|
|
فعاليتهاى فرهنگى و رقابتهاى هنرى در شهرهائى متجلى است که سازمانهاى عالى فرهنگي، هنرى را با گنجينههائى از آثار ارزشمند هنرى در بطن خود دارند. در اين شهرها وجود سازمانهاى ملى عمومى و فرهنگى و هنرى اختصاصي، دانشگاهها، موزهها، کتابخانهها، و سالنهاى برپائى اجتماعات علمي، ادبي، هنرى و مراکز تحقيقاتى و مدارس عالي، آزمايشگاهها و مؤسسات پژوهشي، تالار تئاتر و کنسرت زمينه را براى خلق و ابداع هرگونه آثار فرهنگى و علمى فراهم مىکند و بدينسان شهر جلوهگاه فصلى و دائمى آثار خلاقهٔ انسانها است. ترتيب نمايشگاههاى هنري، هفتهٔ کتاب و تئاتر، جشنوارۀ فيلم و سينما، کنفرانسها و جذب هنردوستان بر اين جايگاههاى هنرى از ويژگىهاى شهرهاى فرهنگى است و بىهيچگونه ترديدى شکوفائى فرهنگ و هنر نيز جز در شهرها و در ميان انبوه جمعيتها امکانپذير نيست.
|
|
| شهرهاى فستيوال و کنگرهاى
|
|
اينگونه شهرها بهطور متناوب و فصلى با تشکيل کنگرهها، سمينارها و فستيوالهاى هنرى در زمينهٔ مسائل بزرگ علمي، اقتصادي، اجتماعي، بهويژه هنرى به بحث و قضاوت مىنشينند. اين قبيل شهرها گرچه اصولاً شهرهاى کوتاهاندام (تا پنجاه هزار نفر جمعيت) هستند ولى به هنگام تشکيل کنگره و فستيوال و جلب دانشمندان و هنردوستان در مقياس جهانى از تحرک خاصى بهرهمند مىشوند. گاهى موزهٔ شهرها و زمانى شهرهائى با آب معدنى به هنگام فصل آرام و مرده چنين نقشى را برعهده گرفته و در هتلهاى لوکس و کازينوها از مهمانان پذيرائى مىکنند. شهر کان شهر فستيوال سينمائى و سالن بزرگ شهر فستيوال موزيک است. در ايران شهر شيراز به سوى پذيرش چنين نقشى در حرکت است.
|
|
|
شهرهاى بزرگ با داشتن نمايشگاههاى هنرى و انجمنهاى ادبى و انتقادي، مکان خلق بزرگترين آثار فرهنگى جهان هستند، چراکه چاپ کتاب و آثار هنرى و نمايش شاهکارهاى بزرگ هنرى جز در شهرهاى معظم جهان امکانپذير نيست. شهرهاى هنرى تنها محيط پرورش هنرمندان نيست، بلکه محل سکونت آنان نيز هست.
|
|
شهرهاى موزهاى نيز با ذخاير هنرى کانون جاذبهٔ جهانگردى است. پاريس با موزهٔ لوور، لنينگراد با موزهٔ ارميتاژ، لندن با موزهٔ بريتيش ميوزيوم و گالرى ناسيونال، مادريد با پارادو و بالاخره ورساى و فونتنبلو با قصرهاى زيبا هر سال جهانگردان هنردوست را به سوى خود جلب مىکنند و از اين راه درآمد نامرئى سرشارى را بر شهر و کشور جاذب سرازير مىکنند. بعضى از اين شهرها خود در حکم موزه است، فلورانس و ونيز در ايتاليا چنين حالتى دارند. اصفهان در قالبى ديگر با داشتن ۱۳۵ اثر تاريخى برجسته که در سطح شهر پراکنده هستند مىتواند بهعنوان 'موزهٔ شهر' مطرح باشد. (شفقي، سيروس، جغرافياى اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۵۳، ص ۳۰۳)
|
|
|
شهرهاى درماني، آب معدنى و آسايشگاهى
|
|
بعضى از شهرها به سبب داشتن بيمارستان مجهز و تخصص در مداواى بيمارىهاى ويژه، نه تنها در بُعد ناحيهاى بلکه در مقياس ملى و جهانى بيماران مبتلا به مرض معينى را به سوى خود جلب مىکند، در اين کشش بيماران، آنچه بيش از هر چيز تأثير مىبخشد، حضور پزشکان متخصص در بيمارستانها است. اين شهرها که در محدودهٔ کوچک جغرافيائى شکل مىگيرند اکثريت جمعيت فعال خود را در عرضهٔ خدمات درمانى شرکت مىدهند. شهر کوچک 'کلرمن دلواز' فرانسه با داشتن بيمارستانهاى روانى نمونهٔ روشنى از شهرهاى درمانى است.
