جمعه, ۲۰ مهر, ۱۴۰۳ / 11 October, 2024
مجله ویستا

اعتیاد ؛ بحرانی برای همه احزاب


اعتیاد ؛ بحرانی برای همه احزاب
۱) مطابق آمارهایی كه البته پراكندگی و تفاوت‌های بالایی دارند آمار معتادان جامعه ایران بین ۳ تا ۵ میلیون نفر اعلام شده است.با فرض خوشبینانه‌ترین حالت و با احتساب متوسط تعداد اعضای خانواده‌های چهار نفره در بهترین وضعیت ۱۲ میلیون نفر از جمعیت ۷۰ میلیونی ایران با معضل خانمان‌سوزی به نام اعتیاد دست و پنجه نرم می‌‌كنند.
آماری جدید در سال ۸۶ تعداد دانش آموزان معتاد كشور را ۳۵ هزار نفر اعلام می‌‌كند و مهمتر آنكه اطلاعات دانش‌آموزان از موادمخدر جدید بیش از مدیران و معلمان مدرسه است!
‌الگوی اعتیاد در كشور با سرعتی بالا در حال تغییر است به طوری كه مصرف مواد جدید و شیمیایی چون كراك و شیشه به ۱۵ درصد در بازار مصرف كشور رسیده و این عدد را باید با ۲۱ درصد هروئین در این الگو مقایسه كرد.
اعتیاد به عنوان عامل ۵۰ درصد طلاق‌ها در كشور شناسایی شده و دومین علت مرگ بعد از تصادفات، اعتیاد است.باز هم براساس تحقیقی دیگر و اعلام مقامات رسمی نرخ رشد اعتیاد در كشور سه برابر نرخ رشد جمعیت برآورد شده یعنی در حالی كه جمعیت كشور سالانه ۶/۲ درصد رشد می‌‌كند رشد اعتیاد در كشور ۸ درصد است.
۲) اینها گوشه‌ای از واقعیت دردناك جامعه‌ای است كه متاسفانه برخلاف باطنی چنین وحشتناك و بحرانی در مواضع و منابر رسمی ظاهری آرام و طبیعی دارد.
تمایل به كتمان و نادیده گرفتن واقعیاتی چنین ملموس و درگیر با زندگی روزمره حداقل یك پنجم جمعیت كشور،‌ آن هم از سوی مقامات رسمی و مسوولان پرونده «فاجعه ملی اعتیاد» چه كمكی به حل معضلی كه می‌‌توان كم‌كم نام بحران امنیت ملی نیز بر آن گذاشت، می‌کند. واقعیت را آنچنان كه هست باید پذیرفت و برای آن چاره‌ای اندیشید.
باور كنیم واقعیت آن چیزی كه ما می‌‌خواهیم یا آرمان‌هایی كه برای خود و دیگران ترسیم كرده‌ایم، نیست. واقعیت همان چیزی است كه واقع شده و با واقعیات باید به همان اندازه كه واقعیت دارند واقعی برخورد كرد، باور كنیم كتمان یا سخن نگفتن از یك معضل به حل آن نمی‌انجامد.
آیا وجود شبكه قدرتمند، ذی‌نفوذ و همه‌گیر اعتیاد با وی‍‍ژگی‌های برشمرده در بالا،‌ارزش حداقل صدور یك بیانیه یا اعلام خطر از سوی دلسوزان و علاقه‌مندان نظام جمهوری اسلامی را ندارد؟
یا شناسایی و افشای عوامل بیگانه و غیرخودی آنقدر نهادهای مسوول را به خود مشغول ساخته كه دیگر فرصت و رمقی برای مبارزه با بلایی كه به عنوان «بحران چهارم هزاره سوم» در كنار سه بحران جهانی فقر و رشد جمعیت، نابودی محیط زیست و تهدیدات هسته‌ای جای گرفته نمانده است؟
آیا واقعا دستگاه‌های فسادیاب اصلی و موازی موجود در حاكمیت هیچ‌گاه حساسیتی نسبت به رشد فزاینده و بی‌حساب اعتیاد به عنوان فساد و منشا بحران‌های فراوان اجتماعی، اقتصادی نشان داده‌اند؟ یا محدوده مبارزه با فساد مطابق اصولی دیگر تعریف شده كه این پرونده در آن نمی‌گنجد؟
گویا رنگ لباس و نوع پوشش جوانان، ‌معضلی به مراتب مهمتر و بحرانی به شدت خطرناك‌تر از بلای خانمان‌سوز اعتیاد است كه توجه ویژه و بخش عمده‌ای از نیروها به آن معطوف شده‌اند. باور كنیم كه همیشه آنچه عیان‌تر است خطری به مراتب كمتر از لایه‌ها و نیمه‌های پنهان بحران‌های جدی‌تر دارد.
