تاکنون تعريف استاندارد و جامعى از 'ارزيابي' ارائه نشده است. مطالعاتى که در اين زمينه انجام شده است، از حيث جامع بودن، روششناسىها و تجزيه و تحليل دادهها متفاوت هستند. بهعنوان مثال، داى (۱۹۹۲) بررسى جالب و دقيقى در مورد ارزيابى سياستها بهعمل آورده است، اما کار وى جامع نيست. بنابر نظر داى (۱۹۹۲:۳۵۴) 'ارزيابى سياستها عبارت است از بررسى نتايج و پيامدهاى اجراء سياستهاى کلان و آگاهى از آنها' . وى سپس تفاوت ميان ارزيابى سياستها و ارزيابى برنامه را ذکر مىکند.
'ارزيابى برنامه عبارت است از ارزيابى جامع و دقيق نظام تحت بررسي' (۱۹۹۲:۳۵۴).
تعريف داى جامع نبوده و نظام سياسى را ناديده مىانگارد (مدل جنکينز ۱۹۷۸ را ملاحظه کنيد).
واژه 'ارزيابي' نيازمند تعريفى دقيق است. براى بسيارى از صاحبنظران غيرحرفهاي، ارزيابى تلويحاً به معناى مراجعه به معيارهاى اقتصادى است، در حلى که 'ارزيابى از فرآيندى تشکيل مىشود که براى تعيين اولويتها اجراء مىشود' (هال ۱۹۸۲:۲۸۸). اين تعريف، از دو بعد قابل تأمل است:
- تعريفهاى ديگرى که از ارزيابى ارائه شده است، آن را به 'بررسى آنچه که بعد از اجراء سياستها روى داده است' محدود کردهاند (نظير تعريفى که داى ارائه کرده است). اما دليلى وجود ندارد که نتوان فرآيند ارزيابى را قبل از اجراء سياستها، انجام داد. بهعنوان مثال، سياستها را قبل از قطعى شدن، مىتوان به شکل پيشنهاد به ديگران عرضه کرده و واکنش آنها را مورد ارزيابى قرار داد. در دو مرحلهٔ طراحى برنامهها و انتخاب، مىتوان زمان ارزيابى را مشخص کرد (هال و مک آرتور ۱۹۹۳)؛تعريفى که هال (۱۹۸۲) از ارزيابى ارائه مىکند، بر اين نکته تأکيد مىکند که 'ارزيابى تنها انجام پارهاى عمليات ارزيابى صحيح و بدون اشتباه از نظر فنى نيست، بلکه در مرحلهٔ ارزيابى بايد نحوهٔ به کارگيرى نتايج حاصل از ارزيابى نيز مشخص شود' (هاگوود و گان ۱۹۸۴:۲۲۰). بنابراين، در ارزيابى سياستهاى جهانگردى بايد به سه پرسش پاسخ داد:
- چه فرد يا افرادى درخواستهاند که ارزيابى صورت گيرد؟
- چرا چنين درخواستى کردهاند؟
- شيوهٔ طراحى و توسعهٔ سياستها، محتواى آنها، شيوهٔ اجراء آنها و آثار و نتايج آنها چگونه است؟
با توجه به اهداف اين مبحث، ارزيابى سياستها اينگونه تعريف مىشود: ارزيابى سياستهاى جهانگردى فعاليتى است که براى جمعآوري، تجزيه و تحليل و تفسير اطلاعات مربوط به: نياز به طراحى و تدوين سياستها، اجراء آنها و نتايج و دستاوردهاى آنها طراحى مىشود.
ارزيابى به چند منظور انجام مىشود:
- تأمين مقاصد سياسي، ادارى و مديريتي
- برنامهريزى و طراحى و تدوين سياستها
- توجيه مالى سياستها (روسى ۱۹۷۹).
در جدول (نقش ارزيابى و نظارت بر فرآيند سياستگذارى جهانگردي) نقش ارزيابى و نظارت بر سياستها نمايش داده شده است.
- کليه تصميمها و اقدامات انجام شده در فرآيند سياستگذارى مشخص شده و ثبت و ضبط شوند.
- نتايج، آثار و واکنش افراد و گروههائى که از اجراى سياستها به نحوى متأثر مىشوند شناسائى شده و دقيقاً مورد بررسى قرار گيرند.
جدول نقش ارزيابى و نظارت بر فرآيند سياستگذارى جهانگردى
۱. ارزيابى ميزان نياز بخش جهانگردى به مشارکت حکومت.
۲. تبيين و آشکار نمودن نقايص موجود در سياستها و اصلاح سياستها.
۳. ارائهٔ کمکهاى عملى و نظرى به تصميمگيران و سياستگذاران، بهويژه هنگام ايجاد تغيير در شيوهٔ اجراء سياستها و اولويتهاى سياستها.
