|
|
فراتر از نقش پذيرائى شهرها، شهرهائى را با چشمانداز جغرافيائى ويژهاى مىشناسيم که مىتوانند بهطور دائم و يا به مدت طولانى انسانهائى را که از مزاياى مادى و اجتماعى خاصى برخوردار هستند در خود بپذيرند. اين واحدهاى جغرافيائى در واقع شهرهاى غير فعالى است که تنها طبقات مرفه اجتماعى را در خود سکنى مىدهند. اين شهرها با آب و هواى سالم و مطبوع و با داشتن زمينههاى تفريحى و سرگرمى متناسب با دورهٔ کهنسالي، به نام شهرهاى بازنشستگان معروف شدهاند. در اطراف پاريس شهرهاى کوچک اندامى است که با عرضهٔ محيط زندگى آرام و مفرح بازنشستگان پايتخت را در خود مىپذيرد.
|
|
بهعنوان الگو شهر نيس فرانسه ويژگى کامل شهر بازنشستگان را دارد، بدين معنى شهر در برابر ۱۰۰ هزار نفر جمعيت فعال ۱۳۰ هزار نفر جمعيت غير فعال دارد و ترکيب جمعيت سالخورده است و ۱۲ درصد آن بيش از ۶۵ سال دارد. شهر نيس نقش فوق را با نقش جهانگردى فصلى به هم آميخته و همگام با پذيرش دائمى ثروتمندان بيکار، جهانگردان فصلى را نيز به سوى خود مىخواند. در اين قبيل شهرها ،بازرگانى کالاهاى لوکس و تعداد بانکها چشمگير است و شهر در نهايت زيبائى و پاکيزگى با باغها و پارکهاى زيبا و سبز و خرم و با داشتن وسايل سرگرمى مناسب از قبيل:کنسرت،فستيوال هنري، نمايشگاه، و زمينههاى ديگر گذران اوقات فراغت، پذيراى بازنشستگان است. شهر لاهه نيز در هلند شهر بازنشستگان است، تعداد اين شهرها زياد نيست وانگهى فقط طبقهٔ مرفه اجتماعى مىتوانند در اين شهرها سکنى گزينند. برنامهريزى شهرى دو کشور انگلستان و فرانسه در سواحل درياى مانس در واقع کوششى است که در زمينهٔ تعميم زندگى سالخوردگان اقشار مختلف جامعه در شهرهاى بازنشستگان انجام مىگيرد.
|
|
|
گرچه فعاليت برف شهرهاى کوتاهاندام کوهستانى فصلى است ولى به مقتضاء نوع فعاليت، تجهيزات ويژهاى چون تلهفريک (Telepherique) و تله اسکى (Teleski) را براى صعود بر کوهستان مىطلبد. زايش برف شهرها اصولاً متکى بر وجود شهرهاى نزديک کوهپايهاى است که خدمات برف شهرها را به هنگام فعاليت تأمين مىکند. در فرانسه شهرهاى آورياز (Avoroiaz) و فلن (Flaine) چنين وظيفهاى بهعهده دارند و در برخى ديگر از شهرهاى کوهستانى صرفاً ورزش کوهنوردى و اسکى رايج است. شامونيکس (Chamonix) و مژو (Megeve) در آلپ ساواى فرانسه و گارميش پارتان کيرشن (Garmisch - Partenkirchen) در باوير آلمان نيز چنين نقشى دارند.
|
|
تمام شهرهاى کوهستانى و برف شهرها ويژگىها و مسائل همانندى دارند. خدمات و بازرگانى اين شهرها در زمينهٔ انجام ورزشهاى زمستاني، اسکى و کوهنوردى است و جمعيت فعال شهر بهطور فصلى بهکار گمارده مىشود. و در زمان تعطيل بودن ورزشهاى زمستانى ايستگاههاى ورزشى از حرکت و پويائى مىماند و در فصل مرده تمام فعاليتهاى بازرگانى نيز حالت رکود پيدا مىکند و جمعيت فعال نيز به روستاهاى خود برمىگردند.
|
|
زمينهاى سينهٔ کوهستان، آنجا که منطبق بر شيب رو به آفتاب درهها است و يا از سقوط بهمنها در امان است وسيلهاى براى داد و ستدهاى سودآور ناموزون است، بهعلاوه در پيرامون اين شهرها زمينهاى کشاورزى به نفع توسعهٔ برف شهرها و ورزشهاى زمستانى کاهش يافته و عملاً زندگى روستائى حذف مىشود. کارکنان ايستگاههاى ورزشى اکثراً منشاء روستائى دارند و در خدمت شهردارىها، شرکتهاى توريستى و مؤسسات ديگر شهرى فعاليت مىکنند و در واقع مزدبگيران 'صنعت برف و کوهستان' هستند. عمران اين شهرها متناسب با حوزهٔ نفوذ و پرتوافشانى ناحيهاي، کشورى و جهانى ايستگاههاى ورزشى کوهستانى است. برف شهرهائى که کششى در بُعد جهانى دارند، هتلهاى بزرگ با ظرفيت بيشتر و بازرگانى سطح بالائى دارند و نسبت به ايستگاههاى ورزشى ناحيهاى شهر گرانتر هستند. از نمونههاى چنين چشماندازهاى شهرى کوهستانى در سوئيس شهرهاى 'زرمات - Zermatt' و 'سن موريتز - Saint Moritz' و 'داوس - Davos' را مىتوان نام برد و در فرانسه نيز 'مژو - Megove' ، 'وال ريزر - Vald lsere' و کورشول از شهرهاى کوهستانى مشهورى هستند. در ايران در مقياس محدود آبعلى و ديزين چنين نقشى دارند. ديزين به سبب داشتن هتل و تجهيزات لازم مىتواند فعاليت خود را بر تمام ماههاى سال گسترش دهد و در فصل تابستان نيز بخشى از جمعيت گرمازدهٔ تهران را در خود بپذيرد.
|