چهارشنبه, ۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 24 April, 2024
مجله ویستا

تو جام عشق را بستان و می‌رو


تو جام عشق را بستان و می‌رو    همان معشوق را می‌دان و می‌رو
شرابی باش بی‌خاشاک صورت    لطیف و صاف همچون جان و می‌رو
یکی دیدار او صد جان به ارزد    بده جان و بخر ارزان و می‌رو
چو دیدی آن چنان سیمین بری را    بده سیم و بنه همیان و می‌رو
اگر عالم شود گریان تو را چه    نظر کن در مه خندان و می‌رو
اگر گویند رزاقی و خالی    بگو هستم دو صد چندان و می‌رو
کلوخی بر لب خود مال با خلق    شکر را گیر در دندان و می‌رو
بگو آن مه مرا باقی شما را    نه سر خواهیم و نی سامان و می‌رو
کیست آن مه خداوند شمس تبریز    درآ در ظل آن سلطان و می‌رو


همچنین مشاهده کنید