|
|
زندگى يک بازى نيست، عمر عزيز شما است. مىخواهيد با آن چهکار کنيد؟
آيا فکر مىکنيد به معناى واقعى زندگى مىکنيد؟ آيا از هر لحظهٔ عمر خود، لذّت مىبريد؟ آيا از فرصتهائى که پيش مىآيد، استفاده مىکنيد؟
|
|
بايد بدانيم که توانائى ما هميشه کامل نيست، گاهى ترس و ترديد راه ما را سد مىکند و افکار مأيوسانه و عادات بد را در ما ايجاد مىکند.
|
|
فکر کنيد، سه ـ چهار هفته ديگر بيشتر زنده نيستيد. آنوقت چهکار مىکنيد؟
حرفى براى گفتن داريد؟
دل شما براى کسى يا چيزى تنگ مىشود؟
حالا قدر همهٔ آن را بدانيد.
|
|
|
بعضى از روزها، براى ما مشکل است که نسبت به ديگران احساس خوشايندى داشته باشيم. اگر دچار چنين مشکلى شديد، راهحل آن اين است که به قلب و دل خود رجوع کنيد و از دل خود الهام بگيريد. راهى هست که شما را از داشتن احساس منفى به ديگران حفظ مىکند: از ته دل خود الهام بگيريد و حرفهاى ديگران را فراموش کنيد.
|
|
فکر کنيد، گل آفتابگردان بزرگى در وسط سينه خود داريد. وقتى با ديگران برخورد مىکنيد، تصور کنيد که آنها هم گل آفتابگردانى در سينه دارند.
|
|
اگر با فرد خاصى مشکلى داريد، آن را به تفاوت گلهاى آفتابگردان خود نسبت دهيد. با اين نوع برخورد متوجه مىشويد که پاسخهاى آنها گرمتر از هميشه است.
|
|
روز آفتابگردانى خوبى داشته باشيد و تفاوت آن را احساس کنيد!
|
|
|
- چطور بگوئيم، نه و ديگر قربانى نباشيم.
|
- سختىها مىگذرند و همه چيز تغيير مىکند.
|
- نگوئيد 'نه' ولى روى نظر خود پافشارى کنيد.
|
- چگونه لبخندى خيرهکننده بزنيم؟ لبخند زندگى شما را روشن خواهد کرد.
|
- آرزوها به حقيقت مىپيوندند، باور داشته باشيد.
|
- بخشش شادىآور است، امتحان کنيد!
|
- چگونه تحسين ديگران را بپذيريم؟ با لبخند و تشکّر.
|
- هميشه منتظر بهترينها باشيد، اتفّاق خواهد افتاد.
|
- بدانيد که چطور منظور خود را به ديگران بفهمانيد، آنوقت زندگى مانند نسيمى خوشانيد خواهد شد.
|
|
|
از زندگى خود چه مىخواهيد؟
آيا باور داريد که مىتوانيد فعاليت کنيد و به خواستههاى خود برسيد، يا در کنارى مىايستيد و شاهد موفقيت ديگران مىشويد و احساس شکست مىکنيد؟
|
|
- ببينيد، چه چيزى در ديگران وجود دارد که به آن غبطه مىخوريد. اينطورى خواست واقعى خود را پيدا مىکنيد. بايد بدانيد که احساس حسادت سازنده، مىتواند شما را در رسيدن به تمايلات نهفته شما يارى کند.
|
|
- شبکهٔ ارتباطى خود را گسترش دهيد و با دنياى خارج ارتباط برقرار کنيد. از خانه بيرون برويد و کسانى را که مىتوانند به شما کمک کنند پيدا کنيد. جلو چشم ديگران باشيد و شناخته شويد. خجالت نکشيد.
|
|
- انعطافپذير باشيد. اگر مجبور شديد، نقشههاى زندگى خود را عوض کنيد، اما هدف اصلى خود را رها نکنيد.
|
|
- دائم به خود بگوئيد: 'من برندهام' .
|
|
|
بعضىها معتقدند که با بالا رفتن سن، ما رفته رفته سلولهاى مغزى خود را از دست مىدهيم.
