانم بگویم که از چهارده سالگی من در دپاسمان قرار داشتم . وقتی به حکمت معنوی رسیدم سیر و سلوک معنوی من و دپاسمان من در فلسفه تقریبا تمام شده بود و از آن وقت تا بحال ، دیگر این دپاسمان در من پیدایش نیافت و اما همواره من کوشیده ام مطالب را برای خود نظم و ترتیب دهم و آنها را به تفسیر کشانم . و باز همواره مشغول دعوت به "حق" و " حقیقت " بوده ام و بالمآل سعی کرده ام واقعیت را از حقیقت فرق نهم . (مصاحبه با علیرضا میبدی)
● فردید سابق
من موقعی که نیست انگار بودم این خویشتن خویش را بکار میبردم، از شعر ناصر خسروست.
▪ قبل از فنومنولوژی بیشتر به فلسفههای حیویت کشش داشتم.
▪ بنده در سالهای اول تحت تأثیر برگسون بودهام حتی مقالاتی نوشته بودم, در آ ن موقع همه چیز برایم دینامیک بود و همه چیز گرگ پوئی و تندپوئی و ترقی معکوس پیدا میکرد.
▪ من در گذشته موضع مثبت داشتم نسبت به کانت و هگل.
▪ من در دوره جوانی رفتم تا آخرین مرحله تجدد.
▪ هیچ وقت نتوانستم مثل شعرای نوپرداز متجدد شوم.
● گشت
▪ از فلسفه تاریخ گذشتم به علم الاسماء تاریخی.
▪ وقتی در اروپا، با یک دوره تاریخ فلسفه و فنومنولوژی و هیدگر که حتی یک سطرش به مملکت ما نیامده در گوشه خمودی مطالعه میکردم انکشافی به من دست داد، نمیگویم اهل حقیقت هستم ولی طریقت برایم معنی دارد.
▪ از وقتی غربزدگی را مطرح کردم، این شاخ و آن شاخ نپریدم و سعی کردم علف هرز نچینم.
▪ گوستاو لوبون امروز برایم مسخره است.
▪ من بارها خود سابقم را رد کردم.
▪ در راه گذشت از اگزیستانسیالیسم شدم از وقتی که غربزدگی را طرح کردم.
▪ باغربزدگی گشتی برای من پیدا شد، من خط بطلان کشیدم بر هر چه در گذشته نوشتم
▪ سالهاست که از ژاپن پل سارتر گذشتهام
● فردید لاحق
▪ من غربزده بسیط سلبی هستم.
▪ من نه رئالیستم،نه ایدهآلیست، نه ماتریالیست، نه راسیونالیست، نه مارکسیست و نه ضد مارکسیست، همه این ایسمها در یک چیز مشترکند و آن اسنوخرد است.
▪ من در عمل فلک زدهام.
▪ تعبیرات من بی توضیحات مفصل برای دیگران معنی و مفهوم محصلی نخواهد داشت.
▪ نرخ من عبارت از این است که درس خواندن لازم دارد ولی اول تعهد.
▪ این عقل نظری را کانت مطرح میکند و نامش را قوه فاهمه میگذارد، او میگوید از فلسفه نمیتوان گذشت، اما من به نحوی بیان فلسفه میکنم تا روشن شود که میشود از فلسفه گذشت و میتوان جلوی فلسفه موضع منفی گرفت یا نه؟ بله! به شرطی که خودآگاهی پیدا کنیم فلسفه چیست؟
▪ کسی که در مقابل فلسفه بگوید نه ! غیر خودم سراغ ندارم.
▪ موضع من سلبی است، نقضی است ، تنزیهی است.
▪ من به تمام فلاسفه غرب جز هیدگر موضع منفی دارم.
▪ من متافیزیک را رد میکنم برای اثبات قرآن و کلامالله
▪ فلسفه را بیان میکنم برای اینکه در مقابلش موضع گیری تنزیهی داشته باشم.
▪ بنده به آقای طباطبائی احترام میگذارم ولی نمیتوانم طباطبا ئیست، مطهریست باشم.
▪ من اساسا معتقد به ملاصدا نیستم.
▪ من میگویم – مطالعه هم کردهام- که میتوانم و از عهده من بر میآید که زمان و وجود را از افلاطون تا حال حاضر بررسی کنم و بگویم که چیست و آنها راجع به وجود و زمان چه گفتهاند.
▪ قصد خبر و انشاء از هم جدا نیست و من امروز به خبر توجه کردم، منتهی خبرو تفکر حکمی من با دیگران یکی نیست، تفاوت دارد، نمیشود یک جور بشود و من مثل دیگران بشوم . مگر کانت با دیگران یکی بود؟ مگر افلاطون آمد مطالبش با دیگران یکی بود؟
▪ با هیدگر میگویم همسخن، هم سخن نه هم دل، همسنخنم ، ولی هیدگر را ندانسته در جهت انقلاب اسلامی میدانم، اگر خودش میآمد میگفت که نه، بنده میگفتم نخیر! من تفسیر میکنم، من طرفدار انقلاب اسلامی هستم،این است تفسیر من.
▪ معتقدم این شرحی که میکنم عین سخن جامی نیست، توجه دارم، آنچه متفاوت است مسأله دور است.
▪ من طرفدار هر منوتیک هستم، در این دور اجمال است و تفصیل.
▪ من امروز و فردا را در افق پس فردا مطرح میکنم.
▪ افق من انقلاب جهانی است و مهدی موعود.
▪ علمالاسماء تاریخی من مستلزم این است که بروم به ولایت فقیه.
▪ من به فاعلیت بالغیب معتقدم ، قضای الهی است.
▪ من ظاهر و مظهر را یکی نمیگیرم، من وحدت وجود را قبول نمیکنم.
▪ درویشی به آن معنائی که جهاد اصغر را فراموش کنم ،مخالفم.
▪ من خدای وجود را اصالت میدهم نه وجود خدا را.
▪ تصوف من مطلقا تصوف گذشته نمیتواند باشد، جهت را میگذارم برای پس فردا.
▪ بنده هرگز نمیگویم نامیداراسماء پریروز و پس فردا هستم ولی در جهت زبانشناسی که وارد شدم این جهت را دارد.
▪ اصالت وجود قائلم به نحوی که می برم به زمانی باقی و الله.
▪ طریقت رندی یک شرط دارد ، جمعش با سیاست است.
▪ انسان باید توجه کند تا دم مرگ وقت دارد که انقلاب حال بهش دست بدهد.
▪ به “حسن عاقبت“ اعتقاد دارم.
منبع : سایت استاد دکتر سید احمد فروید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست