|
ترانهها و نمایشهای کمدی موزیکال مردمپسند در کنار اپرا و آثاری ارکستری با رنگوبوی جاز، برای جورج گرشوین (George Gershwin) - (۱۸۹۸ - ۱۹۳۷) آهنگساز آمریکائی شهرت جهانی ارمغان آورد. پدر و مادر گرشوین از مهاجران یهودیتبار روس بودند. او در بروکلین (Brooklyn) به دنیا آمد و در محلهٔ فقیرنشین شرق منهتن (Manhattan) بزرگ شد. گرشوین دربارهٔ کودکی خود میگوید: 'موسیقی به واقع هرگز جذابیتی برایم نداشت. بیشتر اوقاتم را با پسرها در خیابان به بازی اسکیت میگذراندم و در مجموع مایهٔ دردسر بودم' . نخستین گرایش او به موسیقی در ده سالگی پدیدار شد؛ بیرون مدرسهای دولتی ایستاده بود که از پنجرهای باز نوای هومورسک (Humoresque) دورژاک را که یک ویولونیست جوان در گروه همنوازان مدرسه مینواخت شنید. شاید با الهام از این 'مکاشفهٔ برقآسای زیبائی' بود که نزد خود آموخت تا نغمههای باب روز را با پیانوی همسایه بنوازد. دیگر نقطهٔ عطف موسیقائی زندگیاش سه سال بعد و هنگامی بود که نزد معلمی که به استعداد شگفتش پیبرده بود به تحصیل پرداخت و این معلم او را با آثار پیانو، از باخ گرفته تا لیست و دُبوسی، آشنا کرد.
|
|
|
|
|
پانزده ساله بود که دبیرستان را رها کرد تا 'پیانیست نمایشی' شود؛ پیانیستی که در غرقهٔ فروش ناشران تین پَنآلی (Tin Pan Alley) ترانههای تازه را به نمایش میگذاشت. (تین پَناَلِی نام محلی در همسایگی منهتن و مرکز دستاندرکاران موسیقی مردمپسند بود و نام نوعی ویژه از موسیقی که در آنجا ارائه میشد نیز هست). گرشوین جوان در عشق نسبت به موسیقی 'مردمپسند' و 'کلاسیک' هیچ تناقضی نمیدید. یکبار هنگام نواختن چند پرلود و فوگ از باخ در زمان استراحت میان نمایش ترانهها، از او پرسیدند: 'تمرین میکنی تا پیانیست کنسرت شوی؟' و پاسخ او چنین بود: 'نه، تمرین میکنم تا ترانههای مردمپسند عالی بنویسم' . تقلای مشتاقانهٔ گرشوین برای دستیابی به مهارت و استادی در موسیقی در سراسر دوران زندگی او آشکار است. او حتی در اوج شهرت نیز از هر فرصتی برای آموختن بیشتر و بهتر تئوری موسیقی، آهنگسازی و ارکستراسیون بهره میبرد.
|
|
گرشوین پس از سه سال 'نوازندگی نمایشی' برای ناشران موسیقی، شغلش را رها کرد تا بهعنوان ترانهساز کاری برای خود دست و پا کند. کامیابی زود از راه رسید. در ۱۹۱۹، در بیست سالگی، نخستین نمایش کامل موزیکال خود را در برادوی (Broadway) با عنوان La,La, Lucille به نگارش درآورد. در ۱۹۲۰، ترانهٔ Swanee محبوبیتی چشمگیر یافت؛ میلیونها نسخه از اجراء این اثر با صدای اَلجولسن (Al Jolson) به فروش رسید. در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ با همکاری برادرش ایرا - که شعر ترانهها را میسرود - پیاپی نمایشهای موزیکال درخشانی آفرید که Funny Face (۱۹۲۷) ،(۱۹۲۴) Lady Be Good و هجویهٔ سیاسی (۱۹۳۱) Of Thee I Sing را از آن میان میتوان نام برد. او چهرهای مهم در 'عصر طلائی' موزیکالهای آمریکائی (که در مبحث نمایشهای موزیکال آمریکائی به بررسی آن خواهیم پرداخت) بود؛ جاذبهٔ ماندگار برخی از نغمههای برگرفته از نمایشهای موزیکال گرشوین همچون I Got Rhythm، Funny Face، The Man I Love Embraceable You و Someone to Wathc Over ME طی چندین دهه که از آفرینش آنها میگذرد به اثبات رسیده است.
