جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا


منتقدان تئاتر به مثابه مورخان


او در این مقاله وضعیت فرهنگی و به خصوص نقد تئاتر در روزنامه‌ها و نشریات برزیل را بررسی می‌کند. او موفقیت در کارش را تداوم و استمرار و نیز عشق عنوان می‌کند و به همین دلیل با خوانندگانش صمیمی است و همیشه از کارش لذت می‌برد.
در برزیل کشوری به وسعت یک قاره و جمعیتی بیش از ۱۵۰میلیون نفر با مراکز موقتی تحقیقاتی و علمی، فاصله‌های بسیار زیاد شهرها از یکدیگر، فقر و ویژگی خاص هر منطقه، نقد تئاتر به شرایط متفاوتی بستگی دارد که این امر با جهان اول فرق می‌کند. بله ما فقیریم!
در مطبوعات و عملکردهای آنان آزادی وجود دارد. در اینجاست که باید گفت این کشور به کجا می‌رود، همین اواخر رئیس جمهوری‌مان، کالوردی ملو، مجبور شد به خاطر تهمت فسادی که روزنامه‌ها به او زده بودند استعفا کند. به خاطر پهناور بودن این کشور، فقط مطبوعات منطقه‌ای می‌توانند به نیازهای آن منطقه دست یابند. به همین دلیل مطبوعات، واسطه‌ مهمی برای اطلاع‌رسانی و شکل دهی به آراء و نظرات مردم هستند. بسیاری از روزنامه‌های ملی نظیر Afolhade.s.paulo و مجلاتی نظیر Veja ضمیمه‌های منطقه‌ای چاپ می‌کنند. به گفته برخی از خوانندگان، بعضی از روزنامه‌ها به دلیل کیفیت و محتوایی که دارند، در منطقه خود از اهمیت بیشتری نسبت به روزنامه‌های ملی یا سراسری برخوردارند. روزنامه‌ای نظیر A Tribuxa de santos با تیراژ پنجاه هزارتایی خود، نماینده یک کانال تلویزیونی و سه ایستگاه رادیویی بوده و در بیش از بیست شهر بزرگ برزیل خواننده دارد روزنامه Afolhade.s.paulo بیش از ۵۰۰ هزار تیراژ دارد. البته این تیراژ تنها در روزهای دوشنبه تا شنبه است و در روزهای یکشنبه تیراژ آن دو برابر می‌شود.
نقد تئاتر در برزیل همیشه روشنفکران جامعه را به سوی خود جلب کرده است. نویسندگان مشهوری همچون ماشادو دآسیس از اولین منتقدان کشور ما محسوب می‌شود. با وجود آنکه شرایط فرق چندانی نکرده اما ساباتو ماگالدی(Sabato Magaldi ) یکی از منتقدان تئاتر کشورمان در همین اواخر عضو آکادمی ادبیات برزیل شد. ماگالدی همه عمر ادبی خویش را صرف نقد تئاتر کرده است. در زمان دیکتاتوری نظامی برزیل(۱۹۸۹- ۱۹۶۴) هم نقد تئاتر نقش مهمی بر عهده داشت. زیرا در برابر سانسور عمومی، نقش نیروی تعدیل کننده و افشاگر شیوه‌های خشونت‌بار پلیس سیاسی را ایفا می‌کرد.
معمولا نقد تئاتر با مدرن بودن، کیفیت تئاتر و تحقیقات و فرهنگ کشور در ارتباط است. منتقد تئاتر همانند مدافع تئاتر است. همانند فانوسی که استقلال فرهنگ را هدایت می‌کند و در مقابل خطراتی که سبب آن فرهنگ توده‌ها و کمبود هویت منطقه‌ای است، می‌ایستد. اگر ستو‌ن‌های نقد تئاتر را با سانتیمتر هم اندازه بگیریم، متوجه می‌شویم که نقش تئاتر و نقد آن همواره رو به گسترش است. اما اگر تماشاگران بزرگترین شهرهای برزیل همچون سائوپولو و ریودوژانیرو را هم در نظر بگیریم، می‌بینیم که تعداد آنها هنوز هم کم است. مثلا در سائوپولو هر ماه ۵۰ تئاتر تولید می‌شود. اگر همه رسانه‌ها با هم هماهنگی داشته باشند، فقط ۶۰ درصد این تعداد نمایش‌ها مورد نقد قرار می‌گیرند. در واقع چهل درصد تئاترهایی که فقط در سائوپولو تولید و اجرا می‌شوند، هرگز نقد نمی‌شوند. این شرایط در کل کشور بدتر است. بدون داشتن جشنواره‌های تئاتر آماتور، بخش مهمی از این تئاترها ناشناخته باقی می‌مانند.