اما مطالعات دانشمندان نشان مىدهد که اين گفته صحيح نيست و افراد مسن در ۶۰ يا ۷۰ سالگي، هر سال تنها يک درصد گنجايش ذهنى خود را از دست مىدهند. (در سن ۸۰ سالگى اين مقدار به دو درصد مىرسد.)
|
|
اخيراً يک تحقيق روانشناختى بر روى جواننماها (کسانى که جوانتر از سن خود بهنظر مىرسند، احساس جوانى مىکنند و رفتار جوانترى نسبت به سن خود دارند) انجام گرفته و وجود نيروى ذهنى جوانى آنها را ثابت کرده است.
|
|
مشخصات افراد جواننما عبارت است از:
|
|
- به خود فکر مىکنند و مبتکرند.
|
- خود را سرزنش نمىکنند.
|
- اغلب پس از بازنشستگى به کار ادامه مىدهند.
|
- انعطافپذير و سازگارند.
|
- نيروى ذهنى فعالى دارند.
|
|
|
محيط بر ما تأثير مىگذارد و مىتواند روحيهٔ ما را تقويت و يا تضعيف کند. آيا خانهٔ شما يک جاى دنج و آرام است؟ وقتى به خانه مىرويد، احساس آرامش و نشاط مىکنيد؟ صداهاى ناهنجار و کارهاى ناتمام شما را احاطه کرده است؟
|
|
تغييرات مناسبى در محيط خود بدهيد:
|
|
- صداها را از بين ببريد تا آرامش ذهنى بيشترى پيدا کنيد.
|
- در هر اتاق گلدانى بگذاريد. گياهان به پاکى هوا کمک مىکنند.
|
- هنگام غروب، شمع روشن کنيد، نور شمع به شما آرامش مىدهد.
|
- هر وقت توانستيد، گل تازهاى به خانه بياوريد.
|
|
|
وقتى عشقى شديد به روابطى بلندمدت تبديل مىشود، يا بهعبارتي، عشقى به ازدواج مىانجامد، ممکن است اوضاع عوض شود.
نتيجه به يکنواختى، قول و قرار، عادتها، صورتحسابها، مسائل روزمره... منجر مىشود، پس بر سر عشق چه مىآيد؟
صميميت، يعنى تقسيم احساسات و شناخت يکديگر (حتى در مسائل ناخوشايند).
|
|
- هميشه از احساسات خود با يکديگر صحبت کنيد و از فراز و نشيب زندگى براى هم بگوئيد. تقسيم احساسات با يکديگر باعث ايجاد روابط نزديک مىشود و تمايلات جنسى را افزايش مىدهد.
|
|
- رابطهٔ جنسى ناپسند، به ندرت از شيوهٔ انجام آن سرچشمه مىگيرد و تقريباً هميشه از عدم ارتباط نزديک و سالم بهوجود مىآيد.
|
|
- فکرهاى عميق و احساسات خود را با هم در ميان بگذاريد تا احساس کنيد، روابط خوبى با يکديگر داريد.
|
|
|
اينگونه تجسم کنيد:
آرام باشيد، چشمهاى خود را ببنديد و به آرامى نفس بکشيد. در آن حال، در ذهن خود راهپلّهاى زيبا و سفيد و مرمرين را مجسم کنيد. از شماره صد تا يک را بهطور معکوس بشماريد. با هر شماره از آن پلکان زيبا، يک پله پائين بيائيد.
|
|
در حال پائين آمدن، فردى را ببينيد که بالا مىآيد تا با شما احوالپرسى کند. آن فرد خود شما است. شمائى که خيلى شاد و خوشحال هستيد.
|
|
شما ضمير شاد خود را ملاقات مىکنيد و اين چنين بهوجود انرژى و هيجان باورنکردنى آن پى مىبريد.
|
|
به اين جنبه از خود با دقت نگاه کنيد و خصوصيات مثبت آن را به ياد بسپاريد.
ضمير شاد خود را در آغوش بگيريد و با آن يکى شويد.
يکى بودن خود را احساس کنيد و با همان احساس شادى و سبکى از پلهها بالا رويد.
|