چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

زید مبارز فرزند امام هفتم (ع)


زید مبارز فرزند امام هفتم (ع)
زید از مادری ام ولد کنیز تولد یافت و تاریخ زندگی او پیوسته با پیکار توام‏بود، در قیام «علویان‏» که مشهور به «طالبیون‏» است ‏شرکت داشت و درسال ۱۹۹ ه.ق که «ابوالسرایا» قیام کرد از طرف «ابن طباطبا» (محمد بن محمدبن زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابی‏طالب(علیهم السلام‏» فرماندار اهوازشد. او ماموریت‏یافت که بصره را نیز تصرف کند، در بصره به «عباسیان‏» حمله‏شدیدی کرد، آنها مخالفان خاندان تصرف کند، در بصره به «عباسیان‏» حمله شدیدی‏«بنی‏عباس‏» را با اموال آنها به آتش کشید و نخلستانها را نیز آتش زد و به‏همین جهت او را «زید النار» نامیدند. او بصره را به تصرف خود در آورد.
پس از فتح بصره عباسیان تقویت‏شدند وحکومت‏شهرها را به دست گرفته و«ابوالسرایا» نیز شکست‏خورد.
حسن بن سهل از فرماندهان مامون با زید پیکار کرد، او را دستگیر و دست‏بسته‏نزد مامون در مرو فرستاد. مامون به او گفت: ای زید! چرا خانه‏های بنی‏عم خودرا سوزاندی و خانه‏های دشمنان ما (امیه، ثقیف، عدی، باهله و آل زیاد) راواگذاشتی؟ چون زید شوخ‏بود گفت: از هر سوی اشتباه کردم و اگر بار دیگر دست‏پیدا کنم نخست از خانه‏های دشمنان خود آغاز می‏کنم، مامون خندید و او را نزدبرادرش رضا(ع) فرستاد و گفت: گناه تو را به آن حضرت بخشیدم، حضرت او را سرزنش‏کرد و آزار نمود و سوگند یاد کرد تا زنده است‏با او سخن نگوید.
● جایگاه زید
برای ارزیابی هر شخصیتی بویژه فرزندان امامان شیعه به ناچار باید راه احتیاطرا پیش گرفت و به سادگی نمی‏توان آنها را محکوم و متهم نمود و شخصی منفی نشان‏داد، امام صادق(ع) فرمود: «... از فرزندان فاطمه کسی از دنیا نمی‏رود، مگراینکه به امام خود و امامت او اعتراف می‏کند ...» و فرزندان امام کاظم(ع) نیزاز این قاعده بیرون نیستند.
دلایلی وجود دارد که زید بن موسی را شخصی مثبت ارزیابی می‏کند:
الف) شیخ مفید; فرموده است:
«برای هر یک از فرزندان امام کاظم(ع) فضیلت و خصلتی نیک مشهور است.» این‏جمله تایید همه آنهاست و زید را استثنا نکرده است.
ب) خلفای عباسی با علویان بویژه فرزندان امامان شیعه به شدت مخالف بودند،این اختلاف در قرن دوم شدت گرفت، به گونه‏ای که کمتر وزیری از «بنی‏عباس‏» بودکه دستش به خون یکی از علویان آلوده نباشد. در همین راستا مامون برای برقراری‏حکومت نامشروع خویش هر مخالفی را به شیوه مرموزانه‏ای از بین می‏برد و زید نیزیکی از قربانیانی است که به دستور او مسموم شده است. علویان در تنگنای شدیدقرار داشتند و پیشوایان آنها همچنان در حبس و تحت نظر بوده و پیوسته زندگی رابا تقیه بسر برده‏اند; زیرا علویان تنها گروهی بودند که امکان جانشینی آنهاوجود داشت. این دشواریها انگیزه محبوبیت‏بیش از پیش علویان در میان مردم وشورش‏های پی در پی آنان بر علیه عباسیان شد و لذا می‏بینیم فرزندان امامان(علیهم‏السلام) از هر فرصتی استفاده کرده، بپا می‏خاستند، اما پیشوایان و امامان شیعه‏پس از عاشورا زمان شایسته‏ای را برای قیام نیافتند و اگر قیام می‏کردند، قیام‏همان و از میان رفتن شیعه همان.
ج) علویان معتقد به تشیع بوده، اما تشیع آنها نیاز به اصلاح و تعدیل داشت وبر همین اساس برخی پیکارهای آنان تند، شتابزده و احیانا اشتباه بوده است، بدون‏تردید از دیدگاه امام رضا(ع) حکومت مامون مشروع نبوده است، ولی در روش برخوردبا آن ممکن است‏بین حضرت و دیگر علویان اختلاف نظر وجود داشته باشد و طبیعی است‏که امام رضا(ع) نمی‏تواند از قیامهای ضد بنی‏عباس حمایت کند و در حضور مامون ازقیام زید تجلیل نماید.