مجله قدیمی و وزین Revista de Theatre de SBAT مهمترین نشریه تئاتری کشور برزیل محسوب می‌شود. قدمت این مجله به ۷۰ سال می‌رسد و تا چندی پیش چهارصد و نود و چهارمین شماره خود را منتشر کرد. این مجله در سراسر کشور برزیل منتشر می‌شود و سالی چهار بار توسط انجمن نویسندگان تئاتر برزیل به چاپ می‌رسد. این مجله در راهنمای نشریات بین‌المللی اولتریخ(Ultrich) نیز به ثبت رسیده است. روزنامه‌های مهم برزیل، منتقد حرفه‌ای تئاتر را جذب خود کرده‌اند. علاوه بر این نقد آزاد هم وجود دارد؛ یعنی اینکه تضمینی وجود ندارد که همه منتقدان تئاتر به یک صورت درباره تئاتری نقد و مطلب بنویسند. به دلیل وجود قانون کار در برزیل، منتقدان تئاتر علاقه دارند روزنامه‌نگار باشند تا بتوانند شغل ثابتی در روزنامه مشخصی داشته باشند. همین مساله سبب می‌شود که نقد تئاتر در برزیل به دو صورت نقد روزنامه‌ای یا ژورنالیستی و نقد آکادمیک یا علمی وجود داشته باشد. افراد گروه اول توسط روزنامه‌ها و دانشکده‌ روزنامه‌نگاری آموزش می‌بینند و گروه دوم در رشته تئاتر تحصیل کرده و در دانشگاه‌ها آموزش دیده‌اند. اما علاوه بر این‌ها گروه سومی هم وجود دارد که به صورت تجربی کار می‌کنند و مربوط به محافل تئاتری هستند. اما آزادی بیان مساله‌ای کلی است که در برزیل وجود دارد. در طول بیست‌وپنج سالی که من در کار نقد تئاتر بوده‌ام، هرگز موردی برایم پیش نیامده که حتی در سخت‌ترین مواقع دچار محدودیت شوم؛ چه زمانی که در روزنامه‌ها بودم یا در تلویزیون و چه زمانی که در مجلات یا رادیو نقد تئاتر نوشته‌ام. با این همه در زمان دیکتاتوری برزیل، متون نقد تئاتر هم مثل همه مقالات و مطالب دیگری که نشریات چاپ و منتشر می‌شدند، توسط اداره سانسور فدارال برزیل، سانسور می‌شدند. این مساله سبب به وجود آمدن اعتراض‌هایی از سوی روزنامه‌هایی شد که می‌خواستند وجود سانسور را نشان دهند. روزنامه‌ها، در زمان سانسور، قسمت‌های سانسور شده مطالب را با شعر یا جملات دیگر جایگزین می‌کرد تا این سانسور را عملا به خوانندگان نشان دهند.
اما منتقدان تئاتر برزیل به مثابه مورخین عمل می‌کنند. مثلا در خصوص تحول فرهنگی تئاتر مطلب و یادداشت می‌نویسند یا رابطه تئاتر را با واقعیت‌های داخل کشور و نیز هنرهای دیگر بررسی کرده و می‌سنجند و مثل معلمان راه‌ها و روش‌ها و اشتباه‌ها و موفقیت‌ها و ... را نشان می‌دهند. این افراد همانند واسطه، تولیدات تئاتر و کم و کیف‌های آن را منعکس می‌سازند. برای من نقد تئاتر به معنای واقعی انسانی و فرهنگی آن وسیله‌ای برای تکامل شخصی خودم بوده است. من در طول بیست‌وپنج سال گذشته به عنوان منتقد تئاتر روزنامه‌، عاشق کارم بوده‌ام. این تداوم در کار سبب شده است تا با خوانندگانم به نوعی صمیمی باشم، دائما با آنها در گفت‌وگو باشم و همیشه از کارم لذت ببرم. در طول تحقیقاتم همیشه حقایق را یادداشت می‌کنم و کتابهایی می‌نویسم که شاید برای کسانی به خصوص دانشجویانم که می‌خواهند تاریخ فرهنگی و هویت برزیل را منعکس کنند، مفید واقع شود. مقالات پراکنده‌ای که در روزنامه‌ها و نشریات برزیل به چاپ می‌رسند، به خاطر محتوا و کاری که ویراستار روی آن انجام می‌دهد، ارزشمند هستند. نقش من در این شرایط نظیر صنعت‌گر یا تولید‌کننده است. اما من این نقش را کم اهمیت‌تر از آن منتقدی می‌بینم که همان مردم را هر روز می‌بیند و با آنها تبادل نظر می‌کند حال چه در مورد تئاتر باشد چه در مورد زندگی.

نویسنده: کارملیندا گیماراس
ترجمه بهزاد صدیقی