واژه 'جامعه' مفهوم بسيار وسيعى دارد. بدين جهت تعاريف بهعمل آمده توسط جامعهشناسان گوناگون است. با اين همه بين اکثر آنان درباره اين مفهوم تقريباً اتفاقنظر حاصل شده و کوشيدهاند تا آن را تفسير نمايند.
|
|
|
|
'دورکيم' در تعريف جامعه مىگويد: 'جامعه عبارت است از افرادى که گردهم جمع آمدهاند و مناسبات و روابطى در ميان آنها بهوجود آمده، اين روابط بهوسيلهٔ مقررات، مؤسسات يا نهادهاى اجتماعى مستحکم شده، همچنين براى اجراء اين مناسبات و حفظ روابط، مکافات با ضمانت اجرائى وجود دارد' .
|
|
|
بهنظر 'مارسل موس' ، 'جامعه عبارت است از اجتماع گروههاى کوچک و بزرگ و نسلهاى متعدد که معمولاً در سرزمين معينى زندگى مىکنند' .
|
|
|
'رابرت مکيور' در تعريف جامعه مىگويد: 'جامعه عبارت است از دستهاى از مردم که با هم زندگى مىکنند و بههم تعلق دارند؛ بهطورى که نه تنها در يک يا چند نفع بهخصوص بلکه، در مجموعهاى از منافع بسيار وسيع مشترک مىباشند که همه زندگى آنها را در بر مىگيرد' .
|
|
بعضى از جامعهشناسان 'نظريه تعاون' را در تعريف جامعه بهکار بردهاند. بهنظر 'ادوارد و سترمارک' (Edward Westermarck) جامعهشناس انگليسي: 'جامعه دستهاى از مردم هستند که بهحال تعاون زندگى مىکنند' .
|
|
|
'هنرى گيدينگر' (F.H.Giddings)، (جامعهشناس آمريکائى جامعه را دستهاى از مردم مىداند که براى نيل به هدف عامالمنفعه در حال تعاون بهسر مىبرند.
|
|
| سامنر و کلر (Sumner and Keller)
|
|
سامنر و کلر (جامعهشناسان آمريکائي)، جامعه را دستهاى از مردم مىدانند که با اشتراک زندگى مىکنند و مىکوشند به اتفاق وسايل زندگى خويش را تأمين کنند و نسل را ادامه دهند.
|
|
| اگبرن و نيمکف (William.F.Ogburn and Meyer .FNimkoff)
|
|
اگبرن و نيمکف: (جامعهشناس آمريکائي) در تعريف جامعه مىگويند:
|
|
'جامعه، گروه وسيع و پردوامى است مرکب از تعداد کثيرى زن و مرد و کودک که وجوه اشتراک فراوانى دارند و براى بقاء و استمرار خود همکارى مىکنند و سازمانهاى ادارى متعددى بهوجود مىآورند' .
|
|
| ويلفردو پارتو (Wilfredo Pareto)
|
|
جامعهشناس ايتاليائي، جامعه را چنين تعريف مىکند:
|
|
'جمعى از ذرات انسانى که در يک رابطه متقابل و پيچيده قرار دارند. صورت واقعى اين هيئت اجتماعى متنوع و متعدد است و عوامل گوناگونى موجب تشکيل آن مىشوند' .
|
|
|
'ژرژگوريچ' جامعه را چنان تعريف مىکنند: 'جامعه واقعيتى کلى و کثيرالاجزاء و جامع جميع جهات' و همانطور که قبلاً از قول 'گوريچ' و 'ريمون آرون' اشاره شد: 'جامعه يک واقعيت بسيار پيچيده منظومهاى است داراى ابعاد متعدد، با سطوح مختلف و جنبهها و جلوههاى گوناگون' مىباشد.
|