۴. مشخص نمودن و آثار سياستها.
۵. اندازهگيرى اثربخشى سياستهاى جهانگردى از حيث منابع مالى و انسانى و اندازهگيرى هزينههاى اين سياستها.
۶. تهيه گزارشهاى دقيق در مورد شيوهٔ تخصيص، توزيع و و توزيع مجدد منابع.
۷. ارائهٔ ادلهٔ نمادين (براى نمايش آنچه که در حال انجام و اجراء است).
۸. ارائهٔ ادلهٔ سياسى.
منابع:
(Adapted from Haynes (1974), Rossi et al (1979), Graycar (1983) and Owen (1993
نظارت مستمر بر فرآيند سياستگذارى جهانگردى مشخص مىکند که کجا و چه زمان اقدامات و فعاليتهاى مقامات دولتى از چارچوبهاى مشخص شده، خارج شدهاند. همچنين نظارت مستمر مشخص مىکند که سياستها چه زمانى ديگر نمىتوانند اهداف مورد نظر را تأمين کنند. ممکن است بعد از ارزيابي، به اين نتيجه برسيم که سياستها اشتباه هستند. البته شايد اين نتيجهگيرى هم گمراهکننده باشد (هاگوود و گان ۱۹۸۴:۲۲۰). شکست يا موفقيت سياستها معلول عوامل مختلفى است؛ مثلاً طرح کلى سياستها (بيان آرمانها، مقاصد و اهداف به شکلى نامشخص)، اجراء نادرست سياستها و عوامل پيش بينى نشده.
هنگامى که ارزيابى سياستها سخن به ميان مىآيد، اين پرسشها مطرح مىشوند: چه چيزى را بايد ارزيابى کرد؟ با توجه به محدوديت منابع، چه زمان بايد ارزيابى را اجراء کرد؟ بسيارى از سياستها وسيع بوده و کشف و شناسائى آثار آنها دشوار است. روسى (۱۹۷۹) در ارزيابى سياستهاى جهانگردى به چهار نکتهٔٔ مهم اشاره مىکند که از آنها مىتوان بهره گرفت (پل ۱۹۹۲:۴۳) :
- دولت براى حل مشکلات، در فرآيند ارزيابى و نظارت مشارکت مىکند؛
- با توجه به نياز روزافزون به اطلاعاتى در مورد سياستگذارى و بهويژه در مورد مسائل چون روند پيشرفتها، طرحها و سياستها، بايد شيوهٔ اجراى فعاليتهاى ارزيابى و نظارت مشخص شود؛
- دستاوردها و نتايج حاصل از اجراء سياستها بايد مشخص شوند؛
- کارآئى سياستهاى جهانگردى و هزينههاى فرصت اين سياستها بايد مشخص شود. بنابراين در طراحى سياستهاى جهانگردى در آينده،بايد چهار نکتهٔ فوقالذکر را مورد توجه قرار داد تا هم حکومتها بتوانند از نظر مالى پاسخگو باشند و هم منافع و هزينههاى اجراء اين سياستها ارزيابى شوند.
البته ارزيابى جامع از سياستهاى جهانگردى بهندرت امکانپذير است، زيرا رقابت بر سر دريافت کمکهاى مالى دولت بسيار شديد است، بنابراين بودجه کمى به فعاليت ارزيابى سياستهاى کلان و جهانگردى تخصيص داده مىشود. همچنين ديوانسالاران بيشتر بر تصميمگيرىهاى روزمره تمرکز مىکنند تا بر طراحى استراتژىها. بنابراين، هنگام مطالعهٔ ارزيابى سياستها:
بايد دو تفاوت را مدنظر قرار داد. اولين تفاوت، تفاوت موجود بين ارزيابى جامع - Comprehensive evaluation، و ارزيابى سطحى -Non-comprehensive evaluation، است. در ارزيابى جامع، به چهار نکتهاى که اشاره شد دقيقاً توجه مىشود. اما بهدليل هزينههاى بالاى اين نوع ارزيابىها، بيشتر ارزيابىها، سطحى است. دومين تفاوت، تفاوت موجود بين ارزيابى تکوينى (مرحلهاى) - Formative evaluation و ارزيابى پايانى (تراکمى - Summative evaluation)، است. ارزيابى تکوينى براى انجام دقيق ارزيابى و بررسى اجزاء سياستها بهمنظور نقش آنها در آثار کلى انجام مىشود. ارزيابى پايانى براى کمک به تصميمگيرى در مورد ادامه، توقف، پذيرش يا رد سياستها انجام مىشود. (پل ۱۹۹۲:۴۳)