اين نمونهها براساس رعايت اصل شانس برابر براى افراد جامعه انتخاب نمىگردد، بلکه با نظر محقق برگزيده مىشود؛ بنابراين، به آنها نمونههاى غيراتفاقى يا تورشدار مىگويند. از مختصات اينگونه نمونهها آن است که نتايج و شاخصهاى محاسبه شدهٔ آنها را نمىتوان به جامعه آمارى تعميم داد و بعبارتى استنباط آمارى بجز براى موارد مشابه از طريق آنها مقدور نيست و از اينرو، اعتبار علمى ندارند. اين نمونهها عبارتند از:
|
|
|
|
در اين روش تعداد نمونهها مشخص مىشود و به همراه دستورالعمل مصاحبه و پرسشگرى تحويل پرسشگر مىگردد تا شخصاً به ميدان بررسى رفته و خودش افراد نمونه را با توجه به تعدادى که به وى داده شده انتخاب کند و از طريق مصاحبه با آنها اطلاعات لازم را گردآورى نمايد. اين روش هرچند مورد حمايت عدهاى قرار گرفته، چون در آن اصل شانس برابر براى کليهٔ افراد جامعه رعايت نمىشود، ارزش علمى مطلوب ندارد و نمىتوان به تعميم نتايج آن اعتماد کرد. البته بسيارى از پژوهشگران مسائل اجتماعى و تجارى و نيز افراد و مؤسساتى که دربارهٔ عقايد و گرايشهاى انسانها مطالعه مىکنند، از اين روش استفاده مىنمايند. مؤسسه گالوپ در انتخابات سال ۱۹۴۸ از اين روش استفاده کرد و پيشبينى آن درست از آب درنيامد و در انتخابات به جاى ديوئي، ترومن پيروز شد. (وايزبرگ، هربرت ف. و بروس د. براون؛ درآمدى بر تحقيق پيمايشى و تحليل دادهها؛ ترجمهٔ جمال عابدي؛ ص ۲۴)
|
|
|
اين روش يکى از سادهترين روشها است؛ يعنى اينکه افرادى مورد مطالعه قرار مىگيرند که در دسترس قرار دارند و مصاحبهگر در چارچوب تعداد و حجم نمونه در مکانهاى خاصى مىايستد و با هرکسى که از راه رسيد مصاحبه مىکند، مانند خبرنگاران رسانهها. اين مکانها ممکن است ايستگاه اتوبوس، بازار، فروشگاه بزرگ، سلف سرويس، رستوران، زيارتگاه، مدخل ورودى ساختمان و امثال آن باشد. نتايج اين نمونهها را نيز نمىتوان تعميم داد.
|
|
|
گاهى اوقات محقق براساس تجربهٔ شخصى يا تجارب تکرارى و مشابه ديگران يک گروه اجتماعى را معرف جامعهاى که به آن تعلق دارند مىيابد؛ مثلاً در بعد افکار و عقايد، آنها را منعکسکننده افکار جامعه مىيابد و مورد مطالعه قرار مىدهد، يا آموزگارى که با شناخت دانشآموزان خود اقدام به گروهبندى آنها براى آزمايش يک روش تدريس مىکند، در واقع نمونهاى را با نظر خويش وضع نموده است. نتايج اين نمونهها را هرچند بنظر مىرسد که معرف جامعه باشد، نمىتوان به جامعه مورد مطالعه تعميم داد.
|
|
|
در تحقيقات توصيفى ژرفانگر صحبت از مطالعهٔ مورد خاص است که محقق به لحاظ ويژگىهايى آن را مورد مطالعه قرار مىدهد. در روانشناسي، تعليم و تربيت و نيز تکنگارىها چنين موارد خاصى يافت مىشود که به ناچار بايد مورد مطالعه قرار گيرد؛ ولى نتايج حاصل از آن را نمىتوان تعميم داد، مگر در شرايطى که تعداد زيادى از موردهاى خاص مطالعه و نتايج مشابه يا مشترک استنتاج شده باشد که در اين صورت به روش استقرائى مىتوان يک نتيجهٔ کلى را استنتاج نمود.
|