|
|
پيش از آنکه داروهاى آنتىبيوتيک به گونهٔ گسترده در مداواى بيمارىهاى عفونى کاربردى داشته باشد، بيمارى سل ريوى در شهرهاى آفتابي، در ارتفاع معينى از کوهستان با مراقبتهاى پزشکى درمان مىشد و يا اينکه درمان سل استخوانى در سواحل درياها امکانپذير مىنمود. از اين شهرهاى آسايشگاهى کوهستانى در کشور سوئيس به تعداد زيادى ديده مىشود. شهر داوس (Davos) سوئيس در ارتفاع ۱۵۶۰ مترى کوهستان و تا چندى پيش شهر ليزين (Leysin) همين وظيفه را برعهده داشتند. در فرانسه نيز شهر ساحلى برگ (Breck) در کنار درياى مانش براى معالجهٔ بيماران سل استخوانى انتخاب شده بود. به موازات توسعهٔ دانش پزشکى و کاربرد روشهاى جديد درمانى اين شهرها به تعويض نقش خود از درمانى به ييلاقى اقدام مىکنند و در حفظ اعتبار پيشين خود پافشارى مىکنند.
|
|
آبهائى که بر اثر شکست و يا لغزش زمين و معمولاً در کنار کوههاى آتشفشان، از اعماق زمين بيرون مىجهد، به سبب داشتن اجزاء راديواکتيو، گوگرد و املاح معدنى گوناگون، جنبهٔ درمانى دارد و در دورانى که هنوز صنعت داروسازى به مانند امروز توسعهاى نداشت، آبهاى معدني، گروههاى مرفه طبقات اجتماعى را براى درمان به سوى خود جلب مىکرد. رشد وسايل ارتباطى به حرکت موجى تمام طبقات اجتماعى به سوى آبهاى گرم معدنى منتهى شد و در کنار آبها مراکز اوليهٔ شهرها تکوين يافت و اما رشد اين شهرها در اقتصاد پيشرفته شتابان و در کشورهاى رو به رشد جهان به کندى انجام مىگيرد.
|
|
چرا که ضعف امکانات مالى جمعيتها و عدم امکان سرمايهگذارى ملى و بالمآل فقدان طرق و وسايل ارتباطى به رشد شهرهاى آب معدنى کشورهاى رو به رشد چندان فرصتى نمىدهد (سرعين در استان اردبيل). در کشورهاى پيشرفته نيز سعى بر اين است که نقش شهر تنها در مداواى بيماران خلاصه نشود بلکه با حفظ منابع طبيعى (جنگل و پارک) و ايجاد مناظر زيباى مصنوعى و زمينهاى ورزشى علاوه بر بيماران، گروههاى سالم جمعيت را نيز در اين شهرها به اقامت و استراحت وادارند.
|
|
در اين زمينه شهر ويشى (Vichy) فرانسه را بهعنوان الگو مىتوان يادآور شد. سازمان جهانگردى فرانسه براى اينکه بتواند شهر را در تمام فصول سال فعال نمايد در سال ۱۹۶۳ تغييرات زيربنائى را در ساختار شهر ويشى انجام داد و در کنار رودخانهٔ 'آليه - Allier' در فضائى به وسعت صد هکتار زمين ورزشى تدارک ديد. در پيرامون اين زمين رودخانهٔ مصنوعى منشعب از آليه جريان داده شد تا بر زيبائى محيط زيست انسانى بيفزايد و در همينجا زمينهائى را براى بازىهاى تنيس، فوتبال، بسکتبال، هندبال و گلف و ديگر تأسيسات ورزشى اختصاص دادهاند. علاوه بر اين در بستر رودخانهٔ 'آليه' در طول ۲۰۰۰ متر حوض آبى در نظر گرفته شده است تا مسابقات المپيک قايقرانى و اسکى روى آب بر پهنهٔ رود انجام شود (Le tourisme en france. La documentation Photographique. Janvier, 1967. PP.8-9). چنين برنامهريزى وسيع موجب شده سالانه بيش از يکصد هزار نفر جهانگرد و بيمار در هتلهاى شهر ويشى استراحت کنند.
|