جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


نهادهای مورد نیاز توسعه پایدار


نهادهای مورد نیاز توسعه پایدار
موضوع توسعهء پایدار، از چالش‌های مهم پیش‌روی كشورهای درحال توسعه است. توسعهء پایدار فقط با تمركز بر رشد اقتصادی حاصل نمی‌شود، بلكه كشورهای در حال توسعه برای رسیدن به توسعهء پایدار، باید نهادهای موجود را تقویت و نهادهای مورد نیاز را ایجاد كنند. هر حركت جدی در جهت كاهش فقر، مستلزم رشد پایدار اقتصادی ازمنظر افزایش بهره‌وری و درآمد در كشورهای در حال توسعه است. علاوه بر رشد اقتصادی عوامل دیگری نیز باید توسعه یابند. توسعهء پایدار فقط با تمركز بر رشد اقتصادی حاصل نمی‌شود، بلكه موضوعات اجتماعی و زیست‌محیطی نیز نقش مهمی دارند. اگر تحولات اجتماعی و زیست‌محیطی در رشد اقتصادی نادیده گرفته شوند، رشد اقتصادی در بلندمدت در مخاطره قرار خواهد گرفت.
اگر موضوعات زیست‌محیطی و اجتماعی نادیده گرفته شوند و یا در اولویت پایین‌تری نسبت به رشد قرار گیرند، معضلات و مشكلات طی زمان انباشته خواهد شد و پیامدهایی به دنبال خواهد داشت كه در افق‌های كوتاه‌مدت سیاستگذاری اقتصادی تجلی نمی‌یابد. موضوع توسعهء پایدار، ارتقای رفاه انسانی درطول زمان است. برخورداری از فرصت و توانایی لازم برای بهبود زندگی لازم از طریق دسترسی به بهداشت، آموزش و لوازم آسایش و آرمش، بدون شك یكی از جنبه‌های رفاه است. این كه افراد احساس كنند كه دارای ارزش هستند، جنبه دیگری از این مفهوم است. این احساس از طریق روابط خانوادگی، اجتماعی و مشاركت در اجتماع، تقویت می‌شود. همچنین برخورداری از امنیت فیزیكی، آزادی‌های سیاسی و مدنی نیز، وجه دیگر مفهوم رفاه را تشكیل می‌دهد.
شناختن قدر و ارزش محیط زیست طبیعی و وارد نكردن خسارت جبران ناپذیری كه فرآیندهای طبیعی دست‌اندركار تولید و بازسازی این مجموعهء طبیعی را دچار نقصان سازد، بستر دیگری برای ایجاد رفاه است. در واقع، اظهارنظر شخصی افراد در مورد شادمانی و رضایتمندی در زندگی با تمامی عوامل عجین است.
توانایی جامعه برای تقویت رفاه انسان‌ها درطول زمان، تابعی از افراد، بنگاه‌ها،جوامع و دولت‌ها در چگونگی استفاده و تبدیل دارایی‌هایی است كه در اختیار دارند. افزایش رفاه بشر بر اساس پایداری، محتاج مدیریت تركیبی دارایی‌های جامعه است. دارایی‌های گوناگون، ویژگی‌های متفاوتی دارند و این امر، جانشینی آن‌ها در فرآیند تولید و افزایش رفاه انسان را محدود می‌كند.
● پایداری چیست؟
كمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه (كمیسیون برانت لند۱۹۸۷) پایداری را; آن نوع پیشرفت كه نیازهای نسل حاضر را بدون كاهش توانایی نسل آینده برای پاسخگویی به نیازهای خود، تامین كند، تعریف كرد. تعاریف اخیر، اغلب براصل اخلاقی برابری بین نسلی صحه گذاشته‌ و بر اجبار اخلاقی نسل حاضر بر تضمین شرایطی برای نسل آینده كه حداقل، كیفیت زندگی آنان به خوبی نسل فعلی باشد، تاكید می‌كنند.
تعاریف اخیر با وضوح بیش‌تری بر سه محور پایداری اقتصادی، زیست‌محیطی و اجتماعی متمركز شده‌اند. تاكید این محورها بر این است كه نه‌تنها باید مسایل زیست‌محیطی یا حتی جنبه‌های زیست‌محیطی و اقتصادی، بلكه جوانب اجتماعی پایداری را مدنظر قرار داد، البته اندیشه و تفكر در مورد پایداری اجتماعی، هنوز به اندازهء دو محور دیگر پیشرفت نكرده است اما واضح است كه فشارها و تنازعات اجتماعی می‌تواند آن چنان گسستی در انباشت یا نگهداشت كل دارایی‌ها ایجاد كند كه رفاه بین نسلی را به مخاطره اندازد.
