دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

دیروز مافیا، امروز قلم‌ها فردا...!؟


دیروز مافیا، امروز قلم‌ها فردا...!؟
از نخستین روزی که محمود احمدی‌نژاد تبلیغات انتخاباتی خود برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری را آغاز کرد، اصطلاحات جدیدی به صورت پرحجم وارد ادبیات سیاسی کشور شد و هنگامی که ریاست جمهوری رسماً به او سپرده شد، این ادبیات در بالاترین سطح سیاسی نظام جای گرفت و بر دفعات تکرار آن افزوده شد. اصطلاحات مخصوص احمدی‌نژاد و همکاران او، هم عرصه سیاسی و اقتصادی در داخل کشور را شامل می‌گردید و هم ناظر بر تحولات بین‌المللی بود، به طوری که هرگاه رئیس جمهور ایران سخن می‌گفت، نه تنها شکل و محتوای سخنرانی با آنچه معمولاً در سخنرانی‌های رسمی توسط عالی‌ترین مقام‌های اجرایی در سایر کشورها بیان می‌شود، تفاوت داشت بلکه یافتن شباهت بین اظهارات رئیس جمهور فعلی با نکات مورد اشاره توسط اسلاف او – چه از لحاظ موضوع و چه از نظر نحوه بیان – بسیار سخت و گاه ناممکن بود. او در عرصه داخلی بارها بر وجود مافیا تأکید کرد و عزم خود را برای درهم شکستن مافیای مسلط بر نفت، بانک‌ها و سایر عرصه‌های اقتصادی مورد تأکید قرار داد. در عرصه سیاسی نیز، او گناه بزرگ خود را <وارد شدن به حریم ممنوعه قدرت> دانست و به مردم وعده داد که حلقه بسته مدیریت‌ها را بشکند. برخی اطرافیان او نیز به مردم قول دادند گره‌هایی که تصمیم گیری در مورد آنها، قبلاً سالها وقت مدیران را می‌گرفت، با نوآوری‌های احمدی نژاد به پروژه‌های یک شبه (از لحاظ اتخاذ تصمیم) تبدیل خواهد شد.
نخستین سخنرانی های عمومی احمدی نژاد در کسوت ریاست جمهوری، معمولاً همراه با وعده‌هایی برای معرفی شجاعانه عوامل رانت و مافیا بود و برخی تصمیم‌گیریهای اولیه دولت او نیز در همین راستا ارزیابی می‌شد. اما با عبور از نیمه اول دوره مسئولیت دولت نهم، برخی لحن‌ها تغییر کرد و آنچه که از حذف آن، به عنوان نخستین هدیه رئیس جمهور به مردم نام برده می‌شد، کم کم به عنوان بزرگترین مانع انجام وظیفه رئیس جمهور معرفی گردید! البته این بار به گونه‌ای سخن گفته می‌شد که گویی سطح نفوذ و قدرت مافیا به صورت کمی و کیفی گسترش پیدا کرده است. تا جایی که نه تنها در مورد معرفی مافیای نفت، خبری در اختیار مردم قرار نگرفت بلکه بازار مسکن هم تحت سلطه مافیا در آمد و سایر کالاها و خدمات مورد نیاز مردم، در حوزه سوء استفاده‌های مافیایی قرار گرفت. در نهایت نیز برای آنکه ذهن مردم برای توجیه برخی ناکامی‌های دولت آماده شود، مشاور رئیس جمهور می‌گوید <احمدی نژاد با صراحت اذعان کرده است که دولت به لحاظ تبلیغی، حریف مافیا نمی‌شود.> این مافیا همان است که به تعبیر یک مشاور پرنفوذ در دولت نهم با گذشت ۳ سال از عمر این دولت <با در اختیار داشتن شبکه به هم پیوسته رسانه‌ای و دسترسی به منابع مالی و همچنین جاخوش کردن در ارکان دولت، بسیار قدرتمندانه و هوشمندانه عمل می‌کند و می‌تواند افکار و اذهان عمومی و خصوصی را در مسیر اهداف و منویات خود دستکاری کند.