|
| مناسب ارزشى و قضاوت ارزشى
|
|
دانشمند علاوه بر عضويت خود در اجتماع علمي، عضوى است از جامعهٔ (کلي) و در معرض منافع، جاذبهها و دافعههاى اجتماعي. اينها ممکن است به طريقى بر کار دانشمند اثر بگذارند.
|
|
تحت شرايط اجتماعى - تاريخى معينى موضوعات خاصى از تحقيق در نظر دانشمند مهم تلقى مىشود و توجه او را، جهت تحقيق جلب مىکند. به بيان ديگر اين قلمروها يا موضوعات براى دانشمند جالب مىشوند و بدانوسيله او را ترغيب مىکنند تا توجه خود را به آنها معطوف کند. در اين مورد، انتخاب موضوع تحقيق، مناسبت ارزشى يا ربط ارزشى دارد با دانشمند. در نتيجه ربط ارزشى نقش مهمى را در انتخاب مسائل علم ايفاء مىکند. بههر حال بلافاصله بايد اين نکته را اضافه کرد که گرچه انتخاب مسائل تحقيق ممکن است تحت پارامترهاى اجتماعى و فرهنگى تعيّن يابد ولى نه محتوا و نه صحّت معرفت بهدست آمده هيچيک نبايد بهوسيلهٔ فاکتورهاى فرهنگى و اجتماعى - تاريخى ارزيابى شود.
|
|
در کار علم ارتباط ارزشى بايد به دقت از قضاوت ارزشى مشخص شود. در مقابل، قضاوتهاى ارزشى نشان دهندهٔ تأثيرات عوامل روانى و اجتماعى بر دانشمند و عينيت کار او مىباشد. آنچه موجب نگرانى است ترس از اثرگذارى ارجحيتهاى شخصى و جانبدارىها و تمايلات فردى پژوهشگر است که ممکن است کار او را رنگ کند و پژوهش را از رسيدن به يک توصيف و تحليل صحيح از واقعيت باز دارد (بدينترتيب مناسبت ارزشى عبارت است از تأثيرگذارى جهتگيرى ارزشى بر تنها انتخاب موضوع تحقيق در صورتى که قضاوت ارزشى بر محتواى تحقيق و منجمله استنتاج.م.).
|
|
بىشک امکان قضاوت ارزشى در مطالعات و تحقيقات يک دانشمند اجتماعى بيش از دانشمند طبيعى است. ولى اين بدين معنا نيست که دانشمند علوم طبيعى از قضاوتهاى ارزشى مبرّا است. بههر حال اگر دانشمند بهعنوان يک شخص اجتماعى تابع يا تحت تأثير تعصبات طبقه، فرهنگ، نسل، گروه سياسى و وابستگى مذهبى آن هست و اگر اينها نامطلوب هستند زيرا ممکن است در تحقيق و عينيت آن دخالت کنند، چه قدمهاى عملى در تربيت دانشمند مىتوان و بايد برداشت، تا اين تأثيرات را تقليل داد؟
|
|
بهعنوان قدم اول، مىتوان توجه خاصى به روشهاى تحقيق و تحليل مبذول کرد (تا حداکثرِ اعتماد و اطمينان در اين مورد کسب شود). فىالمثل دقت در آموزش تکنيکهاى آزمايشگاهى در علوم فيزيکى و مضاف بر آن، تأکيد بر روشهاى امتحان فرضيه بهوسيلهٔ آزمون تجربى و تکنيکهاى ديگر.
|
|
در علوم اجتماعى دانشجويان بايد روشها و تکنيکهاى ديگر تصديق عينى (Objective verfication)، مانند استفادهٔ منظم از اسناد تاريخي، رويهٔ طرح تحقيق، و آزمونهاى مشخص را فرا گيرند و بر آنها مسلط شوند. بهعلاوه هم دانشجويان علوم اجتماعى و هم علوم طبيعى در مراحل مختلف تحقيق و تربيت خود بايد با مسائل فلسفى وسيعتر و عمومىتر آشنا شوند؛ با مسائلى که عينيت انحراف و تأثيرات اجتماعى - فکرى - فلسفى را طرح و تحليل کند؛ همينطور با رابطهٔ داخلى بين علوم، علوم طبيعى و اجتماعى و رابطهٔ بين فعاليت علمى و پديدههاى اجتماعي، اقتصادى و سياسي. در اين زمينه دروسى در باب تاريخ علم، انسانشناسى علم، جادو و مذهب، جامعهشناسى علم، رابطهٔ بين جامعه و تفکر - جامعهشناسى معرفت، دروس اساسيِ لازم براى دانشجويان و دانشمند علوم طبيعى و علوم اجتماعى مىباشند.
|
|
بهعلاوه ساخت اجتماعى آزاد، تا آنجا که اجازه دهنده و مشوّق مبادلهٔ آزاد ايدهها، افکار و نظرات است تصحيح کننده و گسترش دهندهٔ دانش نيز است. تنها آزادى بيان، تحقيق و پژوهش، تضاد و تخالف، و رقابت ايدهها، ارائه دهندهٔ تقابل نقطهنظرات متفاوت، ارتباطها و تناسبهاى ارزشي، و اهداف فرهنگى مختلف است، و بدون آن علوم در معرض خطر سلطهجو شدن، رسمى شدن و سنتى شدن قرار دارند. و آخرين نکتهٔ در بخش اينکه، اين واقعيت که پارامترهاى اجتماعى و مشغوليتهاى مختلف بر دانشمند و کار او اثر مىگذارند، هم نتايج مثبت و هم نتايج منفى براى علم دارد. جنبهٔ مثبت آن اين است که بهوسيلهٔ ارتباطِ ارزشى (يا مناسبت ارزشي) اين واقعيت بهمثابه يک مشوّق و محرک عمل مىکند تا دانشمند در زمينههاى خاص دست به تحقيق بزند. جنبهٔ منفى آن تأثير احتمالى آن در به انحراف کشاندن تحقيق است بهوسيلهٔ قضاوت ارزشي.
|
|
| حلقهٔ اجتماعى و تقاضاهاى آن از دانشمند
|
|
بهعنوان مثال براى يک پزشک، دايره يا حلقهٔ اجتماعى او نوعاً مريضهاى او هستند و همکاران او. آنها ارزشهاى خاصى را مدّنظر دارند که بهصورت رشتهاى علاقهٔ مشترک آنها را بههم پيوند مىدهد. به همين طريق يک کشيش، داراى يک حلقهٔ اجتماعى معين از طرفداران او است، و انتظار مىرود که آنها همگى تعهدات خاص مذهبى و ارزشهاى مذهبى خاصى را گردن نهند.
|
|
حلقهٔ اجتماعى دانشمند توجه به تربيت، توانائىها، مکتسبات و مشخصات دانشمند دارد. انتظارات و تقاضاهاى حلقه از دانشمند يا متخصص معرفت بنا به شرايط مختلف فرق مىکند. براى مثال کشيشان مسيحى و يهودى در مورد فعاليتهاى مختلف محدوديتهائى با توجه به جنسيت دارند. در قلمرو علم، محدوديتهاى سنى عليه زنها تا حدّ زيادى شکسته شده است (اگرچه در مقايسهٔ تعداد زنان دانشمند هنوز کم است). همينطور تقاضاهاى سختترى در مورد آمادگى رسمى آکادميک، دارا بودن درجات دانشگاهى عالي، رقابت موفقيتآميز در امتحانات صلاحيت، و در بعضى از زمينهها، مجوّز مقامات دولتى بهنحو فزايندهاى شايع شده است.
|
|
از طرف ديگر قرن بيستم شاهد ورود يک چيز نسبتاً جديد در ارزيابى از مقبوليتِ دانشمند و کار او مىباشد: محکهاى سياسى [در سيستمهاى مختلف از دانشمند انتظار مىرود که جهتگيرى خاصى را يا دنبال کند يا دنبال نکند. مراجعه به وضع دانشمندان در آلمان هيتلري، در آمريکا، و در شوروى اين مدّعا را واضح مىکند].
|
|
فشارهاى سياسى مىتواند در عدم پذيرش و مقبوليّت دانشمندى که جرأت مىکند در جهت مخالف اين سيستمها قدم بردارد، در حلقهٔ اجتماعى که او بايد در آن کار کند، بسيار مؤثر باشد. يک پزشک يهودى به سادگى هم پست بيمارستانى خود را و هم مطب و مشترىهاى خود را در آلمان نازى بر باد رفته مىيافت. در اتحاد شوروي، فيزيکدانى که در درون خود توجهات مجدّانهاى در مورد کارهاى ماخ (پوزيتيويست آلماني، م.) مبذول داشته بود تالار درس را خالى از مخاطبين مىديد. در ايالاتمتحده معاصر، عالم اجتماعىاى که نقطهنظر ماترياليسم تاريخى در رويکرد او موجود باشد ممکن است شغل او در تدريس، در صنعت، و مطمئناً در خدمات دولتي، جداً به مخاطره افتد.
|
|
همينطور يا بهطور صحيح يا ضمنى انتظارات و تقاضاهاى نژادى - فيزيکى از دانشمند مىشود. فىالمثل در انتخاب و جذب يک دانشمند سياهپوست ممکن است رنگ او بهصورت يک پارامتر منفى عمل کند، يا يک دانشمند خوشتيپ از نظر فيزيکى ارجحيتى را بهدست آورد. همينطور مشخصات فرد ممکن است مورد ارزيابى قرار گيرد و انتظارات خاصى در مورد آنها مدّنظر باشد. اگرچه بسيارى از مشخصاتى که موردنظر هستند رسماً اعلام نشدهاند معهذا آنها تقليل دهندهٔ احتمال پيشرفت و ترقى آنان که آنها را دارا نيستند مىباشند. شرايط لازم، قابليتها و مشخصات شخصيتى مورد انتظار از اشخاصى که متقاضى ايفاء نقشهاى اجتماعى معينى هستند به مثابه کليشهاى (Stereotype) عمل مىکنند که از طريق آن شخص بهوسيلهٔ حلقهٔ اجتماعى او ارزيابى مىشود.
|
|
حلقهٔ اجتماعى ممکن است تأکيد نامتناسبى بر مشخصات ظاهرى اما غير اساسى داشته باشد. براى مثال يک پزشک آدابدان و خوشرفتار و خوشتيپ ممکن است مشترىهاى يک پزشک متخصصتر اما با جذابيّت کمتر را بقاپد. و بالاخره بايد به ياد داشت که نرمهاى فرهنگى گروههاى اجتماعى مختلف در حدّ محدودکنندگان شخصيتي، وارد عمل مىشوند. فردى که نتواند با اين نرمها، در سخن گفتن، در لباس پوشيدن، در بشّاشيّت، در مذهب، در سياست، در جنس و راههاى ديگر مطابقت کند ممکن است نتواند انتظارات حلقهٔ اجتماعى او را برآورده سازد؛ مهم نيست که اينها واقعاً چقدر به شايستگى شخصى و تکنيکى او مربوط هستند.
|