سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
ایران؛ هدف بعدی دیک چنی
”ایران هدف بعدی چنی است“ تحلیلی است از آلن رولند که طی آن به مواضعگیریهای مسئولان آمریکائی در مورد موضوع هستهای ایران پرداخته است او با این مضمون که ایران هدف بعدی چنی است مینویسد:
ذکری از بوش نکردم که فقط ناظر اقدامات گروه توطئهگر چنی/رامسفلد است. و دلیل اینکه ایران هدف بعدی است ربطی به تهدید هستهای از سوی ایران ندارد. بلکه مرتبط با تهدیدهای ایران است که درصدد ایجاد بورس انرژی مبتنی بر یورو است.مقاله افشاگرانه و کوتاه را یان مک گریل که توسط آلن رولند پزشک روانکاو و مجری برنامهای رادیوئی انتخابشده در پی میآید.
ایران در سال ۲۰۰۶ ”بورس انرژی“ را برای انجام معاملات انرژی راه میاندازد که براس پول واحد اروپائی، بورو و نه دلار آمریکا کار خواهد کرد. این تصمیم اگرچه ممکن است بیغرض اتخاذ شده باشد ولی ریسک و خطر عمدهای متوجه سیطره جهانی آمریکا است.
● سلطه دلار نفتی (پترو دولار)
امروزه غالب معاملات نفتی در بورس تجاری نیویورک (NYMEX) و بورس بینالمللی نفت لندن (PE) صورت میپذیرد. از سالهای دهه ۱۹۷۰ کشورهای عضو اوپک توافق کردهاند که فروش نفت صرفاً به دلار انجام شود. این بدان معنا است که همه کشورهای خریدار نفت ابتدا باید به میزان کافی دلار خریداری کنند.
مدتها است که ارزش واردات آمریکا بسیار بیشتر از صادراتش است و مابهالتفاوت را (که در واقع کسری حساب جاری است) بایستی به دلار پرداخت کند. سال گذشته کسری حساب جاری آمریکا بیش از ۶۰۰ میلیارد دلار شد. امسال انتظار میرود این کسری به ۷۰۰ میلیارد دلار برسد.
اگر کشورهای نیازمند خرید نفت، معاملات با حجم عظیم را به دلار انجام ندهند. ارزش دلار کاهش پیدا خواهد کرد. تا زمانیکه اقتصاد آمریکا استطاعت وارد کردن کالا از خارج را از دست بدهد. این سرنوشتی است که در انتظار کشورهائی است که برای سالهای متمادی کسری حساب جاری دارند میباشد.
در واقع قرار با اوپک به این معنا است که سایر کشورها راه دیگری بهجز خرید دلار ندارند، امری که موجب افزایش ارزش دلار میشود و ”اقتصاد وارداتی“ آمریکا را قادر میسازد که بهکار خود تداوم بخشد. در واقع، عمدهترین قلم صادراتی آمریکا دلار است و بر همین اساس نیز کاملاً ضروری است که بازار خرید دلار بین کشورهای مصرفکننده نفت حفظ شود.
تداوم حیات اقتصادی آمریکا منوط به این امر است. آمریکائیها هنوز قادر به مصرف هستند چون به واردات ارزان معتاد شدهاند در عین حال مردم آمریکا در مقایسه با اروپائیها از قیمتهای ارزان نفت بهرهمند هستند که عمدتاً به خاطر به خاطر همین قرار پترو دولار است. این ارزانی، بازار خودروی آمریکا را بهسوی تولید پرسود خودروهای پرمصرف SUV و نظایر آن سوق داده است.
● فروش نفت به یورو
یکی از مهمترین دلایل ناگفته و اعلامنشده حمله آمریکا به عراق ممانعت از فروش نفت به یورو از سوی صدام حسین بود که وی از سال ۲۰۰۰ شروع کرده بود. صدام در واقع بهدلیل افزایش ۱۷ درصدی ارزش یورو در قبال دلار بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ پول زیادتری نیز بهدست آورد. سایر کشورهای منطقه بهویژه در ایران و سوریه نیز در همان اوقات به این فکر افتادند که ارز فروش نفت را از دلار به یورو تغییر دهند.
این تصمیم سه کشور سبب شد که از سوی دولت آمریکا مورد تهدیدهای عدیدهای قرار بگیرند. اما این فقط عراق بود که مسئله تبدیل ارز را عملی کرد و مورد تهاجم و اشغال واقع شد. یکی از اولین اقدامات آمریکا پس از اشغال عراق تغییر ارز یورو به دلار بود.
اکنون ایران در نظر دارد که نه تنها نفت را به یورو بفروشد، بلکه بررسی برای معاملات نفت با یورو ایجاد کند. این بورس، نفت پایه و معیاری برای قیمتگذاری نفت به یورو ایجاد خواهد کرد که چیزی مشابه نفت تگزاس (WTI) و نفت دریای شمال - برنت خواهد بود.
چنین اقدامی موجب تغییر ذخایر ارزی کشورها از دلار به یورو خواهد شد که برای سیستم مطلوب آمریکا که مبتنی بر سلطه و نقش فائقه دلار است خبر بسیار بدی خواهد بود.
