|
پی بردن به اینکه کودک شیرخوار چه چیزی ادراک میکند دشوار است، زیرا شیرخواره نمیتواند حرف بزند یا از دستورالعمل پیروی کند، و علاوه بر آن، مجموعه رفتارهای نسبتاً محدودی دارد. پژوهشگر برای پژوهش دربارهٔ ادراک کودک، باید شکلی از رفتار را بیابد که کودک شیرخوار از طریق آن بتواند نشان دهد که قادر به تمیز و تشخیص است. رفتاری که غالباً برای این منظور مورد توجه قرار میگیرد تمایل نوزاد به نگاه کردن به برخی از اشیاء بیش از اشیاء دیگر است. روانشناسان از این رفتار در روش نگاه ترجیحی (preferential looking method) استفاده میکنند.
|
|
|
|
|
کاربرد این روش در (شکل آزمایش رجحانهای بصری کودک شیرخوار) نشان داده شده است. دو محرک در کنار هم به نوزاد ارائه میشوند. آزمایشگر، پنهان از دید نوزاد، از اتاقکی در پشت محرکها به چشمهای او نگاه میکند و مدت زمانی را که نوزاد بههریک از محرکها مینگرد، یادداشت میکند. (معمولاً آزمایشگر بهکمک دوربین فیلمبرداری الگوی نگاه کردن کودک را ثبت میکند تا از دقت کار مطمئن شود.) گاهی جای محرکها با روش تصادفی عوض میشود. اگر کودک بهطور مداوم به محرکی بیش از محرک دیگر نگاه کند، آزمایشگر نتیجه میگیرد که کودک میتواند آن دو را از هم تمیز دهد (بین آنها فرق بگذارد.)
|
|
تدبیر دیگر، روش خوگیری (habituation method) است (هوروویتز - Horowitz در ۱۹۷۴؛ فرانتس - Frantz در ۱۹۶۶). این روش مبتنی بر این مشاهده است که هرچند کودکان شیرخوار به اشیاء جدید چشم میدوزند، اما خیلی زود از این کار خسته میشوند (خوگیر میشوند). فرض کنید شیء جدیدی برای مدتی ارائه شود و سپس شیء دیگری جای آن را بگیرد. اگر کودک شیء دوم را بسیار شبیه یا عیناً مانند شیء اول ادراک کند، باید مدت زمان اندکی به آن چشم بدوزد. اما اگر آن را کاملاً متفاوت با شیء اول ادراک کند باید مدت زیادی به آن خیره شود. از این طریق آزمایشگر میتواند مشخص کند که آیا تصویرهای دو شیء معین بهنظر کودک یکسان میآیند یا نه، و این در مطالعهٔ انواع گوناگون ثبات ادراکی بسیار حائز اهمیت است.
|
|
روانشناسان با این فنون، توانائیهای ادراکی گوناگون کودکان شیرخوار را برررسی کردهاند. برخی از این توانائیها برای ادراک شکل لازم هستند و ازینرو در بازشناسی بهکار میروند. برخی از آنها، بهویژه توانائی ادراک فاصله، در مکانیابی و برخی دیگر نیز در ثبات نمود اشیاء ادراک شده دخیل هستند.
|
|
|
ادراک عمق تقریباً از ۳ ماهگی ظاهر میشود اما تا حدود ۶ ماهگی استقرار کامل نمییابد. کودکان تنها از ۵/۵ ماهگی بهبعد در مواجهه با دو شیء بهطرف شیء نزدیکتر دست دراز میکنند. نشانهٔ نزدیکی شیء در اینجا اندازهٔ نسبی است که از نشانههای یکچشمی محسوب میشود. شواهد دیگری در زمینهٔ رشد ادراک عمق یکچشمی از تحقیق در مورد پرتگاه دیداری (visual cliff) بهدست آمده است. پرتگاه دیداری (شکل پرتگاه دیداری) متشکل است از سکوئی که رویش صفحهٔ شیشهای قرار گرفته است. سطح زیر شیشه با پارچهای نقشدار پوشانده شده که در سمت کمعمق درست زیر شیشه و در سمت عمیق با فاصلهٔ تقریباً یکمتر زیر شیشه قرار گرفته است (در شکل پرتگاه دیداری نمود عمق یا پرتگاه با تغییر بارزی در شیب بافت ایجاد شده است). کودکی که میتواند سینهخیز برود (۶ تا ۷ ماهه) روی سکو گذاتشه میشود. یکی از چشمهای کودک پوشانده شده تا اثر نشانههای دوچشمی عمق حذف شود. هنگامی که مادر از سمت کمعمق کودک را با صدا یا اشاره بهسوی خود بخواند، کودک سینهخیز بهسویش میرود. اما وقتی مادر او را از سمت عمیق بهسوی خود بخواند، کودک از پرتگاه دیداری عبور نمیکند. بنابراین، در کودکی که به سن خزیدن رسیده باشد، ادراک عمق بهخوبی رشد یافته است.
|
|
|
|
|
پرتگاه دیداری وسیلهای است برای نشان دادن اینکه کودک آدمی و حیوان همینکه بتواند حرکت کند قادر به درک عمق نیز هست. پرتگاه دیداری متشکل از دو سطح است که هر دو طرحی شطرنجی دارند و با شیشهٔ ضخیمی پوشانده شدهاند. یکی از این دو سطح درست زیر شیشه و دیگری تقریباً یک متر پائینتر از شیشه قرار دارد. وقتی بچه گربه روی بخش میانی در فاصلهٔ دو قسمت گود و کمعمق گذاشته شود از رفتن بهسمت گود پرهیز میکند اما بهراحتی بهسمت کمعمق میرود (اقتباس از گیبسون - Gibson و واک - Walk در ۱۹۶۰).
|