راستی آنها كه گاه و بیگاه نیمه‌های پنهان را افشا می‌‌كنند و به زعم خویش خواب خوش از تهدیدكنندگان امنیت ملی و شبكه‌های عنكبوتی و خائنین به این ملك و مردم را می‌‌ربایند،‌چرا چند خطی هم در باب افشاگری علیه شبكه وسیع و پرنفوذ فساد موادمخدر و چرخه ۶/۵ میلیارد دلاری سالانه كه صرف خرید مواد مخدر و مبارزه با آن می‌‌شود، نمی‌نویسند؟
فاجعه اعتیاد، ‌البته در میان احزاب و گروه‌های سیاسی نیز پدیده‌ای كمتر شناخته شده و قابل‌توجه است و هرجا كه در بیانیه‌ها یا اعلام مواضع نامی از اعتیاد به میان می‌‌آید با جملاتی تكراری چون «جامعه با فقر، بیكاری، اعتیاد، طلاق و ... دست به گریبان است» مواجه هستیم.
آیا واقعا برای مقابله با این فاجعه كه هر حزب یا گروه سیاسی كه بر سركار آید با آن سروكار خواهد داشت،‌ هیچ دیدگاه روشن یا برنامه عملی مشخصی وجود ندارد كه حتی در موسم انتخابات و فصل جمع‌آوری آرا هم كمتر به آن پرداخته می‌‌شود؟
۳) ‌با وجود تمام ضعف‌های موجود و افزایش سرسام‌آور جمعیت معتاد كشور به هرحال نمی‌توان منكر اقدامات و فعالیت‌ها در مقابله با اعتیاد و توزیع موادمخدر شد. حداقل نمی‌توان از اعتیاد و مبارزه با موادمخدر گفت و یادی از شهدای ‌جنگ با مافیای موادمخدر نکرد.
بی‌انصافی است نادیده گرفتن خون فرزندان برومند این سرزمین كه به مقابله با خطری چنین خانمان‌سوز برخاسته‌اند و سكوت، ‌بی‌توجهی و كتمان این واقعیت دردناك،‌بالاترین خیانت به خون پاك آنان است.
اما در این عرصه اغلب آنچه تاكنون مورد توجه قرار گرفته مقابله با عرضه بوده و تلاش برای كاهش عرضه با استفاده از روش‌های فیزیكی. تا زمانی كه تقاضای موثر رو به افزایش است و برای آنان كه برای فراموش كردن تفریح و كار و تحصیل و ازدواج و رفاه و شادی و خلاصه هرآنچه برایشان مهیا نشده روی به مصرف موادمخدر می‌‌آورند جایگزینی وجود نداشته باشد تقاضا همچنان افزون‌تر خواهد شد و قاچاقچیان اصلی به دنبال راه‌هایی جدیدتر خواهند بود.
شاهد این مدعا تغییر الگوی مصرف است كه موادشیمیایی و صنعتی به جای موادمخدر قدیمی خریداران فراوان پیدا كرده است.اگر زمانی استفاده‌كنندگان از موادمخدر طبیعی مجبور به پنهان‌كاری بودند موادمخدر جدید به عنوان كالایی لوكس در میهمانی‌ها و محافل دوستانه دست به دست شده و بار ارزشی منفی اعتیاد هر روز كمتر و كمتر می‌‌شود.
خطر هنجار شدن مصرف مواد مخدر،‌زنگ خطری است كه هر روز با صدایی بلندتر خبر از بحرانی با ابعاد ملی می‌‌دهد.
۴) گوش فروبستن و نشنیدن زنگ خطر، البته مشکلی را حل نمی‌کند، همچنان که پای فشردن بر آرمان‌ها و آرزوها بدون آنکه قدمی برای رسیدن به آنها برداشته شود نتیجه‌ای در برنخواهد داشت.
شهاب‌الدین طباطبایی
منبع : روزنامه هم‌میهن