ایران ریسک محاسبهشدهای کرده است که برای ممانعت از تهاجم آمریکا کشورهائی به تعداد مکفی به بازار نفت یورو تمایل و علاقه دارند. بانکهای مرکزی بسیاری از کشورها بهدلیل دغدغه از مشکلات اقتصادی آمریکا (۵۰۰ میلیارد دلار کسری بودجه فدرال، ۷۰۰ میلیارد دلار کسری حساب جاری و...) و اینکه این وضعیت برای طولانیمدت قابل دوام نیست و برای رهائی از رکود غیرقابل اجتناب آتی، از مدتها قبل از آرامی ذخایر دلاری خود را به ارزهای دیگر تبدیل کردهاند.
از سال ۲۰۰۰ تاکنون بهرغم ترتیبات بعد از تهاجم به عراق ارزش دلار در مقابل یورو یک ثلث کاهش پیدا کرده است.
در عین حال اروپا از مزیت در اختیار داشتن ارز خود که بهعنوان ذخیره بارزی دیگر کشورها تلقی شود رضایت دارد.
این امر برای یورو بازاری ایجاد میکند و سرمایهگذاری در اروپا را تقویت خواهد کرد زیرا در اختیار دارندگان ارز اروپائی پول خود را در بازارهای آن ناحیه صرف و سرمایهگذاری میکنند. ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه نیز در خصوص تغییر از دلار به یورو تمایل نشان داده است. زیرا روسیه نیز از اینکه مطالبات خود را با ارز قویتری از دلار دریافت کند منتفع خواهد شد. ضمن اینکه این امر پس از پانزده سال که روسیه نظارهگر بوده است که کشورهای سابق شوروی و ذخایر منطقه نفتخیز در معرض توسعهطلبی آمریکا قرار گرفتهاند بهنوبه خود یک پیروزی سیاسی بهشمار خواهد رفت.
● سیاست هستهای
ایران ممکن است در تکاپوی بهدست آوردن سلاحهای هستهای باشد. البته ایران حق قانونی و مشروع توسعه نیروی هستهای را دارا است. زیرا ذخایر نفتیاش در حال کاهش است و در نظر دارد کماکان نقش خود را بهصورت صادرکننده انرژی داشته باشد. ایران یکی از امضاءکنندگان مهم عهدنامه منع گسترش (NPT) است و طبق مفاد عهدنامه تصمیم خود را به آژانس بینالمللی انرژی اطلاع داده است.
تلاش فرضی ایران برای دستیابی به سلاحهای هستهای تنها بهانه قابل قبول سیاسی برای توجیه تهدیدات آمریکا بهشمار میرود. خطر اصلی این است که ایران درصدد بنیادگذاری صنعت بینالمللی انرژی فارغ از سلطه آمریکا است که در آن آمریکا صرفاً یکی از بازیگران است. به این ترتیب اگر ایران در حال بهدست آوردن سلاحهای هستهای است دلیل اینکار دستیابی به یک نیروی بازدارنده است که اصولاً در مقابل تجاوز آمریکا مصون باشد. در واقع حوادث و تحولات اخیر جهانی این مقوله را ثابت کرده که تلاش موفقیتآمیز کشورها در کسب سلاحهای هستهای بهجای بدنامی و قبحی که باید داشته باشد اسباب ارتقاء وضعیت و جلب احترام نسبت به آنان خواهد شد. هند یک قدرت اقتصادی در حال ظهور که صاحب زرادخانه هستهای است و از امضاء عهدنامههای منع گسترش (NPT) و منع کامل آزمایش (CTBT) امتناع میکند اخیراً از بوش رئیسجمهوری آمریکا که توافق کرده است. ”برای دستیابی کامل هند به انرژی هستهای با آن کشور همکاری کامل کند“. جایزه هم دریافت کرده است. اقدامی که کاملاً ناقض عهدنامه NPT است که کشورهای غیرعضو منع کرده است.
حتی اگر ایران واقعاً. در تلاش کسب سلاحهای هستهای هم باشد آیا دلیل این امر جای سؤال دارد؟ باید به مزایائی که متحدین آمریکا یعنی هند، پاکستان و اسرائیل از این امر برخوردار هستند توجه کرد. آنها با توانائی در اختیار داشتن چنین سلاح مخربی توانستهاند قواعد بازی را به نفع خود تغییری دهند و منافع زیادی عایدشان شود. در شرایطی که شدت و حجم هیستری و جنجال درباره نیات ایران دائماً افزوده میشود بایستی علت اصلی از دست رفتن اهمیت NPT را همواره در نظر گرفت. علت، کشورهای عمده دارنده سلاحهای هستهای هستند که از اعمال ممنوعیت آزمایش یا اتخاذ هرگونه اقدام عملی در جهت هدف اصلی NPT که همانا ”خلع سلاح کامل“ است امتناع میکنند.
جالب توجه آنکه یکی از دلایل حمله آمریکا به کشور بیدفاع عراق این بود که به سایر کشورهای تولیدکننده نفت گوشزد و اخطار کند که به سیستم پترودلار کاری نداشته باشند، ولی در واقع امر پیام چنین اقدام آمریکا به کشورهای کوچک این بود که یا باید صاحب یک نیروی بازدارنده بشوند و یا ریسک و خطر پایمال شدن و تجاوز را پذیرا باشند.
منبع : مجله روند اقتصادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست