شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ماموریتی برای صلح


ماموریتی برای صلح
سید حمید متقی؛در دو سال اخیر نام عراق در افکار عمومی جهان با ترور، خشونت، انفجار و مرگ مترادف شده است. اخباری که هر روز از این کشور روی تلکس های خبری قرار می گیرد همواره توام با آمار تلفات ناشی از اقدامات خشونت طلبان در این دیار بوده است...شاید تنها خبری که از آن بوی خون و باروت به مشام نمی رسید، راهیابی عراق به فینال جام ملت های فوتبال آسیا و جشن و پایکوبی یک ملت فارغ از اختلافات مذهبی، قومی و قبیله یی بود که متاسفانه آن نیز با سفارش ۷۰ تابوت توسط تروریست ها به خونین ترین جشن پیروزی یک تیم فوتبال بدل شد.
شاید بسیاری با دیدن اوضاع بحرانی عراق بر این باور باشند که این کشور تاریک ترین روزهای پس از فروپاشی حاکمیت صدام را تجربه می کند و امکان پدید آمدن دورانی فاجعه بارتر برای این دیار متصور نباشد. با بررسی روند اتفاقات چند روز اخیر به نظر می رسد ضرب المثل معروف «بالاتر از سیاهی رنگی نیست» معنی و مفهوم خود را در این سرزمین از دست داده و به تجربه ثابت شده است که بالاتر از سیاهی هم رنگ های زیادی وجود دارد...برای اثبات این مدعا کافی است به اخبار چند روز گذشته عراق توجه کنید؛ پایگاه خبری عرب زبان نهرین نت فاش کرد که جمعی از مفتی های وهابی عربستان سعودی و کویت با انتشار فتوایی دستور انهدام بقاع متبرک شیعه را صادر کرده اند.
عبدالرحمن البراک مفتی اعظم عربستان سعودی، شیخ ممدوح الحربی، شیخ ناصر العمر، عبدالله بن جبرین، سفر الحوالی و حامد العلی که مهمترین مفتیان وهابی به شمار می روند با صدور فتاوایی خواستار انهدام مراقد مطهره امامان شیعه(ع) شدند.
به نظر می رسد که کرکس جنگ فرقه یی و مذهبی آرام آرام بر فراز منطقه در حال چرخ زدن است و چنگال های خود را برای ضیافتی بزرگ مهیا کرده است...این بزنگاه مهم که حتی توانایی تغییر مسیر تاریخ منطقه را نیز دارا است، بسیاری از چهره های مقبول جهانی و مجامع مذهبی و حقوق بشری را بر آن داشته است که با این بحران به صورتی منطقی و عالمانه برخورد کرده، طرح دشمنان آرامش و امنیت خاورمیانه را خنثی کنند...در ایران نیز بسیاری برای جلوگیری از بروز این فاجعه انسانی به چاره اندیشی پرداختند...
در همین زمینه در هفته گذشته رسانه های داخلی خبر دادند که برخی از مراجع تقلید و علمای طراز اول قم از سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران درخواست کردند تا به نمایندگی از آنها در موضوع جلوگیری از تخریب اماکن متبرکه عراق با مقامات تاثیرگذار جهان به گفت وگو بپردازد. آیت الله توسلی در گفت وگو با ایسنا این خبر را اعلام کرد.
