جدول درصد تغییر سواد در خانوادههای روستائی ایران طی ۵ دوره سرشماری
جدول درصد تغيير سواد در خانوادههاى روستائى ايران طى ۵ دوره سرشمارى
سال
- افراد باسواد
کل خانواده
بدون فرد باسواد
تعداد باسواد
جمع
۱ نفر
۲ نفر
۳ نفر و بيشتر
۱۳۳۵
۱۰۰
۸۲/۷
۱۱/۹
۲/۹
۲/۵
۱۷/۳
۱۳۴۵
۱۰۰
۶۵/۷
۲۱/۳
۸/۰
۵/۰
۳۴/۳
۱۳۵۵
۱۰۰
۴۱/۸
۲۵/۰
۱۶/۱
۱۷/۱
۵۸/۲
۱۳۶۵
۱۰۰
۲۵/۲
۱۹/۸
۲۰/۴
۳۴/۶
۷۴/۸
۱۳۷۵
۱۰۰
۱۳/۹
۱۲/۱
۲۱/۹
۵۲/۸
۸۶/۸
در سال ۱۳۳۵ نسبت ۳/۱۷ درصد خانوادههاى روستائى ايران داراى يک يا چند نفر باسواد بودهاند. اين نسبت در طى ۵ دوره سرشمارى تغييرات قابل ملاحظهاى حاصل کرده است، بهطورى که نسبت افزايش طى ۱۰ سال اول از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ برابر ۱۷ درصد تا سال ۱۳۳۵، ۲۴ درصد بوده است و در سالهاى ۱۳۶۵ نسبت ۱۶ درصد و سال ۱۳۷۵ حدود ۱۲ افزايش داشته است.
بىشبهه تغييراتى که از لحاظ سواد و درجه تحصيل در افراد بهوجود مىآيد، عامل مؤثرى در ايجاد تحرکهاى شغلى و اجتماعى است. مطالعهاى که در زمينه تأثير آموزش سواد در تحرک شغلى در روستاهاى اصفهان انجام گرفته مؤيد اين نظر است. بنابراين بررسى ۷۱ درصد روستائيانى که در کلاسهاى پيکار با بىسوادى شرکت کردهاند، پس از گذراندن کلاس و آموزش سواد ميل به تغيير شغل بهوجود آمده است؛ همچنين از ميان کشاورزانى که مايل به تغيير شغل نبوده و مىخواستهاند در همان شغل کشاورزى باقى بماند، نسبت ۵۴ درصد پس از شرکت در کلاسهاى آموزش سواد توأم با حرفه، تمايل به تغيير شغل پيدا کردهاند و ۱۸ درصد کسانى که مايل به تغيير شغل بودهاند، پس از گذراندن کلاس عملاً تغيير شغل داده و به فعاليتهاى غيرکشاورزى مشغول شدهاند (۱). بنابراين مىتوان گفت که آموزش سواد به هر شکلى که باشد، انگيزه تغيير شغل را در افراد بهوجود مىآورد يا اينکه آن را تقويت مىکند و زمينه را براى تحرک شغلى و اجتماعى فراهم مىآورد.
(۱) . ايزدى، کاظم؛ افقهى، سيمين. مطالعه سطح نگهدارى سواد فارغالتحصيلان کلاسهاى تعليم سواد توأم با حرفه و کلاسهاى پيکار با بىسوادى. بخش جامعهشناسى شهرى، مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى، خرداد ۱۳۵۳، صفحهٔ ۴۳-۵۴.
از ملاکهاى ديگر تحرک اجتماعى چنانچه ذکر شده، ازدواج است. هر چند مطالعه نشان مىدهد که در ازدواجها، همسان گزينى عموميت دارد و افراد اغلب همسران خود را در ميان طبقه، گروه اجتماعى خود انتخاب مىکنند، لکن مواردى نيز وجود دارد که فرد همسر خود را در طبقه پائينتر يا بالاتر از طبقه خود بيايد و اين امر غالباً موجب تحرک اجتماعى فرد مىشود. امکان دستيابى به ثروت نيز يکى ديگر از عوامل تحرک اجتماعى است. در سالهاى بعد از اصلاحات ارضى بر اثر افزايش شديد بهاى زمين، موارد زيادى مشاهده شده است که روستائيان با فروش زمين به بهاى گزاف به يکباره ثروت زيادى بهدست آورده و تحرک اجتماعى پيدا کردهاند. اين امر در مورد گروهى از خوشنشينان روستائى که بهکار خريد و فروش زمين پرداخته و صاحب ثروت زيادى شدهاند نيز تا حدودى صدق مىکند. امروز جامعه روستائى ايران دستخوش تغييرات و دگرگونىهاى شديدى قرار گرفته است.
اين دگرگونىها بهويژه طى چهل سال اخير کاملاً به چشم مىخورد. اصلاحات ارضى موجب نابسامانىهائى در ساختار اجتماعى جامعه روستائى و اوضاع کشاورزى ايران گرديده است، بر اثر رواج اقتصاد پولى در جامعه روستائى، افزايش سطح دستمزدها در شهرها، عدم تثبيت قيمتها و ورود فرآوردههاى کشاورزى از خارج لطمه شديد به کشاورزى سنتى وارد آمده است، در نتيجه ضعف و يا بهطور کلى از بين کارکرد اقتصادى واحدهاى سنتى توليد زراعى و خانواده روستائى گروه زيادى از جوانان روستائى کار کشاورزى را رها کردند و به شهرها روى آوردند و اين امر بدون شک در بسيارى موارد با تغييرات و تحرکات اجتماعى و شغلى همراه بوده است. بررسىهاى موردى اين واقعيتها را تأئيد مىکند و نشان مىدهد که در سالهاى اخير روند مهاجرت روستائيان به شهر بر اثر عوامل مختلف اقتصادى ـ اجتماعى ـ فرهنگى بهويژه گرايش شديد جوانان روستائى به تحصيلات دانشگاهى و احراز مشاغل بالا با شدت رو به فزونى است. به نظر مىرسد پديده مهاجرت که امروز بهصورت يکى از مسائل پيچيده و حاد اجتماعى در سطح ملى درآمده است، بررسىهاى مستمرى را ضرورى مىسازد تا علل آن شناخته شود و براساس برنامهريزى دقيق، به تناسب اوضاع و احوال هر منطقه به حل اين مسئله پرداخته شود.