دوشنبه, ۲۳ مهر, ۱۴۰۳ / 14 October, 2024
مجله ویستا

تکلیف «استقلال» چیست؟


تکلیف «استقلال» چیست؟
اگر دوباره تغییری در ماجراها به وجود نیاید، استقلال در راه بازگشت به پیكر سازمان تربیت بدنی و تبدیل شدن مجدد به یكی از زیرمجموعه های آن قرار دارد و حتی اگر چنین نشود، به نظر می رسد كه پیوند یكساله این باشگاه پر طرفدار تهرانی به وزارت رفاه درحال پایان یافتن و همكاری دو طرف در آستانه اتمام است. وزیر جدید رفاه در پی جلسه ای با سران باشگاه و مدیران سازمان تربیت بدنی به چنان نتیجه و تصمیمی رسیده و ظاهراً آن را هم ابلاغ كرده است. تكلیف استقلال چیست؟
هیچكس نمی داند، اما این نكته مشخص است كه الحاق دو سو به یكدیگر نیز اتحاد موفقی نبود و معایب آشكاری در آن دیده می شد كه سبب می گشت هر دو سو ناراضی باشند و این وضعیت در اظهارات و كارهای هر دو طرف نیز مشهود بود. نه وزارت رفاه توانسته بود هیات مدیره ای را در باشگاه بر سر كار بگمارد كه محبوب و مورد نظر و وثوق خود باشد و نه آبی ها توانسته بودند بودجه مورد نظرشان را كه دلیل اصلی چنان پیوندی بود از طرف مقابل بگیرند و در نتیجه مشكلات مالی شان همچنان ادامه داشت. در یك كلام، دو طرف طی مدت مذكور(از دی ماه سال پیش به این سو) به یك پیكر واحد و به قول ورزشی ها به یك تیم هماهنگ و یكسان و واحد بدل نشده بودند و در یك راستا حركت نمی كردند. نمی دانیم «سازمان» می پذیرد كه دوباره استقلال را برای درازمدت تحت قیمومیت خود بگیرد یا نه و این قضیه ظرف چند روز آینده مشخص می شود، اما این مساله از مدتی پیش روشن شده بود كه برای اداره مالی استقلال باید فرآیندها و اهرم های جدیدی را یافت و در پی راهكارهای تازه ای بود و امروز كه وزارت رفاه دیگر در این عرصه حضور ندارند، انجام چنین كاری لازم تر و گریز ناپذیر شده است. ولی هر كاری كه در این خصوص انجام می پذیرد، باید با نهایت دقت و با تفكر صورت گیرد تا اشتباه دفعه قبل شكل نگیرد و دوباره هر دو طرف به این نتیجه نرسند كه تفاهم لازم برقرار نیست و جدایی دیگری را در آینده شاهد نباشیم، در همین لحظه و به طور فوری و ضربتی هم می توان هر كاری را انجام داد، اما چنان كاری شاید مثل مرتبه نخست پشتوانه ای نداشته باشد و به همان سرنوشت دچار و منجر شود و این چیزی است كه باید از آن پرهیز كرد.
● چند نكته
تا زمانی كه سازمان تربیت بدنی مشغول اندیشیدن در این خصوص و اتخاذ تدابیری درباره آن است، بد نیست توجه خود را ولو به طور گذرا به برخی مسایل مهم مبذول داریم:
۱) در تمام جهان فوتبال حرفه ای، باشگاهداری كار سازمان های خصوصی و افراد و اشخاص است و باشگاهداری دولتی و كارخانه ای بیشتر در كشورهای اروپای شرقی دیده می شود. حتی وزارت رفاه نیز پس از مدتی اندیشیدن به همین نتیجه رسیده و براین باور است كه تیمداری و تامین و حمایت تیم های باشگاهی در عرصه ورزش جزء شرح وظایف این نهاد (و كل دوایر و سازمان های دولتی) نیست.
۲ـ با شرح فوق باید اهرم ها و فرآیندهای مالی مستقل را برای اداره اقتصادی باشگاه استقلال یافت. شاید از این طریق هم آبی ها قدری احساس احتیاج و كمبود كنند، اما اگر این كار صورت پذیرد و استقلال كار را به كاردان بسپرد و از استادان و طراحان اقتصادی سود جوید و بتواند با مانورهای هوشمندانه با صاحبان صنایع مختلف قراردادهای كوتاه مدت ببندد، پس از مدتی به شرایطی خواهد رسید كه دیگر همچون امروز مقروض و محتاج نخواهد بود و اگر هم باشد، به شدت وحدت امروز نخواهد بود.
۳) تا چنان زمانی شاید سازمان تربیت بدنی مجبور باشد استقلال را در یك دوره انتقالی سرپرستی و از آن قیمومیت كند اما این هم تجربه ای غریبه برای تشكیلات ورزش كشور نیست و پیشتر هم دیده شده است، اما اگر این تشكیلات نمی خواهد كه فردا با پرسپولیس و چند تیم دیگر هم مشكل مشابهی را داشته باشد، باید از حالا طرح و برنامه هایی دقیق را برای قطع وابستگی دایمی آن ها به بودجه های دولتی بریزد و بساطی را تهیه كند كه باشگاه ها براساس سرمایه های خصوصی حركت و فعالیت كنند. این كار تعریف های مشخصی دارد و غیر قابل اكتساب نیست، اما طراحی درست و طراحان موثر می خواهد. لازم هم نیست كه ضربتی و ظرف مثلاً یك سال صورت گیرد. سازمان وقت و مهلت دارد كه دو سه سال را صرف طراحی و اجرای امور مربوطه كند و روالی را در پیش گیرد كه باشگاهداری در كشورمان از ۸ یا ۱۰ سال بعد به آرامی خصوصی و واقعاً حرفه ای شود.
۴) باشگاه استقلال مثل پرسپولیس متاسفانه طی سال های اخیر فقط دست «بگیر» داشته و چیز خاصی را پس نداده است.
تصور و نزد خود حساب كنید كه این تیم ها ظرف شش هفت سال اخیر چقدر پول و بودجه و كمك از اینجا و آن جا گرفته و چقدر ناله كرده اند و در عوض چقدر پس داده اند؟ حاصل كار و نتیجه بررسی تان ناامیدكننده خواهد بود. جام هایی بسیار اندك، بازی هایی كه گاه تاسف بار بوده است و در سال های اخیر داشتن ملی پوشانی اندك و كم شمار و رفتن به زیر سایه شهرستانی های پرتلاش تر، نمونه ها و نشانه های این روند هستند. آیا با این بساط باز هم باید درخواست استقلال و یا طلب های پرسپولیس از هرچیز دیگری برای ما مهم تر باشد؟
وصال روحانی
منبع : روزنامه سلامت