جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

مرا قلاش می‌خوانند، هستم


مرا قلاش می‌خوانند، هستم    من از دردی کشان نیم مستم
نمی‌گویم ز مستی توبه کردم    هر آن توبه کزان کردم، شکستم
ملامت آن زمان بر خود گرفتم    که دل در مهر آن دلدار بستم
من آن روزی که نام عشق بردم    ز بند ننگ و نام خویش رستم
نمی‌گویم که فاسق نیستم من    هر آن چیزی که می‌گویند هستم
ز زهد و نیکنامی عار دارم    من آن عطار دردی‌خوار مستم
همچنین مشاهده کنید