شیخ صدوق; در «عیون اخبار الرضا» روایاتی آورده که امام هشتم(ع) زید راتوبیخ و نکوهش کرده است; در روایتی فرمود: «... ای زید! آیا موسی بن جعفر(ع)که خدا را اطاعت می‏کند و روزها روزه و شبها به عبادت بسر می‏برد و تو که‏نافرمانی خدا می‏کنی، اگر روز قیامت هر دو در محضر خدا حاضر شوید، با هم برابرهستید؟»
وقتی مامون زید را نزد امام هشتم(ع) فرستاد، «حضرت او را سرزنش‏کرد و آزار نمود و سوگند یاد کرد تا زنده است‏با او سخن نگوید.»
این روایات‏از نظر سند ضعیف هستند، اگرچه برخی راویان مورد اعتمادند،اما راویان دیگری‏که هویت آنها معلوم نیست، یا دارای ضعف هستند نیز وجود دارد، پس به این‏روایات نمی‏توان اعتماد کرد. به همین جهت وقتی «علامه سید محسن امین‏» به‏«زید بن موسی(ع‏») می‏رسد، پس از نقل کلام شیخ مفید، گوید: «در عمومیت کلام شیخ‏مفید زید نیز داخل است.»، یعنی زید دارای فضیلت است.
بنابراین زید شخصی فاسد المذهب که از طریق حق و صواب بیرون رفته باشد، نیست.
او نه از «زیدیه‏» و نه از «واقفیه‏» بوده است، بلکه نشانه‏هایی وجود داردکه تشیع وی را تایید می‏کند. گرچه ما در صدد توجیه برخی خطاهای زید، نظیر آتش‏سوزی او نیستیم، ولی نمی‏توان گفت او شخصی نااهل و ناصالح است و از نسل امامان‏معصوم(علیهم السلام) اگر کسی مانند «جعفر کذاب‏» وجود داشت، امامان از اول‏شیعه را متوجه انحراف وی نموده‏اند.
● روایتی در اثبات امامت
جعفر فرزند زید ازپدرش، او هم از پدرش امام کاظم(ع) و امام کاظم(ع) از پدرانش(علیهم السلام) چنین‏نقل می‏کند: روزی «ام اسلم‏» به خدمت پیامبر اسلام(ص) که در منزل «ام سلمه‏»بود، آمد، پرسید رسول خدا(ص) کجاست؟ ام سلمه گفت:
برای کاری بیرون رفته و به زودی باز می‏گردد. او منتظر رسول خدا ماند، تا آن‏حضرت آمد. «ام اسلم‏» پرسید: پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! من کتابهایی‏را خوانده‏ام، پیامبران و وصی آنها را می‏شناسم، حضرت موسی در حیات خود وصی(هارون) و بعد از خود نیز وصی (یوشع) داشت و همچنین حضرت عیسی، ای رسول خدا!
وصی تو کیست؟ حضرت فرمود: ای «ام اسلم‏» وصی من در حیات و پس از وفات من یکی‏است، ای ام اسلم! اگر کسی مثل این کار مرا انجام داد، او وصی من است، حضرت‏دستش را به سنگریزه‏ای زد و آن را مالید تا مانند آرد شد، آنگاه خمیرش کرد و باخاتمش آن را مهر کرد.
سپس فرمود: ای «ام اسلم‏» هر کسی این کار مرا انجام داد او وصی من است.
گوید: از نزد رسول خدا(ص) خارج شدم و به محضر امیرالمؤمنین(ع) رسیدم، از اوپرسیدم پدر و مادرم فدای تو! آیا تو وصی پیامبر(ص) هستی؟ فرمود:
آری. و حضرت هم مانند کار رسول خدا انجام داد.
سپس نزد حسن و حسین آمدم، آن دو نیز مانند کار رسول خدا(ص) انجام دادند و ام‏اسلم زندگی طولانی کرد تا «زین‏العابدین‏»(ع) را ملاقات نمود، او هم مانند کاررسول خدا و علی و حسن و حسین انجام داد (صلوات الله علیهم اجمعین.) نقل این‏حدیث گواهی بر اعتقاد زید مبارز به امامت و ولایت تکوینی معصومین(علیهم السلام)و نشان عدم انحراف او در جریان «زیدیه‏» است.
زید مبارز سرانجام در شهر مرو توسط مامون مسموم گردید و این فرزند برومندامام هفتم در خراسان بزرگ چشم به آسمان دوخت و تن به خاک سپرد
منبع : سایت حضرت معصومه (س)