|
|
شهرت گرشوین بهعنوان آفرینندهٔ آثار کنسرتی در ۱۹۲۴ و با نخستین اجراء بسیار موفق راپسودی به سبک بلو (Rhapsody in Blue) آغاز شد. یکی از شیفتگان این اثر، والتر دمروش (Walter Damrosch) بود که به گرشوین کنسرتو پیانوئی برای ارکستر سنفونیک نیویورک سفارش داد. گرشوین در ۱۹۲۵ نخستینبار کنسرتو پیانویش در فا را با ارکستر تالار کارنگی (Carnegie Hall) در نیویورک و سپس در شش شهر دیگر به اجراء درآورد. در همان سال او نخستین آهنگساز متولد آمریکا شد که عکسش بر جلد مجلهٔ تایم نقش بست.
|
|
طی دههٔ ۱۹۲۰ گرشوین در سفرهائی متعدد به اروپا شاهد اجراء آثارش در آنجا شد و با آهنگسازانی دیگر - از آن میان آلبان برگ در وین، موریس راول و ایگور استراوینسکی در پاریس - دیدار کرد. در سفری به پاریس بود که بخشهائی از پوئم سنفونیک یک آمریکائی در پاریس (۱۹۲۸) را ساخت، اثری که در ارکستراسیون رنگارنگ آن از چهار بوق تاکسی نیز استفاده کرده بود.
|
|
در ۱۹۳۴ گرشوین آفرینش طولانیترین اثرش یعنی اپرای پورگی و بس (Porgy and Bess) را آغاز کرد، و این اپرائی بود دربارهٔ زندگی سیاهپوستان فقیر در چارلزتِن (Charleston) کارولینای جنوبی، قسمتی از این اپرا هنگام اقامت تابستانی گرشوین در جزیرهٔ فولی (Folly Island)، نزدیک چارلزتن، ساخته شد. در آنجا گرشوین برای شنیدن موسیقی ناب و بکر سیاهان آمریکائی از جزیرههای مجاور دیدن کرد. پورگی و بس پس از نخستین اجراء در ۱۹۳۵ در بوستن، شانزده هفته بر صحنهٔ تئاتر آلوین (Alvin) در نیویورک ماندگار شد و سپس طی سه ماه در شهرهای گوناگون به نمایش درآمد. از آن پس، این اپرا دیگر در زمان حیات گرشوین اجراء نشد، اما پس از مرگ او بارها در سراسر جهان، از جمله در اپرای متروپولیتن نیویورک، اجراء شده است.
|
|
گرشوین مردی ولخرج و ورزشدوست بود که در برابر جاذبهٔ زنان اختیار از کف میداد. از شرکت در مهمانی لذت میبرد و ممکن بود ساعتها در یک مهمانی پیانو بنوازد. حق تألیف آثارش، درآمد کنسرتها و حقوقش از برنامهآی رادیوئی با عنوان موسیقی از گرشوین که در سراسر ایالاتمتحد پخش میشد، او را ثروتمند کرده بود. او صاحب مجموعهای نفیس از آثار هنری و خود نقاشی بااستعداد بود.
