|
|
بزرگ کردن بچهها کار شگفتانگيزى است و کاملاً نيازمند تجربه است.
نظم دادن و نظم داشتن، مسئلهٔ حساسى است و روشى که بهکار مىبريم در روابط ما با بچهها مؤثر است.
|
|
کسى به ما آموزش پدر يا مادرشدن نمىدهد. بايد فنون آن را در حين کار ياد بگيريم.
با اين حال، چند شيوه راه را هموارتر مىکند:
|
|
- در برابر آنها مقاومت داشته باشيد.
|
- براى آنها وقت بگذاريد. رفتار بد، تنها راه جلب توجّه نيست.
|
- به جنبهٔ مثبت رفتار آنها نگاه کنيد. تشويق و نوازش از تنبيه مؤثر است.
|
- براى بچهها مقرراتى بگذاريد و به آنها توضيح دهيد که در ورت سرپيچى از آنها چه اتفاقى مىافتد.
|
|
|
ابراز احساسات منفى از راه لگدزدن يا کوبيدن پا برزمين، روشى متداول و بىخطر براى ابراز احساسات ما است.
|
|
اين روشى جهانى است. از کجخلقى بچهها گرفته تا دويدن با ريتم آهنگين، براى ابراز احساسات و تحتتأثير قرار دادن وقايع استفاده مىشود.
|
|
آيا احساس عصبانيت، ناراحتى، خستگى و ناکامى مىکنيد؟
اگر چنين است جلوى اين احساسات را بگيريد. هر بار که پاى خود را به زمين مىکوبيد، ناله کنيد.
|
|
- به آرامى دور اتاق بپريد و با دو پا فرود آئيد. از کمر به بالاى بدن خود را شل کنيد.
|
- هر بار که فرود مىآئيد، با صداى 'آه' ناله کنيد.
|
- امتحان کنيد، حتما! نتيجه آن را مىبينيد!
|
- از کمر خم شويد، طورى که زانوهاى شما کمى خم شوند و دستها و پاهاى شما شل و آويزان باشند.
|
|
|
هر وقت دچار تعارض مىشويد، تصميمگيرى براى شما سخت مىشود، نمىدانيد از چه کسى کمک بگيريد، به ياد داشته باشيد که تمام پاسخها در وجود خود شما نهفته است.
ما موجودات شگفتانگيزى هستيم. موجوداتى با توانائىهاى که اغلب از آنها بىخبريم.
|
|
راحت باشيد. آرام نفس بکشيد و چمشان خود را ببنديد.
مشکل را در ذهن خود طرح کنيد و براى حل آن از آگاهى درونى خود کمک بگيريد.
|
|
ساکت باشيد و گوش کنيد. شايد چيزى را ببينيد يا بشنويد که راهنماى شما باشد.
شايد، هيچ تغييرى احساس نکنيد. ولى کمک در همان نزديکىها است.
چشمان خود را باز کنيد و آگاهى درونى خود را باور کنيد.
|
|
|
غذائى که امروز مىخوريد، تأثير آن را فردا مىبينيد. سلامتى و تناسب اندام به موادى بستگى دارد که مصرف مىکنيم.
|
|
- از زياد خوردن خوددارى کنيد و غذاهاى خود را خالص کنيد.
|
- دست کم روزى شش ليوان آب بنوشيد.
|
- هر وقت توانستنيد، دست کم دو يا سه کيلومتر راه برويد.
|
- الکل و مواد زيانآور ديگر را مصرف نکنيد.
|
- به وضعيت بدن خود هنگام راه رفتن توجّه کنيد. صاف راه برويد، شانهها عقب، شکم تو.
|
|
|
نشان دادن احساسات يکى از بهترين راههايى رسيدن به خواستههاى زندگى است.
افراد احساساتي، در مورد مسائل مختلف، با هيجان، مشتاق و فعال هستند و اصلاً خجالت در وجود آنها راهى ندارد. احساسات ما را از خود بيرون مىکشد و به نيروهاى ما امکان مىدهد تا در مسيرى سازنده فعاليت کنيم.
|
|
- از نشان دادن احساسات خود نهراسيد.
|
- مشتاق باشيد. دنيا به اشتياق شما جواب خواهد داد.
|
- با هيجان بر خجالت خود غلبه کنيد.
|
- مثل کسى که او را قهرمان زندگى خود مىدانيد، عمل کنيد. به غرايز خود اعتماد کنيد.
|
|
احساس را در زندگى خود دريابيد. واقعاً دوست داريد چه کنيد؟ دوست داشتن زندگى را دوستداشتنى مىکند.
|
|
|
فقط بايد کمى وزن کم کنم، در آن امتحان قبول شوم، کتابهاى بيشترى بخوانم، پدر يا مادر خوبى شوم، شغل بهترى پيدا کنم و .. بعد خودم را دوست خواهم داشت.
|
|
فقط بايد بهتر نگاه کنم، بهتر احساس کنم، بهتر باشم، در آن صورت شخص مفيدى مىشوم.
|
|
صبر کنيد!