● چرا خاتمی؟
البته درخواست مراجع از خاتمی با واکنش مثبت بسیاری از اقشار مختلف جامعه همراه بوده است... این درخواست مراجع تقلید و علمای طراز اول قم در این مقطع زمانی پیام های زیادی را نیز در خود مستتر داشت. این اقدام درست در زمانی اتفاق افتاد که برخی محافل خاص که نسبت به تاثیرگذاری جهانی خاتمی و همچنین محبوبیت داخلی وی ناراضی بوده و از تداوم حضور وی در عرصه سیاست و اجتماع احساس خطر می کردند، تلاش گسترده یی را برای ترور شخصیتی خاتمی صرف کرده و با تشبث به فیلمی مجعول بر آتش تهیه تخریب وی می افزودند کار بدانجا بالا گرفته بود که برخی رسانه های وابسته به این جریان خواهان خلع لباس خاتمی شده و برخی از پیاده نظام این جریان تومارهایی را در این زمینه تهیه کرده تلاش می کردند که چنین وانمود کنند که این اقدامات نظر قاطبه علما و روحانیون قم است...ابراز اعتماد مراجع تقلید به خاتمی و استمداد از وی در این مقوله مهم برنامه این جریان را نقش بر آب کرد...پیام دیگری که از این اقدام علما قابل برداشت بود این امر مهم است که علما در این مساله حیاتی به دنبال چهره یی رفته اند که همواره منادی نزدیکی مذهبی مسلمین و همچنین پرچمدار گفت وگوی تمدن ها در جهان بوده و تمام تلاش خود را صرف یافتن وجوه مشترک مذاهب، ادیان و تمدن ها کرده است.بزرگان تشیع در قم به فراست دریافته اند که در این وانفسا تاکید بر مفترقات چیزی جز نقار و خشونت به همراه نخواهد داشت.
یکی دیگر از مواردی که خاتمی را از بسیاری از روشنفکران و مصلحان دینی متمایز می کند، سابقه وی در تکیه زدن بر بالاترین مسند اجرایی کشور است...
خاتمی در دوره حضور در قدرت توانست در حوزه اقلیت های قومی مذهبی نمره خوبی دریافت کند. در دوره وی برای نخستین بار غیر شیعیان توانستند در بسیاری از مناطق سنی نشین کشور بر مسند فرمانداری تکیه بزنند. وی تلاش گسترده یی را برای گفت وگو و ایجاد اعتمادی متقابل بین حاکمیت و اقلیت های مذهبی انجام داد و سرانجام چنان شد که در برخی از شهرستان ها ریاست شورای تامین که بالاترین مرجع تصمیم گیری در امور امنیتی آن منطقه است به عهده اهل سنت قرار گرفت.اقدامات صورت گرفته توسط دولت اصلاحات باعث شد که از سال۷۶ تاکنون در هر انتخاباتی که در این مناطق برگزار شده است خاتمی و یارانش مورد اقبال مردم قرار بگیرند...
در عرصه جهانی نیز خاتمی وضعیتی این چنین دارد. هنگامی که خاتمی در نخستین سال ریاست جمهوری به اروپا رفت برخی از رسانه های غربی با این عنوان به استقبال سفر وی رفتند «فرزند خندان محمد پیامبر اسلام در اروپا»... در تاریخ معاصر بسیار دیده ایم که چهره های محبوب جهانی به ویژه آنهایی که وارد معادلات قدرت می شوند پس از مدتی کوتاه جذابیت خود را از دست می دهند. کمتر کسی را می توان یافت که صندلی قدرت وی را از آرمان ها و اهداف بشردوستانه دور نکند...امثال ماندلا به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند. منش و رفتار خاتمی چه در هنگام حضور در قدرت و چه پس از آن نشان داده است که او نیز جزء آن دسته کمیاب چهره ها جهانی به شمار می رود.
همین امر نیز باعث شده که وی بتواند در کلیسای ملی امریکا درباره حقوق ملت های ستمدیده جهان سخن بگوید یا در دانشگاه های معتبر اروپایی از حقانیت مقاومت مردم لبنان دفاع کند و در همه جا مورد استقبال قرار بگیرد و حتی مخالفان نظرات وی نیز در برابر شخصیت تاثیرگذارش مجبور به سکوت شوند...خاتمی توانسته است که توامان هم در مباحث درون دینی اعتماد مذاهب و فرق مختلف اسلامی را به دست آورد و هم در جهان امروز به عنوان چهره یی صلح طلب و قابل اعتماد مطرح شود.آیا برای گفت وگو مساله یی مهمتر از «اعتماد» یافت می شود؟
● اما چه باید کرد؟
اگر صفحات کتاب قطور تاریخ را ورق بزنیم اغلب صفحات آن را حاوی خشونت ها و جنایاتی به نام مذهب و عقیده خواهیم یافت...شاید بتوان گفت که صفحات مرتبط با دین اسلام در طول تاریخ واجد کمترین خشونت ها بوده است...سیدهاشم آقاجری استاد تاریخ در این باره معتقد است که میزان خشونت های دینی و مذهبی در جهان اسلام چه در برابر ادیان دیگر و چه در زمینه برخوردهای درون دینی با ادیان دیگر قابل قیاس نیست و بسیار کمتر از ادیان دیگر است. وی در ادامه با اشاره به سرمنشاء جنگ های فرقه یی در اسلام تاکید می کند که در اکثر قریب به اتفاق این جنگ ها دست امیری، وزیری یا صاحب مال و قدرتی یافت می شود...
