سه شنبه, ۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 23 April, 2024
مجله ویستا

بیا کامروز ما را روز عیدست


بیا کامروز ما را روز عیدست    از این پس عیش و عشرت بر مزیدست
بزن دستی بگو کامروز شادی‌ست    که روز خوش هم از اول پدیدست
چو یار ما در این عالم کی باشد    چنین عیدی به صد دوران کی دیدست
زمین و آسمان‌ها پرشکر شد    به هر سویی شکرها بردمیدست
رسید آن بانگ موج گوهرافشان    جهان پرموج و دریا ناپدیدست
محمد باز از معراج آمد    ز چارم چرخ عیسی دررسیدست
هر آن نقدی کز این جا نیست قلبست    میی کز جام جان نبود پلیدست
زهی مجلس که ساقی بخت باشد    حریفانش جنید و بایزیدست
خماری داشتم من در ارادت    ندانستم که حق ما را مریدست
کنون من خفتم و پاها کشیدم    چو دانستم که بختم می کشیدست


همچنین مشاهده کنید