یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا
اینجا غرب است؛ از خانواده خبری نیست
خانواده با وجود اینکه در اکثر جوامع مورد توجه است در جهان بینی اسلامی اهمیت و ارزش شایان توجهی به آن داده میشود. قداستی هم که به این نهاد بخشیده می شود به سبب عقدی است که ارتباط یا مشروعیتِ ارتباط زن و مرد را معین میسازد. یک پیمان مهم و با اهمیت که از جنبههای مختلف برای طرفین مسئولیت هایی ایجاد میکند.
آنچه در غرب نه تنها به آن توجهی نمی شود بلکه انواع و اقسام روش های فرار از جنبه های شرعی و عرفی آن هم به ذهن ها رسوخ کرده و به سرعت در سطح جامعه فراگیر می شود. عاملی که خود زمینه ساز فروپاشی بسیاری از خانواده ها را فراهم می آورد.
در حال حاضر زوال خانوادههایی که والدین و فرزندان با هم زندگی مینمودند، انواع جدیدی از زندگی و خانواده را در غرب پدید آورده است.
الگوی خانواده تک والدینی که امروزه به حدود یک سوم خانوادههای آمریکایی و درصد زیادی از خانوادههای غربی تسری یافته، جامعهشناسان، روانشناسان و جمعیتشناسان را با پرسشهای زیادی رو به رو نموده است. مشکلات ناشی از استرسهای احساسی، تحصیل و آینده فرزندان به همراه بحرانهای روحی و جسمی والدین و آسیبهای مختلف اجتماعی و فرهنگی میتواند خانوادههای تکوالدینی را به عنوان یکی از چالشهای مهم جوامع غربی تبدیل نماید.
سوال اینجاست چه چالشهایی ممکن است خانوادههای تک والدینی را تحت تأثیر قرار دهد؟
با توجه به اینکه مطابق آمارهای ارایه شده در سال ۲۰۰۰ میلادی، ۵/۱۳ میلیون نفر از والدین آمریکایی، سرپرستی ۷/۲۱ میلیون کودک و نوجوان زیر ۲۱ سال را بر عهده داشتهاند، در حالی که یکی از والدین آنها در جایی دیگر زندگی میکرده است. این در حالی است که در آمریکا نسبت جمعیت به وجود آمده به وسیله زوجهای ازدواج نمودهای که فرزند نیز دارند از ۴۰ درصد کل جمعیت در سال ۱۹۷۰ به ۲۴ درصد کل جمعیت در سال ۲۰۰ کاهش یافته است.
امروزه ۸/۱۳ میلیون فرزند در آمریکا (۲۳ درصد از کل فرزندان آمریکایی) که زیر ۱۵ سال سن دارند، با مادرانشان زندگی میکنند. ۷/۲ میلیون فرزند نیز (۵ درصد از کل فرزندان) با پدرانشان زندگی میکنند و روزانه این آمار رو به افزایش می باشد. همچنین در آمریکا نسبت خانوادههایی با مادران مجرد به ۲۶ درصد و نسبت خانوادههایی با پدران مجرد به ۵ درصد افزایش یافته است. این آمار البته در سال ۲۰۰۶ یک و نیم برابر شده است.
خانوادههای تک والدینی به یکی از جنبههای دائمی و قابل توجه جوامع تبدیل شده است. تغییر الگوی مرسوم زن و شوهر و فرزندان به الگوهایی دیگر نظیر خانوادههای بدون پدر و یا مادر، فرزندان بدون سرپرست و یا فرزندانی که با پدربزرگ یا مادر بزرگ هایشان زندگی میکنند و یا زندگی مشترکی بدون پیوند ازدواج، تشکیل داده اند جمعیتشناسان و جامعهشناسان را با پرسشهای زیادی رو به رو نموده است.
سیمون دانکن و دوزالیندا دواردز دو استاد جامعهشناس معتقدند که تغییرات طولانی مدتی در الگوهای خانواده و ارتباط میان زنان و مردان در حال وقوع است.
انها در علت یابی این تغییرات معتقدند که این شیوههای جدید زندگی، نتیجه انتخاب روش مطلوب افراد جامعه برای زندگی است که بر اساس شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و تغییرات آن به وجود می آید. البته عوامل دیگری نظیر فشارهای زندگی و دسترسی به رسانههای ارتباط جمعی نیز میتواند در این امر مؤثر باشند. رسانه هایی که محتوای آن همواره غرب را گرفتار چالش های بی شماری کرده است.
بنا بر این گزارش همچنین فشارهای اقتصادی و لزوم کار بیشتر زوجین نیز باید مدنظر قرار گیرد. اشتغال زنان و استقلال اقتصادی نیز که رفاه بیشتری را برای آنان فراهم میکند، ازدواج و تشکیل خانوادههای مرسوم را با چالشهایی جدی روبرو نموده است.
بنا بر این گزارش خانوارهای تک والدینی آمریکایی در دوره ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ میلادی، از ۹ درصد کل خانوادهها به ۱۶ درصد افزایش یافتهاند که از مجموع والدین، ۸۵ درصد مادر و ۱۵ درصد آنان پدر بودهاند.
این گزارش حاکی است در سالهای اخیر میزان تولد فرزند در میان زنان ازدواج نکرده و همچنین نسبت والدینی که هرگز ازدواج ننمودهاند، رشد چشمگیری داشته است؛ به طوریکه تقریباً یک سوم زنان قیم فرزند در آمریکا هرگز ازدواج ننمودهاند.
خانوادههای بدون پدر از ۷ میلیون در سال ۱۹۹۰ به ۱۰ میلیون خانواده در سال ۲۰۰۰ میلادی افزایش یافتهاند که این آمار تا سال ۲۰۰۷ با افزایش جدی روبرو بوده است.
این در حالی است که طبق گزارش های مستند، ۴۸ درصد پدران مجرد و ۴۴ درصد مادران مجرد در مناطق حاشیهای شهرها زندگی میکنند و ۵۸ درصد پدران بدون همسر و ۴۹ درصد مادران فاقد شوهر، صاحب خانه هستند.
به هر حال، خانوادههای تک والدینی به دلیل وجود نگرانی از امکان ایجاد آسیبهایی نظیر استرسهای احساسی، نیازهای اقتصادی و ضررهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرند تا بتوانند غرب را از چالش های مدرن نجات دهند.
جوامعی که دین ستیزی را نوعی "ارزش" تلقی می کنند و فارغ از هنجارهای انسانی و اخلاقی دست به ابتکار اخلاقیات مدرن می زنند، نتیجه ای جز این نیست.
احسان حمزه ای
منبع : برنا نیوز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست