ناهنجارىهاى چرخش روده مىتواند باعث ايجاد علائم انسداد روده، زخم پپتيک و يا سوءجذب شوند. سهچهارم بيماران در همان نوزادى دچار انسداد روده مىشوند. در سنين بالاتر، بيمارى ممکن است موجب انسدادهاى متناوب بشود. انسداد در دئودنوم يا قسمتهاى فوقانى ژژونوم بهوجود آمده و درنتيجهٔ نوارهاى چسبنده يا ولولوس ميان روده مىباشد. استفراغ صفراوى از همان مراحل اوليه رخ مىدهد و بيماران بزرگتر ممکن است بهعلت ناراحتىهاى مزمن پس از صرف غذا و سوءِ جذب؛ لاغر بوده و وزنى کمتر از مقدار طبيعى داشته باشند. اتساع شکمى در انسداد دئودنوم با نوارهاى چسبنده، يافته بارزى نيست اما ولولوس يک اتساع شکمى کاملاً مشخص ايجاد مىکند.
مدفوع خونى و علائم پريتونيت، تظاهرات انفارکت روده مىباشند. همانند تنگى دئودنوم ممکن است علامت حباب دوبل در گرافىهاى ساده شکم رؤيت شود. تنقيهٔ باريم وضعيت غيرطبيعى سکوم را نشان مىدهد. در مواردىکه علائم انسداد مزمن و متناوب وجود دارد و تنقيهٔ باريم وضعيت سکوم را طبيعى نشان مىدهد؛ گرافىهاى سرى قسمت فوقانى لولهٔ گوارش و روده کوچک، اتساع دئودنوم و تنگى در محل انسداد را نشان خواهند داد.
زخم پپتيک در ۲۰% اين بيماران بهوجود مىآيد که احتمالاً بهدليل رکود جريان در آنترودئودنوم است. سوءِ جذب و استئاتوره ممکن است بهعلت انسداد نسبى وريدها و لنفاتيکها باشند که همراه با چينهاى درهم پبيچيدهٔ خشن در روده کوچک مىباشند.
درمان
بايد از طريق يک برش عرضى در قسمت فوقانى شکم، تمام روده از حفره شکم خارج شود تا چگونگى ناهنجارىهاى قوسهاى روده بررسى گردد. در موارد چرخش ناقص با انسداد دئودنوم که بهعلت نوارهاى چسبندهٔ مادرزادى ايجاد شده است از روش لاد استفاده مىشود.
پيشآگهى
در حدود ۳۰% از نوزادانى که براى ولولوس تحت درمان قرار مىگيرند بهعلت عوارض مربوط به گانگرن ميان روده مىميرند. اگر ناهنجارى قبلاً اصلاح شده باشد، نتايج درازمدت خوب مىباشند. وضعيت بعضى بيماران بهسمت تشکيل چسبندگىهائى پيش مىرود که باعث انسداد راجعهٔ روده مىشوند. پس از عمل لاد ولولوس راجعه بهندرت ديده مىشود. يبوست و اختلالات حرکتى روده در بسيارى از بيماران يافت مىشود.
پاتوژنز و طبقهبندى
ناهنجارىهاى مربوط به چرخش و ثابتشدن، در جنس مذکر دو برابر شايعتر از جنس مؤنث مىباشند و عبارتند از:
عدم چرخش
در صورت عدم چرخش، ميان روده از عروق مزانتريک فوقانى آويزان مىشود؛ روده کوچک در سمت راست شکم و رودهٔ بزرگ در سمت چپ شکم قرار مىگيرند. هيچ ثبوتى صورت نگرفته و نوارهاى چسبنده وجود ندارند. بهدليل کوتاهى پايهٔ آن، مزانتر باريک شده و به اين ترتيب مستعد ولولوس با چرخش روده حول عروق مزانتريک فوقانى و در جهت عقربههاى ساعت مىشود. اين ناهنجارى معمولاً در بيمارانى که امفالوسل، گاستروشيرى و فتق مادرزادى ديافراگم دارند، ديده مىشود.
چرخش ناقص
چرخش ناقص مىتواند قطعهٔ دئودنوژژونال يا سکوکوليت و يا هردو را گرفتار کند. معمولاً نوارهاى چسبنده وجود دارند. در شايعترين شکل آن، سکوم در نزديکى ريشهٔ عروق مزانتريک فوقانى قرار داشته و نوار سفت پريتوئن از پهلوى راست به سکوم کشيده شده است و دئودنوم يا ساير قسمتهاى رودهٔ کوچک را مسدود مىکند. ولولوس بسيار شايع است.
چرخش برعکس
در اين حالت، روده به درجات متغيرى حول محول در قدام شريان فوقانى و در جهت عقربههاى ساعت مىچرخد. قوس دئودنوژژونال ممکن است پيش از شريان قرار گرفته يا ممکن است در جهت عقربههاى ساعت يا خلاف آن چرخيده و در خلف شريان قرار گيرد. در هريک از موارد، سکوم ممکن است در سمت چپ يا راست باشد. شايعترين ناهنجارى چرخش در جهت عقربههاى ساعت و قرارگيرى در خلف شريان بوده که موجب انسداد کولون راست مىشود.
ناهنجارى ثبوت مزانتر
ناهنجارىهاى مربوط به ثابتشدن مزانتر عبارتند از: فتقهاى پارادئودنال و مزانتريک داخلي، سکوم متحرک و يا نوارهاى چسبنده و مسدودکننده در غياب ناهنجارىهاى مربوط به چرخش روده. چرخش بيش از حد محل اتصال دئودنوم به ژژونوم موجب فشردهشدن قسمت سوم دئودنوم توسط شريان مزانتريک فوقانى مىشود.