|
|
|
|
|
آشالازى انسداد حرکتى است که در اثر اسنفکتر تحتانى مرى (LES) هيپرتانسيو، شل شدن ناکافى LES، يا از دست رفتن پريستالسيس در قسمت عضله صاف مرى بهوجود مىآيد. علل آن شامل موارد زير است: اوليه (ايديوپاتيک) يا ثانويه به بيمارى شاگاس، لنفوم، کارسينوم، انسداد کاذب ايديوپاتيک مزمن روده، ايسکمي، ويروسهاى نوروتروپيک، داروها، سموم، پرتودرماني، پس از واگوتومي.
|
|
|
ارزيابى گرافى سينه عدم وجود حباب هواى معده را نشان مىدهد. در بلع باريم ازوفاگوس متسع است در حالىکه در قسمت ديستال باريکشدگى منقار شکل و سطح مايع - هوا وجود دارد. آندوسکوپى براى رد کردن کانسر، بهخصوص در افراد بيش از ۵۰ سال بهکار مىرود. در مانومترى ممکن است فشار LES نرمال يا افزايش يافته، کاهش شلشدگى LES، و عدم وجود پريستالسيس وجود داشته باشد.
|
|
|
ديلاتاسيون پنوماتيک با بالون در ۸۵% موارد مؤثر است و ۵-۳% ريسک پرفوراسيون يا خونريزى وجود دارد. تزريق توکسين بوتولينم در آندوسکوپى براى شل شدن LES مطمئن و مؤثر است ولى اثرات آن تنها حدود ۱۲ ماه باقى مىماند. ميوتومى LES (روش Heller) مؤثر است ولى ۳۰-۱۰% بيماران دچار رفلاکس گاستروازوفاژيال مىشوند. آنتاگونيستهاى کلسيم (نيفديپين ۲۰-۱۰ ميلىگرم يا ايزوسوربايد دىنيترات ۱۰-۵ ميلىگرم بهصورت زيرزبانى پيش از غذا) ممکن است نياز به ديلاتاسيون يا جراحى را مرتفع سازد.
|
|
|
اختلالات اسپاستيک اسپاسم منتشر مرى موجب انقباضات خودبهخودى متعدد و القاء شده بهوسيلهٔ بلع در تنه مرى مىگردد که شروع همزمان، و طولانىمدت داشته، راجعه مىباشند. علل شامل موارد زير است: اوليه (ايديوپاتيک) يا ثانويه به بيمارى رفلاکس گاستروازوفاژيال، استرس هيجاني، ديابت، الکليسم، نوروپاتي، پرتودرماني، ايسکمي، يا بيمارى کلاژن - واسکولار.
|
|
يک گونه مهم مرى فندقشکن است: انقباضات پريستالتيک با دامنه بالا (بيشتر از ۱۸۰ ميلىمتر جيوه)، بهخصوص همراه با درد سينه يا ديسفاژي، ولى ارتباط بين سمپتومها و مانومترى متناقض است. اين حالت ممکن است در طول زمان بهبود يابد يا به سمت اسپاسم منتشر پيشرفته نمايد، همچنين توأم با افزايش فرکانس دپرسيون، اضطراب، و سوماتيزاسيون است.
|
|
|
ارزيابى در بلع باريم مرى شبيه پيچ سر بطرى مىباشد، همچنين، ديورتيکولومهاى کاذب، و اسپاسم منتشر مشاهده مىشود. در مانومترى اسپاسم همراه با انقباضات متعدد و همزمان مرى با دامنه بالا و طولانى مدت نشان داده مىشود. در مرى فندقشکن، انقباضات پريستاتيک بوده و داراى دامنه بالا هستند. اگر بيمارى قلبى رد شده باشد، ادروفونيوم، ارگونووين، يا بتانکول جهت تحريک اسپاسم مورد استفاده قرار مىگيرد.
|
|
|
داروهاى آنتىکولينرژيک معمولاً داراى ارزش محدودى هستند، نيتراتها (ايزوسوربايد دىنيترات ۱۰-۵ ميلىگرم خوراکى قبل از غذا) و آنتاگونيستهاى کلسيم (ديلتيازم، ۹۰-۶۰ ميلىگرم خوراکى سه بار در روز) مؤثرتر هستند. بيمارانى که به درمان مديکال مقاوم هستند از ديلاتاسيون با بالون سودمند مىشوند. تعداد بسيار کمى از بيماران نيازمند مداخله جراحى هستند: ميوتومى طولى عضله حلقوى مري. درمان دپرسيون يا ساير اختلالات روانى همراه به درمان اين بيمارى کمک مىنمايد.
|
|
|
اسکلرودرما آتروفى عضله صاف مرى و فيبروز موجب عدم پريستالسيسم مرى شده و به يک LES بىکفايت منجر مىشود و انتظار ازوفاژيت رفلاکس و تنگى وجود خواهد داشت.
|