یكی از رویكردهای مهم برای تفكر در مورد رفاه بین نسل‌ها این است كه تضمین كنیم مصرف در طول زمان كاهش نیابد اما برای دستیابی به این هدف، چه شرایطی باید ایجاد كرد؟ ادبیات نظری موجود نشان می‌دهد كه توانایی یك كشور برای حفظ جریان مصرف، به تغییر در موجودی دارایی یا ثروت جامعه بستگی دارد. رفاه بین نسلی فقط در صورتی افزایش می‌یابد كه ثروت در طول زمان افزایش یابد، یعنی پس‌اندازهای خالص تعدیل شده كشور، مثبت باشد. برای این‌كه رفاه نسل آینده كاهش نیابد، باید سطح مناسبی از برخی دارایی‌ها به ویژه آن دسته از دارایی‌ها را كه پس از كاهش، تجدیدناپذیر هستند و در رفاه نسل آینده به طور مستقیم اثر گذارند- فراهم آوریم، البته در طول زمان تركیب دارایی‌هایی كه رفاه انسان را رقم می‌زند می‌تواند تغییر كند، بنابراین مفهوم پایداری نیز در طول زمان متحول می‌شود.
توسعهء پایدار مستلزم اقدام در تمام بخش‌ها و رشته‌ها، شامل آب، انرژی، بهداشت، كشاورزی و تنوع زیستی است. كشورهای در حال توسعه باید نهادهای خود را تقویت كنند، جامعیت بیش‌تر در دسترسی به دارایی‌ها را بهبود بخشند و شفافیت بیش‌تر در مدیریت منابع به صورت كارآمدتر را تضمین كنند. اغلب مشكلات، اساسا بین بخشی بوده و شدت آن‌ها در مناطق مختلف متفاوت است و در نتیجه ارایه و تایید مجموعه‌ای از اقدامات در مراحل اولیه، دارای اهمیت است، ولی تحقق آن‌ها نیازمند ابزارهای نهادی است تا بتوانند در بخش‌های مختلف استفاده شود. دستیابی به تمام اهداف گسترده بخشی، مستلزم تشخیص مساله، تصمیم‌گیری با پیامدهای توزیعی و هماهنگی و تداوم انجام تعهدات است. این توانایی‌های عملكردی مستلزم این است كه نهادها برای هماهنگی در داخل و بین كشورها توسعه یابد. مطالعات نشان می‌دهد كه حتی با وجود نهادهای ناقص نیز پایه‌گذاری بسیاری از نوآوری‌های نهادی كه قبلا ارایه شده‌اند، امكان‌پذیر و حتی الزامی است.
اصلاحات بنیادی، مستلزم بهبود نهادهایی است كه به تدریج تكامل می‌یابند.
● اهمیت مجموعهء دارایی‌ها
ظرفیت هر جامعه برای تامین نیازمندی‌های رفاهی افراد خود، به سطح و كیفیت مجموعه‌ای از دارایی‌ها و چگونگی به كارگیری این دارایی‌ها توسط جامعه، بستگی دارد. این دارایی‌ها شامل موارد زیر هستند :
۱) دارایی‌های انسانی:
مهارت‌های ذاتی، استعدادها، صلاحیت‌ها و توانایی‌های فردی و آثار آموزش و بهداشت بر انسان‌ها
۲) دارایی‌های طبیعی- تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر:
این دارایی‌ها نقش منبع را ایفا می‌كنند و به منزلهء عامل تولید و به وجودآورندهء مطلوبیت استفاده می‌شوند. كاركرد بنیادی‌تر طبیعت، ارایهء خدمات حمایتی حیاتی به نوع بشر است و تمام هستی و زندگی آن‌ها به این خدمت وابسته است. تا به حال نیز، با وجود پیشرفت‌های همه‌جانبه در فن‌آوری‌ها، هنوز هیچ روشی برای جایگزین كردن كامل دست‌ساخته‌های بشر با این خدمات طبیعی یافت نشده است.