|
|
گرشوین واپسین سال زندگیاش را در هالیوود گذراند، چائیکه چندین موسیقی فیلم ساخت و در اوقات فراغت به بازی تنیس با آرنولد شونبرگ میپرداخت. در بهار ۱۹۳۷ بود که گرفتار سرگیجه و در اجراء آثارش دچار کُندی و خطا شد. روزی که از هوش رفت و او را به بیمارستان رساندند، آشکار شد که غدهٔ مغزی دارد. پزشکانش توصیه کردند که توسط یکی از متخصصان مشهور مغز و اعصاب جراحی شود، اما این جراح سوار بر قایقی تفریحی در خلیج چسپیک (Chesapeak Bay) تعطیلات را میگذراند. دوستان، کاخ سفید را مطلع کردند و گارد ساحلی برای یافتن جراح فرستاده شد. بیش از آنکه جراح بتواند برای مداوای گرشوین بهسوی کالیفرنیا پرواز کند، پزشکان ناگزیر از یک جراحی اضطراری شدند. جراحی موفق نبود و گرشوین در سیوهشت سالگی درگذشت.
|
|
| راپسودی به سبک بلو (۱۹۲۴)
|
|
راپسودی به سبک بلو، مشهورترین اثر گرشوین، از سوی پُل وایتمن (Paul Whiteman) سرپرست یک گروه پاپ برای اجراء در کنسرتی ویژهٔ سالروز تولد لینکُلن در ۱۹۲۴ سفارش داده شد. مقصود از این کنسرت اثبات آن بود که موسیقی جاز - یا به بیان دقیقتر، موسیقی مردمپسندی که وایتمن آن را جاز میدانست - در خور توجهی جدی است. گرشوین نخست از پذیرفتن این سفارش اکراه داشت، زیرا بیش پنج هفته به کنسرت نمانده بود و او سخت سرگرم آماده ساختن یک نمایش کُمدی موزیکال بهنام Sweet Little Devil برای شرکت در آزمون مسابقههای نمایشی بوستون بود. اما سرانجام تشویق وایتمن و اشتیاق شخصی گرشوین برای ساختن اثری ارکستری با رنگوبوی جاز کارساز شد. آهنگساز بیستوپنج ساله سفارش آفرینش اثری برای پیانو و گروه جاز را که خود در آن تکنواز پیانو بود پذیرفت.
|
|
گرشوین در سفرش به بوستون دربارهٔ چگونگی فرم راپسودی به سبک بلو تصمیم گرفت. او در این باره چنین میگوید: 'در قطار بود که هنگام شنیدن ریتم فلزی تقتق چرخها ... ناگهان تمام راپسودی را، از آغاز تا پایان، شنیدم - و حتی نتهایش را بر کاغذ دیدم. آنچه شنیدم مانند کلئیدوسکوپی با نقش و نگارهای موسیقی آمریکا بود - نقش و نگار تودهٔ درهم جوش و عظیم فرهنگمان، سرزندگی ملی بیمانندمان، موسیقی بلوز و شور دیوانهوار شهرهامان. به بوستون که رسیدم طرح مشخصی برای قطعه داشتم ...' گرشوین فقط با سه هفته کار نسخهای از اثر را برای دو پیانو به پایان رساند و همین نسخه بود که توسط فرد گروفه (Ferde Grofé)، تنظیمکنندهٔ قطعهها در گروه وایتمن، برای ارکستر بازنویسی شد.
|
|
این کنسرت که بهخوبی برایش تبلیغشده بود در تالار مجلل ائولین (Aeolian Hall) نیویورک و در برابر شنوندگانی نخبه - از آن میان ترانهسازان تین پَن اَلِلی و نیز ویولونیستها یاشا هایفتز (Jascha Heifetz) و فریتس کرایسلر (Fritz Kreisler) رهبران ارکستر والتر دمروش و لئوپولد استوکوفسکی (Leopold Stokowski) و آهنگسازان سرگی راخماتینوف (Sergei Rachmaninoff) و ارنست بلوخ (Ernest Bloch) به اجراء درآمد. قطعههای اجراءشده پیش از اثر گرشوین با بیتفاوتی حاضران روبهرو شد، اما راپسودی به سبب بدیع بودن، ملودیهای به یادماندنی، رنگوبوی شاخص آمریکائی و - البته نوازندگی درخشان گرشوین، شنوندگان را از جا پراند. موفقیت اثر چنان عظیم بود که طولی نکشید تا در تالارهای کنسرت سراسر جهان به اجراء درآمد و طی یک دهه درآمدی ۰۰۰/۲۵۰ دلاری برای گرشوین فراهم آورد. در دورانی که آهنگسازانی همچون استراوینسکی، راول و کوپلند نیز عناصر جاز را در آثارشان بهکار میگرفتند، اثری ارکستری از یک ترانهساز پایدارترین تأثیر و بیشتر محبوبیت را یافت. نسخهای که امروزه اجراء میشود. همان تنظیم گروفه برای پیانو و ارکستر سنفونیک کامل است. (گرشوین در آثار ارکستری بعدیاش، ارکستراسیون را خود انجام میداد).
