شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا


روانشناسی ارتباط


روانشناسی ارتباط
یك قصه بیش نیست غم عشق‌ و وین عجب
كــز هر زبان كه می‌شنـوم نامكـرر است
افراد بالغ در ارتباط برقرار كردن با دیگران دارای تفاوت‌هایی هستند كه ریشه در كودكی آنها دارد، بدین مفهوم كه اگر پدر یا مادر با كودك ارتباط نزدیك و دوستانه داشته باشند در مقابل كودك هم همین رفتار را با آنها خواهد داشت، حال اگر پدر و مادر به كودك توجه لازم را نكنند در اینصورت در كودك دو رفتار شكل می‌گیرد :
یكی آنكه دچار اضطراب و سردرگمی می‌شود و نارضایتی خود را مستقیم یا غیرمستقیم به خانواده نشان می‌دهد و یا اینكه كودك از خانواده خود دوری می‌كند (كه این طرز رفتار در شخصیت كودك رسوخ می‌كند و در بزرگسالی خود را نشان می‌دهد كه در این صورت با چهار شخصیت مواجه خواهیم بود).
▪ بالغینی كه برخوردار از امنیت ‌اند :
- توانایی ارتباط برقرار كردن و صمیمی گشتن با دیگران را دارند.
- برای حریم شخصی خود و شریك زندگی خود احترام قائل هستند.
- برای دیگران احترام زیادی قائل هستند.
- هنگامی كه به كمك احتیاج دارند از دیگران طلب یاری می‌كنند.
- در تعامل با دیگران مثبت، خوش‌بین، سازنده و سخاوتمند هستند.
- خلاق و روشنفكر بوده و از مرگ نمی‌هراسند.
▪ بالغین دوری كننده :
- رابطه آنها از لحاظ فیزیكی و احساسی غیر صمیمی می‌باشد.
- به دیگران توجه ندارند و خودخواه به نظر می‌رسند.
- تعاملات اجتماعی را خسته كننده می‌دانند و از مرگ بیمناكند.
- نسبت به شریك زندگی خود بی‌مسئولیت و بی‌اعتنا هستند.
- قادر به برقرار كردن رابطه صمیمی با دیگران نمی‌باشند.
▪ بالغین مضطرب و دو شخصیتی :
- رابطه آنها با دیگران غیر قابل پیش‌بینی است.
- آنها همواره می‌اندیشند كه شریك زندگی‌شان آنها را دوست ندارد.
- احساس ناامنی در روابط صمیمانه دارند.
- مرتباً دیگران را سرزنش می‌كنند و هرگاه به خواسته خود نرسند، كج خلقی می‌كنند
- سفره دل خود را نزد هركسی باز می‌كنند و از دیگران نیز چنین انتظاری دارند.
- غرق در ارتباط شخصی خود می‌باشند، حسود و غیرقابل اطمینان بوده واز مرگ می‌هراسند.
▪ بالغین درهم ریخته :
- سو رفتار، بی‌توجهی، عدم امنیت و تنش فراوان در خانواده این گونه افراد برقرار است
- این‌گونه افراد مانند كودكی‌شان زندگی آشفته و پر هرج و مرجی دارند.
- خشم انفجارگونه‌ای دارند.
- فاقد هرگونه همدلی، شفقت و دلسوزی نسبت به همسر خود هستند.
- آنها نیاز مبرمی به یك رابطه مطمئن و مصون داشته، اما آنقدر به شریك خود اعتماد ندارند كه این رابطه را برایشان پدید آورد.
آری، در اكثر موارد تا جایی كه با اطمینان می‌توان گفت عشق نقش خود را به عنوان والایش‌دهنده وجود تا سن بلوغ آغاز نمی‌كند یعنی در سنی كه بلوغ جسمی و روانی افراد نسبتاً در سطحی بالا قرار دارد.
بنابراین وظیفه والایش‌دهندگی بلوغ عاطفی فرد را مخصوصاً در ضمن دوره‌ای ظریف از زندگی می‌پذیرد. پس در آماده سازی مسیرهایی كه زندگی عاطفی فرد بالغ طی خواهد كرد، اثر نافذی می‌گذارد.
محسن اخگر
نام نویسنده :ندا آسیم - کارشناس پرستاری