اگر اينطور فکر کنيد، هرگز خود را باور نخواهيد داشت. چون هميشه منتظر فرصت مناسبى مىشويد که هرگز پيش نخواهد آمد. شما همينطور که هستيد، منحصر به فرد، شگفتانگيز و افسانهاى هستيد.
در آينه نگاه کنيد و بگوئيد: 'دوستت دارم.' باز هم بگوئيد و بگوئيد.
|
|
|
آرامش با امواج آلفا (امواج آلفا، در هنگام خواب و آرامش)
|
|
بيشتر ساعات روز، مغز ما روى امواج بتا (۱) فعاليت مىکند.
يکى از راههاى رسيدن به طول موج آرام آلفا، آهسته نفس کشيدن است.
|
|
(۱) . امواج بتا، در هنگام بيدارى و فعاليت ذهنى بر روى نوار مغزى ثبت مىشوند.
|
|
ما غالباً ۱۲ تا ۱۸ بار در دقيقه نفس مىکشيم. ولى اگر نفسهاى خود را ۸ بار يا کمتر کاهش دهيد، هم احساس آرامش بيشترى مىکنيد و هم بر اعصاب خود کنترل بيشترى خواهيد داشت.
|
|
متوجه تنفس خود باشيد. هر قدر مىتوانيد آرام و عميقتر نفس بکشيد.
با آرامتر شدن تنفس خود، الگوهاى فکرى شما آرامتر خواهد شد، احساس سرزندگى مىکنيد و مغز آماده مىشود که به امواج بتا برگردد.
|
|
|
هر چه بيشتر پا به سن مىگذاريم، بيشتر طبق عادتهاى خود رفتار مىکنيم.
ده سال پيش را در نظر بگيريد. آن زمان، از چه کارى بيشتر لذت مىبرديد که حالا ديگر آن را انجام نمىدهيد؟
|
|
کدام يک از آن کارها را هنوز هم دوست داريد، انجام دهيد؟
فهرستى از آنها تهيه کنيد. فکر کنيد، چرا ديگر آن کارها را انجام نمىدهيد.
|
|
ده سال ديگر به عقب برگرديد و همين کار را تکرار کنيد.
تا جائىکه مىتوانيد، زمان را به عقب ببريد. از فهرست خود کارى انتخاب کنيد و آن را انجام دهيد.
|
|
حالا چه احساسى داريد؟ يک کار ديگر و پس از آن يکى ديگر انتخاب کنيد و آن را انجام دهيد.
آسايش خود را گسترش دهيد. احساس اطمينان و انرژى بيشترى خواهيد کرد.
|
|
|
وقتى فشار عصبى در خود احساس مىکنيد، چه مىکنيد؟
فرياد مىکشيد؟ شکلات مىخوريد؟ عقبنشينى مىکنيد؟ يا سردرد مىگيريد؟
چه چيز باعث مىشود، احساس فشار عصبى کنيد؟
کار زياد؟ کار کم؟ تقاضاهاى خانواده؟ نگرانىهاى مالي؟ کمبود وقت براى خود شما؟ يا روابط خاص ديگر؟
|
|
به مدت يک هفته، خاطرات هيجانى خود را بنويسيد. دليل هيجانات خود را بنويسيد و فکر کنيد، واقعاً چه چيزى به اين احساسات دامن مىزند؟
|
|
کجا و کى اتفاق مىافتند؟
چه احساسى به شما دست مىدهد که ناراحت، عصبانى و خسته مىشويد؟ بعد چه واکنشى از خود نشان مىدهيد؟
|
|
با شناخت شخصيت هيجانى خود مىتوانيد بر عکسالعملهاى فشار عصبي، قبل از بروز آنها، غلبه کنيد.
|
|
|
آيا همنشين انسانهاى شاد و خوش گذارنيد يا انبوهى از آدمهاى متعرض و عزادار دور شما را گرفتهاند؟
آيا خود شما به دنبال شادى هستيد يا منتظريد شادى بيايد و در خانهٔ شما را بزند؟
|
|
شادى نمىآيد. شما بايد برويد و پيدايش کنيد. آن وقت مىبينيد، زندگى چه لذتبخش است و بعد اين تجربهها را بپرورانيد.
|
|
لذت، احساسى است در درون شما. وقتى بدانيد، چطور اين احساس بهوجود مىآيد، مىتوانيد آن را دوباره تکرار کنيد.
|
|
اگر از زندگى انتظار داريد که دلپذير باشد و فعالانه به دنبال شادى و لذت باشيد، آن را پيدا مىکنيد.
|