وی اعتراض ها و شورش های علویان در دو سده ابتدایی هجری را نیز بیشتر عدالت طلبانه می داند تا فرقه یی.وی در ادامه این پرسش را مطرح می کند که مگر در هزار سال گذشته مردم عراق با فرق و مذاهب مختلف در کنار هم زندگی نکرده اند، چه اتفاقی افتاده که در یکی دوسال گذشته دهشت بار ترین جنایات فرقه یی در این کشور اتفاق می افتد؟برخی دیگر از کارشناسان مذهبی در این زمینه معتقدند که برای فروکش کردن جنگ های مذهبی باید در ابتدا سخنگویی مذاهب و ادیان مختلف را به افرادی صلح طلب و اهل گفت وگو سپرد و تندروان خشونت طلب را منزوی کرد و در ادامه با پذیرفتن اختلافات مذاهب گوناگون به جای استفاده از ذره بین برای یافتن مفترقات جدید و پمپاژ نفرت به جامعه با تاکید بر مشابهت ها زمینه را برای مفاهمه بیشتر فراهم آورد.آقاجری با نگاهی به تجربه غرب در زمینه همزیستی مذهبی می گوید مهمترین عامل برای رهایی از کابوس جنگ های مذهبی و فرقه یی حذف امتیازات مبتنی بر مذهب در جامعه است. هنگامی که یک پروتستان ببیند که در یک جامعه کاتولیک از همان امتیازاتی برخوردار است که یک کاتولیک از آن بهره می برد، انگیزه کمتری برای اعمال خشونت در وی به وجود می آید...
اگر به تحولات سه ساله اخیر در عراق توجه کنیم شاهد خواهیم بود که پس از هجوم نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده به عراق و سرنگونی رژیم صدام، خلاء قدرت ناشی از این تحول و همچنین پیامدهای عدم شناخت دقیق نیروهای ائتلاف از وضعیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عراق زمینه مساعدی را برای تروریست های بین المللی، عوامل حزب بعث و برخی نیروهایی که جایگاه خود را در عراق جدید مطابق با خواست خود نمی دیدند، فراهم آورد که با تجهیز و بسیج نیروهای خود چالش بزرگی را در برابر دولت نوپای عراق که در نخستین انتخابات آزاد آن دیار به قدرت رسیده بود، ایجاد کنند.
این گروه ها برای باقی ماندن در این دیار با زیرکی تلاش کرده اند که پایگاه خود را بر گسل های اصلی اجتماعی، سیاسی و مذهبی این کشور بنا کنند و در بسیاری از این موارد تا حدود زیادی موفق عمل کرده اند با این حال تاکنون با درایت آیت الله سیستانی گروه های تروریست نتوانسته اند آتش جنگ فرقه یی را برافروزند.می توان فتوای برخی مفتی های وهابی را در این زمینه ارزیابی کرد...امروز به نظر می رسد باید سخنگویی مذاهب اسلامی در اختیار صلح طلبان دین شناسی قرار گیرد که همت خود را صرف مفاهمه بین مذاهب اسلامی کنند و پیش از آنکه خود را شیعه یا سنی معرفی کنند خود را مسلمان بدانند.
مردان گفت وگو می توانند خشونت طلبان خون ریز را به محاق ببرند.در این بزنگاه جای «مردان بزرگ گفت وگویی» چون آیت الله بروجردی، شیخ شلتوت و امام موسی صدر بیش از پیش خالی به نظر می رسد. با این حال حضور افرادی چون محمدخاتمی می تواند برای بسیاری از مشتاقان اسلام و بشریت دلگرم کننده باشد. امید که وجودش را غنیمت شماریم.
منبع : روزنامه اعتماد