> سخنان و ادعاهای قبلی برخی حامیان سرسخت دولت نشان می‌داد در آستانه روی کار آمدن دولت نهم، نه تنها حجم گسترده تبلیغات منفی و مافیایی نمی‌توانست اذهان و افکار عمومی را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه با دعای خیر خانواده شهدا، معجزه هزاره سوم در عرصه انتخابات به وقوع می‌پیوست. در حالی که سخنان اخیر بعضی نزدیکان به دولت ثابت می‌کند دستاورد سه سال مسئولیت این دولت، افزایش تاثیر مافیا تا حد دستکاری اذهان مردم در راستای اهداف سوءاستفاده‌گران مافیایی است. البته می توان حدس زد که این گونه سخن گفتن، نوعی زمینه‌سازی برای توجیه ناکامی‌ها و شکست‌هایی است که دولت نهم در اجرای سیاستهای خود با آن مواجه شده است. حواشی و برخی پیامدهای اظهارات سه روز قبل رئیس ‌جمهور نیز در همین راستا قابل ارزیابی است. دکتر احمدی‌نژاد در جلسه معارفه محمدرضا رحیمی به عنوان معاون حقوقی رئیس جمهور گفته است: <در ابتدا تصمیم داشتم رحیمی را به وزارت کشور ببرم... اما وقتی دیدم قلم‌ها و زبان‌هایی حاضر شده‌اند او را در این سمت قطعه‌قطعه کنند و فرصت خدمت را از او بگیرند، از تصمیم خود منصرف شدم.>‌‌
البته تحلیل این اظهارات از دو زاویه امکان‌پذیر است: نخست، تاثیر قلم‌ها و زبانهاست که اگر تا این حد بر تصمیمات رئیس‌جمهور اثرگذار باشد، باید آن را به فال نیک گرفت زیرا تا قبل از این، صدها قلم و زبان هم نمی‌توانستند تعدادی از دولتمردان را از برخی تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و سیاسی منصرف کنند. مثلا ابراز مخالفت تعدادی از نمایندگان سرشناس اصولگرا در مجلس هفتم نسبت به موضع‌گیری‌های داخلی و خارجی رئیس‌جمهور و دهها مقاله درج شده در روزنامه‌های اصلاح‌طلب، نتوانست کوچکترین تاثیری بر اراده احمدی‌نژاد برای بعضی موضع گیری ها بگذارد . حتی زمانی که رئیس اصولگرای کمیسیون بهداشت مجلس خواستار < تغییر ادبیات، پس از انتقال بعضی افراد از یک کرسی دانشگاهی به یک جایگاه عالی سیاسی> شد هیچ وقعی به سخنان او گذاشته نشد .
در مورد عزل و نصب های مدیریتی هم نشانه هایی وجود دارد که ثابت می کند رئیس جمهور و همکاران او در تمام ۳ سال گذشته به جای توجه به توصیه های زبانی یا قلمی اصولگرایان و اصلاح طلبان، مایل بوده‌اند از اختیارات خود به میزان صد در صد استفاده کنند. پس اگر امروز چند انتقاد قلمی و زبانی نه چندان جدی، رئیس جمهور را از انتصاب یک مدیر منصرف سازد، امری مبارک است و می تواند نوید بخش تاثیر انتقاد در عرصه های دیگر باشد. اما چنانچه پس از فرافکنی برخی مشکلات به سوی مجلس هفتم و انتساب نابسامانی های اقتصادی به انواع مافیا، امروز قرار باشد قلمها و زبانها، مانع بزرگ دولت برای بعضی اقدامات تلقی شود، باید در انتظار فردا و فرداهایی نشست که هر روز مانع جدیدی برای توجیه ناکامی های دولت معرفی خواهد شد و شاید با نزدیک شدن به پایان دوره فعلی ریاست جمهوری، در محدوده زمانی تبلیغات ریاست جمهوری دوره دهم، شاهد افزوده شدن بر حجم< موانع ادعایی> باشیم . در آن صورت مردم آنقدر به شنیدن نام انواع مافیا، دشمن داخلی، مانع تراشان قلمی و زبانی و ... مشغول خواهند شد که فرصتی برای <پاسخ خواهی> از دولتمردان به خاطر انواع نابسامانی ها باقی نخواهد ماند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد