|
|
دستمایه طرحها و نقشههای عشایر و ایلات در فرشبافی عناصر طبیعی مانند گل و گیاه و پیکر جانداران است که به گونههای متفاوت، گاه متصل و گاه منفصل، با زیبائی عمیق و قابل تحسینی بافته میشوند. یکی از ویژگیهای اساسی نقشههای ایلیاتی هندسی بودن نگارههاست، که به طرز شگفتانگیزی گلها و بوتهها و حتی پیکره آدمکها و جانوران با اتصال زاویهدار خطوط ساده به صورت ذهنی بافته میشوند. |
|
این سبک نقشپردازی یکی از قدیمترین شیوههای نقشپردازی در بافتههای ایران است که هنوز در میان روستائیان و بهویژه عشایر مختلف ایران مورد استفاده قرار میگیرد آنچه که به نام نقشه ایلیاتی خوانده میشود حاصل ذوق و سلیقه بافنده عشایری است که بدون استفاده از نقشههای از پیش آماده شده و تنها با تکیه بر استعداد ذاتی و فردی او در فرش تجلی مییابد. این قبیل بافتههای اصیل و سنتی ناب در جهان دوستداران زیادی دارند. معروفترین نقشههای ایلیاتی در بین ترکمن، قشقائی، بختیاری، افشار، شاهسون، لرها و کردهای ایران تولید میشوند. |
|
|
میتوان ترکمنها را از جمله ایلاتی نام برد که به فرهنگ قومی خود سخت پای بند هستند، با همه افت و خیزهای سیاسی و جابجائی آنها از حوزه جغرافیائی محل زیستشان به حوزهای دیگر و بروز جنگها و . . . در صنایع دستی آنان بهویژه نگارههای زینتی دست بافتههایشان کمتر دگرگونی بهوجود آمده و اصالتها و ویژگیها و معانی و مفاهیم فرهنگی نقشههای آنها همچنان در شکل و قالب کلی رواج دارد. در ایران دو ایل ترکمن به نام تکه و یموت در بافت قالی شهرت دارند، یموتها به دو طایفه جعفربای و آتابای تقسیم شدهاند که بهترین بافتهها توسط ایل تکه تهیه میشوند، آتابای در کیفیت بافندگی مطلوب بعد از تکه و جعفربای پس از آن قرار دارد. |
|
نقوش متداول که در اشکال کلی خود غالباً به صورت هندسی و در ترکیب اشکال چند ضلعی محصور و یا بدون خطوط محدودکننده و تنها با قرار گرفتن انواع گلها و نگارهها که شکل کلی از یک قاب چند ضلعی را تداعی میکنند در فرهنگ ترکمن هر یک مبین باورها و اعتقادات و تعصبات و علائق و دلبستگی قومی و خانوادگی آنان است گاهی نقوش پیامدی از صلح و دوستی و روابط اجتماعی هستند و گاهی نیز برای تشویق و ترغیب به رزمآوری و غیرتمندی و گاهی برای دفع شر و شیطان و اهریمن است. گل یا به زبان محلی «گول» یکی از اساسیترین نقش مایههای قالیهای ترکمن است که گونههای مختلفی دارد. ترکیب کلی آن در هر ایل و طایفه شکل و نوع خاصی دارد، نقوش ترکمنی به صورت غالب در طرح کلی با اشکال هندسی چند ضلعی است، فواصل اشکال هندسی را در برخی قالیها، گلها و قابهای کوچکتری به تناسب همان گل متن قاب میبافند. |
|
|
نقشپردازی در فرشهای ایلات و طوایف قشقائی مبتنی بر تصورات و تخیلات فردی بافنده است، به این شیوه، نقشپردازی ذهنی میگویند که در آن بافنده بدون استفاده از الگو یا نقشه آماده، در کمال وارستگی و آزادگی هر چه در طبیعت میبیند و میپسندد و در عالم خیال خود آن را ساخته و پرداخته و شکل میدهد، در عالم خارج با مدادرنگ بدان عینیت میدهد و در عین سادگی و به دور از هر گونه پیچیدگی متعارف در نقشههای شهری، نگارههای بسیار زیبائی از اشکال گوناگون را خلق میکند، این نقشهها شهری، نگارههای بسیار زیبائی از اشکال گوناگون را خلق میکند، این نقشهها گاهی تکرار نمیشوند و گاهی اوقات توسط افراد دیگر خانواده یا طایفه با تغییراتی جزئی در رنگ یا شاخه و برگ و گل استمرار مییابند. |
|
ولی آنچه مسلم مینماید اینکه چون آفریننده آن بدون بهرهمندی از الگو یا فکر دیگری آنچه مسلم مینماید اینکه چون آفریننده آن بدون بهرهمندی از الگو یا فکر دیگری در شکل کلی طرح و گاهی در اجزاء مکمل طرح همانندی ندارد. گرچه این شیوه ذهنی بافی ناشی از فرهنگ عشایری قشقائی است، ولی در میان قشقائیها، طایفههائی نظیر کشکولیها و ایگدرها و همچنین ایلها بهارلو،در فرشبافی خود گاهی از طرحها و نقشههای غیر عشایری استفاده میکنند که اصالت آنها از مناطق دیگر و یا از صنایع دیگری چون پارچه بافی است، این کار نه به طور کامل بلکه نقشههائی را با ترکیب نقشههای سنتی پدید میآورند که گرچه اصالت آنها غیر عشایری است ولی با بهکارگیری نقشمایههای بومی، عشایری بودن نقشه کاملاً محسوس و مشهود و آشکار است. |
|
عمدهترین این نقشهها که در طول زمان به نام نقشه قشقائی شهرت یافتهاند عبارتند از: نقشه ناظم، نقشه شبه ناظم، نقشه قبادخانی و نقشه ماهی در هم که هر یک بیش از دویست سال تقریباً به همین شیوه بافته شده است و اگر نوآوریهائی شده از همان مقوله ریزهکاریهائی است که مثلاً از مقایسه ناظمهای قدیم با ناظم. |
|
|
روش تحلیل پیشنهادی از روشی الهام گرفته است که لویی پروئا (Louis Perrois) (۱۹۷۲) در بررسی ریخت شناسی قومی مجسمهسازی دندانی در کشور گابن به کار برده است. این روش بر مبنای بررسی یک کالبد متجانس قالی، باید امکان دهد تا پارهای از عناصر پایدار و مستمر صوری مبین یک سبک مشترک از هم تفکیک گردند، و هویت سبکهای ثانوی احتمالی تشخیص داده شوند. و در هر حال، دسته بندی مجددی به وجود آید که در اکثر موارد چیزی نیست جز عرضه بعضی از تولیدات از طریق معرفی مناطق جغرافیائی گسترده و یا نظم الفبائی اصطلاحات رایج در میان مجموعهداران. ما به منظور سهولت و کارآئی، عمداً قلمرو به کارگیری روش تحلیل خود را به ساختار تزئینی و به شکل نقشهای زمینه فرشها محدود کردهایم. تمام فرشها از طریق وجود و یا فقدان پنج نشانه و مشخصه ساختاری یا صوری بنیادی مشخص شدهاند که عبارتند از: بازتاب و جهت نقش، خمیدگی، ژرفانمائی و ارتباط نقشها. |
|
ترکیب ممکن است به یکی از صورتهای زیر باشد: |
|
ـ انعکاسی: |
وقتی است که بتوان یک محور عمودی را در روی فرش تشخیص داد که فرش را به دو نیمه برابر تقسیم کند و دو نیمه به طور متقارن متعادل باشند و هر کدام از آنها حداقل هویتی از کل مجموعه را ارائه دهد. |
|
ـ خنثی: |
وقتی گفته میشود که هیچ نقشی وجود نداشته باشد که امکان تمایز بین بالا و پایین فرش را ممکن سازد و بنابراین نتوان جهت بافت فرش را بازیافت. |
|
ـ خمیده: |
وقتی است که منحنیهای وافر و کامل در طرح نقشها ظاهر میشوند. |
|
ـ مختلط: |
وقتی است که در آن عمق، ضخامت و حجم یا پرز، یعنی آنچه بعد سوم قالی است، از طریق نوعی طراحی سرسری به دست میآیند، در نظر داشته باشیم که روی هم افتادن بخشی از نقش بر روی بخش دیگر به هیچ وجه روش متداولی نیست. |
|
ـ نقش زنجیرهای: |
وقتی است که عناصر تزئینی به یکدیگر متصل هستند. |