|
|
عنوان راپسودی به سبک بلو بیانگر فرم آزاد و راپسودیگونه و رنگوبوی بلوز آن است. واژهٔ بلوز (Blues) به سبکی آوازی اشاره دارد که از موسیقی سیاهان نشأت گرفته و با نتهای گرفته و محزون و گلیساندو میان صداهای زیر و بم به اجراء درمیآید. نتهای 'بلو' ("Blue"، بهمعنای گرفته و محزون - م) با اندکی بم ساختن نتهای سوم، پنجم و هفتم گام ماژور بهدست میآیند. (بلوز با تفصیل بیشتر در مباحث بعدی بررسی خواهد شد). راپسودی به سبک بلو جاز حقیقی نیست، اما از ریتمها و ملودیهای جاز بهره میگیرد و ارکستراسیون آن یادآور کیفیتهای صوتی ویژهٔ جاز است؛ جلوههائی صوتی همچون گلیساندوی کلارینت و بهکارگیری سازهای بادی برنجی با سوردینی موسوم به 'وا - وا - Wha - Wha' از چنین ویژگیهائی هستند.
|
|
راپسودی به سبک بلو اثری تک موومانی با سه بخش اصلی و یک کودا است. هر کدام از بخشهای اصلی دست کم شامل یک قسمت گستردهٔ تکنوازی برای پیانو هستند که در آنها تکرارهائی دگرگونشده از تمهای اصلی با پاساژهائی چیرهدستانه به سبک لیست آمیختهاند. قسمتهای سولو نمایانگر توانائی حیرتانگیز گرشوین در بهکارگیری پیانو و نبوغ او در بداههنوازی است. قطعه با تریل و بم و مشهور کلارینت سولو آغاز میشود که سپس با یک گلیساندو نتهای گام را به بالا پیموده تا به صدائی زیر و 'پیونوار' میرسد. گلیساندو یا خزش کلارینت - که تا آن زمان بیسابقه بود - هنگام تمرین قطعه توسط کلارینتنواز گروه وایتمن بداههنوازی شد و گرشوین نیز آن را در پارتیتور اثر گنجاند. ویژگی تم بلوزگونهٔ اول، که از گلیساندوی کلارینت سربرمیآورد، سنکوپدار بودن آن است که نشانش بارز و آشکار سبک گرشوین بهشمار میآید. در پی این تم، تمی با نتهای تکرارشونده میآید که بهوسیلهٔ هورنها ارائه شده و بارها از نو پدیدار میشود. تمی تازه با رنگوبوی جاز که با صداهای بم معرفی میشود، آغازگر دومین بخش سرزندهٔ قطعه است که با نشان اجرائی Con moto (کُن موتو؛ سرزندهتر) مشخص شده است. سومین بخش، که تمپوئی کموبیش کُند دارد، مبتنی بر تمی رمانتیک و تغزلی است که ویولونها آنها را معرفی میکنند. این نغمهٔ بهیادماندنی با کُنترملودی هورن میآمیزد. آغاز کودای تند و چالاک قطعه با نمودی از ملودی رمانتیک که تبدیل یافته و تندتر شده است همراه میشود.
|