چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا


معرفی کتاب خوداندیشی پسامدرن


معرفی کتاب خوداندیشی پسامدرن
هر کتابی درباره موقعیت پسامدرن، کتابی درباره بحران است و بحران‌سازی. کتاب «خوداندیشی پسامدرن» توضیح بازگشت به خویشتن و شکلی از خودآگاهی نسبت به موقعیت بحران‌ساز پسامدرن است.
«هیلاری لاوسن» در این کتاب برای خواننده توضیح می‌دهد که سخنان متناقض‌‌نمای نیچه، طفره‌روی‌های هیدگر و نفوذناپذیری نوشته‌های دریدا، صرفاً دشوارنویسی‌های گیج‌ کننده نیستند، بلکه کنشی آگاهانه در برابر معضل خوداندیشی هستند.
این کتاب از سویی در جدال با سنت تفکر غرب و تناقض‌هایی است که بنیان گفتمان‌های معتبر فلسفی را سست می‌کند و از سوی دیگر، به «خوداندیشی» در نظریه‌ فیلسوفانی می‌پردازد که از نظریه‌پردازی می‌گریزند و پذیرای تناقض‌ها هستند.
می‌دانیم که خوداندیشی امروزه، به نظام‌های مبتنی بر «امر واقع» محدود نمی‌شود. نویسندگان، منتقدان ادبی، هنرمندان و فیلم‌سازان، در آثار خود، دغدغه‌های خوداندیشانه را بیان می‌کنند. نویسنده‌ای درباره نقش مولف بحث می‌کند، هنرمندی،‌ سه‌پایه نقاشی خود را در تابلو خود نقاشی می‌کند و فیلم‌سازی، فیلمی درباره ساختن فیلم می‌سازد.
همه این هنرمندان دارند راوی را درون روایت قرار می‌دهند، تا هم صورت روایی روایت را نشان دهند و هم از همین صورت روایی بگریزند. از منظری این روایتگری محکوم به شکست است، چرا که روایت همیشه فقط یک روایت صرف است و یگانه انگاشتن راوی و روایت، هرگز روایت را از خصلت روایی آن رها نمی‌کند. در پس هر یک این تلاش‌ها، چه کار «رنه مگریت» باشد یا «ژان لوک گدار» ، چه کار «ایتالوکالوینو» یا «فرانسوا تروفو» ، شاهد سرگشتگی‌ همراه با خوداندیشی هستیم. اگر طی دوره‌ای هزارساله، تمایز بین امور واقعی و خیالی، حقیقی و افسانه‌ای، صادق و کاذب را پذیرفته‌ایم، خوداندیشی، این تمایز را تهدید می‌کند و نه تنها امور واقعی، حقیقی و صادق را در بر می‌گیرد بلکه امور خیالی، افسانه‌ای و کاذب را هم شامل می‌شود.
در این کتاب، نیچه، هیدگر و دریدا، تنها از منظر «خوداندیشی» در آثارشان، مطرح نشده‌اند، از آن‌جا که هر سه فیلسوف، سویه‌های ویرانگر خوداندیشی را تا سرحد نهایی آن دنبال می‌کنند، مورد بحث «هیلاری لاوسن» قرار گرفته‌اند. می‌توان آن‌ها را فیلسوفانی دانست که دنیای پسامدرن را به انسان امروز عرضه می‌کنند. دنیایی فاقد هرگونه یقین و بدون هیچ امر مطلقی. این تاثیر جدید خوداندیشی، از تغییر موضعی نقادانه سرچشمه گرفته است: از تمرکز روی متن به جای تمرکز روی سوژه فردی. به همین علت مساله سوژه به عنوان فاعل شناسایی که به طور سنتی جایگاه تجربه، اخلاق، اختیار و اراده بود و در کانون تفکر فلسفی قرار داشت از فلسفه نیچه تا دریدا به تدریج جایگاه خود را واگذار می‌کند. نیروی ویرانگر «خوداندیشی» چنان مهار نشدنی است که هر سه فیلسوف با تکیه بر آن تمام اندیشه‌های گذشته را به چالش می‌کشند.
موضع هر سه فیلسوف در نگاه اول نوعی ایدئالیسم زبانی است. ایدئالیسم زبانی‌ای که انسان را در قید و بندهای زبان گرفتار می‌بیند و توضیح می‌دهد چرا انسان نمی‌تواند از مرزهای مفاهیمی که در چارچوب آن‌ها عمل می‌کند، فراتر رود. از این منظر زبان نمی‌تواند امری معطوف به واقعیت باشد چرا که در این صورت چیزی را در نظر گرفته‌ایم که از حوزه زبان خارج است و به بیان دیگر واقعیت را بیرون از زبان باقی گذاشته‌ایم.
می‌توان گفت «واقعیت» کلمه‌ای است در اسارت زبان که مثل کلمات دیگر توانایی رها شدن از بافتار مفهومی آن را ندارد؛ به همین علت هیدگر می‌نویسد: «انسان‌ها، محکوم و در بند زبان‌اند و هرگز نمی‌توانند گامی فراتر از آن نهند و جایی دیگر بدان نظر افکنند. به همین دلیل ما همواره فقط تا جایی به ماهیت زبان پی می‌بریم که خود زبان ما را تحت نظر گیرد و با خود وفق دهد.»
دریدا در بیان این که هنگام خواندن یک متن چه اتفاقی رخ می‌دهد، می‌گوید: ‌«نمی‌توانیم به نحو موجهی از متن به سوی چیزی غیر از آن، یعنی به سمت یک مرجع (واقعیتی متافیزیکی، تاریخی، شرح روانکاوانه و مثل آن) فراتر رویم. هیچ چیز خارج از متن وجود ندارد.»
نیچه نیز موضع مشابهی نسبت به این موضوع دارد و نشان می‌دهد که چطور انسان خود را از عواقب این مدعا مخفی می‌کند:‌« هنگامی که از تفکر تحت قیود زبان امتناع ورزیم، از فکر کردن باز می‌مانیم؛ ما به زحمت به نقطه تردیدی می‌رسیم که محدودیت ما را به مثابه محدودیت درک کند.»
انتشارات مروارید، کتاب «خوداندیشی پسامدرن» را با ترجمه روان و دقیق «سینا رویایی» که خود دانش‌آموخته فلسفه است روانه بازار کتاب کرده است. خواندن این کتاب را به همه علاقه‌مندان فلسفه و هنر پیشنهاد می‌کنم.
محمد آزرم
http://tafavot.blogfa.com