|
|
معرفى خود، در مجموع، يک فعاليت خودبهخودى است، اما مىتواند با تفکر نيز همراه باشد، يعنى تصويرى که منعکس مىکنيم به هدف ما وابسته باشد. آيا سعى مىکنيم بهصورتى که هستيم درک شويم، يا تصويرى از خودمان ارائه مىدهيم که موقعيت ايجاب مىکند؟ در حالت اول از معرفى واقعى و در حالت دوم از معرفى راهبردى يا استراتژيک سخن گفته مىشود.
|
|
به گروهى از زنان، که براى مصاحبهٔ استخدامى آمده بودند، اطلاع مىدهند که
مصاحبهگر (مرد)، زنان سنتى را ترجيح مىدهد، و به گروه ديگر مىگويند که او بيشتر
زنان آزاد را انتخاب مىکند. داوطلبان، رفتارهاى کلامى و غيرکلامي، همچنين سر و وضع
خود را با آنچه به آنها گفته شده بود منطبق مىکنند. پيش از آنکه همرنگىها يا
دوروئىهاى آزمودنىهاى اين آزمايش را تفسير کنيد، کمى بينديشيد. در واقع، همهٔ
مردم تمايل دارند آنچه را که از خود ارائه مىدهند متناسب با خواستهاى موقعيت باشد.
به همين ترتيب، به هنگام مصاحبه براى استخدام، اکثر داوطلبان سعى مىکنند خواستهاى
کارفرماى احتمالى خود در مورد کارى که بايد انجام دهند در نظر بگيرند و خود را با
آنها مطابقت دهند، زيرا در اين موقعيت، صداقت هميشه سودمند واقع نمىشود! در روابط
روزانه با ديگران، شيوهٔ ارائه خودمان نيز، بر حسب اهدافى که دنبال مىکنيم، عوض مىشود.
|
|
حتيٰ اگر ادعا کنيم که، پيش از هر چيز، به دنبال صداقت هستيم، دشوار است که
بتوانيم نسبت به اثرى که بر مردم مىگذاريم بىاحساس باشيم، چيزى که به هيچ وجه
توصيه نشده است. بهنظر مىرسد که تواضع نيز نوعى تاکتيک براى معرفى خود باشد نه
صفت شخصيتي. روانشناسان اجتماعي، از افراد مىخواهند که ابتدا خود را براى اطرافيان،
بعد براى بيگانگان توصيف کنند (تايس (Tice) و همکاران ۱۹۹۵)؛ معرفى آنها در حالت
دوم، در مقايسه با حالت اول، با امتيازهاى بيشترى همراه مىشود. در همين راستا،
پژوهشگران ديگر، وقتى از آزمودنىها مىخواهند که يکى از موفقيتهاى جديد خود را
کتباً بنويسند، متوجه مىشوند که آنها، وقتى براى مردم مىنويسند، در مقايسه با
زمانى که بهطور اختصاصى مىنويسند، بيشتر به کمک ديگران تأکيد مىکنند.
|
|
گافمن (Goffman) در سال ۱۹۵۹، ۱۹۶۱، ۱۹۶۳، در اينکه هر فردى رفتار و خودپندارهٔ خود را با شرايط اجتماعى مطابقت مىدهد، چيزى تعجبآور نمىبيند. فرد، براى اجتماعى شدن و ساختن خود، به ابزار شناختى بنيادى متوسّل مىشود:
|
|
توانائى مشاهدهٔ خود بهصورت بازيگر نمايش اجتماعي. گافمن، با الهام گرفتن از جمله شکسپير که مىگفت:
|
|
'زندگى صحنهٔ نمايش است' ، خود را چنين تعريف مىکند: 'يکپارچه کردن نقشهاى متفاوتى که بازى مىکنيم تا به انتظارهاى اطرافيان، پاسخ دهيم.' بنابراين، مىتوانيم خودمان را گول بزنيم آنچه به مردم ارائه مىکنيم، وقتى متقاعدکننده و مطابق با تصويرى مىشود که از خودمان داريم، به اين باور مىرسيم که آنها نيز دقيقاً همين برداشت را خواهند داشت.
|
|
وقتى رفتار خود را عملاً طورى اتخاذ مىکنيم که محبت ديگران را بهدست آوريم، خود گولزنى تا اندازهاى مفيد واقع مىشود. تملق، مخصوصاً در شرايطى که بازيگران قدرتمند وارد صحنه مىشوند، هر چند که کمارزش است، دستکم بهعنوان استراتژى معرفى خود، بسيار مفيد واقع مىشود. در اين شرايط، تملق مىتواند اقدام بسيار مؤثر براى محبوبيت باشد. اينجا است که برخى روانشناسان از 'توطئه در خودماني' سخن مىگويند، حالتى که تملقکننده و تملقشونده، به درستيِ رفتار و تملق متقاعد مىشوند. آگاهى از تملق، هم به عزت نفس کسى که مورد تملق قرار مىگيرد و هم به عزت نفس کسى که تملق مىکند آسيب مىرساند. زيرا، کسى که مورد تملق قرار مىگيرد دوست دارد بهعلت داشتن ويژگىهاى شخصى مورد ستايش قرار گيرد نه به خاطر قدرتى که دارد. به آدم متملّق نيز اين احساس دست مىدهد که فريبکار است.
|
|
|
هر چند که در معرفى خود، عوامل موقعيتى اثر قطعى دارد، تمايلات شخصى کماهميتتر از آنها نيست: برخى اشخاص، نسبت به برخى ديگر، از اثرى که بر جاى مىگذارند بيشتر نگران مىشوند. نظريهپرداز مشهور، اسنايدر (Snyder) در سال ۱۹۷۹، ۱۹۹۵، تمايل به تنظيم رفتار خود بر حسب موقعيت و واکنشهاى ديگران را بازبينى خود (Monitoning) مىنامند.
|
|
کسى که درجهٔ بالائى از بازبينى خود نشان مىدهد، اين ويژگى را دارد که مىخواهد بداند رفتارش با الزامهاى اجتماعى سازگار است يا خير. همچنين او، برخلاف کسى که درجهٔ ضعيفى از بازبينى خود نشان مىدهد، تلاشهاى زيادى بهکار مىبرد تا ديگران را بشناسد و با موقعيتهاى اجتماعى مختلف سازگار شود. اين فرد، در روابط خود با ديگران، ثبات بسيار بالائى نشان مىدهد:
|
|
او سعى مىکند با کسى که تمام نيازهاى او را برآورده مىکند ارتباط داشته باشد نه با افراد متفاوت. با اين همه، مثل ساير زمينهها، اکثر ما بين اين دو حد افراط و تفريط قرار مىگيريم. کسانى که بازبينى خود را خيلى زياد يا خيلى کم مورد استفاده قرار مىدهند، با خطر اختلالهاى خفيف رفتارى (رواننژندي) روبهرو هستند.
|