۳) دارایی دانایی:
یعنی دانایی ثبت شده و منظم كه در طول زمان و مكان به راحتی قابل انتقال است. برخلاف دانایی پنهان كه حاصل تجربهء فردی و قضاوت‌های آموخته شده است و به همین دلیل تا به ثبت نرسد، به راحتی قابل انتقال نخواهد بود.
۴) دارایی‌های اجتماعی یا ارتباطی:
اعتماد میان افراد و شبكه‌ها، به اضافه فهم و ارزش‌های مشتركی كه این دو به وجود می‌آورند همكاری در درون و میان گروه‌ها را تسهیل می‌كنند.
دارایی‌های اجتماعی و زیست‌محیطی با موجودیت خود، به طور مستقیم رفاه بشری را افزایش می‌دهند. همچنین این دارایی‌ها به طور غیرمستقیم و از طریق سهمی كه در تولید و رفاه مادی دارند، رفاه بشری را فزونی می‌بخشند.
دارایی‌ها نقش مكمل را برای یكدیگر در تامین رفاه بشر ایفا می‌كنند. از آن‌جا كه دارایی‌ها معمولا مكمل یكدیگر هستند و به دلیل این‌كه بازده یك دارایی مشخص نزولی است، نرخ جانشینی یك دارایی به جای دارایی دیگر در تولید (برای تولید یك سطح مشخصی از محصول) روند نزولی خواهد داشت. هنگامی كه سطح یك دارایی نسبت به دارایی دیگر كم شود، نرخی كه در آن می‌تواند بیش‌تر جانشین باشد، كاهش می‌یابد. افزون بر این، هنگامی كه سطح یك دارایی، از مرز و آستانهء مشخصی، كم‌تر شود، دیگر بدون كاهش بهره‌وری سایر دارایی‌ها یا بهره‌وری كل، جانشین كردن مقادیر بیش‌تری از آن دارایی امكان‌پذیر نخواهد بود. در جایی كه دارایی‌های طبیعی یا زیست‌محیطی نسبت به دارایی‌های انسان‌ساخت فراوان‌ترند، با جایگزین كردن دارایی انسان ساخت به جای آن‌ها می‌توان بازده بالاتر را انتظار داشت، اما در راهبرد بلندمدت جانشینی دارایی انسان ساخت با منابع طبیعی محدودیت‌هایی وجود دارد. راهبرد توسعه‌ای مورد استفاده تا به امروز، اغلب تسلط و استفاده از محیط‌زیست و جانشین كردن دارایی‌های انسان‌ساخت به جای آن‌ها بوده است. كشورهای صنعتی تاكنون این راهبرد را دنبال كرده‌اند. راهبردهای رشد در كشورهای در حال توسعه نیز اغلب مبتنی بر انباشت دارایی‌های ساخته شده بوده است. در واقع، مطالعهء ۶۰ كشور در اواخر دههء ۱۹۸۰ و۱۹۹۰ نشان می‌دهد كه رشد ۱۶ كشور در میان كشورهایی كه اصلاحات سیاستی جدی را دنبال می‌كردند، با انباشت سرمایهء فیزیكی همراه بوده است.
برای پیشرفت مردم به ویژه در یك دورهء طولانی، طیف گسترده‌ای از دارایی‌ها نیز باید توسعه یابد. مدیریت تركیب گسترده‌ای از دارایی‌ها می‌تواند تضمین كند كه فرآیند رشد به رفاه پایدار مردم كمك كند. برای بهبود مدیریت دارایی‌ها می‌توان سیاست‌های مختلفی طراحی كرد. در عمل اغلب سیاست‌هایی كه از نظر اجتماعی با ارزش هستند اتخاذ و اجرا نمی‌شوند. چشم‌انداز نهادی به بررسی نیروهایی می‌پردازد كه برای شكل‌گیری و اجرای سیاست‌ها اهمیت دارند. اگر نهادها برای حمایت از مردم و طیف گسترده‌ای از دارایی‌ها ایجاد شده باشد، باید نسبت به تغییرات مهم آینده مانند: شهرنشینی، نوآوری‌های فنی، رشد اقتصادی، تغییر در ارزش‌های اجتماعی، تغییر در كمیابی دارایی‌های طبیعی و زیست‌محیطی و روابط مستحكم‌تر میان ملت‌ها واكنش نشان دهند و موجب شكل‌گیری این تغییرات شوند. بنابراین نهادها باید باثبات و در عین حال قادر به تغییر و تطبیق خود با شرایط باشند و نهادهای جدیدی نیز به وجود آید.
منبع : روزنامه سرمایه